به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، در بهار ۲۰۲۲ و از زمانی که مشخص شد که حمله روسیه به اوکراین دچار تزلزل شدهاست، نقشه ژنرالها برای این جنگ دچار بحران شد و از همان زمان مشخص بود که اختلاف آنها در صحنه نبرد، میتواند فرماندهان روس را به جان یکدیگر بیاندازد. انشقاق درونی و تفرقه میان آنها، گام مهمی برای انتقال این پیام به مردم روسیه بود که برنده جنگ نیستند و کشور هزینه گزافی برای ارضای حس غرور ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، میپردازد. فقط یک مسیر برای پیروزی وجود داشت.
تنها عده اندکی بودند که تصور میکردند آرزوهایشان ممکن به حقیقت بپیوندد. در غروب ۲۳ ژوئن، یوگنی پریگوژین، به همراه شمار دیگری از نیروهای گروه غیرمتعارف واگنر، شورش کردند. در عرض تنها ۲۴ ساعت، آنها موفق شدند شهر روستوف آن-دان، نهمین شهر بزرگ روسیه را تصرف و با سرعتی خیرهکننده، ۱۰۰۰ کیلومتر به سمت مسکو پیشروی کنند و قبل از آنکه به توافق دست یابند، تنها ۲۰۰ کیلومتر با پایتخت فاصله داشتند. پیش از این عملیات ناتمام، پریگوژین خواستار برکناری وزیر دفاع و فرمانده ستاد کل ارتش شده شدهبود.
هنوز مشخص نیست که آیا این دو مقام بلندپایه روس از سمت خود برکنار خواهند شد یا نه؟ اما مسلم آن است که پریگوژین ، که اکنون به بلاروس تبعید شدهاست، ضربه بزرگی به پوتین و جنگ روسیه علیه اوکراین، وارد کردهاست. نیروهای واگنر قرار است به پایگاههای خود که روز ۲۳ ژوئن آن را ترک کردهبودند، بازگردند. در نقطه مقابل، روسیه و رییسجمهور آن، خود در در یک وضعیت خطرناک و جدید میبینند. از نظر تاکتیکی، جنگ برای روسیه سختتر خواهد شد و از بُعد استراتژیک، برای مسکو پیروزی در جنگ دشوارتر میشود و قدرت رهبری ولادیمیر پوتین عمیقا زیر سوال میرود.
از نگاه تاکتیکی، شورش واگنرها، ارتش روسیه را متشتت میکند و تمرکز آنها را از بین خواهد برد. در خط مقدم و در سنگرهای رزم، مردانی که به آنها گفته شده تا جان خود را برای این جنگ فدا کنند، اکنون میدانند که از سویی پریگوژین یک فرد فاسد است و از سوی دیگر فرماندهانشان، بر سر قدرت به شدت با یکدیگر اختلاف دارند. در سربازخانهها و پادگانها هم افسران نظامی بر سر دوراهی تمرکز بر جنگ و سرنوشت آیندهشان قرار گرفتهاند. آنها میداند که اگر جنگ قدرت در میان باشد، باید در سمت پیروز بایستند.
در مقابل، شورش واگنرها، یک فرصت برای اوکراین به شمار میرود. ضد حملات آنان، که اکنون سه هفته از آن میگذرد، کُندتر از برنامه پیش میرود. از آنجاییکه هنوز همه نیروهای ارتش اوکراین هنوز فراخوانده نشدهاند، پیشروی دشوار است. اکنون بهترین فرصت برای گشودن صفوف نیروهای روسیه به وجود آمدهاست. بنابر این تصادفی نیست که نیروهای اوکراین تلاش میکنند تا شهر «باخموت» را که به بهای خون هزاران نفر از نیروهای گروه واگنر به تصرف روسیه درآمد و تنها دستاورد طرف روسی در یک سال گذشته به شمار میرود، بازپس بگیرند. اگر اوکراینیها موفق به بازپس گیری این شهر شوند، پیامی از طرف پریگوژین برای مردم روسیه خواهد بود که پوتین و ژنرالهایش در حال شکست هستند.
دوم اینکه، شورش واگنرها، استراتژی روسیه را نیز زیر سوال بردهاست. از آنجایی که حمله اولیه آنها شکست خورده، نظریه پیروزی پوتین این بودهاست که غرب باید به این باور برسد که حمایتش از اوکراین، اتلاف پول و کاری بیهوده است. با این وجود، پریگوژین نشان داد که شاید زمان به نفع پوتین و طرف روسی نباشد.
روسیه نمیتواند یک کار را بارها و بارها تکرار کند. اکنون که واگنرها نشان دادند توان دفاعی روسیه تا چه اندازه ضعیف است، پوتین باید قدرت فرماندهیاش را تجدید و به نیروهای روحیهای جدید ببخشد. با این همه، اگر او فرمان یک بسیج عمومی جدید را صادر کند، ممکن است با واکنش منفی و غیر منتظره افکار عمومی مواجه شود. زمانی که پوتین در مقابل دوربین ایستاد و تاکید کرد که «عملیات ویژه نظامی»اش طبق برنامه پیش میرود، قصد داشت این پیام را منتقل کند که هیچگاه و به هیچ وجه قصد کوتاه آمدن از موضعش را ندارد. پس از آنکه پریگوژین فرار کرد، این خطر برای پوتین وجود دارد که مردم او را متوهم بدانند.
همین موضوع به سومین و مهمترین زاویه ۲۴ ساعت دراماتیک پوتین ختم میشود و بر روی توان رهبری او اثر میگذارد. رییسجمهور روسیه، تحقیر شدهاست. ایجاد گروه واگنر و البته شخص پریگوژین، کسی که پیشتر علیه او اتهامات کیفری مطرح شدهبود و زمانی کارچاق کن کرملین به شمار میرفت، از ابداعات شخص پوتین بودند و از حمایت او برخوردار. در نظام روسی، پوتین بر مجموعهای از گروههای رقیب که به صورت بالقوه، رقابت مرگباری با یکدیگر دارند، حکومت و آنها را مدیریت میکند. او بر یک صلح مسلح رهبری میکند. ناتوانی پوتین در جلوگیری از شورش واگنرها، به معنی شکست او در انجام مهمترین وظیفهاش به شمار میرود.
پوتین همچنین میزان وفاداری مردانش را نیز فهمید. واگنرها، شهر روستف، یعنی مرکز فرماندهی جنگ اوکراین را بدون شلیک حتی یک گلوله تصرف کرند. بسیاری از شهروندان روستوف، از واگنرها با غذا و آب استقبال و با پریگوژین به مانند یک قهرمان برخورد کردند. تقریبا، نیروهای ارتش عقب نشسته بودند و از دور تحولات را تماشا میکردند در حالی که گروه مزدور واگنر به سمت مسکو در حال حرکت بود. این مساله پوتین را در یک وضعیت دشوار قرار میدهد. او اکنون برای نمایش قدرت باید دست به پاکسازی ارتش و سیاسیون کرملین بزند که عدم وفاداری خود را نشان دادند. اما این اقدام وضعیت جنگ اوکراین را دچار گسست میکند و کسانی را که ممکن است احساس کنند هدف این پاکسازی هستند، مضطرب خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر او هیچ اقدامی انجام ندهد، به معنای آن است که مطمئن نیست، دستوراتش اجرا شود و از سوی دیگر دشمنانش را هم تقویت و جسورتر خواهد کرد.
پوتین در ماجرای اخیر، از خود ضعف نیز نشان داد. او در سخنرانی صبح شنبه خطاب به مردم روسیه، که آشکارا نشانههای عصبانیت و خشم در آن دیده میشد، پریگوژین را خائن خطاب کرد و وعده مجازاتش را داد. با این حال اتهامات علیه پریگوژین در چارچوب توافقی که با میانجیگری الکساندر لوکاشنکو، رییسجمهور بلاروس (روسیه سفید) انجام گرفت، لغو شد. در دنیای پوتین، رهبران قدرتمند هیچگاه با خطاکاران مدارا نمیکنند و از دیکتاتور کوچکتر همسایه درخواست کمک نمیکنند.
سخنرانی پوتین، یادآور خاطرات سال ۱۹۱۷ میلادی بود، زمانی که نیروهای ارتش روسیه از پیشروی امتناع و علیه حکومت مرکزی قیام کردند. هیچکس نمیتواند بگوید شورش واگنرها آغازگر روند سرنگونی پوتین است. او همچنان میتواند به این وضعیت دشوار ادامه دهد. اما پوتین با مقایسه تحولات اخیر با انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷، نقطه ضعف خود را لو داد. حتی اگر او بتواند زمانی قدرت خود را دوباره احیا کند، باید با توسل مستاصلانه به خشونت و سرکوب این کار را انجام دهد. مردم روسیه و سایر کشورهای جهان اما دلایل خوبی دارند که امیدوار باشند این احتمال بسیار بسیار بعید است.
پس از شورش واگنرها، از نظر تاکتیکی، جنگ برای روسیه سختتر خواهد شد و از بُعد استراتژیک، برای مسکو پیروزی در جنگ دشوارتر میشود و قدرت ولادیمیر پوتین عمیقا زیر سوال میرود.
۶ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۶
کد خبر: 44203
منبع: فردای اقتصاد
نظر شما