به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، قیام امام حسین (ع) تأثیرات عمیقی بر فرهنگ ایران داشته است؛ از جمله این تأثیرات را میتوان در ادبیات و هنر به ویژه در نقاشی قهوهخانهای مشاهده کرد. در این خیالینگاریها، امام حسین(ع) و بنیهشام به عنوان نماد انسان های مؤمن حقیقی و شهادتطلب تصویر شدهاند و در مقابل، لشکریان اشقیاء، عناصری ضد اخلاق هستند.
عازم شدن مسلم به کوفه، اثر حسن اسماعیل زاده
* تاریخ نقاشی قهوهخانهای
تاریخ نقاشی قهوهخانهای را برخی به زمان شاه سلیمان صفوی و بعضی آن را به زمان شاه طهماسب صفوی نسبت میدهند، همانطور که انقلابهای سیاسی از لایههای پایین و متوسط جامعه تولد مییابند، مانند انقلابهای کارگری و مذهبی که بر اساس مقابله با استکبار قیام میکنند، نقاشی قهوهخانهای هم از لایههای پایین و کارگری جامعه بدون هیچگونه مکتب و هنرستان خاصی و استفاده از قانونهای ثابت و سنتی و تماس با غرب و هنر غربی پا به عرصه ظهور گذاشت و خود بنیانگذار و صاحب سبک شد.
با رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران و در دوره صفوی و آشنا شدن مردم با سرنوشت بزرگان دین، آثار هنری چندی پیرامون زندگی این بزرگان شکل گرفت. در این میان حماسه عاشورا به عنوان محور معنوی وقایع تاریخ شیعه به شدت مورد توجه قرار گرفت. شهادت قهرمانانه و مظلومانه امام حسین (ع) و جمع یاران با وفایشان که همواره چون جریانی خروشان و جوشان آحاد جامعه را به حرکت و جوشش وا میداشت، باعث شد شیوههای مختلف سوگواری در آن دوران اوج گیرد و همراهی جمیع هنرها در بیان این واقعه باعث ایجاد مجموعهای مختلف و متنوع از هنرهای گوناگون شد.
اثر حسین قوللر آقاسی
حسین قوللر آقاسی (۱۲۶۹-۱۳۴۵) و محمد مدبر (متوفی ۱۳۴۶) از مشهورترین نقاشان قهوهخانهای هستند
پژوهشگران هنر، سابقه نقاشی عامیانه مذهبی در ایران را به عهد صفویان ـ زمانی که تشیع گسترش زیادی یافت ـ مربوط میدانند. به طور مثال، در دیوارنگارهای امامزاده زید (اصفهان)، صحنههایی از واقعه کربلا تصویر شده است.
اثر روایت راویان و نقل نقالان نیز در ایجاد پردههای نقاشی مذهبی مؤثر بود. نمایشهای تعزیه نیز در ایجاد نقاشیهای مذهبی و خصوصاً نقاشیهایی با مضمون واقعه عاشورا تأثیر گذاشت و در نهایت مجموعه عوامل موجب ایجاد هنری مستقل با ویژگیهای هنری و معنوی خاص خود شد که به نقاشی قهوهخانهای و با شیوه نقاشی خیالینگاری موسوم شد. این نوع نقاشی را می توان کوشش جدیدی در هنر نقاشی اسلامی ایران به حساب آورد.
توبه حر، اثر: عباس بلوکیفر (۱۳۰۳ ـ ۱۳۸۸)
* نقاشی قهوهخانهای و شرایط سیاسی
در مورد شرایط سیاسی دوره قاجار باید گفت، با توجه به جنایات فراوانی که آغامحمدخان در حق مردم ایران انجام داده بود، حاکمان قاجار از دین و اعتقادات دینی مردم در تثبیت قدرت خویش استفاده کردند. یکی از دغدغههای فتحعلی شاه بعد از رسیدن به پادشاهی این بود که آیا به عنوان شاه در بین مردم مشروعیت خواهد یافت؟
اگرچه دربار قاجار مشکل مشروعیت حاکمیت داشت؛ و فتحعلیشاه برای سرپوش گذاشتن بر ضعفها و شکستهای نظامی خود به مدد هنر و ادبیات ایرانی و در عین حال درباری، شکوه خود را به رخ میکشید، اما درباره ناصرالدین شاه، این نکته برعکس است، او برای توجیه وجهه شرعی خود، نه تنها همسویی با وجوه مذهبی هنر و ادبیات مردمی را در پیش گرفت، بلکه خود به بزرگترین حامی و بدعتگذار عامیانهسازی هنر بدل شد. از وجوه این عامیانهسازی میتوان به حمایت از نمایش تعزیه و چهرهنگاری از معصومین اشاره کرد.
واقعه عاشورا، اثر محمد مدبر
علاقه فتحعلیشاه به نقاشی آنچنان بود که «همچون شاهان پیش از خود، نقاشان را وارد دربار خویش کرد و برای آن ها کارگاهی ویژه ترتیب داد و این کارگاه نقاشخانه یا کارگاه نقاشی نامیده میشد».
نقاشانی که در نقاشخانه فتحعلی شاه کار میکردند، نه تنها در امارت کاخ، بلکه در مجاورت تخت سلطنتی شاه نیز به کار هنری میپرداختند. ویلم فلور، پژوهشگر هلندی تاریخ معتقد است: «قرار گرفتن نقاشخانه در جنب تخت شاه به احتمال زیاد حساب شده بوده است و نشاندهنده اعتماد و مکنتی بوده که شاه برای نقاشان قایل بوده است.»
خیمهگاه امام حسین، اثر: سید عرب، محل نگهداری مخزن موزه رضا عباسی
* دلیل نامگذاری نقاشی قهوهخانهای
برای شناخت نقاشی قهوهخانهای، نخست باید تعریف مشخصی از محدوده و پیدایش زمانی و مکانی آن به دست آورد. این نوع نقاشی که با نام « نقاشی قهوهخانهای» شهرت یافته است، در مدت سه قرن ـ همانگونه که از اسم آن پیداست ـ زینتبخش دیوارهای قهوهخانهها و حسینیهها و ... بوده است.در واقع، یکی از مهم ترین سنتهای قهوهخانهها، نقاشی خیالی سازی است که به علت رابطه ی مستقیمش با نقالی و تزیین دیوار قهوهخانهها به نقاشی قهوهخانه معروف شده است.
نقاشی قهوهخانهای ممکن است بهترین نام برای این نوع نقاشی نباشد، چرا که با انتخاب یک نام بر یک مکتب هنری، نمیتوان تمامی مشخصات آن مکتب را بیان کرد. از نامهای دیگر این سبک نام «خیال سازی» است که نقاشان این فن اکثراً خود را نقاشان خیالساز میدانند، یا نقاشی «عامیانه» مینامند که البته این نام هم دربرگیرنده وسعت قلماندازی نقاشان این سبک نخواهد بود.
یا سقای کربلا، اثر: حسین قوللر آقاسی، ابعاد ۱۰۳ × ۶۷ سانتیمتر
استادان قدیم در این هنر آثار خود را خیالیسازی میدانستند، چرا که بر اساس ذهنیات و برداشتهای شخصی خود از نقلهای نقالان و صور و قالبهای خیالی به صورت خودآموز نقاشی میکردند. اما از آنجا که عموماً نقالی در قهوه خانهها انجام میگرفت و نقاشان نیز در کنار آن، کار خود را در همان مکانها عرضه میداشتند، پس از چندی این شیوه نقاشی به نقاشی قهوهخانه معروف شد که هنوز هم به این نام شهرت دارد.
نقاشی قهوهخانه، اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ روغنی با مضمونهای رزمی، مذهبی و بزمی که در دوران جنبش مشروطیت بر اساس سنتهای هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از نقاشی طبیعتگرایانه مرسوم آن زمان، به دست هنرمندانی مکتب ندیده پدیدار شد. این گونه از نقاشی که آمال، علایق ملی، اعتقادات مذهبی و فرهنگ خاص لایه های میانی جامعه ی شهری را بازتاب میداد، پدیدهای جدیدتر از سایر قالبهای نقاشی عامیانه (مانند پردهکشی، دیوارنگاری بقاع متبرکه، نقاشی پشت شیشه) با مضمون مذهبی جزء اینها بود.
علی اکبر(ع)، اثر: حسین قوللر آقاسی
برای درک و شناخت نقاش قهوهخانهای باید از بررسی متداول نقاشی با شیوه هنر مغربزمین اجتناب کرد، از آن جایی که این نقاش ها دارای شناخت اصول آکادمیک نیستند و یا مقولههایی هم چون پرسپکتیو و طراحی و تصویرسازی واقعگرا نزدیکی ندارند، نمیتوانیم نام عامیانه را بر آن بگذاریم، در حالی که هر مکتب هنری اصول و ضوابط خاص خود را داراست.
نظر شما