به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، سال ۱۳۳۵ بود که ایران قدمهای اول را برای رسیدن به فناوری هستهای برداشت تا با استفاده از انرژی حاصل از این فناوری، ضمن برنامه ریزی برای جایگزین کردن آن به جای سوخت فسیلی، در زمینههای پزشکی، فعالیتهای صنعتی و کشاورزی از انرژی هستهای استفاده کند.
این قدم با تاسیس سازمان بینالمللی انرژی اتمی در سال ۱۳۵۳ شکل جدی تری به خود گرفت تا ایران با عضویت در این نهاد از تجربیات کشورهای هستهای دیگر در توسعه صنعت هستهای خود استفاده کند.
مشارکت ایران و آژانس طی سالیان بعد نیز ادامه یافت تا اینکه فرانسه هم برای ساخت دو نیروگاه ۹۰۰ مگاواتی هستهای در منطقه دارخوین استان خوزستان، سال ۱۳۵۵ در کنار آمریکا که پیشتر به منظور مشارکت در برنامه هستهای ایران رسما به همکاری با کشورمان اقدام کرده بود، ورود کرد.
قرارداد با فرانسه و تلاشهای رژیم پهلوی برای توسعه زیرساختهای اتمی، باعث ایجاد سوء ظن در نهادهای مطالعاتی و کارشناسی آمریکا در زمینه انرژی هستهای شد.
ایران پیش از انقلاب به دنبال ساخت نیروگاه های هستهای متعددی بود که با کارشکنی غربی ها انجام نشد- نیروگاه اتمی بوشهر در سال ۱۹۷۷
موسسات مطالعاتی آمریکا بر این باور بودند که ایران پژوهش برای تولید محدود سلاحهای هستهای شروع کرده و مرکز پژوهش هستهای امیرآباد تهران نیز محل اجرای این برنامه است.
البته این اتهامات با توجه به بازرسیهای پرتکرار آژانس از تاسیسات هستهای ایران هیچگاه اثبات نشد و پروژه احداث این دو نیروگاه پیشرفت زیادی نداشت تا اینکه باوقوع انقلاب اسلامی پروژه ساخت آنها در عمل متوقف شد و به دنبال آن سایر کشورهای اروپایی هم که در برنامه هستهای ایران مشارکت داشتند همه توافقات با ایران را تحت فشار آمریکا لغو کردند تا برنامه هستهای ایران با مدتی توقف مواجه شود.
پس از گذشت سالیان دراز از آن دوران، محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در گفتوگویی تلویزیونی اعلام می کند همین فرانسه که نقش پلیس بد را در مذاکرات دارد، قبل از انقلاب یک میلیارد دلار پول ایران را برای سرمایهگذاری هستهای گرفت، خورد و رفت و این کشور هرچه در صنعت هستهای دارد از ایران دارد.
اما فعالیتهای هستهای ایران باوجود وقفهای دو سه ساله مجددا از سر گرفته شد و دوباره روابط ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی بر قرار شد.
سال ۸۱ سخنگوی منافقین ادعا میکند ایران در نطنز و اراک تأسیسات غنی سازی اورانیوم و رآکتور آب سنگین ایجاد کرده است
این همکاریها ادامه داشت تا اینکه ۲۳ مرداد ۱۳۸۱، «علیرضا جعفرزاده»، سخنگوی گروهک منافقین در نشستی خبری در «هتل ویلارد» واشنگتن با طرح اتهاماتی مدعی شد تصاویری دارد که مشخص میکند ایران در نطنز و اراک تأسیسات غنی سازی اورانیوم و رآکتور آب سنگین ایجاد کرده است.
پس از این ادعا، شبکه CNN آمریکا در گزارشی خبری، با جنجال رسانهای تصویری نادرست از فعالیتهای هستهای ایران به افکار عمومی جهان مخابره کرد و با طرح اتهاماتی، ایران را در تلاش برای رسیدن به سلاح اتمی نشان داد.
این اتفاقات موجب شد آژانس به برنامه هستهای ایران حساس شده و به طور جدی به فعالیتهای هستهای ایران ورود کند و مسئله ( ادعای داشتن ابعاد نظامی در برنامه هستهای ایران) مطرح شود.
بر این اساس شهریور ۸۲ شورای حکام آژانس، قطعنامه کشورهای اروپایی علیه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران را به تصویب رساند که این مصوبه اولین قطعنامه علیه اتمی علیه ایران بود و پروند هستهای ایران را وارد مرحله جدیدی کرد.
پس از تصویب این قطعنامه، باوجود همکاریهای داوطلبانه ایران با آژانس که در طول سالهای بعد نیز ادامه یافته قطعنامههای متعددی پشت سر هم علیه ایران صادر و به همین علت پروند هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده شد.
دهه ۸۰ خورشیدی هنوز به نیمه نرسیده پرونده هستهای ایران با هدف اعمال فشار حداکثری بر ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال میشود
با ارسال پرونده ایران به شورای امنیت، برنامه هستهای ایران با موجی جدید از قطعنامهها مواجه شد که پرونده ایران را روز به روز سنگینتر میکرد.
حاصل این حجم از قطعنامهها این شد که شورای امنیت به همه کشورها ابلاغ کرد از عرضه یا فروش هرگونه وسایل صنعتی یا نظامی که به روند تکمیل برنامه هستهای ایران کمک میکند خوداری کرده و از آنها خواست تا تمام مبادلات اقتصادی در بخش دولتی یا خصوصی را زیر نظر بگیرند.
آژانس به فاصله سالهای ۸۲ تا ۹۱ با تصویب قطعنامهها و گزارشهای متعدد پیرامون برنامه صلح آمیز هستهای ایران، پرونده ایران را به یکی از پروندههای ویژه خود مبدل کرد.
اما حواشی پیرامون پرونده هستهای ایران به فقط به صدور قطعنامه محدود نشد و آژانس در همین بازه زمانی ۹ ساله با ارائه گزارشهای پرشمار به شورای امنیت باعث شد تا این شورا به صدور یک بیانیه و شش قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل اقدام کند.
فصل هفتم به شورای امنیت این اجازه را میدهد تا با صدور مجوز اقدامات نظامی یا غیرنظامی علیه هر کشوری که موجودیت آن تهدیدی برای صلح جهانی محسوب میشود به برقراری صلح و امنیت بینالمللی اقدام کند که البته با توافق برجام این عمل درباره ایران اجرایی نشد.
مذاکرات سعدآباد با سه کشور اروپایی با هدایت حجتالاسلام حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی
برجامی که حاصل ۱۲ سال مذاکره بود و شروع آن از اواخر مهر ۸۲ با مذاکرات هستهای ایران و تروئیکای اروپایی (سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه) در مجموعه سعد آباد تهران همراه بود.
مذاکراتی که در آن ایران حاضر به پذیرش چند توافقنامه شد تا به تدریج فعالیتهای مرتبط با غنیسازی اورانیوم در کشور را به حالت تعلیق درآورد.
گفتگوهایی که البته تاکنون با بیش از ۱۸ سال به درازا کشیدن، پیچیدهترین و طولانیترین مذاکرات تاریخ لقب گرفته است.
توافقی که در سعدآباد منعقد شد، توافقاتی مثل بروکسل و سپس پاریس را به دنبال خود داشت تا به موجب آن ایران با اقداماتی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی و نه به عنوان یک تعهد یا حتی الزام قانونی پذیرفت که همه فعالیتهای مربوط به غنیسازی خود را مثل ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی متوقف کند تا اتحادیه اروپا نیز با اعطای امتیازاتی اقتصادی از جمله اقدام به عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی به جبران آن امتیازات بپردازد.
چانه زنی و گفتگو بر سر برنامه صلح آمیز هستهای ایران با اضافه شدن طرفهای دیگر یعنی چین، روسیه و آمریکا طی سالهای بعد از توافق پاریس در شهرهایی مثل ژنو و نیویورک ادامه داشت تا برنامه جامع اقدام مشترک مشهور به برجام و به دنبال تفاهم لوزان در روز سهشنبه ۲۳ تیر ۹۴ بین ایران و گروه ۱+۵ منعقد و طی این توافق ایران در قبال لغو تحریمها متعهد به پذیرش محدودیتهایی در بخشهای فنی و هستهای تاسیسات هستهای شود.
به عقیده بسیاری، ترامپ با خروج یکجانبه از برجام به پیچیدگی های مذاکرات هسته ای چندین ساله ایران با قدرتهای جهانی افزود
سه سال بعد، اما با اقدام دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷ آمریکا به صورت یکجانبه آمریکا از برجام خارج میشود.
از آن سال تاکنون و با خروج آمریکا از برجام مذاکرات ایران در قالب ۱+۴ در دفعات مختلف با تیم های مذاکره کننده متفاوت انجام شده که در این بین اتحادیه اروپا نقش واسط مذاکرات بین ایران و آمریکا را به عهده داشته، نقشی که پیشتر خانم موگرینی مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا بازی میکرد هم اکنون به جوزف بورل مسئول فعلی سیاست خارجی اتحادیه سپرده شده است.
این اتفاقات تنها بخش کوچکی از تاریخ ۱۸ ساله مذاکراتی هستند که هنوز که هنوز است در زمان و مکان گم شده و علی رغم اینکه ایران خواسته های خود از توافق را مثل موضوع انتفاع اقتصادی به روشنی بیان کرده، طرف آمریکایی با تکرار درخواست های حداکثری خود علاوه بر اینکه به گفته رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس حتی حاضر نیست تا پایان دوره ریاست جمهوری بایدن بر آمریکا به ایران امتیاز بدهد، میخواهد موضوعات مرتبط به حضور منطقهای ایران و بحث دفاع موشکی کشورمان را هم ذیل مذاکرات دخیل کند که البته به گفته علی باقری کنی مذاکره کننده ارشد هسته ای کشورمان طرح چنین درخواست هایی فراتر از حقوق متعارف بینالمللی با جواب محکم نه مواجه خواهد شد.
حالا اما در آخرین موضع گیری خانم کولونا وزیر امور خارجه فرانسه که کشور متبوعش سابقه روشنی هم در مذاکرات هسته ای نداشته به ایران پیشنهاد داده فرصت توافق را مغتنم شمرده چراکه انجام توافق، بهتر از نداشتن توافق است.
پس از خروج ترامپ از برجام، بایدن رئیس جمهور فعلی آمریکا تاکنون حاضر نشده به ایران ضمانتهای عینی را برای دستیابی به توافقی پایدار ارائه دهد
این گزاره فرانسوی اما چندان معقول به نظر نمیآید چراکه ایران بارها در جهت اعتمادسازی و رفع شبهات پیرامون برنامه هستهای خود این فرصت ها را مغتنم شمرده و علی رغم حصول توافق و پذیرش تعهدات با بدعهدی و عدم ارائه ضمانت همین کشورهای اروپایی مواجه شده که برجام نمونه آخر آن است.
حال که ایران در موضوعات مختلف از جمله در موضوع هستهای، هزینه صیانت و پایبندی به حقوق ملت ایران را میدهد چه بهتر است تیم مذاکره کننده کشورمان پس از ۱۸ سال مذاکره در پایتخت های کشورهای اروپایی یا آسیایی این بار بی تفاوت نسبت به عنصر زمان و اصرار طرف غربی برای توافق عجولانه فقط به نتیجهای فکر کند که آینده را برای کشورمان تضمین کند و نتیجهای متفاوت از برجام برای ما رقم بزند.
نظر شما