به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از همشهری آنلاین، سومین فصل برنامه «زندگی پس از زندگی» با تهیه کنندگی و اجرای «عباس موزون»، ماه مبارک رمضان امسال هم از تلویزیون پخش می شود. این برنامه که مخاطب میلیونی دارد درباره ارتباط با مرگ و جهان ماوراء است. شرکت کنندگان در این برنامه کسانی هستند که به مرگ نزدیک شده اند و توانسته اند تصویری از جهان ماوراء پیش چشم مخاطب ترسیم کنند. این برنامه هر روز ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه چهار سیما پخش می شود.
حجت الاسلام زکریا اخلاقی، علاوه بر تحصیلات حوزوی، شاعر شناخته شده آیینی است و به جلسات مقام معظم رهبری با شاعران نیز دعوت شده و شعر خوانده است. صحبت با او درباره برنامه «زندگی پس از زندگی» میتواند ۲ وجه منطقی و شاعرانه داشته باشد. با او درباره این برنامه صحبت کردهایم. حجت الاسلام اخلاقی معتقد است «آنچه درباره قبض روح و مرگ حقیقی در روایات داریم، با آنچه شرکت کنندگان در این برنامه بیان میکنند، متفاوت است.»
برنامه «زندگی پس از زندگی» که این روزها از شبکه چهار سیما پخش میشود، از نگاه و منظر شما چه نقاط قوت و چه نقایصی دارد؟
با توجه به اینکه برنامه «زندگی پس از زندگی» پرمخاطب است و ممکن است بعضی از مسایل مطرح شده در آن ایجاد شبهه در ذهن مخاطبان کند، خوب و لازم است که انسانهای صاحب نظر در این زمینه اظهار نظر کنند. یعنی لزوم پژوهش در این زمینه و اظهار نظر علمای تراز اول در این زمینه و روشن کردن مطلب بسیار مهم است.
نظرتان درباره اظهارات برخی منتقدان در این عرصه چیست؟
برای پیشگیری از ایجاد شبهه و اینکه سخنان شرکت کنندگان با روایات همخوان باشد، سخنان پژوهشگران دینی روشنگر خواهد بود. برخی از این سخنان هم که طی چند هفته اخیر منتشر شده است، موید نکاتی است که برای مردم اهمیت داشت.
آیا شرکت کنندگان برنامه «زندگی پس از زندگی» مرگ واقعی را تجربه کردهاند؟
آنها در آستانه مرگ قرار گرفتهاند. مرگ و قبض روح فرایند خاص خودش را دارد. آنچه در روایات آمده این است که فرشته مرگ میآید و قبض روح میکند و نشانههایی درباره قبض روح ذکر شده از جمله سکرات مرگ که قطعاً شرکت کنندگان در این برنامه در آن شرایط قرار نگرفتهاند. یعنی به آن مرحله نرسیدهاند.
پس شرکت کنندگان در این برنامه چه تجربهای را از سر گذراندهاند؟
میتواند مراحل مقدماتی مرگ باشد. همانطور که گفتم آنها در آستانه مرگ قرار گرفتهاند. اول اینکه بازگشت از مرگ آسان نیست. یعنی هر کسی که بتواند به راحتی بازگردد یا شوکی به بدنش بدهند یا کسی دعایی کند و بازگردد، چنین نیست. دوم اینکه آنچه درباره قبض روح و مرگ حقیقی در روایات داریم، با آنچه شرکت کنندگان در این برنامه بیان میکنند، متفاوت است.
طرف که در برنامه شرکت میکند، به فرض میگوید، برادرزادهام پیراهنی پوشیده بود که من آن را تا به حال ندیده بودم یا پس از بیرون آمدن از کما رنگ مانتو زن برادرش را میگوید و او هم تعجب میکند. مسایلی از این دست چگونه اتفاق میافتد؟
این تجربه یک نوع آزادی روح از بدن است. روح تا در بدن است، محدود است در قفس است و حجاب دارد و بسیاری چیزها را نمیبیند. روح من و شما فقط از دریچه دو چشممان به جهان مینگرد و بیش از این نمیتوانیم ببینم. اما اگر روح به نحوی آزاد شد، میتواند چیزهایی را ببیند. قدری تأمل بفرمایید که انسان چگونه به خواب میرود. در خواب هم بسیاری حقایق را میبیند. خواب که مرگ نیست. گاه از خواب بیدار میشویم و درمییابیم که برخی حقایق درست از آب در آمده است. یا برخی وقایع آینده را میبینیم که بعدها واقع میشود. کما هم خوابی است سنگینتر. در روایات داریم که خواب یک مرگ سبک است و گویی مرگ خوابی سنگین است. شبیه به این موضوع در روایات خواندهایم. به نظر میرسد که کما چیزی بین این دو است. یعنی از خواب سنگینتر است و از مرگ سبکتر. روح بیشتر جدا میشود و آزادی و احاطه بیشتری به اطراف دارد. به همین دلیل هم فرد اشراف و اطلاع بیشتری از دور و اطراف پیدا میکند و بسیاری مسایل را میتواند ببیند.
اینکه آنها برخی از مردگان را میبینند چه توجیهی دارد؟
بعضی از حوادثی که نقل میکنند، مشاهده کردهاند. آنها به دلیل اینکه به مرگ نزدیک شدهاند، میتوانند این مشاهدات را داشته باشند و به دلیل اینکه نمیمیرند، میتوانند بازگردند. به فرض با یک شوک بازمیگردند. بعضی وقتها هم کسی اصلاً دعا هم نمیکند. شنیدهایم که گفتهاند فلانی دعایی کرد و کار خارقالعادهای انجام داد. اما به فرض برای خارجیها که کسی دعا نکرده. یک شوک به بدن آنها دادهاند و آنها به جهان برگشتهاند. در یک کلام مرگ واقعی با یک شوک برگردانده نمیشود.
به نظر شما این برنامه و برنامههایی شبیه به اینها چه پاسخی به پرسش مردم میدهد که چنین مخاطب میلیونی دارد؟ بدون اینکه لوکیشن پر زرق و برقی داشته باشد یا از سلبریتیها در برنامه دعوت کند.
به دلیل این است که مردم میخواهند مسائل مربوط به پس از مرگ و جهان غیب را بدانند. الآن هم افرادی پیدا شدهاند که به ظاهر آن را تجربه کردهاند. خودشان در متن واقعه قرار گرفتهاند و بسیاری از احساساتی که درک کردهاند، از قراین و شواهدش پیداست که درست درک کردهاند، چون آنچه مربوط به این دنیاست و نقل میکنند، حقیقت دارد. به فرض میگوید من بیرون رفتهام و از بیرون از بیمارستان اطلاعاتی میگوید که درست است. یا میگوید فلانی به ملاقاتم آمد یا فلان برادر و خواهرم بر سر تختم حضور یافت.
همه این موارد قرینه آنهایی میشود که این عده درست نقل میکنند. یعنی روح در افق و معبری قرار گرفته که همه این موارد را میتواند ببیند. مردم میخواهند خبردار شوند و حس کنجکاوی انسان نسبت به عالم غیب و عالم پس از مرگ، برایشان اهمیت دارد. آنها میخواهند مستقیم از زبان تجربهگر بشنود که چه اتفاقی برایش رخ داده و قراینی هم وقتی در صدقش وجود دارد، باعث میشود که مخاطب برنامه «زندگی پس از زندگی» انبوه شود.
نظر شما