به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فرهیختگان؛ انتشار خبر مسافرت خانواده محمدباقر قالیباف به استانبول روز گذشته با سیل انتقادهای مخاطبان شبکههای اجتماعی همراه بود. این خبر را ابتدا یکی از فعالان رسانهای منتشر کرد و مدعی شد این سفر برای خرید سیسمونی نوزاد بوده است. مطابق آنچه در توئیتهای این فعال رسانهای آمده است همسر قالیباف بههمراه یک زوج جوان در بین مسافران پرواز 4804 از استانبول عازم تهران بودهاند و بهخاطر حجم بالای بار با متصدی کانتر فرودگاه به مشکل برخوردهاند. آنطور که این فعال رسانهای به نقل از یکی از مسافران حاضر روایت کرده حجم بالای باری که خانواده قالیباف از ترکیه میآوردهاند، کالسکه، کیف نوزاد و تخت تاشوی کودک بوده است که هدف از این سفر خارجی را خرید سیسمونی بازنمایی میکند. این خبر کمی بعد با پست عذرخواهی که الیاس قالیباف، پسر محمدباقر قالیباف در اینستاگرام منتشر کرد، تایید شد. او اگرچه خبر سفر را تایید کرد اما ضمن اینکه به حضور مادر خود در سفر به استانبول اشارهای نکرد، مدعی شد هدف این سفر خرید سیسمونی نبوده است و علیرغم مخالفت پدرش انجام شده است. درنهایت فرزند قالیباف سفر خواهر خود به استانبول را کاری اشتباه و گناهی نابخشودنی دانست و نوشت: «آنچه این خطا را نابخشودنیتر میکند، آن است که به امید و اعتماد مردم ضربه میزند و زبان ضدانقلاب و بدخواهان را دراز میکند.» شاید اصل سفر به ترکیه برای بخشی از مردم امر عادی محسوب شود، اما این سفر تفریحی وقتی توسط خانواده یکی از روسای قوا انجام و خرید کالای غیرایرانی بهعنوان یکی از اهداف آن رسانهای میشود، انتقادهای زیادی را نیز بههمراه میآورد. تداعی اظهارات مسئولان در حمایت از تولید ملی در خاطر مردم زمانی که با این تصویر متناقض تلاقی پیدا میکند، حجم این انتقادها را نیز افزایش میدهد و باورهای مردم به شعارهای مطرحشده را نیز تضعیف میکند. در این بخش ضمن بررسی چرایی بلند شدن صدای انتقادهای افکارعمومی بهخاطر سفر خانواده رئیس مجلس به ترکیه، آثار منفی این سفر در جامعه مورد بررسی قرار میگیرد.
دفاعیات متناقض
مطابق ادعاهای فرزند قالیباف در اینستاگرام، وی با سفر دختر خود به ترکیه مخالف بوده است، اما با وجود این ادعای اینستاگرامی، حضور همسر قالیباف در سفر به ترکیه این سوال را در افکار عمومی ایجاد کرده است که چگونه رئیس مجلس -که در فضای شخصی و خانوادگی قدرت مدیریت و اعمالنظر ندارد- فضای مجلس را میخواهد تحتکنترل خود قرار دهد؟
پاسخ این سوال را میتوان در آشفتگیهای چندوقت اخیر مجلس بر سر بررسی طرح صیانت و شفافیتآرا و... یافت، اما حتی اگر چیزی که پسر قالیباف گفته صدق کند و پدرش واقعا مخالف سفر خانوادهاش به ترکیه باشد، باز هم این مخالفت از حجم آسیبی که سفر خانواده رئیس مجلس به افکار عمومی وارد کرده است، نمیکاهد. همچنین فرزند قالیباف در بخشی از پست اینستاگرامی خود خطاب به منتقدان میگوید: «آنان که میخواهند خطای فرزند را به پای پدر بنویسند، بدانند که این کار از قبل مورد مخالفت ایشان قرار گرفته بود ولی متاسفانه نادیده گرفته شد.» اگر بخواهیم براساس مشی قبلی آقای قالیباف با این مساله مواجه بشویم، نهتنها سفر فرزندش به ترکیه خطای نابخشودنی است، بلکه گناه فرزند را به پای پدر نیز باید نوشت. در این رابطه حافظه تاریخی مردم هنوز هم تبلیغات انتخاباتی سال 96 را بهیاد میآورد؛ در جریان این تبلیغات، قالیباف برای حمله به روحانی ادعای کشف اجناس قاچاق در خانه دختر فخرالدین آشتیانی، وزیر آموزشوپرورش دولت یازدهم را مطرح کرد و گفت: «وزیر آموزشوپرورش (دولت روحانی) میرود لباس بچه از ایتالیا میآورد، مردم شما فکر میکنید اقتصاد ما درست میشود، هرگز! حال بعد از گذشت پنجسال از آن زمان ماجرای وارد کردن سیسمونی دختر خودش فضای رسانهای را تحتتاثیر قرار داده است.» بهجز مواردی که گفتیم، الیاس قالیباف در پست اینستاگرامی خود از این جهت سفر خواهرش به ترکیه را تقبیح کرده و او را ملزم به عذرخواهی دانسته است که «انتشار چنین خبری در شرایط فعلی باعث صحیح جلوه دادن همه تهمتهایی که در گذشته به پدرش و خود آنها زده شده است، میشود.»
این اما تنها بعدی نیست که انتقادهای افکار عمومی را نسبت به سفر خانواده رئیس مجلس به ترکیه برانگیخته است. آنچه پسر قالیباف به آن اشارهای نکرده، این است که انتقادهای افکار عمومی بیشتر از آنکه تایید اتهامات به رئیس مجلس را دنبال کند، رویکرد دوگانه و شعاری او را مورد حمله قرار داده است.
شعارها و رفتارهای متناقض
اتهام به دختر وزیر آموزشوپرورش روحانی تنها موضع انتقادی قالیباف نسبت به رانت، واردات و اشرافیت پیش از نشستن او بر کرسی ریاست مجلس نبوده است.
قالیباف در همان ایام انتخابات در گفتوگوی تلویزیونی با مردم که در قالب برنامه «با دوربین» از شبکه یک پخش میشد، واردکنندگان مزاحم تولید را سربازان بیگانگان مینامد. او در همین برنامه کلیدواژه «4درصدیها» را نیز طرح کرده و میگوید: «علت اصلی اختلافطبقاتی آن است که چهار درصد اجازه فعالیت به 96 درصد مردم را ندادهاند.»
قالیباف بعد از طرح گزاره 4 درصدی و در تلاش برای اینکه خود را از قشر عام جامعه معرفی کند، لیست اموال خود و خانوادهاش را منتشر کرد که در این بین حساب وی در بانک ملی با موجودی سهمیلیون تومان بیش از سایر موارد بین کابران فضای مجازی دستمایه طنز و همچنین تبلیغ وی قرار گرفت.
تلاش برای تداعی تصویر یک سیاستمدار مردمی در ایام تصدی ریاست مجلس نیز توسط قالیباف ادامه یافت. حضور قالیباف بین مردم مناطق محروم و ارتباط با مردم نمونهای از همین تلاش است. اگرچه حضور مسئولان بین مردم و ارتباط مستقیم با آنها امری پسندیده و قابل ستایش است اما این حضور اگر با تصاویر متناقضی از رفتارهای آنها برخورد کند اتفاقا اثر سوء روی افکار عمومی گذاشته و به جای امید ایجاد ناامیدی میکند.
اعتراض به بیعدالتی و فساد و همچنین مردمداری از آنجایی که تداعیگر مهمترین شعارهای انقلاب است، زمانی که توسط مسئولان نظام به کار گرفته میشود با گرهخوردن به تصویر رفتارهای آنها در ذهن مردم ماندگار میشود و زمانی که این تصویر درمقابل رفتارهای متناقض همان مسئول بازنگری میشود نهتنها وجهه آن فرد را تخریب میکند بلکه کارکرد شعارها را نیز در اذهان عمومی بیاثر کرده و حتی موجب استهزای آن نیز میشود. درمورد قالیباف نیز چنین گزارهای کاملا صادق است. از طرفی رفتارهای غلط مسئولان تنها در میان افکار عمومی نیست که با تناقض روبهرو میشود. این نوع رفتارها حتی با سیره امامین انقلاب اسلامی نیز در تضاد است. طبق فرمایش امامخمینی(ره) تنها آنهایی تا آخرخط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند.
مواجهه گروههای سیاسی با سفر خانواده قالیباف
به جز طیفهای مختلف مردم، تصاویر منتشرشده از خانواده قالیباف در فرودگاه درمیان گروهها و چهرههای سیاسی کشور بیش از همه با انتقادهای تند و تیز دو گروه روبهرو شده است، گروه نخست اصلاحطلبانی هستند که فارغ از اتفاقات دیروز سالهاست بهلحاظ سیاسی و ایدئولوژیک با قالیباف اختلافنظر جدی داشته و همواره با وی در رقابت سیاسی بودهاند. انتقادهای اصلاحطلبان به خانواده قالیباف را نمیشود انتقادی مبنایی در راستای مبارزه با خوی اشرافی در مسئولان قلمداد کرد، زیرا در تاریخ دولت پس از انقلاب چهرههای سیاسی مشهور این جناح سیاسی جزء نخستین کسانی بودند که بدون واهمه مسئولان را تشویق و دعوت به خوی اشرافی میکردند، پس از پایان جنگ و روی کارآمدن دولت سازندگی همسو با شعارهای رئیسجمهور وقت رفتهرفته برخی از رفتارهای سیاسی درمیان مسئولان نیز دچار تغییر شد، روی آوردن به تجمل و اشرافیگری نیز یکی از همین تغییر رفتارها بود. سخنرانی 18 آبان سال ۶۸ هاشمیرفسنجانی در نمازجمعه تهران نقطهعطف این دگردیسی رفتاری درمیان مسئولان بود. هاشمی در این سخنرانی که بعدها در ادبیات سیاسی کشور ما معروف به سخنرانی «مانور تجمل» شد، از رفتارهای مسئولان پیشین انتقاد کرد و گفت: «زمان آن رسیده که مسئولان ما به «مانور تجمل» روی آورند. از امروز بهخاطر اسلام و انقلاب مسئولان وظیفه دارند مرتب و باوقار باشند. هرچند ما فقیر باشیم و اقتصادمان بسامان نباشد اما برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان ملتی مفلوک جلوه نکنیم، لازم است تا جلوههایی از تجمل در چهره کشور و مسئولان حاکمیتی رویت شود.»
آسیبزاترین پیامد مانور تجمل هاشمی ظهور پدیده تبعیض و اختلافطبقاتی در آغاز دهه 70 بود اما مسئولان وقت دولت هاشمی که بخشی از آنها امروز از چهرههای سرشناس جناح اصلاحات هستند نهتنها به سراغ راهعلاج این پدیده نرفتند بلکه سعی در تطهیر و عادی جلوه دادن اختلافطبقاتی نیز داشتند. در این میان هاشمی نیز برای توجیه تبعیض موجود در جامعه به صراحت میگفت: «برای تحقق احکام خمس و زکات باید در جامعه حتما هم ثروتمند و هم فقیر و بهعبارت دیگر اختلافطبقاتی باشد.»
این فضا در دولت خاتمی هم ادامه پیدا کرد و کمکم تبدیل به بخشی از مانیفست سیاسی اصلاحطلبان شد. تا درنتیجه تداوم این سیاستها سال 84 فردی کمنامونشان به اسم محمود احمدینژاد با شعارهای عدالتخواهانه بتواند در رقابتی با چهار کاندیدای اصلاحطلب و اعتدالی پیروز انتخابات ریاستجمهوری شود.
رفتار تجملی و اشرافی اصلاحطلبان موضوعی نیست که مربوط به سالهای دهههای 70 و 80 باشد، این شیوه رفتاری در دولت روحانی نیز ادامه پیدا کرد که مثالهای زیادی میتوان برای آن یافت؛ از انتشار فیش حقوقی نجومی مدیران در دولت یازدهم گرفته تا ثروت افسانهای و میلیاردی برخی وزرای دولت روحانی که حتی ابایی از بیان آن نیز نداشتند.
مواردی که ذکر کردیم تنها بخش کوچکی از زیست اشرافی اصلاحطلبان در فضای سیاسی کشور است؛ رفتارهایی که به لحاظ ماهوی هیچ تفاوتی با «گناه نابخشودنی» خانواده قالیباف ندارد.
برخی همجناحیهای اصولگرای قالیباف و منتقد وی در مجلس نیز گروه دومی هستند که در این مدت بیشترین انتقادها را به رفتار غلط خانواده قالیباف داشتند. اگرچه خوی اشرافیگری میان اصولگرایان کمتر از اصلاحطلبان رواج داشته اما با وجود این، انتقادها برخی از آنها به قالیباف همانند انتقادهای اصلاحطلبان به رئیس مجلس ازسوی افکارعمومی بهعنوان انتقادی مبنایی و درست پذیرفتهشده نیست، زیرا ایندسته از اصولگرایان منتقد بعضا همان کسانی هستند که دوسال قبل در جریان انتخابات تمام تلاش خود را کردند تا با استفاده از رانت قالیباف وارد لیستهای انتخاباتی شده و براساس حضور در همین لیستها نیز شانس حضور در مجلس را پیدا کردند. علاوهبر این، اصولگرایان منتقد قالیباف در مجلس نیز در کارنامه کاری خود در زمان نمایندگی مجلس سابقه سفرهای تشریفاتی و غیرضروری به کشورهای دیگر را داشتهاند مانند سفر برخی نمایندگان اصولگرای مجلس به اسپانیا و بازدید از استادیوم سنتیاگوبرنابئو که با انتقادهای زیادی ازسوی کاربران فضای مجازی روبهرو شد.
بهجز این دو گروه منتقد، دسته سومی نیز باقی میماند؛ ایندسته متعلق است به برخی از چهرههای مستقل و دغدغهمند آرمانهای انقلاب که طی سالهای گذشته همواره نسبت به رفتارهای اشرافی و تبعیضآمیز برخی مسئولان در دولت روحانی معترض بودهاند. از جایی که بخشی از این چهرههای مستقل و دغدغهمند از دوستان قدیمی رئیس فعلی مجلس هستند لازم است درمورد خطای نابخشودنی خانواده قالیباف نیز همانند خطای نابخشودنی مسئولان در دولت روحانی موضع اعتراضی خود را مشخص کنند تا ازسوی افکارعمومی متهم به پیروی از مشی استاندارد دوگانه و جانبداری نشوند.
نظر شما