به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از همشهری، مهران رجبی، شخصیت طنازی است. یکی از پرکارترین چهرههای سینمایی ۱۵ سال اخیر است. شخصیت منعطفی دارد و به قول خودش جنس خودش را خوب میشناسد و حتی حاضر است به سعید آقاخانی دلداری دهد. او میگوید: «من پوست کلفتتر از این حرفها هستم. اما این را بدانید که خط توهین باطل است و مادامی که داعش با شما کاری نداشته باشد، شما حتی حق توهین به آنها را هم ندارید.» او که معتقد است عزت دست خداست میگوید: «فالوئر ملاک نیست. اگر شهید مطهری الآن زنده بود فوقش ۳۰۰ هزار فالوئر داشت.»
گفت و گوی ما را با مهران رجبی، بازیگر سینما و مجری تلویزیون بخوانید:
شما پیشتر در مصاحبهای عنوان کردید که اگر با شوخیهایی که با شما میکنند خندهای به لب مردم بیاید، باز هم راضی هستید. آیا این به خودی خود و مجرد از هر نکته دیگری نشان از سعه صدر شما به عنوان یک بازیگر پرکار و هنرمند تراز اول ندارد؟
هر کسی که مردم و کشور را دوست دارد، خندههای مردم را هم بیشتر دوست دارد. آنچه باعث شود که بر لب مردم خنده بنشیند، اجر، ارزش و ثواب دارد. من گفته ام و میگویم: «هر شوخیای که با من میکنند و مردم میخندند، راضی ام. این را از صمیم قلب میگویم. لذت میبرم که مردم بخندند. به همین دلیل وقتی جایی مرا میبینند، پیش از اینکه ناراحت شوند، خنده بر لب هایشان مینشیند. پیش از اینکه از مواضع من ناراحت شوند مثلاً میگویند «ما دوستت داریم.» این ارزشمند است. حال من به عنوان یک بازیگر طنز چرا باید از این موضوع ناراحت شوم و چیزی به دل بگیرم؟
من انبوهی از کاریکاتورهای خودم را آرشیو کرده ام. چند وقت پیش هم همکاران در خانه سوره از من دعوت کردند تا تشکر و قدردانی کنند. بهترین هدیهای که آنها هم به من دادند، تصویر قاب شده کاریکاتوری از خودم بود که به نظرم خیلی هم زیبا بود.
در جهان باقی از مواهب خنداندن مردم بهره مند میشوم
چه اشکالی دارد کاری کنید که وقتی مردم شما میبینند، بخندند؟ ما وقتی از ملانصرالدین صحبت میکنیم، کلی میخندیم. اگر سر خاک کسی بگویید ملانصرالدین، سریع واکنش نشان میدهند که هیس؛ این جا جایش نیست. این به گمانم نشان از بزرگی شخصیت طناز ملانصرالدین دارد. این یعنی شما میخواهید چیزی از ملانصرالدین بگویید که دیگران بخندند و دمی از فضا دور باشند. در نقطه مقابل عدهای هم هستند که به محض اینکه نامشان به میان میآید شما به عنوان مخاطب مغموم و ناراحت میشوید. ضد این موضوع میشود خندان و خوشحال بودن. خیلی خوب است که مردم میخندند. بارها گفته ام که واقعاً لذت میبرم که با کاریکاتور، نوشته و کاریکلماتوری راجع به من کسی بخندد. من به همین اندک راضی ام و قطعاً فکر میکنم در جهان باقی از مواهب این خندهها بهرهمند خواهم شود.
«کاریکلماتور» واژه ابداعی است که زنده یاد احمد شاملو به کار میبرد. به کار بردن این واژه به خودی خود نشان از مطالعه ادبیات از سوی شما دارد. بگذریم... شنیده ام که همکاران شما به کنایه میگویند اگر ما نیستیم او (مهران رجبی) هست. شما یکی از پرکارترین بازیگران و هنرمندان یک دهه گذشته بوده اید که در فیلمهای سینمایی متعدد به ایفای نقش پرداختید. ریشه این حسد و واکنش آنها چیست؟
به گمانم در زندگی ام چندان برای حسد جبهه نگرفته ام و نمیگیرم. حسد به نظرم بیماری سخت و لاعلاجی است. ان شاالله که این گفتهها و شنیدهها بر پایه حسد نباشد. من همان طور که گفتید در ۱۵ سال اخیر پرکارترین بازیگر بودم و همیشه وقت سرخاراندن نداشتم. اتفاقاً در حال حاضر چندان پرکار نیستم. تنها یک برنامه دارم، آن هم برنامه «خودمونی» که بناست در ۱۰۰ قسمت ضبط شود.
گاه ضبط میشود و هم اکنون که با شما صحبت میکنم، به مدت ۱۰ روز ضبط تعطیل است و من خیلی کیف میکنم و برای خودم میچرخم تا خستگی در کنم و دمی بیاسایم. از سوی تبلیغات و کنایهها چنان به نظر میرسد که همچنان هم پرکارم، در حالی که دست کم امروز چنین نیست. اما اگر پرکار هم باشم حتما طالبی وجود دارد که بازیگری مانند من را میخواهند. بازیگری در یک کلام یعنی باید تماشاچی و عدهای از شما و کاراکترتان خوششان بیاید تا از شما دعوت به کار شود. تهیه کننده معمولاً نمیخواهد هزینه کند و بازی یک آدم ناوارد را در متن فیلمش به نمایش بگذارد. طبعاً هزینه چنین کاری هم از بین میرود.
عدهای با حرف هایشان میخواهند لال از دنیا نروند/ عدهای هم جوگیر میشوند
اگر حرفهای این عده را بر پایه حسد ندانیم، آنها دوست دارند، مطلبی عنوان کنند که لال از دنیا نروند. یک موضوع این است. به نظرم بهتر است ۱۰ درصد از این سخنان را بر پایه حسد برداشت کرد. عام و بیشتر این واکنشها را باید بر پایه ندانستن و جوگیر شدن گذاشت و برای کسب فالوئر است که دست به چنین کارهای کودکانهای میزنند.
به نظرتان با سخره گرفتن شما فالوئرهایشان هم زیاد میشود و اصلاً کسی به آنها توجهی میکند؟
به یکی از کسانی که مطلبی نوشته بود، ساده و بدون مساله گفتن آن مطلب را نوشتی، اما به جایش هر چه فالوئر گیرت آمد، بی معرفت نباش و نصف نصف! گفتم هر چه گیرت آمده بگذار وسط تا با هم قسمت کنیم. به نظر شما شاعر آیینی آقای حمیدرضا برقعی چند هزار فالوئر دارد؟ فلان فرد که هیچ گاه اسمش را نمیبرم و در جهت منفی او حرکت میکند، چقدرر فالوئر دارد. حال، کلام او کجا و نوشتن این کجا. حظ و معرف و لذتی که جامعه از سرودههای او میبرد با دیگری نمیتوان مقایسه کرد. در عین حال میبینید، آن شخص ناشناس و کم شناس میلیونها فالوئر دارد. اما برقعی فوقش ۱۰۰ هزار فالوئر داشته باشد. پرسشی از شما دارد: به نظر شما اگر شهید مرتضی مطهری زنده بودند چند هزار فالوئر داشتند؟ فوقش، ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار! پس ملاک فالوئر نیست. العزت لله. کلامی از این نورانیتر و سنجیدهتر و امیدبخش و واستهتر نداریم: «لِلهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین.» عزت از ناحیه خداست و از سوی رسول و مومنان است. یعنی نه از سوی من و تو و نه از بالا بردن فالوئر و نه آن یکی و این و دیگری و دیگران... اینها به اصطلاح آنتی عزت اند. عزت دست خداست. عزت را هم خدا میدهد. اگر دنبال عزت هستید که باید به این آیه توجه کرد. اگر در نقطه مقابل کسی به دنبال شبه عزت و لذتهای دنیوی و زودگذر است، آن هم بر پایه اینکه چه کسی از گفته ما خوشش آمده، باید همان راه را بروند. فراموش نکنیم، دستی که امروز ما با صابون شسته ایم شاید فردا شب اول قبرش باشد. پس نباید نسنجیده صحبت کرد و نظر داد و خدا را باید در نظر گرفت و لله به معنای واقعی صحبت کرد. اگر این را قبول کردیم که کردیم، در غیر این صورت باید گفت شام را بیاور بخوریم، بیخیال.
اینترنشنال به اندازه کافی نجس و کثیف است
کسان دیگری از همکاران شما بودند که مورد تهدید و توهین قرار گرفتند. از الهام چرخنده و داریوش ارجمند گرفته تا سعید آقاخانی که نسبت به شبکه اینترنشنال واکنش نشان داد. این گونه تهدید و توهینها نسبت به همکارانتان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خوشبختانه به قدری اینترنشنال نجس و کثیف است، آن قدر پست و وقیح است، به قدری بدبخت و کریه است که واقعاً کسی از این شبکه دل خوشی ندارد. اینکه به آقای آقاخانی حمله میکنند، بدانید که قطع یقین لشگر مجازی دارند که فحاش است. حدود ۳۰ درصدش روبات است و باقی اش هم کسانی هستند که برای آن شبکه و مقاصدش به دریوزگی افتاده اند. سوای اینها ما میدانیم که روز حسابی هم هست. اتفاقا چند وقت پیش میخواستم تماسی با سعید آقاخانی بگیرم و حالش را بپرسم که گوشی است در دسترس نبود. میخواستم قدری به او روحیه بدهم. از آنجا که خودم را میشناسم باید بگویم که پوست کلفتتر از آن حرفها هستم که به نظر میرسد. من جنس خودم را خوب میشناسم، اما شاید سعید چنین نباشد.
فقط اجازه میخواهم یک جمله بگویم و آن اینکه خط توهین باطل است. شما اگر میخواهید بدانید خوبید یا بد، زمانی که توهین میشنوید بدانید که خوبید و توهین کننده باطل است. حکمت الهی را هم اگر با توهین بگویید، باز هم باطل است. حتی ما حق توهین به داعش را هم نداریم. چرا؟ برای اینکه فرض کنیم، داعش جهانبینیای بود در اسکاندیناوی یا کانادا و عقیده خودش را داشت و کاری با دیگران نداشت.
کشاورزی اش را میکرد و کشورش اداره میشد. منتهای مراتب عقیده اش چنین و چنان است. این که اشکالی ندارد. بگذار عقیده اش آن باشد و شما اجازه و حق توهین به او را ندارید. اگر با شما درگیر شد و بلوایی شد موضوع فرق دارد. اما در عین حال در جنگ هم نباید توهین کرد. اگر کسانی نمیدانند از امروز به بعد بدانند که خط توهین باطل است. چون توهین میشویم پس به این نتیجه منطقی و معقول میرسیم که راه درست است. مهم است که چه کسی یا کسانی به شما توهین میکنند و چه عدهای دعاگویتان هستند. میبینید که خانواده شهدا، مردم و آنهایی که نگاهی به آسمان دارند و اهل نفس و دعا هستند، دعا خیرشان پست سر شماست. پس باید با قدرت بیشتری به کارت ادامه دهی. هر کاری هم که انجام میدهی، به حساب معنوی واریز میشود و از مواهب توهین هم برخودار میشویم و برکنار از آن نیستیم.
این را تاریخ به ما ثابت کرده است. شما چند تن از همکاران ما را نام بردی، اما واقعیت این است که بسیاری از همکاران ما دوست دارند مواضع انقلابی، خداپسندانه و وطن دوستانه بگیرند، اما از ترس فواحش و جماعت هوچی، اعلام نظر نمیکنند. اما وقتی ما با آنها وارد صحبت میشویم، به امثال دوستانی که پیش قراول این حرکت اند درود میفرستند.
نظر شما