به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از شرق؛با وجود آنکه بسیاری از کارشناسان و رسانههای داخلی و منطقهای برای سفر چهارشنبه گذشته فؤاد حسین، وزیر امور خارجه عراق، به ایران دستور کارهای متعددی را مطرح کردند، از تلاش برای ادامه گفتوگوهای تهران و ریاض تا رایزنی درخصوص ارتقای روابط اقتصادی، تحولات سوریه، یمن، افغانستان و حتی اوکراین یا توافق درخصوص آزادسازی مطالبات مالی ایران و...، به نظر میرسد این سفر بیش از هر چیزی با هدف تبیین مواضع طرف همسایه غربی ایران بعد از حمله موشکی به اربیل صورت گرفته باشد. این مهم، چه از جهت ماهیت هیئت همراه وزیر امور خارجه عراق با حضور کسانی همچون قاسم الاعرجی، مشاور عالی امنیت ملی این کشور و احمد ابورغیف، سرپرست دستگاه اطلاعات وزارت کشور عراق که بیشتر صبغه امنیتی داشتند تا محوریت گفتوگوهای فؤاد حسین و سیدابراهیم رئیسی که بر حمله موشکی و حضور اسرائیل در اقلیم کردستان تأکید داشت، کاملا هویدا بود.
این گزاره زمانی بیشتر خودنمایی میکند که این واقعیت را در نظر داشته باشیم که فؤاد حسین بیش از آنکه وزیر امور خارجه دولت کاظمی و نماینده رسمی سیاست خارجی عراق باشد، باید وی را وزیر امور خارجه حزب دموکرات کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی تلقی کرد. از این منظر فؤاد حسین در این سفر بیشتر نماینده دیدگاههای اربیل بود تا بغداد. اگرچه شاهد مخالفتها، انتقادها و واکنشهای گسترده شخصیتها و احزاب عراقی در این رابطه هم بودیم. از این رهیافت، فؤاد حسین به دلیل آنکه با حمایتهای جدی مسعود بارزانی و با وجود تمامی اختلافنظرها با مصطفی الکاظمی به عنوان وزیر امور خارجه عراق وارد کابینه شد، بدون شک با مأموریت رئیس حزب دموکرات کردستان عراق (پارتی) هم راهی تهران شد تا بیانکننده مواضع اربیل باشد.
با توجه به اقتضائات موجود در مناسبات اقلیم کردستان عراق با همسایگانش، بهویژه حرکت در مسیر ترکیه باید احتمال تداوم اختلافات اربیل – تهران را در کوتاهمدت جدی دانست؛ چراکه با وجود حکم دادگاه فدرال عراق مبنی بر عدم استخراج، صادرات و فروش نفت توسط اقلیم کردستان عراق، کماکان مناسبات و تجارت انرژی اربیل با آنکارا به قوت خود برقرار است. ضمن اینکه ترکیه به دنبال اجرائیکردن پروژهای با هدف انتقال گاز اقلیم کردستان عراق از مسیر اسرائیل به اروپا در بحبوحه جنگ اوکراین است. در چنین شرایطی، تداوم و حتی تشدید اختلافها بین ایران و اقلیم کردستان عراق امری اجتنابناپذیر جلوه میکند.
به موازات آنچه گفته شد، بدون شک تلاش برای تحقق پروژههای احتمالی آنکارا با هدف انتقال گاز طبیعی اقلیم کردستان عراق به اروپا از طریق ترکیه و اسرائیل، در جهت کاهش وابستگی به انرژی روسیه ممکن است تبعات مخربی هم برای مناسبات رو به افول و شکننده تهران – آنکارا داشته باشد. مؤید این گزاره تحلیلی به اقدام رجب طیب اردوغان در لغو سفرش به ایران، آنهم بعد از حضور اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل در ترکیه بازمیگردد. مضافا طبق اخبار واصله قرار است رئیسجمهوری ترکیه اواخر ماه رمضان سفری به عربستان سعودی داشته باشد تا نماز عید فطر را با محمد بنسلمان اقامه کند؛ اقدامی که به دنبال سفر اردوغان به امارات در ماه فوریه انجام خواهد شد. بیشک این سفر احتمالی تلاشی دیپلماتیک برای بازسازی روبط آنکارا - ریاض بعد از قتل جمال خاشقجی خواهد بود که میتواند سیاست خارجی ترکیه در قبال ایران را تحتالشعاع قرار دهد؛ همچنان که اقلیم کردستان عراق در سایه کارگردانی ترکیه به بازیگری ناسازگار با منافع ایران بدل شده است.
اینها علاوه بر آن است که دستور کار دیگر این سفر فؤاد حسین به تهران را میتوان ناظر بر تلاش سیاسی برای رسیدن به راهحلی با هدف خروج عراق از بنبست جاری دانست؛ چراکه عامل اصلی توقف و انسداد سیاسی در این کشور برای تشکیل دولت و کابینه جدید به تقابل صدریها و چارچوب هماهنگی بازمیگردد. از این منظر، فؤاد حسین به دلیل وابستگی سیاسی به حزب دموکرات کردستان عراق که ذیل ائتلاف «نجات میهن» تعریف میشود، عملا در تقابل با چارچوب هماهنگی که مورد حمایت تهران است، قرار دارد. بنابراین این حضور میتواند رایزنی وزیر امور خارجه عراق در جهت گرفتن چراغ سبز تهران برای رسیدن به راهحل میانه باشد تا بستر و فضای لازم برای تشکیل دولت و کابینه جدید عراق فراهم شود.
نظر شما