به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، کشته شدن گرگ اهلی در منطقه چهاردانگه مازندران و شهر کیاسر موضوعی است که مورد توجه رسانهها قرار گرفته است.
در همین ارتباط فرشاد رضاییکیاسری صاحب این گرگ درباره وضعیت نگهداری این حیوان و زمان تلف شدن آن، اظهار کرد: از حدود سه سال پیش این حیوان را خریداری کرده و محیط زیست استان مازندران در جریان نگهداری حیوان قرار داشت.
وی با اعلام اینکه به دلیل برف شدید و تخریب دیوار محل نگهداری، حیوان برای مدت کوتاهی لانه خودش را ترک کرده، گفت: در اطراف کیاسر حیوان مورد حمله یکی از شکارچیان قرار گرفته و تلف شده است.
صاحب گرگ فیلم سینمایی برف آخر، خاطر نشان کرد: گرگ هیچ آزاری برای مردم و حیوانات اهلی نداشته و تاکنون هم مشکل خاصی برای مردم ایجاد نکرده و حتی گاهی مورد حمایت مردم قرار میگرفته، وجود این حیوان مورد توجه کارگردان فیلم سینمای برف آخر قرار گرفته و در چندین سکانس فیلم نقشآفرینی کرده است.
وی اضافه کرد: در فیلم برف آخر مدت ۲.۵ ماه در منطقه چهاردانگه در کنار عوامل فیلم حضور داشته است.
صاحب این گرگ، خاطر نشان کرد: مسؤولان محیط زیست هم در جریان تلف شدن این حیوان قرار گرفته و در حال بررسی علت شکار هستند.
مسلم آهنگری مسؤول یگان حفاظت محیط زیست مازندران درباره وضعیت شکار این گرگ، گفت: در حال بررسی علت تلف شدن این حیوان هستیم.
وی با اعلام اینکه بررسی از چندین نفر مظنون این حادثه ادامه دارد، افزود: حیوان با اسلحه شکاری و ضربه به سر تلف شده است. مسؤول یگان حفاظت محیط زیست مازندران، وجود مجوز نگهداری گرگ را نیز تایید کرد.
فیلم سینمایی «برف آخر» عنوان اثری است که به دل طبیعت زده و در روستایی دورافتاده به روایت داستان خود میپردازد. اثری که برخلاف غالب تولیدات عافیتطلب در سالهای اخیر سینمای ایران که دوربین آنها از فضای آپارتمان فراتر نمیرود و صرفا به خلق اثری سیاهنما و با مضمون مثلا اجتماعی میپردازند و ...؛ جسارت به خرج داده و هیاهوی شهر را رها ساخته و دوربین را به یکی از روستاهای کشور میبرد تا با به تصویر کشیدن صحنههای طبیعت و قابهای زیبا از جنگل و کوههای پوشیده از برف تصاویر بکری را برای مخاطب خود به ثبت برساند. از این جهت جسارت «برف آخر» قابل تحسین است.
ماجرای فیلم سینمایی «برف آخر» از این قرار است که «یوسف» با بازی «امین حیایی» دامپزشک روستایی سردسیر و برفی است. سوختگیهای روی تن و دستِ او که ابتدای فیلم نمایش داده میشود، نشان از حادثهای دارد که پیشتر اتفاق افتاده است. از طرفی، «دخترِ خلیل» یکی از اهالی ده، گم شده است. مردمِ ده و پلیس در برفها به دنبال آثاری از او هستند. اما در روستا حرف است که «دخترِ خلیل» گم نشده و فرار کرده است و ...؛ در این بین سرو کله زنی به نام «رعنا مدنی» با بازی «لادن مستوفی» که از طرفداران محیط زیست است و داوطلبانه به حیوانات کمک میکند، پیدا میشود. او از «یوسف» میخواهد گرگ تیرخوردهای را از مرگ نجات دهد و همین مقدمه آشنایی و ارتباط این دو با هم میشود و به این ترتیب ماجرای گم شدن «دخترِ خلیل»، «نجات گرگها» و قصه گذشته «زندگی رعنا و یوسف» دستمایه روایت داستان فیلم سینمایی «برف آخر» میشود.
نظر شما