به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فرهیختگان آمارهای گردشگری کشور نشاندهنده این است که علیرغم رشد خوب تعدادی و کمیت گردشگری طی سالیان اخیر اما کیفیت آن نهتنها رشد نکرده، بلکه با کاهش نیز همراه بوده است، چنانکه ۴۵ درصد کاهش در تور و گشت، ۲۴ درصد در اقامت و خرید سوغاتی، ۲۰ درصد در هزینههای حملونقل، و ۳۴ درصد در سایر هزینهها، کاهش کیفیت سفرها را نشان میدهند. این موضوع علاوهبر کاهش کیفیت و بهرهمندی مسافران، بر تمام مخاطبان زنجیره گردشگری کشور تاثیر منفی (اعم از کاهش سهم بخشهای حملونقل با استفاده ۶۸ درصدی از خودروی شخصی، بخش خدمات مسافری و هتلداری با اقامت ۷۶ درصدی در منازل دوستان و بستگان و محدود شدن مقاصد گردشگری به چند استان) میگذارد. جنبه دیگر افزایش سرانه گردشگری داخلی این است که این رشد به خانوارهایی تعلقگرفته که قبلا هم به سفر رفتهاند، لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها بهگونهای توزیع نشده تا در دسترس همگان قرار گیرد که میطلبد سیاستگذاران و مجریان علاوه بر در نظر گرفتن ظرفیتهای بالقوه داخلی و تلاش برای فعالسازی آن، نسبت به شاخصهای کیفی گردشگری و توزیع متوازن آن در میان تمام خانوارها توجه داشته باشند. موضوعی که میتواند علاوه بر افزایش توانمندی زیرساختی کشور در حوزههای مختلف حملونقل و اسکان و... به گسترش مقاصد گردشگری داخلی نیز کمک کند؛ چراکه گردشگری داخلی علاوه بر اثرپذیر نبودن از تحولات سیاسی بینالمللی نظیر تحریم، به گردش منابع مالی حاصل از گردشگری در داخل و عدم خروج ارز از کشور کمک میکند.
۸۰ درصد گردشگری دنیا؛ داخلی است
در ادبیات و تقسیمبندیها انواع گردشگری، گردشگری داخلی یا بومی در مقابل گردشگری خارجی قرار دارد. منظور از گردشگری داخلی سفر افراد مقیم یک کشور در درون مرزهای همان کشور با اهداف مختلفی نظیر گردش و تفریح، دیدار دوستان و بستگان، زیارت، درمان، خرید، آموزش، کسبوکار و ماموریت شغلی و سایر اهداف است. این نوع گردشگری بهسبب آنکه چالشهای نوع خارجی آن را نظیر نوسانات روابط سیاسی میان کشورها، مساله تحریم و... را ندارد یا حداقل کماثر است و میتواند علاوه بر پاسخگویی به نیاز گردشگری مردم داخل کشور، ابزاری برای کاهش فقر، بهبود زیرساختها، ایجاد اشتغال و از همه مهمتر رشد اقتصادی نگاه شود و پول صرفشده برای گردشگری داخلی به چرخه اقتصاد همان کشور بازمیگردد و مانع از خروج ارز میشود و هم بهتدریج در معرفی جاذبههای گردشگری کشور به سایر گردشگران داخلی و خارجی کمک میکند. البته گردشگری داخلی مقولهای جدید در دنیا نیست، بهطوریکه براساس تحقیقات سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) گردشگری داخلی ۸۰ درصد از کل جریان گردشگری جهان را بهخود اختصاص داده است. در این شرایط است که ورود گردشگران خارجی نیز میتواند با استفاده از زیرساختهایی که قبلا برای گردشگری داخلی فعالشده استفاده شود و بیش از اینکه تاثیرات منفی بینالمللی را به عرضهکنندگان تحمیل کند، بهعنوان پاداش توسعه موفق داخلی ارزشافزایی کند، همچنین بهدلیل خانوادهمحور بودن الگوی گردشگری داخلی، تبعات منفی گردشگری خارجی نیز کمتر خواهد بود.
۷۰ درصد خانوارهای کشور مسافرت نرفتهاند
بررسی تعداد خانوارها برحسب وضعیت سفر اعضا در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد از جامعه ۲۶ میلیون و ۳۰۲ هزارنفری خانوار کشور، حدود ۷۰ درصد از آنان در سال ۱۴۰۰ سفر نرفته و تنها هفتمیلیون و ۷۸۸ هزار خانوار معادل ۳۰ درصد خانوارهای کشور در این سال به سفر رفتهاند، از سوی دیگر نگاهی به تعداد سفرهای بومی اعضای خانوار برحسب سفر با اقامت شبانه یا بدون اقامت شبانه نیز نشان میدهد در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۲ درصد سفرها با اقامت شبانه و ۵۸ درصد بدون اقامت شبانه بوده که البته درصد خانوارهای سفررفته در سال ۱۴۰۰ از بهار ۱۳۹۸ کمتر است. (سال ۱۳۹۹ بهعلت شیوع ویروس کرونا طبیعتا حجم سفرها کاهش داشتهاند.) نگاهی به سفرها از زاویه مالکیت محل سکونت خانوادههایی که در سال ۱۴۰۰ سفر داشتهاند، نشان میدهد با تقسیمبندی محل زندگی افراد به سه دسته شخصی، استیجاری و سایر (سازمانی) مشاهده میشود که در سال ۱۴۰۰، ۸۲ درصد از سفرها توسط خانوارهایی با محل سکونت شخصی یا سازمانی صورت گرفته و تنها ۱۸ درصد از مسافران افراد مستاجر بودهاند. علاوه بر این از میان خانوارهای سفررفته ۷۶ درصد دارای وسیله نقلیه شخصی بوده و ۲۴ درصد از افرادی که به سفر رفتهاند دارای وسیله نقلیه شخصی نبودهاند.
شرایط اقتصادی؛ عامل کاهش ۳۰ درصدی هزینههای سفر
دادههای مرکز آمار نشان میدهد بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ کمیت گردشگری داخلی در ایران رو به افزایش بوده که بر مبنای دادههای موجود، سرانه سفرهای خانوارها تقریبا سهبرابر شده است. البته این سهبرابر شدن را نمیتوان نشانه موفقیت یا بهبود شرایط دانست؛ چراکه با مقایسه بین هزینه متوسط سفر با تورم نقطهبهنقطه مشخص است بین سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ که کمیت گردشگری داخلی افزایش پیدا کرده اما به کیفیت آن افزوده نشده است. در این بازه زمانی سهم هزینههای حملونقل ۲۰ درصد، خرید سوغاتی و اقامت حدود ۲۴ درصد، تور و گشت ۴۵ درصد و سهم سایر هزینهها ۳۴ درصد کاهش یافته و صرفا سهم هزینههای اساسی و حیاتی مثل خوراکی، درمانی و خرید کالا افزایش یافته است. بنابراین گردشگری داخلی ایران با تصمیمات خانوارها برای صرفهجویی در هزینههای اولیه سفر روبهرو شده و افزایش فشارهای اقتصادی و نبود زیرساختهای حملونقل در دسترس و باکیفیت، گرایش گردشگران داخلی به سفرهای غیرقابلبرنامهریزی و مبتنی بر ماشین شخصی را نیز افزایش داده است. همچنین افزایش سفر برای درمان در بازه موردبررسی مؤید این نکته است که گونههای پرهزینه و تخصصی گردشگری که قابلاستفاده برای همگان نیست، رو به افزایش است. این نکته در تکمیل موارد بالا کافی است که افزایش سرانه گردشگری داخلی بیشتر به خانوارهایی تعلقگرفته که قبلا هم به سفر رفتهاند، لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها بهگونهای صورت نگرفته است که در دسترس همگان قرار گیرد. این موضوع موجب شده گردشگری داخلی بهعنوان کالای اساسی در سبد خانوارهای ایرانی قرار نگیرد.
حذف تدریجی گردشگری از بودجه خانوارها
نگاهی به نسبت هزینههای تفریح و سرگرمی به هزینه کل در سبد مصرفی خانوارهای شهری نشان میدهد طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ این نسبت با کاهش قابل توجهی روبهرو بوده است، بهطوریکه سهم هزینههای مربوط به تفریح و سفر از ۰.۷۱ تا ۰.۷۶ درصد ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ به ۰.۳۴ در سال ۱۳۹۹ و به ۰.۳۸ در سال ۱۴۰۰ رسیده است. شاید گفته شود در این دو سال، محدودیتهای کرونایی موجب شده خانوارها کمتر سفر بروند و کمتر به امور تفریحی بپردازند، اما توجه داشته این میزان در سال ۱۳۹۸ نیز که کرونا در اسفند وارد کشور شد، حدود ۰.۵۴ درصد بوده است. این آمار و ارقام از این منظر مهم است که کاهش هزینه سفر و تفریح و حذف آن از سبد هزینهای خانوارها میتواند تبعات اقتصادی برای مراکز جاذب گردشگری و تبعات اجتماعی و روانی برای خانوارها داشته باشد؛ چراکه خانوارها به میزانی که از هزینههای سفر خود میزنند بهلحاظ روحی دچار آسیبهای جدی میشوند. دلیل این است که تفریح، ورزش، فعال زندگی کردن، گردشگاهها و هنر و فرهنگ، سلامت عمومی افراد را بالا میبرد و در کیفیت زندگی آنها تاثیرگذار است.
سهم ۸۰ درصدی استفاده از وسایل نقلیه شخصی
بررسی تعداد سفرهای انجامگرفته داخل کشور و همچنین وسایل نقلیه استفادهشده توسط مسافران نشان از توزیع نامتوازن و درجهت عکس سیاستهای حمل و نقلی کشور دارد، به شکلی که حدود ۷۷ درصد از مسافران در سفرهای خود از وسایل نقلیه شخصی استفاده میکنند (۶۸ درصد از وسیله نقلیه متعلق به خود بهعلاوه ۹ درصد وسیله نقلیه شخصی متعلق به دیگران) و تنها ۲۰ درصد از سفرهای مسافران توسط وسایل حمل و نقل عمومی است. البته این موضوع در میان لوازم حمل و نقل عمومی هم دارای توازن نیست، چنانکه سواریهای کرایه ۱۴.۷ درصد، اتوبوس و مینیبوس ۴.۲ درصد، هواپیما و قطار نیز سهم ۰.۸ و ۰.۵ درصدی دارند. این درحالی است که موقعیت سرزمینی کشور و ظرفیتهای حمل و نقلی داخلی و بینالمللی در ترانزیت مسافر و کالا نیاز به توجه ویژهای به بخشهای جادهای (اتوبوس و سواریهای عمومی) و بخش راهآهن دارد.
پیامدهای منفی مشکلات گردشگری داخلی
در ۱۱ سال اخیر تعداد سفرهای داخلی دارای تغییرات محسوسی بوده است (بهطور متوسط با رشد ۱۷ درصدی) و از ۱۷.۸ میلیون سفر در سال ۱۳۸۷ به تعداد ۱۰۲.۲ میلیون سفر در سال ۱۳۹۸ رسیده و اگرچه این تغییرات مثبت موجب افزایش تعداد سفرهای داخلی و احتمالا (درصورت وجود برنامه) افزایش درآمدهای کسبوکارهای گردشگری میشود، اما پیامدهای منفی نیز به همراه دارد. برای مثال با هجوم یکباره گردشگران و اشباع ظرفیتهای خدماتی، گردشگران از خدمات با کیفیت محروم میشوند و در انتخاب دوباره همان مقصد دچار تردید خواهند شد. برای مثال استفاده ۶۸ درصدی مسافران از وسایل نقلیه شخصی در سال ۱۴۰۰ و ایجاد شوکهای حمل و نقل به استانها خصوصا استانهای شمالی و توقف روند معمول استفاده از خدمات شهری میتواند موجب افزایش زمان مفید سفر و کاهش کیفیت آن و همچنین مشکلات فیزیکی ناشی از این ازدحام گردد. این اتفاق را درمورد کیفیت زندگی جامعه میزبان نیز میتوان بسط داد، زیرا با کاهش کیفیت زندگی جامعه میزبان بهواسطه بهکارگیری و استهلاک زیرساختهای شهری و روستایی و همچنین بهسبب تلاطمهای اقتصادی اخیر و تلاش بسیاری از خانوارها سعی در کاهش هزینههای مختلف خود نظیر هزینههای خوراکی، اقامتی، فرهنگی و تفریحی و خرید کالا و سوغات برای شهروندان میزبان میتواند نهتنها درآمد قابل توجهی نداشته باشد، بلکه نارضایتیها نسبت به گردشگری افزایش مییابد.
۴۰ درصد سفرها به ۵ استان صورت میگیرد
طی ۱۱ سال اخیر استانهای مازندران، خراسانرضوی، تهران، گیلان و فارس در صدر استانهای گردشگری ایران بوده و تقریبا سهم ۴۰ درصدی از کل سفرهای داخلی داشتهاند. اما توجه به این نکته ضروری است که الگوی گردشگری از لحاظ نوع سفر، در میان استانها و شهرستانها با هم متفاوت است. بیشترین سفرهای بدون اقامت شبانه بهترتیب در شهرستانهای تهران، اصفهان، رشت، تبریز و کرمان و بیشترین سفرهای با اقامت شبانه بهترتیب در شهرستانهای تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و قزوین بوده است. در مقابل سمنان، چهارمحال و بختیاری، البرز، زنجان، کردستان و خراسان شمالی جزو کمسفرترین استانهای ایران بوده و تقریبا سهم ۱۰ درصدی را از کل سفرهای داخلی داشتهاند البته در بازه ۱۱ سال اخیر سهم بسیاری از استانها در جذب گردشگران تغییر کرده بهطوریکه سهم استانهای پربازدید مانند خراسان رضوی، گیلان، اصفهان کاهشیافته و در مقابل سهم استانهای کمبازدید مانند همدان، کرمانشاه، کرمان، لرستان، یزد و... افزایش پیدا کرده است. این روند نشاندهنده وجود زمینه مساعد برای فرهنگسازی توزیع تدریجی جریان گردشگری در کشور بوده اما لازم است که میان توزیع جاذبههای گردشگری با الگوی فضایی زیرساختهای ارتباطی و شبکه راهها تناسبی وجود داشته باشد که این الگو در ایران بهطور متناسب وجود ندارد. بهشرط توسعه این زیرساختها بهصورت همگون و متوازن، با توزیع تدریجی سفرها و کاهش ازدحام گردشگران علاوهبر بهرمندشدن تمامی استانها از مزایای گردشگری، کیفیت خدمات گردشگری نیز بهبود مییابد.
۷۶ درصد مسافران در منزل اقوام اقامت داشتهاند
انجام سفر میتواند با مقاصد مختلفی نظیر گردش و تفریح، دیدار دوستان و آشنایان، زیارت و... باشد. بررسی سفرهایی که با اقامت شبانه همراه بودهاند نشان میدهد ۶۵ درصد از سفرهای با اقامت شبانه سفرهایی هستند که با نیت دیدار دوستان و آشنایان انجام گرفته و بالطبع هزینهای بابت اقامت در منزل دوستان و بستگان پرداخت نشده است، لذا میتوان گفت هزینههای اقامت در مقصد، سهم بالایی در تصمیم خانوادهها برای انتخاب مقصد سفر دارد. موید این نکته نوع اقامت مسافران است بهطوریکه ۷۶ درصد اقامت در سفرهای با اقامت شبانه فارغ از نیت خانوارها از سفر، خانه بستگان و آشنایان بوده که سهم غالب را در میان انواع دیگر اقامت دارد. بهطوریکه در رتبههای بعدی ویلا و آپارتمان شخصی با ۱۲ درصد، ویلا و آپارتمان اجارهای با ۶، اقامتگاه عمومی ۳ و اقامتگاههای سازمانی و چادر و کمپ هرکدام با سهم ۱ درصدی در ادامه فهرست انواع اقامت حضور دارند. مجموعا آنکه سهم ۶۵ درصدی دیدار دوستان و آشنایان از اهداف سفر و سهم ۷۶ درصدی اقامت در خانه آشنایان و بستگان (اگرچه موجب استحکام روابط خانوادگی شده و امری پسندیده بوده)، استفاده ۶۸ درصدی از وسیله نقلیه شخصی و عدماستفاده از تورها، پیامد کاهش کیفیت گردشگری داخلی است. این موارد اشاره به آن دارند که خانوادهها برای مقدور ساختن امکان سفر سعی در کاستن هزینههای مرتبط با آن دارند و از آنجا که وجود محل اقامت مناسب شأن و توان اقتصادی خانوادهها که تحت وضعیت اقتصادی چندساله اخیر تحلیل رفته است، آنها را به حضور در منزل دوستان و بستگان سوق داده است که اثر منفی خود را با توجه به کمشدن اقبال مسافران به استفاده از مسافرخانه و هتل و هزینه بالای تاسیس آن و کمبود زیرساختهای اقامتی و حمل و نقل و ظرفیت تورها و مراکز گردشگری، رتبه ۱۱۳ ایران را از میان ۱۳۶ کشور در زیرساختهای مرتبط با گردشگری به ارمغان آورده است
نظر شما