گروه ورزش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد - بیشینه صفحات تاریخ کشتی ایران همپای مدال و افتخارهای وزین جهانی و المپیک ، یک به یک مزین به وصف خصائل عالی پهلوانی دلاورمردان گوش شکسته ای است که تا پیش از المپیک ۱۹۵۶ ملبورن ، صفات انسانی پهلوانان نامی برآمده از گود زورخانه را شاخص مسیر خود قرارداده بودند و پوریای ولی ها و سید حسین رزازها الگوی مردان قوی پنجه کشتی بلد به شمار می رفتند که رفتارشان سنگ محک پهلوانی در جامعه بود. اما وقتی آن جوانک خوش سیمای خانی آبادی آمد و تختی بزرگ ورزش ایران گردید معیارهای پهلوانی و صفات جوانمردی همه و همه بازنویسی و تجدید شد که حتی رفتار و منش تختی به آن چارچوب و شکل داد .
پهلوانی که آینه تمام عیار ادب و احترام شد و همگام با تطبیق ورزش زورخانه ای و باستانی و کشتی پهلوانی ما با نسخه المپیکی کشتی ، بند بند قاعده مصاف پهلوانی در سبک نوین کشتی را با رفتار و عملکردش تحریر کرد.
گوش شکسته حرمت داشت ولی این بار آوازه اش جهانی شد و پهلوانی شاخصه ای شد برای قهرمانانی که کنار مردمند و نه مقابلشان ! آبرویی شد برای زورمندان فنی کشتی بلد که دستگیر مردم باشند و تختی شد شناسنامه کشتی! یک امضا پای دیپلم رادمردی.
کلاس های کشتی هر روز به آداب و رسوم آئینی و پهلوانی پربارتر شد و کشتی گیر از ۴-۵ سال تا ۸۰ سال میدانست که باید پاک و مطهر روی تشک گام بگذارد و هستند بزرگانی که شهادت دهند همیشه مربیان کشتی توصیه به وضو و طهارت داشتند. ترتیب کلاسها نشان میداد پیشکسوت در کانون توجه است و موی سپید حرمتی دارد . اهالی کشتی میدانستند که قبل از ورود به تشک بعد از اجازه مربی ، به نشانه تقدیس میدان نبرد ، باید تشک را بوسید و گوشه ای نشست تا مربی دستور مرور فن دهد.
نمیدانم هنوز هم قرآن خوانده می شود یا نه ولی جمع خوانی یا تلاوت چند آیه توسط قاری ، مهمترین بخش غیر قابل تغییر تمرینات کشتی بود که رسما کلاس را شروع می کرد. از طرفی این ورزش برآمده از گود زورخانه برای ورود یک پیشکسوت قاعده و قانونی نانوشته ولی محتوم داشت که چون ضرب و زنگ مرشد نبود مربی با فرمان صلوات نشان میداد مهمان حرمت دارد و بزرگتری وارد سالن کشتی شده است. در هر حالتی ، مربی دستور صلوات که میداد نرمش و حریف را رها می کردند و می ایستادند به نشانه ادب تا صاحب کسوتی که وارد سالن شده اجازه ادامه تمرین دهد.
کوچکترها به نشانه احترام حق ورود به تشک تمرین بزرگ ترها نداشتند و ترتیب قرار گرفتن در صف نرمش هم نشان میداد کشتی قبل از بارانداز و فتیله پیچش کلاس درس ادب است و حفظ حرمت ها.... نرمش دهنده کارش را با صلوات شروع می کرد و در میانه عرق ریختن ، میانداری می کرد و دعا می کرد و باز هم صلوات .... حتی آخر نرمش که حسابی مهیای تمرین کشتی می شدی باز هم صلوات علامت پایان تمرین بود و اینجا بود که می توانستی از تشک خارج شوی آبی بخوری نفسی بگیری و به فرمان مربی در نوبت تمرین بنشینی بزرگتر ها تمرین کنند تا نوبت به دور دوم یا حتی سوم برسد و برای تمرین دو به دو فراخوانده شوی...
این فقط بخشی از آداب روی تشک کشتی بود که بیرون تشک هزار و یک رسم و درس دیگر داشت و همه این باید ها و نباید های نانوشته نشان میداد که " خضوع" اصل بنیادی کشتی این ورزش ملی و پهلوانی ماست که فرد خاضع و فروتن اهل بی حرمتی و بی ادبی نیست منش جوانمردی و دست گیری از ضعیفان در نهادش چیده شده و آبروی دیگران از آبروی خودش مهمتر است!
به همین دلیل ، اصالت کشتی و بالتبع انتظارات مردم از کشتی گیران علیرغم خورده سیاهه نمایی معدود پهلوان پنبه ها در طول تاریخ ، حفظ شد و بخش مهم حافظه قاطبه مردم از کشتی ، جوانمردی و دلاوری و پهلوانی است تا تلخی چند خاطره جزئی...
کشتی همیشه آبرودار ورزش ایران بوده و هست و این منش و فرهنگ غنی پهلوانی آن است که سینه به سینه از نسل تختی به امروز و ما رسیده است . هنوز آوازه تختی ، نامش ، رفتارش ، خاطراتش و دلاوری هایش الگوی همه ورزشکاران بخصوص کشتی گیران به شمار می رود. خیلی ها برای تختی شدن او را تقلید می کنند و شبیه او رفتار می کنند و عده ای هم هستند که از تختی ، فقط بازیگر یک نمایش صرف اند و بس!
شهره مردم داری عده پرشماری از ستاره های گوش شکسته چه آنها که مدال روی سینه شان هست و چه آنهایی که سنگ زیر آسیاب کشتی بودند و دستشان از مدال خالی مانده جهانی است . جایی که قهرمانان پرشماری منطبق و حتی فراتر از دایره اخلاق مداری ، نشان دادند هنوز خون تختی در رگ های کشتی ما جاری است چه آنهایی که روی تشک ، پهلوانی شان را ثابت کردند و چه بزرگانی که بیرون تشک در کسوت مربی داور و یا مدیر و مجری و رئیس یادشان نرفت گوش شکسته حرمت دارد.
امروز اما ماجرای اتفاقاتی تلخ در مجمع عمومی فدراسیون کشتی ، یک بار دیگر تکدر و ناراحتی اهالی کشتی را برانگیخت. اتفاقی که در اصل ماهیت پهلوانی کشتی ما بی اثر ، ولی برای مرتکبین آن ، منشا و مبدا گناهی نابخشودنی در قاموس کشتی ایران خواهد بود.
حرمت شکنی های مکرر ، تضییع جایگاه ادب ، فقدان فروتنی و خضوع ، کلامی نا معتبر و هتاک ، تلاش سخیف برای تحقیر آبرو آن هم به اسم دفاع از کشتی در مجمع کشتی ، قبل از هر قضاوتی به واسطه وقوع در جمع ، محکوم است . اتفاقی که در تمام تاریخ کشتی ایران کمتر نمونه ای برای آن می توان یافت و در وصف محکومیت آن همین بس که اعضای پرشماری از حاضرین در جمع ، حقانیت ثابت شده کشتی در تخصیص اعتبارات محل بحث را به واسطه اتفاقات تلخ رخ داده زیر سوال بردند.
ورزش اول کشور برای رسیدن به پول و اعتباری که ریال به ریالش از شیر مادر برای قهرمانان گوش شکسته حلال تر است در جنگ و منازعه با سیاستمداران هم همچنان ورزش اول کشور است و به هیچ دلیلی نباید جایگاه والای آن را به مقام توهین و تحقیر، تقلیل داد. کشتی در هر جایگاهی کشتی است و روا نیست منش و خصلت های پهلوانی اش قربانی کشمکش های سیاسی شود.
کشتی برای عبور از مخمصه های کشتی ، فن و بند دارد نه مشت و لگد .... کشتی برای برون رفت از هر وضعیت دشواری ، تاکتیک و منطق دارد نه حرمت شکنی .... و کشتی تا هست برای اعتبارش تختی دارد و از آبروی تختی خرج می کند.
نظر شما