به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد دوران بدسمتی آمریکا و ماجراجوییهایش در غرب آسیا، اتوبان پیشرفت را در مقابل چینیها پهن کرد تا آنها بدون هیچ مزاحمی چنان سرعت بگیرند که حتی در اقتصاد، آمریکا را هم پشت سر بگذارند. هشدارها نسبت به رشد بدون توقف چین و پایان هژمونی آمریکا، واشنگتن را بر آن داشته تا با استفاده از ابزارهای متفاوت، مهار چین را دنبال کند اما تقریبا بعید است واشنگتن بتواند اژدهای چینی را رام کند. آمریکاییها ضربالمثلی دارند که به نظر میرسد برای همین شرایط ساخته شده باشد: «اگر نمیتوانی به آنها ضربه بزنی (شکستشان دهی) بهشان ملحق شو.» اما همانطور که «پلنگ نمیتواند خالهایش را تغییر دهد» واشنگتن هم نمیتواند عادت چندین دههای خود یعنی تهدید و تحریم و حتی جنگ علیه دشمنانش را از دستور کار خارج کند و از سر استیصال به آنها ملحق شود. آنها سعی میکنند از تمام ابزارهای قدرتشان برای مهار و تحمیل خواستههایشان به رقیب یا دشمن استفاده کنند. این ابزارها در مواجهه با بسیاری از کشورها جواب داده است ولی مشخص نیست که در برابر چین هم جواب میدهد یا خیر؟ تقابل آمریکا با چین، از دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ شدت گرفت و برخلاف تصور در دولت بایدن نیز ادامه پیدا کرد تا دو طرف در سالهای گذشته روابط بسیار متشنجی را تجربه کنند. نگرانی از گسترش تنشها باعث شد تا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اولین مقام بلندپایه آمریکایی باشد که پس از 5 سال به پکن سفر میکند. او آنگونه که رسانههای آمریکایی نوشتند، به چین سفر کرد تا بلکه بتواند روابطی که بهشدت متشنج شده است را تثبیت بکند. اگرچه رسانهها نوشتهاند که در جریان این سفر، دو طرف بر سر کنترل رقابت شدید میان دو کشور بهمنظور جلوگیری از قرار گرفتن در مسیر درگیری با هم توافق کردند اما مشخص است که طرفین در مذاکرات به هیچ پیشرفتی دست پیدا نکردند. اینکه در جریان مذاکرات دو طرف چه پیامهایی رد و بدل شده، مشخص نیست اما مطمئنا چینیها حاضر نشدند در برابر آمریکا کرنش کنند. اگر اینچنین نبود، درحالیکه پای بلینکن هنوز به آمریکا نرسیده است، جو بایدن رئیسجمهور آمریکا، همتای چینیاش را «دیکتاتور» نمیخواند. جو بایدن به فاصله یک روز پس از پایان سفر وزیر خارجه به چین، در یک جلسه جمعآوری کمک در کالیفرنیا گفت زمانی که بالن چینی از مسیرش منحرف شده و در آسمان ایالات متحده آمریکا قرار داشت، شی جین پینگ خجالتزده شده بود. او ادعا کرد دلیل ناراحتی رئیسجمهور چین، بیاطلاعی از ورود بالن به آسمان آمریکا بوده است. بایدن افزود: «این برای دیکتاتورها یک خجالت بزرگ است، وقتی که نمیدانند چه اتفاقی افتاده است.» اشاره بایدن به بالن چینی است که آمریکا به ظن جاسوسی بودن، آن را هدف قرار داد و منهدم کرد.
اگرچه شدت تنشها بین دو طرف در سالهای اخیر رشد صعودی گرفته است اما ریشه آن به بیش از یک دهه پیش بازمیگردد که استراتژیستهای آمریکایی نسبت به تهدید چین به واشنگتن هشدار میدادند. در سال 2006 که چین بدون سر و صدا بازارهای دنیا را یک به یک تصاحب میکرد، وزارت دفاع آمریکا چین را بهمثابه بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی آمریکا معرفی کرد. از آن زمان تاکنون، چین همواره در شمار کشورهایی قرار داشته است که واشنگتن آنها را بهمثابه تهدیدی جدی علیه امنیت ملی خود میپندارد. شدت اقدامات آمریکا علیه چین نیز باعث شد تا چینیها در کتاب سفید «امور دفاعی چین در عصر جدید» که جولای 2019 منتشر شد، واشنگتن را عامل تضعیف ثبات راهبردی در جهان و رقابت نظامی در میان کشورهای بزرگ جهان بخوانند. پکن در این سند از واکنش نظامی به اقدامات آمریکا در حمایت از تلاشهای استقلالطلبانه برای جدا کردن بخشی از خاک چین چه در تایوان و چه در مناطق دیگر نظیر تبت و سینکیانگ گفت و با اشاره به توسعه نظامی آمریکا در حوزههای مختلف، خط قرمز خود را مخالفت با چین واحد معرفی کرد.
از جنگ اقتصادی تا فناوری
در دولت سابق، نقطه شروع تنش با چین، از اقتصاد و میزان صادرات چین به آمریکا آغاز شد. دونالد ترامپ معتقد بود که چین در حال سوءاستفاده از آمریکا است و بر همین اساس به دنبال یک توافق عادلانه(!) با پکن میگشت. پس از این بود که واشنگتن یک جنگ تعرفهای را علیه پکن به راه انداخت و مشوقهایی را برای قطع رابطه تجاری شرکتهای آمریکایی با چین در نظر گرفت. پلههای بعدی برای افزایش تنش یک به یک ساخته شدند و محدودیت ورود دانشجویان چینی و فشار بر کشورها برای عدم استفاده از فناوری چینی 5G نیز تسری یافت. با وجود این اقدامات اما چین حاضر به دادن امتیاز خاص به آمریکا نبود و همین باعث شد تا واشنگتن علی رغم آگاهی از مخاطرات حمایت از تایوان، پیمانی را در اتحاد با تایوان امضا کند و جایگاه بینالمللی این جزیره را ارتقا دهد. این اقدام در حالی انجام گرفته بود که شورای روابط خارجی آمریکا در ارزیابی خود از تهدیدهای اصلی سال 2019، خطر حمله «چین به تایوان» و «مواجهه نظامی مستقیم چین و ایالات متحده آمریکا» را بهعنوان موضوعی جدی تلقی کرده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر چین و آمریکا قرار باشد به مرحله مواجهه مستقیم نظامی برسند، نقطه شروع درگیریها تایوان خواهد بود.
اکنون آمریکاییها معتقدند که مهار چین نه از راه اقتصاد که از سد فناوری میگذرد. واشنگتن باب جدیدی را پیش روی پکن باز کرده و تلاش دارد در حوزه فناوری، چینیها را زمینگیر کند. بر همین اساس آمریکا با توجه به اینکه در حوزه تراشهها قدرتی بیبدیل است، چین را تحریم کرده تا پکن که چند سالی در این حوزه عقبتر از واشنگتن است، از گردونه رقابت جهانی تراشه خارج شود.
هنوز مشخص نیست که این اقدامات تا چه اندازه مثمرثمر خواهد بود اما همین که آمریکا وزیر خارجهاش را راهی پکن کرده است، نشان از آن دارد که این کشور به دنبال حفظ تنشها در سطحی معقول است. چین امروز برای آمریکا هرچند نفرتانگیز است اما ناچار است که بر آتش اختلافات بین طرفین ندمد.
نظر شما