به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد در این اطلاعیه آمده: قطعا شبکه انتشار مواد مسموم کننده در کشور، وجود نداشته … مواد سمی در هیچیک از مدارس کشور پخش نشده است اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شدهاند، بهطور سهوی یا تعمدی در برخی از محیطهای گزارش شده استعمال شده است.
در بخشهایی از بیانیه وزارت اطلاعات آمده: در بدو مأموریت، چهار مجهول پیشِ روی افسران اطلاعاتی این وزارتخانه قرار گرفت: چیستی موادی که موجب بدحالی دانشآموزان شدهاند، عواملِ انسانی یا فنیِ اقدامات، شبکهای که توانایی اقدام در گسترهای وسیع را دارا باشد.
اولین گزارش اعلام مسمومیت در تاریخ ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۱ از شهرستان نور استان مازندران به ثبت رسیده است.
در تاریخ ۹ آذرماه ۱۴۰۱، گزارشی مشابه از یکی از هنرستانهای دخترانهی استان قم داده شد و متعاقب آن، گزارشاتی غالباً همانند در ماههای آذر، بهمن و اسفند به ثبت میرسند. از اوایل اسفند ماه، موضوع به سایر استانها تسرّی مییابد و گزارشاتی مشابه از استانهای دیگر واصل میشود. این گزارشها تا هشتم اسفند ماه ۱۴۰۱ رشدی با آهنگ ملایم و گاهی با رشد منفی همراه بود. اما از هشتم اسفند، با رشدی فزاینده مواجه میشود و نهایتاً در چهاردهم اسفند به اوج خود میرسد.
پس از بازگشایی مدارس در سال ۱۴۰۲، به طور جسته و گریخته گزارشهایی از ادعای مسمومیت منتشر شدند که البته محدود و کم رمقتر از پیش بودند.
۲- در مقطعی که ادعاهای بدحالی روند صعودی داشتند و به موازات افزایش این قبیل گزارشات، ورود دستگاههای مختلف ذیربط به موضوع نیز افزایش و تمرکز بر ابعاد آن عمق بیشتری مییافت
روشها و ابزار اطلاعاتی، امنیتی، فنی، انتظامی و آزمایشگاهیِ متعدد، متنوع و گوناگون به کار گرفته شدند. علاوه بر بررسیهای معطوف به صحنهها و نمونهها، بهطور همزمان با تحت نظرداشتن کانونها و سوژههای مظنون، و گستردن تورهای متعدد امنیتی و پایشهای متنوع فنی، تصویری و جمعآوریهای تخصصی اطلاعاتی از محیطهای هدف، هرگونه احتمالِ هر چند کوچک و ناچیز مورد رصد قرار میگرفت. همزمان، با بررسی نمونهی مواد مکشوفه در آزمایشگاههای معتبر کشور و وزارت بهداشت و درمان، همان نمونهها در آزمایشگاههای ویژهی وزارتخانههای اطلاعات و دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز مورد واکاوی قرار میگرفتند.
۴- علل و عوامل کشف شده در ایجاد یا احساس بدحالی در آموزشگاهها:
بهطور متوالی علل بسیاری از رویدادها کشف و ثابت میشد که علّتها نه از گونههای پیچیده، و موادِ استفاده شده نه از انواع سموم، بلکه غالباً مواد، ابزار و انگیزههای بسیار بسیطی موجب بروز ادعاهای بدحالی شده بودند. با این حال و برای حصول اطمینان تام، چنان یافتههایی به سایر مصادیقِ گزارش شده تعمیم داده نمیشد بلکه هر گزارش، بهطور جداگانه و جدی مورد تحقیق و بررسی قرار میگرفت. بهعنوان مثال نتیجهی بررسی اولین حادثهی اعلام شده (شهرستان نور) حاکی بود که یکی از دانشآموزان دختر، با هدف به تعطیلی کشاندن آموزشگاه، گاز فلفل در کلاس درس منتشر کرده بود. از همین دست نتایج پیرامون حوادث اعلام شدهی بعدی نیز حاصل میشد.
در ایجاد یا القای بدحالی در آموزشگاههای مختلف کشور پنج دسته از عوامل کشف شدند که ذیلاً به اختصار مورد اشاره قرار میگیرند:
۴/۱– بمبک بدبو: بخشی از موارد گزارش شده مربوط به استفاده از عاملی است که به «بمبک بدبو» معروف شده است. این عامل که در بازار و بهویژه در سکوهای خرید و فروش اینترنتی به فراوانی وجود داشت، پس از استعمال در محیطها موجب پراکندن بوی نامطبوعی میشود و معمولاً برای شوخی و تفریحهای ناسالم و نامتعارف مورد بهرهبرداری قرار میگرفت.
در بررسی بازار خرید و فروش آن مشخص شد که در بازه زمانی حدوداً سه ماهه، سیصد نفر اقدام به خرید آن کرده بودند که بلافاصله کارِ شناسایی خریدارانِ مورد بحث آغاز، غالب آنها شناسایی و افرادی که با کاربستِ آنها، موجب ایجاد هراس شده بودند بازداشت شدند.
۴/۲- از دیگر موارد تعمّدی، بهرهبرداری از افشانههای اشکآور و گاز فلفل و نظایر آن در محیطهای آموزشی به قصد شیطنت، بازیگوشی، دیگرآزاری و تعطیل نمودن کلاسها بوده است. در این قبیل موارد نیز با کشف قوطیهای افشانه و بازداشت عوامل استعمال آنها، التهاب در محیط آموزشی فروکش کرده است.
۴/۳- در موارد متعددی وجود یک عاملِ بودار در محیط یا اطراف آن موجب ایجاد هراس شده است. از جمله مصادیقِ کشف شده که موجب گزارش به اورژانس، آتشنشانی، پلیس و حتی انتقال به درمانگاه شده عبارتند از: پرکردن گاز خودرو با روشهای دستی و غیراستاندارد، قطع و وصل گاز شهری و نشتی مقداری گاز در محیط، آتش زدن ضایعات در زمین کنار مدرسه و انتشار دود در حیاط آن، استفاده از حشرهکش، پارک نمودن تانکر حامل ته ماندهی نفتا کنار یکی از دبیرستانها و بازگذاشتن دریچههای روی تانکر برای عدم تراکم گاز آن و مواردی دیگر از این قبیل.
۴/۴- در تعدادی از موارد مکشوفه، وجود اهداف ضدامنیتی و ضدمردمی احراز شده است. بهاین ترتیب که یک یا تعدادی از شیوههای پیشگفته با هدفِ ایجاد ناامنی یا دامنزدن به انگارهی ضعف امنیت در کشور، ایجاد التهاب و آشوب و اعتراض بهمنظور فیلمبرداری و انعکاس به شبکههای فارسی زبان معاند و یا با هدف ایجاد تجمع در مقابل آموزشگاهها صورت گرفته است. عوامل این قبیل موارد غالباً بازداشت و تحویل مرجع قضایی شدند.
۴/۵- عاملِ هراسِ جمعی: هراسِ جمعی (هیستری جمعی) شکلی از اختلال روانزاد است که معمولاً از یک نفر شروع و به سرعت در جمعی از افراد منتشر میشود. این اختلال زمانی رخ میدهد که افراد یک اجتماع بهطور همزمان تحت تأثیر یک محرک تنشزا واقع میشوند؛ حتی در پی این عارضه برخی علائم فیزیکی ناشی از تنشهای ذهنی نیز بروز پیدا میکند و در حقیقت این افراد بهطور ناگهانی اعتقاد پیدا میکنند که توسط یک عامل خارجی بیمار شدهاند. اگرچه اغلب موارد هراسِ جمعی در ابتدا بهعنوان مسمومیت، حمله شیمیایی و یا بیوتروریسم تلقی میشود ولی بررسیها هیچ اثری از توکسین یا عامل شیمیایی را نشان نمیدهد و در کلیهی موارد، مبتلایان به سرعت و بدون کوچکترین عوارضی بهبود مییابند.
این عارضه نه مختص مقطع فعلی و نه منحصر به کشور ماست. نمونههای تاریخی (از تاریخ قدیم و معاصر) و جغرافیایی (از قارههای مختلف جهان) و مصادیق فراوانی دارد. منجمله در سالهای ۱۹۶۲ و ۲۰۰۸ در تانزانیا؛ ۱۹۶۵ در انگلستان؛ ۱۹۷۶، ۱۹۸۸، ۲۰۰۲، ۲۰۱۱ در آمریکا؛ ۱۹۸۳ در کرانه باختری؛ ۱۹۹۰ در کوزوو؛ ۱۹۹۳ در مصر؛ ۲۰۰۶ در پرتغال؛ ۲۰۰۷ در برزیل؛ ۲۰۱۰ در برونئی؛ ۲۰۱۳ در سریلانکا و ۲۰۱۸ در امارات.
در کشورمان نیز مصادیقی از کرمان در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۷۱؛ یزد در سال ۱۳۷۳ و سردشت در سال ۱۳۸۱ وجود داشته است.
نکته قابل توجه آنکه در مصادیق ایرانی و جهانی علائم و عوارض مشابهی مطرح میشوند. همچنین بیشترین فراوانی در عامل شروع کننده، وجود یک بو در محیط و یا ادراک بویایی غیرواقعی، شروع کنندهی ایجاد هراسِ جمعی بوده است. مکان رخداد این پدیده غالباً در مدارس بوده است. سن غالب، زیر ۲۰ سال؛ جنسیت مبتلایان به این عارضه غالباً در دختران بوده است.
مدتی پس از آغاز رویدادهای ماههای گذشته در مدارس کشور، تعدادی از حاذقترین پزشکان و روانشناسان ایرانی، فرضیهی هراسِ جمعی را مطرح نمودند. بررسیهای دقیق میدانی، آزمایشگاهی و معاینات بالینی صحت این فرضیه را برای تعداد قابل توجهی از مدارس اثبات نمود.
۵- یافتههای میدانی، آزمایشگاهی و نتایج بررسیهای ستادی و مطالعات آماری وقایع:
۵/۱- در هیچ یک از یافتههای صحنهای و بررسیهای آزمایشگاهی در معتبرترین آزمایشگاههای کشور، هیچگونه ماده سمی که قابلیت ایجاد مسمومیت را دارا باشد، مشاهده نشد.
۵/۲- به فضل الهی هیچ مورد فوتی یا عوارض جسمانی مانا و بلند مدت وجود نداشته است.
۵/۳- در اکثر قریب به اتفاق روشهای درمانی اعمال شده برای مراجعینی که اعلام بدحالی نموده و به درمانگاههای مختلف مراجعه کردهاند، صرفاً درمانهایی در حدّ دریافت اکسیژن، سرم و داروهای آرامبخش بوده است.
۵/۴- میانگین حضور مراجعین در درمانگاهها حدود دو ساعت بوده است و تعداد بسیار اندکی از آنها بستری کوتاه مدت شدهاند (آنهم بهدلیل اضطراب).
۵/۵- اظهارات متفاوت دانشآموزان یک کلاس از مشاهدات، بوهای استشمامی یا عوارض جسمانی قابل تأمل بود (مثلاً در مورد جامد، مایع یا گاز بودن مواد ادعا شده؛ رنگ مواد؛ بوی مواد؛ تنوع عوارض اعلامی و …).
۵/۶- حالت سرایت ادعاها از اماکن نزدیک به یکدیگر (عامل همجواری) به گونهای که با ادعای بدحالی در یک کلاس، دانشآموزان کلاس دیگر پس از اطلاع از وضعیت آن کلاس، اعلام بدحالی کردهاند، در حالی که کلاسهای غیرمطلع، هیچ مشکلی را اعلام نکردهاند.
۵/۷- از نکات بسیار قابل تأمّل اینکه در اکثر قریب به اتفاق موارد، ادعای بدحالی مختص دانشآموزان بوده است و مصادیق بسیار نادر و انگشت شماری از اعلام مسمومیت در کادر آموزشی یا عوامل خدماتی مدارس گزارش شده است.
۵/۸- «تمارض» یکی از عواملِ اثبات شده به تعداد قابل توجه، بوده است. در بررسی انگیزههای تمارض، سه انگیزهی بازیگوشی، فرار از درس و امتحان، و در موارد اندکی انگیزههای القایی دیگران، بهمنظور ایجاد التهاب و اغتشاش دخیل بوده است.
۵/۹- در بررسیهای ستادی و مطالعات آماری، ۸۶% از مدارس اعلام کنندهی بدحالی، دخترانه و ۱۴% پسرانه بودهاند.
۵/۱۰- از آموزشگاههای یاد شده به تفکیکِ مقطع تحصیلی به ترتیب: ۶۸% مقطع متوسطه دوم، ۱۶% مقطع ابتدایی، ۱۵% مقطع متوسطه اول و ۱% خوابگاه دانشجویی دختران بودهاند.
۵/۱۱- فراوانی دانشآموزان دارای ادعای بدحالی در استانهای مختلف به ترتیب: بیشترین تعداد دانشآموز بهلحاظ اعلام مسمومیت استانِ خوزستان و کمترین تعداد دانشآموز در استانِ خراسان جنوبی بوده است.
در این خصوص مواردی به اختصار مورد اشاره قرار میگیرند:
۶/۱- همزمان با پروژهی اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، نشانههایی از تلاش عوامل دشمن برای هدف قرار دادن دانشآموزان (بهویژه دختران) و به تعطیلی کشاندن مدارس ملاحظه شد.
بهعنوان مثال در تاریخ ششم آذر ماه ۱۴۰۱ و سه روز پیش از ادعای مسمومیت در مدارس قم، یکی از حسابهای کاربری فعال ضدانقلاب، چگونگی تعطیلی مدارس از طریق تولید و انتشار بوی نامطلوب را ذیل پروژهای به نام «راهکاری برای به اعتصاب کشاندن مدارس و ادارات» آموزش داده است. پس از آن یکی از حسابهای کاربری حامی رژیم صهیونیستی خط «نفرستادن دانشآموزان به مدرسه» را ترویج کرده است. حساب کاربری دیگری از حامیان رژیم صهیونیستی، صبح روز نهم آذر ماه (روز اولین حادثهی اعلامی استان قم) متنی تهدیدآمیز منتشر و در آن متن به اقدامات دختران دبیرستانی محلهی خاصی در قم اشاره کرده و در همان روز آنرا برای حساب کاربری «اسرائیل به فارسی» و دیگر کانالهای مورد بهرهبرداری رژیم صهیونیستی ارسال کرده بود.
بررسیهای بعدی نشان دادند که از تیرماه ۱۴۰۱ دو کانال و صفحهی مشخص مبادرت به ارتباط گیری و شبکهسازی در میان تعدادی از دانشآموزان مدارس اعلام کنندهی بدحالی در قم کرده بودند. شماری از عوامل مذکور شناسایی و پس از اثبات و مستندسازی ارتباط آنها با حسابهای کاربری یادشده و نقشی که در ترویج دروغ مسمومیت ایفا کرده بودند، با حکم مرجع قضایی ذیربط بازداشت شدند.
ادامه تحقیقات نشان داد که شبکه آمریکایی- صهیونیستی موسوم به «بنیاد دفاع از دمکراسیها» در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، خط«نفرستادن دانشآموزان به مدرسه» را دنبال کرده است. در مصداقی دیگر در اواخر مهر ماه، اشاره مستقیم عوامل دشمن به «مسمومیت دانشآموزان دختر بدون گذاشتن رد آشکار» در یکی از اتاقهای خصوصی ضدانقلاب در کلابهاوس کشف گردید.
پس از آن دهها هزار پیام با مضمون جلوگیری از فرستادن دانشآموزان به مدارس، تعطیلی مدارس، تهدید به مسمومیت و هراس افکنی نسبت به مدارس، در سکوها و شبکهها و حسابهای کاربری گروهکهای ضدانقلاب و عوامل رژیم صهیونیستی و ایادی داخلی آنها تولید و منتشر شدند.
۷- سخن آخر و جمعبندی پایانی
۷/۱- نتیجهی نهایی تحقیقات پیرامون موارد مجهولی که در ابتدا هدف گذاری شدند به این شرح است:
الف) مواد سمی در هیچیک از مدارس کشور پخش نشده است؛ اما عوامل غیرسمی که موجب ایجاد هراس شدهاند، بهطور سهوی یا تعمدی در برخی از محیطهای گزارش شده استعمال شده است.
ب) در خصوص عوامل انسانی، افراد متعددی که متهم به کاربست مواد فوقالذکر بودند شناسایی، احضار یا بازداشت شدند و به تناسب تخلفات یا جرایم خود، مورد تذکر، تشکیل سابقه یا معرفی به مرجع محترم قضایی قرار گرفتند.
ج) قطعاً شبکهی انتشار مواد مسموم کننده در کشور، وجود نداشته اما شبکههای متعدد در فضای مجازی (از داخل یا خارج از کشور) به تولید و انتشار شایعات، دامن زدن به مدرسههراسی، تلاش برای تعطیلی مدارس، به اعتراض کشاندن اولیاء دانشآموزان، متهمسازی تعمدی نظام جمهوری اسلامی و افراد و جریانات معتقد به نظام، به تعداد قابل توجهی ردیابی و شناسایی شدند که جملگی آنها تحت تعقیب قرار گرفته یا خواهند گرفت.
۷/۲- نقش عاملِ هراسِ جمعی در بسیاری از وقایع مورد نظر، انکار ناپذیر میباشد.
۷/۳- ایفای نقش دشمن در دامنزدن به غائله، کاملاً محرز و انکارناپذیر است. اعم از افراد، کانونها، گروهکها و حسابهای کاربری و رسانههای جریان مسلط رسانهیی غربی (بهویژه فارسی زبانها) که در چند ماه گذشته این موضوع را هدف و سوژهی اصلی خویش قرار داده بودند؛ و نیز تعدادی از سیاسیون بیگانه و نهادهای خارجی و سازمانهای بینالمللی که نقش آتش بیار معرکه را ایفا کردند، هر یک حلقهیی از زنجیرهی جنگ ترکیبی را تشکیل دادند.
۷/۴- با توجه به مجموعه آثار منفی و مخربِ موضوع مسمومیتهای ادعایی بر جامعه بهویژه بر دانشآموزان و نونهالان کشور و اولیاء محترم آنها و بر درس و تحصیل و تلاشهای علمی کشور، ارادهی قطعی نظام بر برخورد جدی و بدون اغماض با عوامل دامن زننده به آن میباشد.
۷/۵- حق پیگرد قانونی افراد، گروهها، رسانهها و انسانرسانههای وابستهیی که در امتداد خط دشمنان ملّت ایران، اتهاماتی به نظام یا به افراد و جریانات بیگناه وارد کردند، محفوظ خواهد بود.
۷/۶- از آنجا که دشمنانِ ایران و اسلام در هر صورت و به هر شکلی دشمنی خود را بروز میدهند، از مردم شریف ایران، بهویژه از اولیای محترم دانشآموزان استدعا دارد که همچون گذشته، با حفظ آرامش و هوشیاری حداکثری، هرگونه موارد مشکوک را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (۱۱۳) یا به سایر دستگاههای امنیتی و انتظامی کشور اعلام فرمایند
نظر شما