به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرآنلاین در سالروز رحلت عقل کل، عقل اول، انسان کامل، رسول الله (که درود خدا بر او باد) را با تحلیل هایی به قلم چهرههای فرهنگی و دانشگاهی می خوانید.
پرونده را با حدیثی درباره آخرین گفت وگوهای پیامبر اعظم(سلام خدا بر او باد) با حضرت فاطمه زهرا(سلام خدا بر ایشان) آغاز می کنیم. این روایت مستند در کتاب امالی طوسی، مجلس چهاردهم، صفحه ۴۰۰ آمده است. در این حدیث به نقل از عایشه، دختر جناب طلحه و او از عایشه همسر پیغمبر اکرم نقل کرده است:
آخرین گفت وگوهای پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س)
عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَة عَن عائِشَة قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَة
دختر جناب طلحه، به نام عایشه از زنهای معروف قریش بوده و نقل میکند از همسر پیغمبر اکرم، که عایشه میگوید من ندیدم هیچ کس را که از حیث حرف زدن، از حیث صحبت کردن، شبیه باشد به پیغمبر به قدر جناب فاطمه (سلامالله علیها) حالا این روایت در مورد کلام و حدیث است؛
کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها
بعد می گوید وقتی جناب فاطمه (سلامالله علیها) وارد بر منزل پیغمبر می شد، حضرت ترحیب می کردند، یعنی خوشامد می گفتند.
وَ قَبَّل یَدَیها
پیغمبر دست مبارک فاطمهی زهرا را می بوسید.
وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِه
او را در جای خودش مینشاند. احترامی که پیغمبر برای این دختر، این بانوی بزرگِ همهی دورانهای بشر قائل بوده، در این حد است.
فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیه
وقتی هم که پیغمبر وارد منزل او می شد، او بلند می شد، خوشامد می گفت، دست مبارک پیغمبر را می بوسید.
وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِه
فاطمه در دوران مریضی پیغمبر، در بیماریِ آخرِ پیغمبر، خدمت ایشان رسید.
فَسارَّها فَبَکَت
با پیغمبر درگوشی صحبت کردند. فاطمه (سلامالله علیها) گریه کرد.
ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت
دوباره درگوشی با هم صحبت کردند، فاطمه (سلامالله علیها) لبخند زد و خندید.
فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساء فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساء فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت
عایشه می گوید با خودم گفتم این چه حالتی است. من این خانم را برتر از دیگر زنها می دانستم. معلوم می شود که ایشان هم زنی مثل زن های دیگر است. یک بار گریه می کند، یک بار خنده می کند.
فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَة
رفتم خدمتش سؤال کردم که قضیّه چه بود. فرمود نمی گویم به تو؛ اگر بگویم، افشاکننده هستم. حضرت زهرا(سلامالله علیها) علّت این قضیّه را به من نگفت.
فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها
بعد از رحلت پیغمبر هم باز دوباره سؤال کردم از حضرت. آن وقت دیگر مانع برطرف شده؛ یعنی وقتی پیغمبر از دنیا رفته است، دیگر حالا این حرف اگر گفته بشود اشکالی ندارد.
فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ
فرمود: پیغمبر خبر از مردنِ خودش داد، این موجب گریهی من شد.
ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ
بعد اطّلاع داد به من که من اوّلین کسی از خانوادهی او خواهم بود که به او ملحق خواهم شد، این خوشحال کرد من را و خندیدم.
گزارش آخرین لحظه ها تا مراسم دفن پیکر مطهر در روایات
در آخرین لحظه های زندگی ، چشمان خود را باز کرد و گفت : برادرم را صدا بزنید تا بیاید در کنار بستر من بنشیند . همه فهمیدند که مقصودش علی است. در کنار بستر وی نشست ، ولی احساس کرد که پیامبر می خواهد از بستر برخیزد . علی پیامبر را از بستر بلند نمود و به سینه خود تکیه داد.
روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهی ، نیمروزِ دوشنبه در ۲۸ ماه صفر ، به آشیان خلد پرواز نمود . آنگاه پارچه ای یمنی بر روی جسد مطهر آن حضرت افکندند و برای مدت کوتاهی درگوشه اتاق گذاردند . شیون زنان و گریه نزدیکان پیامبر ، مردم بیرون را مطمئن ساخت ، که پیامبر گرامی درگذشته است . چیزی نگذشت که خبر رحلت وی در سرتاسر شهر انتشار یافت.
امیرمؤمنان جسد مطهّر پیامبر را غسل داد و کفن کرد. سپس چهره او را باز کرد ، و در حالی که سیلاب اشک از دیدگان او جاری بود، این جمله ها را گفت : « پدر و مادرم فدای تو گردد ، با فوت تو ریشه نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها ـ که هرگز با مرگ کسی بریده نمی شود ـ قطع گردید .اگر نبود که ما را به شکیبائی در برابر ناگواریها دعوت فرموده اید ، آنچنان در فراق تو اشک می ریختم که سرچشمه اشک را می خشکانیدم ، ولی حزن و اندوه ما در این راه پیوسته است و این اندازه در راه تو بسیار کم است ، و جز این چاره نیست . پدر و مادرم فدای تو باد ما را در سرای دیگر بیاد آر و در خاطر خود نگاهدار .»
نخستین کسی که بر پیامبر نماز گزارد ، امیرمؤمنان بود . سپس یاران پیامبر، دسته دسته بر پیکر او نماز گزاردند و این مراسم تا ظهر روز بعد ادامه داشت. پیکر مطهر پیامبر را در همان حجره ای که درگذشته بود، به خاک بسپارند. قبرِ آن حضرت، به وسیله ابوعبیده جراح و زید بن سهل آماده گردید و مراسم دفن به وسیله امیرمؤمنان به کمک فضل و عباس انجام گرفت .
۲۰ یادداشت اختصاصی خبرآنلاین به قلم چهره های فرهنگی و دانشگاهی
در این مجموعه تلاش کرده ایم نگاه ها و تحلیل های مختلف درباره شخصیت پیامبر خاتم(ص)، دغدغه ها و نگرانی های آن رسول الهی را درباره موضوعات فردی و اجتماعی، پیش روی مخاطبان گرامی قرار دهیم. آنچه در این گزارش تقدیم می شود مجموعه ای از ۲۰ یادداشت اختصاصی خبرآنلاین به قلم چهره های فرهنگی و دانشگاهی است که در این پرونده گرد آمده اند.
فهرست این یادداشت ها را به شرح زیر ملاحظه می کنید:
غلامرضا اعوانی| زمانه بعد از حضرت رسول(ص)؛ آغازی برای باطن نبوت
غلامحسینابراهیمی دینانی| من پیامبر نفرین و لعنت نیستم، پیامبر رحمتم
محسن الویری | گونهشناسی مردمان و حاشیهنشینی نخبگان در جامعه پس از پیامبر(ص)
سیدمصطفی محقق داماد| رسالت نبوی؛ نهادینه ساختن اخلاق و کرامت انسانی
محمد سروش محلاتی| دستور«عفو» به پیامبر، امراخلاقی یا سیاست الزامی؟
محمدتقی فاضل میبدی| واکنش های مردم جزیرهالعرب پس از شنیدن خبر رحلت پیامبر(ص)
رسول جعفریان| نخستین خبر خوش پس از گذشت چهارده قرن از رحلت پیامبر(ص)
محمد مسجدجامعی| حساسیتها و نگرانیهای پایان عمر پیامبر(ص) قسمت اول/ قسمت دوم
محسن اسماعیلی| حرمت و حقوق انسان از نگاه پیامبر
محمود گلزاری| پیامبر(ص) و شوخ طبعی در شخصیت
حسن بلخاری| پیامبرخاتم و حقوق بشر
مصطفی دلشادتهرانی| الگوی زیست مسلمانی ما: مدل تکفیری یا مدل تعقلی؟
غلامرضا فدایی| کجا دیدی چنین پیغمبری مظلوم؟
محمود حکیمی| «اسرائیلیات» در زندگینامههای پیامبر(ص)
علی اکبر اشعری| رمزگشایی رفتار پیامبر(ص) در داستان
سیدعلیرضا واسعی| پیام بعثت نبوی، یگانگی خداوند، نه اثبات وجود خدا !
هادی انصاری| گام به گام در زادگاه رسول خدا(ص)
احمد مسجدجامعی| سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)
محمود اسعدی| مبادا سر مردم شیره بمالید!
محمد فاضلی| مهمترین کتاب درباره پیامبر اسلام
نظر شما