به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، روسیه تقریباً ۵۰ سال را صرف ساختن بازار انرژی خود در اروپا کرد. ولادمیر پوتین آن را در کمتر از ۵۰ هفته نابود کرد. یافتن جایگزین برای آن تقریبا غیرممکن خواهد بود.
در حالی که روسیه بازارهای جایگزینی برای نفت خام خود پیدا کرده است، عمدتاً در هند، یافتن بازار برای محصولات فرآوریشده و - شاید حتی بیشتر از آن - گاز طبیعی شاید سالها طول بکشد و هزینههای زیادی را به همراه داشته باشد. البته این در صورتی است که در جهانی که به دنبال کنار گذاشتن سوختهای فسیلی است، اصلاً امکان ایجاد بازار وجود داشته باشد.
بنابر گزارش خبرگزاری بلومبرگ، زمانی که نیروهای مسکو در ۲۴ فوریه به اوکراین حمله کردند، مشتریان اروپایی انرژی آنها وحشت کردند. بازاری که روزانه ۲.۵ میلیون بشکه نفت خام، ۱ میلیون بشکه فرآوردههای تصفیهشده و ۱۵۵ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی در روز مصرف داشت، ظرف مدت کوتاهی کاملاً ناپدید شد.
پس از عبور نیروهای پوتین از مرز، جریان نفت خام از روسیه به بخشهایی از اروپا بلافاصله شروع به کاهش کرد. در ۵ دسامبر، زمانی که ممنوعیت اتحادیه اروپا بر واردات نفت خام روسیه از طریق دریا به اجرا درآمد، واردات انرژی از روسیه به کسری از میزان پیشین خود رسیده بودند، به استثناء بلغارستان که مشمول یک معافیت موقت شد و حالا تنها بازار باقیمانده نفت خام روسیه است. صادرات محصولات پالایششده نیز پیش از تحریمهای مشابهی که از ۵ فوریه اجرایی میشوند، همین مسیر را دنبال میکند.
محموله های نفت خام روسیه به اروپا
بازار اروپایی روسیه برای گاز طبیعی نیز از بین رفته است. شبکه عظیمی از میادین و خطوط لوله گاز که با هزینهای بالغ بر صدها میلیارد دلار ساخته شده بودند، دور ریخته شدند.
روسیه بیشتر بازار گاز اروپا را که در طول چندین دهه ایجاد کرده بود، از دست داده است
در حالی که روسیه ممکن است بتواند روابط انرژی خود با اروپا را پس از پایان جنگ به گونهای بازسازی کند، بعید است که کشورهای اتحادیه اروپا نیاز داشته باشند و یا هرگز به خود اجازه دهند که به اندازه یک سال پیش به گاز روسیه وابسته شوند.
دولتها و مصرفکنندگان در اروپا بالاخره در مورد کاهش تقاضا و افزایش بهرهوری انرژی جدی شدهاند و همزمان با قیمتهای بیسابقه گاز و برق، سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر چندین برابر شده است. دولتهای اروپایی همچنین به دنبال کاهش سهم سوختهای فسیلی در تولید برق هستند.
شرکتهای نفتی روسیه موفق شدهاند نفت خامی را که خریداران اروپایی آن را پس زدهاند، به مقاصد جدیدی بفرستند، تا حد زیادی به لطف تشنگی پالایشگاههای هند برای خوراک ارزان. اما این تغییر بازار هزینه زیادی برای روسیه و صنعت نفت آن داشته است. صادرکنندگان روسی برای نفوذ به بازار هند مجبور بودهاند تخفیفهای بزرگی در نظر بگیرند، که به نظر میرسد تا ۳۵ دلار در هر بشکه، معادل کاهش ۴۰ درصدی قیمت، بوده است.
تا پایان سال گذشته، بشکههای روسیه حدود یک چهارم واردات نفت خام هند را تشکیل میداد و به این صورت جایگزین تامینکنندگان سنتی هند در خاورمیانه یعنی عربستان، عراق، امارات متحده عربی و کویت شدند.
روسیه اکنون یک چهارم واردات نفت خام هند را تامین میکند
سرازیر کردن جریان نفت خام به یک بازار تشنه با بخش پالایشی بزرگ که قادر به تصفیه نفت خام روسیه با سولفور بالا است، یک چیز است و سرازیر کردن محصولات تصفیه شده به آن بازار چیز دیگر. مطمئناً کشورهایی هستند که مایل به خرید گازوئیل ارزان قیمت روسی هستند، در حالی که سوخت تولید داخلی خود را به اروپا صادر می کنند، اما برای اینکه این تجارت سودآور باشد به تخفیف کافی نیاز دارند - هزینه دیگری که کرملین و شرکتهای نفتی روسیه باید متحمل آن شوند..
اما نفت، چه نفت خام و چه فرآوردههای پالایش شده، یک مزیت بزرگ نسبت به گاز طبیعی دارد: میتوان آن را به راحتی و ارزان از طریق دریا حمل کرد.
در بیشتر ۵۵ سال گذشته، روسیه در سمت غرب به دنبال خریداران گاز خود بوده است. در یک دهه گذشته، روسیه شروع به جستجو در شرق برای بازارهای جدید برای گاز خود کرده است و خط لوله گاز سیبری، حالا سوخت را به چین منتقل میکند. شرکت غول گاز دولتی روسیه، گازپروم هزینه ساخت نیروگاه سیبری و میادین گازی مرتبط با آن را ۵۵ میلیارد دلار اعلام کرده است. یک ارزیابی مستقل رقمی تقریبا دو برابر آن را تخمین زدهاست و استدلال میکند که این تاسیسات هرگز هزینه ساختشان را نخواهد پرداخت.
پکن محدودیتهایی در خرید گاز از روسیه دارد. در حالی که نیازهای انرژی چین بسیار زیاد است، آنها از تکرار اشتباهات برخی از کشورهای اروپایی با وابستگی بیش از حد به مسکو خودداری خواهند کرد. بنابراین روسیه برای جایگزینی بازار اروپایی از دست رفته خود باید به دنبال جای دیگری باشد.
روسها مایلاند بازار هند را به دست بیاورند، یکی دیگر از کشورهایی که به سرعت در حال رشد است، با نیازهای گسترده و رو به رشد انرژی. اما انتقال گاز طبیعی به هند حتی دشوارتر از انتقال آن به چین خواهد بود. این مسیر یا باید از برخی از بلندترین کوههای جهان عبور کند یا از افغانستان و پاکستان بگذرد. هر یک از این مسیرها از چندین کشور دیگر عبور می کند و هزینه ساخت و بهره برداری آن احتمالاً بازهم صرفه اقتصادی نداشته باشد.
جنگ پوتین در اوکراین برای روسیه به قیمت بازار انرژی اروپا تمام شد. جایگزین کردن آن آسان نخواهد بود. فارق از هر نوع آشتیای که در نهایت میان مسکو و اروپا ایجاد شود، روسها برای چندین نسل، هزینههای این جنگ را محاسبه خواهند کرد.
نظر شما