به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فرهیختگان فصل سرد با سرمای بیسابقه میتازد. در این شرایط مسئولان شرکت گاز مرتبا از مردم درخواست میکنند در مصرف گاز صرفهجویی کنند. موضوع فقط به اینجا ختم نشده و دولت مجبور شده به تعطیلی ادارات در برخی شهرها اقدام کند. اما سوالی که در اینجا به شکل پرتکرار پرسیده میشود این است؛ چرا گاز نداریم؟ مگر ایران دومین دارنده گاز طبیعی در جهان نیست؟ پاسخ به این سوال هم سخت و دشوار است و هم سهل. سخت از این منظر که برای قضاوت منصفانه باید مقدار مصرف همه بخشهای انرژی در کشور را با جهان سنجید. البته باید درنظر داشت که این مقایسه با شاخصهای واقعی (درنظر گرفتن موضوع اقلیم و فرهنگ و تکنولوژی و... ) صورت گیرد. اما پاسخ به این سوال که چرا گاز نداریم، جوابهای آسان و قابل دسترسی نیز دارد. در این گزارش به بخشی از دلایلی پرداختهایم که از جنبه سیاستگذاری در حوزه انرژی منجر به قطعی گاز در کشور شده است. ۱- اولی مربوط به قیمتگذاری غیرمنصفانه گاز و اغلب حوزههای انرژی از سوی دولتهاست. این موضوع در سال ۱۴۰۰ باعث شده بیش از ۹۰ درصد شرکتهای حوزه گاز زیانده شوند. در اینجا منظور ما قیمتگذاری با نرخهای جهانی نیست و توجه داشته باشیم که دولتها در ایران به هر دلیلی، قیمت انرژی را با تورم تعدیل نمیکنند. این درحالی است که هزینههای شرکتها طی ۳۰ سال اخیر بهطور میانگین سالانه حدود ۲۰ درصد (میانگین نرخ تورم بلندمدت) افزایش داشته است. ۲- مورد مهم دیگر، اشتباه سیاستگذار در عدم تنوعبخشی به سبد انرژی کشور است. به عبارتی، بررسیها نشان میدهد طی ۳۰سال اخیر سهم گاز از کل مصرف انرژی کشور از حدود ۲۷ درصد در سال ۱۳۷۰ به ۷۵ درصد در سالهای اخیر رسیده است. این خود فشار سنگینی روی تولید و مصرف گاز طبیعی وارد کرده که درنهایت با افزایش مصرف و کاهش سرمایهگذاری، ناترازی را تشدید کرده است. ۳- مورد سوم، هدررفت شدید انرژی است. بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد معادل بیش از ۷ درصد از گاز تولیدی کشور در مشعلها سوخته و به هدر میرود. این آمار ایران را به دومین کشور با بیشترین هدررفت (بهلحاظ سهم از کل تولید) تبدیل کرده است. این موضوع نیز در تشدید ناترازی حوزه گاز موثر بوده که خود البته از کاهش سرمایهگذاری و قیمتگذاری غیرمنصفانه منتج شده است.
دومین دارنده ذخایر گاز
در حوزه ذخایر گاز، طبق آمارهای سال ۲۰۲۱ شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP)، در سال ۲۰۲۱ روسیه با ۱۳۲۰ هزار میلیارد فوت مکعب ذخایر گاز و سهم ۱۹.۹ درصدی در رتبه اول جهان قرار دارد. پس از این کشور، ایران با ۱۱۳۴ هزار میلیارد فوت مکعب دومین دارنده گاز طبیعی در جهان است. قطر با ۸۷۱ هزار میلیارد فوت مکعب سوم، ترکمنستان با ۴۸۰ و آمریکا نیز با ۴۴۶ هزار میلیارد فوت مکعب ذخایر اثبات شده، به ترتیب چهارم و پنجم هستند.
سومین تولیدکننده گاز
در بخش تولید نیز بررسی آمارهای جهانی (شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP)،) نشان میدهد طی سال ۲۰۲۱ ایران با تولید ۲۵۶ میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب پس از آمریکا با ۹۳۴ و روسیه با ۷۰۲ میلیارد مترکعب سوم بوده است. در این رتبهبندی، آمریکا با سهم ۲۳.۱ درصدی در رتبه اول، روسیه با سهم ۱۷.۴ درصدی دوم و ایران با سهم ۶.۴ درصدی سوم است. چین با سهم ۵.۲ درصدی و قطر با سهم ۴.۴ درصدی به ترتیب چهارم و پنجم هستند. لازم به ذکر است در اینجا مقصود این نیست که به واسطه تولید پایین، گاز کشور قطع میشود، چراکه اثبات این موضوع نیازمند بررسی شدت انرژی و سایر مولفههای مصرف انرژی است اما مقصود این است که در صورت سرمایهگذاری در بخش گاز کشور، ایران ظرفیت تولید و صادرات بیشتر را داشته و این موضوع میتواند به عنوان مولفه قدرت استفاده شود. نکته دیگر اینکه، در برخی از اظهارنظرها این طور گفته میشود که گاز دومین دارندهگاز قطع شده، باید توجه داشت قطعی گاز در کشور به دلایل مختلف رخ میدهد. اولی موضوع قیمتگذاری غیرمنصفانه از سوی دولت است که موجب شده ۹۰ درصد از شرکتهای حوزه گاز زیانده شده و قدرت سرمایهگذاری برای توسعه صنعت گاز را نداشته باشند و از سوی دیگر، برخیها مصارف غیرمتعارف داشته باشند. همچنین خود دولت نیز حداقل در ۸ سال اخیر توجه کافی به سرمایهگذاری در این حوزه نداشته و صرفا اقدام به انتقال گاز و گازکشی به همه نقاط کشور کرده است. با این حساب، بخش خصوصی نیز تمایل چندانی برای ورود به این حوزه نخواهد داشت. مورد بعدی، ترکیب سبد انرژی کشور است که ۷۱ درصد آن بر دوش بخش گاز گذاشته شده است.
سهم ۷۱ درصدی گاز در سبد انرژی ایران
پرواضح است حفظ امنیت انرژی برای هر کشور مسالهای مهم بوده و عدم ایجاد تنوع در طراحی سبد انرژی میتواند خطراتی را نه در مدیریت کلان بلکه در زندگی جاری و عادی مردم بهوجود آورد. گواه این مساله نیز نگاهی به سبد انرژی کشورهای مختلف دنیا است که اولا سعی در عدم تکیه بر یک یا دو نوع منبع جهت تامین انرژی دارند و از سوی دیگر با تمرکززدایی از تکیه بر بعضی از منابع انرژی خود، سعی در ایجاد مولفه قدرت با ابزار انرژی در بازارهای جهانی دارند؛ موضوعی که در ایران به عنوان کشوری که دارای رتبه دوم بیشترین ذخایر گازی در جهان را داشته، متاسفانه اتفاق نیفتاده است. چنانکه براساس گزارشهای داخلی (ترازنامه انرژی کشور) و همچنین آمارهای سال ۲۰۲۱ شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP)، بیش از ۷۱ درصد تولید انرژی در ایران به گاز طبیعی تکیه دارد و بعد از آن نفت و محصولات جانبی آن با حدود ۲۷ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند و سهم سایر منابع انرژی نظیر انرژیهای تجدیدپذیر، برقابی و هستهای کمتر از ۳ درصد است. همین موضوع سبب شده در فصول سرد سال علاوه بر آنکه ایران نیاز به واردات گاز داشته باشد بلکه قطعی گاز را در استانها و مناطق مختلف شاهد باشیم.
بدترین سبد انرژی در دنیا
اما سهم ۷۱ درصدی گاز در سبد انرژی ایران درحالی است که کشورهای مختلف سعی دارند با ایجاد تناسب در سبد انرژی خود از آسیبپذیری در تامین انرژی بکاهند. برای مثال بعد از ایران، براساس گزارش شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP)، طی سال ۲۰۲۱ مالزی با ۳۶ درصد (یعنی کمتر از نصف سبد انرژی خود) از تولید انرژی خود را از رهگذر گاز طبیعی تامین میکند. پس از ایران و مالزی، سهم گاز طبیعی در آمریکا ۳۲ درصد، در کانادا ۳۱ درصد، در عراق ۲۹ و در استرالیا و آلمان به ترتیب ۲۶ و ۲۴ درصد است. مساله عدم تکیه بر منابع انرژی مختلف در آمریکا نیز درحال انجام است بهطوریکه در این کشور بخش نفت و مشتقات با ۳۶ درصد بیشترین سهم را در تولید انرژی اولیه را دارند و پس از آن گاز طبیعی با ۳۲ درصد، زغال سنگ ۱۱ درصد، انرژیهای تجدیدپذیر و آبی ۱۲ درصد و انرژی هستهای با ۸ درصد سایر منابع انرژی این کشور هستند.
حذف اشتباه نفت سفید و LPG از سبد مصرف
نگاهی به دادههای تاریخی آمارهای مصرف ۶ فرآورده انرژیزا (شامل نفتکوره، نفتگاز، نفت سفید، بنزین، گازمایع و گازطبیعی) نشان میدهد از سال ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۷ سهم مصرف گاز از کل این فرآوردهها از ۱۰ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۲۷ درصد تا سال ۱۳۷۰ رسیده است. اما از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۷ یعنی طی ۲۷ سال این مقدار به ۷۵ درصد رسیده است. این درحالی است که در همین مدت، سهم نفت و گاز از کل مصرف ۶ فرآورده از ۲۸ و ۲۹ درصد در قبل از انقلاب و ۳۰ درصد تا سال ۱۳۶ به ۱۱ درصد در سالهای اخیر رسیده است. در همین مدت سهم LPG از مصرف کشور از حدود ۳ درصد تا سال ۱۳۷۲ به یک درصد در سالهای اخیر رسیده است. همچنین طی این مدت سهم نفت سفید از کل مصرف کشور نیز از ۱۹ تا ۲۱ درصد در دهه ۱۳۶۰ به یک درصد در سالهای اخیر رسیده است. این درحالی است که در کشوری همچون ژاپن مصرف نفت سفید در مصارف خانگی و صنعتی سهم نسبتا بالایی دارد. همچنین طی ۴۰ سال اخیر سهم نفت کوره از کل مصرف ۶ فرآورده انرژیزای کشور از ۲۵ تا ۲۶ درصد به حدود ۲ درصد در سالهای اخیر رسیده است.
آنچه از این آمارها برمیآید، اینکه در کشورمان سیاستگذاری حوزه انرژی بهجای تنوعبخشی به سبد انرژی کشور، به اشتباه سبد انرژی را تکمحصوله کرده است. این وضعیت دقیقا مصداق مثل قدیمی «همه تخممرغهایت را در یک سبد نگذار» است. موضوعی که موجب شده مصرف گاز به شکل بیرویه افزایش یافته و دولت نتواند با تزریق سایر منابع، از فشار روی گاز طبیعی بکاهد. این وضعیت یعنی فشار روی مصرف گاز طبیعی در حوزه مصرف بنزین نیز قابل مشاهده است. با تمرکز شدید روی مصرف بنزین در حوزه خودرو و کمتوجهی به حوزه CNG و LPG، فشار زیادی بر روی مصرف بنزین کشور وارد میشود.
رتبه دوم در هدررفت گاز
مطابق با آخرین آمارهای بینالمللی، مصرف گاز کشور در سال ۲۰۲۱ بیش از ۲۴۱ میلیارد متر مکعب بوده است. البته آنطور که مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران میگوید، در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۳۸ میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در کشور مصرف شده است. از طرفی میزان صادرات گاز طبیعی بنا به گزارش بانک مرکزی در سال ۱۳۹۹ و سال ۱۴۰۰ حدود ۱۷ میلیارد مترمکعب و طی سال های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ بالغ بر ۱۲۴ میلیارد متر مکعب بوده است. نکته قابل تامل اینکه، میزان گاز سوزاندهشده کشور حین استخراج است که در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۱۸.۵ میلیارد مترمکعب و طی ۷ سال گذشته به ۱۰۷.۳ میلیارد مترمکعب رسیده است. یعنی بیش از مجموع صادرات یکساله کشور و بیش از صادرات ۹سال، تنها در ۷ سال گاز بدون استفاده سوزانده شده است، آن هم تنها به بهانه عدم صرفه انتقال و جمعآوری و کمتوجهی. این ثروت خدادادی نه تنها در تکمیل زنجیره ارزش و ایجاد اشتغال و افزایش قدرت صادراتی نقش نداشته، بلکه به راحتطلبانهترین شکل ممکن در مشعلهای مناطق استخراج سوزانده شده است. طبق آمارهای شرکت بینالمللی بریتیش پترولیوم (BP) ایران پس از الجزایر دومین کشور با بالاترین مشعلسوزی در بین ۱۵ تولیدکننده بزرگ جهان است. طبق این آمارها، پس از الجزایر که گازهای سوازنده شده سهم ۸.۱ درصد از کل تولید را دارد، ایران با ۷.۲ درصد در رتبه دوم قرار دارد. در روسیه میزان گازهای سوزاندهشده در مشعلها به اندازه ۳.۸ درصد کل تولید این کشور است. در عربستان این مقدار ۲.۴ درصد، در امارات ۱.۷ درصد، در ترکمنستان ۱.۵ درصد، در چین ۱.۳ درصد و در کشورهای ازبکستان، قطر، کانادا، استرالیا و نروژ این مقدار معادل کمتر از یک درصد از کل تولید است.
زیاندهی ۹۰ درصد از شرکتهای گاز
یکی از دلایل ناترازی در حوزه گاز، قیمتگذاری دستوری دولت آن هم با قیمتهای بسیار پایین است. این موضوع علاوه بر آنکه موجب شده مصرف گاز در برخی طبقات اجتماعی به شکل بیرویه صورت گیرد، همزمان با تحمیل زیان قابل توجه به شرکتهای دولتی حوزه گاز باعث شده این شرکتها منابع کافی برای سرمایهگذاری، تعمیر تجهیزات و تاسیسات استخراج و انتقال گاز نداشته باشند. در این خصوص بررسی وضعیت صورتمالی شرکتهای گاز استانی نشان میدهد از مجموع ۳۰ شرکت که اطلاعات مالی آنها منتشر شده ۹۰درصد از آنها در سال ۱۴۰۰ زیانده بودهاند. رقم این زیان در برآورد حداقلی به بیش از ۳ هزار میلیارد تومان میرسد که شرکت گازرسانی استانهای اصفهان با ۵۴۶ میلیارد زیان، تهران با ۵۴۱، فارس با ۳۲۱، مازندران با ۳۰۸ و خراسان رضوی با ۲۲۱ میلیارد تومان پنج استانی هستند که شرکتهای گازرسانی آنها بیشترین زیان خالص را داشتهاند و تنها استانهای هرمزگان، کرمان و بوشهر مجموعا ۱۶۶ میلیارد تومان سود خالص داشتهاند. البته بخشی از این زیانها با کمکهای دولتی جبران شده و زیاندهی باعث شده شرکتها دست به دامن دولت و حتی دریافت تسهیلات بانکی و ... شوند.
نظر شما