گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛ ریزشهای متوالی بازار سرمایه و دست به دامان حقوقیها برای تاثیر گذاری مجدد در بازار این شائبه را عینیتر میکند که این بازار براساس روال عادی خود جلو نمیرود بلکه دستهایی بازار را به سمت پیشبرد اهداف عدهای سوق میدهد، اما این تاثیر گذاران بر بازار که با مال مردم و اعتماد عمومی به دولت و بورس بازی کردند چه کسانی هستند، در گفتگو با آلبرت بغزیان؛ اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران آمده است.
آیا شائبه تاثیر گذاری بر بورس را طی هفتههای گذشته قبول دارید؟ اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟
فراز و فرودهای بورس در هفتهها و ماههای گذشته بعد از ریزشهای متوالی بازار یا بعد از عدم عرضه پالایشیها به بورس این احساس تقویت شد که بازار اشکالات اساسی دارد و برخی بر بازار تاثیراتی میگذارند که به نفع عده معدود و به زیان جمع کثیری تمام میشود. به نظر میرسد بین ریزشها و عدم عرضه سهام پالایشیها ارتباطی برقرار است و برخی از بازار سازها با یک باند نفتی در رابطه هستند. همان زمانی که دولت لغو عرضه دارا دوم را اعلام کرد از همان زمان بازار روی خوب به خود ندید، حال این سوال مطرح میشود که علت این ریزشها چیست! چرا از آن زمان به بعد وزیر نفت درباره عرضه سهام پالایشی به بورس دیگر اظهار نظری نکرد؟ با این دلیل که اینها با عرضه سهام شرکتهای پالایشی به عامه مردم در بورس موافق نبودند، احتمالا نیت آنها این بوده که سهامهای ارزنده را خودشان مدیریت کنند نه مردم.
یعنی به دنبال خرید سهمهای ارزنده، بازار را به هم ریختند تا خود تک خریداران این سهمها باشند؟
در بازار سرمایه دستهایی پشت پرده است تا برای هر عرضه خوب و ارزنده مثل سهام پتروشیمی، پالایشی و خودرویی بازی در بیاورند و موانعی در راه سهامدار شدن مردم ایجاد کنند. هیچ بهانهای از سازمان بورس پذیرفته نیست چرا که به راحتی میتوانند حقوقیهایی که سود فروش درست میکنند را به سرعت شناسایی کنند. حقوقیهایی که در آخرین دقایق بازار و در آخرین لحظهای که بازار در حال بسته شدن است همه سهام را به یک شخص حقیقی میدهند یا به عبارتی کد به کد میکنند، سازمان بورس به راحتی میتواند این فعالیتها و زرنگ بازیها را مورد نظارت قرار دهد که چه کسی یا کسانی و کدام یک از حقیقی یا حقوقیها بازی در میآورند.
رابطه حقوقیها با بعضی حقیقیها که سرمایههای کلانی در بازار دارند را چگونه ارزیابی میکنید؟
حقوقیها فقط به دنبال افزایش سود خود از بازار سرمایه هستند، هر چه قدر هم که فکر کنیم که دولت بتواند یا بخواهد که به بورس ورود کند و از بازار حمایت کند، این سوال مطرح میشود که دولت از کدام سهم حمایت کند؟ به کدام حقوقی اعتبار بدهد یا از کدام حقوقی بخرد؟ بنابراین تنها کاری که برای دولت یا تنها راهی که پیش روی دولت باقی میماند پیدا کردن مقصرین است یا به عبارتی یافتن سلطان کانال سازی! عدهای تکنیکالیست هستند میگویند پیش بینی ما درست بود، در حالی که عدهای با تکنیکالیستها عامل و ایجاد کننده جریانهای منفی در بورس هستند. این عده آدمهای شاخ برای بازار درست کردند که وقتی پیش بینی میکنند حتما آن پیش بینی محقق میشود. مشخص است که دست پیش بینی کننده شاخص با دستهای پشت پرده در یک کاسه است. دلیل اینکه بعد از ریزشها کم کم سر و کله حقوقیها پیدا شد و خود اینها هم به تدریج به جمع معترضان پیوستند از زرنگی این هاست، چرا که یک دفعهای برای اینکه گیر نیفتند و دستشان رو نشود شروع کردند به بالا بردن بازار، از این جهت میگویم حقوقیها خودشان عامل به هم ریختگیهای بازار هستند چرا که پولی از بازار خارج نشده، مگر برخی حقیقیهای خرده پا که نسبت به حقوقیها سرمایهای ندارند بنابراین خارج شدن خرده سرمایه گذاران موجب این همه ریزش نمیشود، معلوم است برنامههایی برای ارزان خریدن سهام دولت دارند تا این وسط پالایشیها را بین خود تقسیم کنند.
آیا حقوقیها یکبار دیگر برای حمایت از بازار قابل اتکا هستند؟
این روزها که دوباره سر و کله حقوقیها با این تعابیر که برای حمایت از بازار به بورس برگشته اند و در بازار پول میریزند یک دلیل خاص دارد، هر چه بیشتر به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک میشویم حقوقیها دوباره سعی میکنند با همان بازار سازیها شاخص را تا ۲ و ۵۰۰ هم بالا ببرند، تا با یک اتفاق سیاسی به یک باره در همکاری که با حقیقیهای کله گندهای که با آنها سر و کار دارند، بازار را از هم بپاشانند چرا که میدانند کسی با حقیقیها کاری ندارد، در حالی که اگر مسوولین بورس ریگی به کفش ندارند باید ببینند در معاملات چند کد خاص این قدر سهام چگونه جمع شده است!؟ باز هم تاکید میکنم پولی از بازار جمع نشده که منجر به پایین آمدن قیمت سهام شود. به هر حال با بالا رفتن قیمت سهم مشخص است که پول هوشمند وارد بورس میشود، اما وقتی این پول خارج نشده چرا قیمت پایین آمده و کمتر معامله شده و اصلا الان پول کجاست؟ در دست حقیقیهای میلیاردری است که با حقوقیها ساخت و پاخت دارند، در غیر این صورت اگر پول از بازار سرمایه خارج میشد همان روزها باید اثرات خود را در سایر بازارها مثل ارز، خودرو و مسکن نشان میداد، پولهای خرد وارد این بازارها نشده به این خاطر که از بورس این همه پول خرد بیرون نرفته که بتواند بازار مسکن را به هم بریزد، لذا هر آنچه تا کنون از ورود و حمایت حقوقیها گفته شده همگی رد گم کنی برای پیدا نکردن مقصر است. برای اینکه این همه پولشویی و سهام شویی مشخص نشود که از کجا آب میخورد! بنده اگر جای نمایندگان مجلس بودم میگفتم آقای رئیس بورس شما برو این موارد و این افراد را پیدا کن مقصر را بیاب، معلوم است که از جیب مردم دزدی شده است، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در جواب مجلسیها میگوید تکنیکالیست باعث این بلبشو شده اند تا خود را توجیه کنند در حالی که رئیس بورس با بررسی کد بورسی و سیستم میتواند متخلفان را به قوه قضائیه اعلام کند. حالا که این کار انجام نمیشود قوه قضائیه باید رئیس بورس و فرابورس را برای پاسخگویی به چرایی این وضعیت و ریزشهای ساختگی مورد بازخواست قرار دهند.
اما برخی از کارشناسان بازار سرمایه این روند را عادی و جزیی از ذات بازار معرفی میکنند آیا این موضوع توجیهی بیش نیست؟
اگر قرار بر اصلاح است بدون اینکه اصلاح از عوامل دیگری نشات گرفته باشد اصلاح در حد ۱۰ تا ۱۲ درصد قابل قبول است، اما این همه اصلاح آن هم ریزش روی سهمهای بنیادی به هیچ وجه قابل قبول نیست، قطعا شورای بازار باید این مساله را بررسی کند که چه کسانی دربازار چنین معاملههایی میکنند، چه کسانی صف فروش درست کردند و چه کسانی خریدند، عمده خریداران و فروشندگان بزرگ حتما باید شناسایی شوند، آنهایی که باعث تغییر قیمت و منفی شدن ۵ درصدی در روزهای متمادی شدند باید حتما شناسایی و معرفی شوند. اینهایی که میگویند ریزش جزیی از ذات بازار است به نکته درستی اشاره میکنند، اما به کار بردن این نکته درست در این وضعیت زرنگی برای توجیه کردن سوء استفادههای خود در بورس است. این وضعیت ریزش نبود بلکه راهزنی بود. این افراد در خلا قانون خود را پشت یک سری از حقوقیهای کله گنده مخفی میکنند تا کسی نتواند آنها را به دست داشتن در اختلالاتی که در بازار سرمایه ایجاد کردند متهم کنند و به سرعت بگویند کار حقیقی هاست نه حقوقی ها! در حالی که اخلال در نظام بورسی کشور و در طرحهای دولت ایجاد کرده اند و اتفاقا دنبال تخریب دولت هم از سوی دیگر هستند چرا که دولت بورس را به مردم معرفی کرد و به مردم اذن ورود به بورس را داد، این گروه با تخریب دولت به دنبال اهداف خود هستند، هر چند دولت هم مقصر است مثلا وزیر نفت جزیی از این تقصیر است و باید پیگیری شود که سهام پالایشیها چه شد و چه مسائلی پشت آن بود که سر موقع عرضه نشد. پر واضح است که حقوقیها در بازار بازی درآوردند تا قیمت سهم را پایین بیاورند و هر کاری دلشان میخواهد در بازار انجام دهند.
وقتی که به راحتی میتوان کدهای خرید را شناسایی کرد معلوم است که صفهای فروش به صورت کذایی ترتیب داده شده تا مردم بفروشند و اینها به نفع خود خرید کنند. هنگامی که ورودی وجود دارد معلوم است که خرید انجام میشود. تفاوت بورس آمریکا با ما در این است که وقتی بورس امریکا میخوابد به خاطر این است که همه فروشنده میشوند و کسی خریدار نیست، اما جالب است خرید و فروش صورت میگیرد عدهای که میدانند الان وقت خرید است خرید میکنند و از بازار خارج نمیشوند. وقتی قیمت پایانی کمتر از آخرین قیمت سقوط کرده، یعنی وقتی ۵ درصد منفی میخورد سهمها را جمع میکنند، ولی قیمت پایانی فقط یک درصد کم شده در روز بعد وقتی باز هم این سهم باز میشود نشان میدهد که عدهای فقط در ساعات خاصی وارد میشوند قیمت را سقوط میدهند، ارزانتر میکنند، ولی در کل قیمت آنقدر پایین نمیآید، این مساله نشان دهنده آن است که به دنبال ترساندن ترسوها از بازار هستند تا خود همه سهامها را به ارزانترین قیمت بخرند و سهام را به نفع خود جا به جا کنند، لذا تعمدی در کار است و این ریزشها جزیی از ذات بازار به شمار نمیرود.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفت: بعضی حقوقیها در آخرین دقایق بازار سهم را به یک شخص حقیقی میدهند و سودجویی میکنند در حالی که سازمان بورس به راحتی میتواند جلوی این زرنگ بازیها را با نظارت بگیرد.
۲۴ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۰
کد خبر: 1159
نظر شما