گروه منهای اقتصاد پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، مرتضی مکی کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی و مسائل بین الملل در گفت و گو با رادار اقتصاد در خصوص سیاست آمریکا در قبال اوکراین و آنچه منجر به حمایت غرب از اوکراین شده، گفت: سیاست آمریکا در قبال حمایت از اوکراین ریشه تاریخی دارد، یعنی به سه دهه قبل و استقلال اوکراین برمی گردد، زمانی که شوروی سابق از هم فروپاشید و روسیه کنونی به عنوان وارث شوری سابق در عرصه بین الملل ظاهر شد.
وی در این باره افزود: از همان ابتدا غربی ها سیاستی را درقبال روسیه در پیش گرفتند تا بتوانند روسیه را در مرزهای خود مهار کنند. دوره هشت ساله ریاست جمهوری بوریس یلتسین شرایطی ایجاد کرد که روس ها تصور می کردند با همگرایی بیشتر با غرب بخصوص آمریکا می توانند با تنش زدایی در روابط خود به همزیستی با غرب دست بیابند تا دشمنی های تاریخی میان غرب و روسیه از بین برود اما در عالم واقع این موضوع هیچگاه رخ نداد.
مکی معتقد است در همان دوره ریاست جمهوری یلتسین؛ آمریکایی ها با طرح مشارکت ناتو در مورد توسعه ناتو، سیاست مهار روسیه را در مرزهای اروپایی را در پیش گرفتند و از سال ۱۹۹۹ که کشور مجارستان، جمهوری چک و لهستان وارد ناتو شدند و بعد از آن در سال ۲۰۰۴ چند کشور دیگر اروپایی نیز وارد ناتو شدند آنها روند تحولات را به گونه ای مدیریت کردند و پیش بردند که عملا روس ها تضعیف شوند، بنابراین یلتسین با وجود همگرایی با غرب نتوانست بین شوروی و غرب ثباتی به وجود بیاورد؛ در حالی که پوتین با شعار ملی گرایی و تقویت اقتصاد روسیه به قدرت رسید.
کارشناس و تحلیلگر مسائل بین الملل افزود: پوتین بعد از روی کار آمدن تا کنون سیاست رو در رویی سختی را در قبال آمریکا و اروپا در پیش گرفته تا نشان دهد در مرزهای خود به قدرت ایستاده است به این خاطر شاهد انقلاب های رنگین و مخملی در گرجستان، اوکراین در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ بودیم به طوری که روسیه در سال ۲۰۰۸ روسیه به درخواست گرجستان برای پیوستن به ناتو واکنش نشان داد.
مرتضی مکی خاطر نشان کرد: روند تحولات نشان می دهد با گذشت زمان روسیه و غرب نتوانستند به تفاهم پایداری دست بیابند بنابراین روسیه در سال ۲۰۱۴ در قبال تصمیم اوکراین برای نزدیکی هر چه بیشتر به اروپا و عضویت در ناتو واکنش نشان داد و کریمه را به خاک روسیه ملحق کرد. قطع به یقین می توان گفت غربی ها در چند سال گذشته که بحث عضویت اوکراین یا نزدیکی اوکراین به ناتو را مطرح کرده اند به فکر افزایش ثبات و امنیت اقتصادی اوکراین نبوده اند، بلکه آنچه برای آنها مهم بوده و هست، تضعیف و مهار روسیه است.
مکی در خصوص سیاست های بایدن در قبال اوکراین و روسیه توضیحاتی داد و گفت: دولت بایدن نیز سیاست اروپا را در قبال اوکراین اجرا می کند. حمایت های گسترده نظامی مالی که از اوکراین می شود؛ نه برای نجات این کشور از بحران جنگ، بلکه برای تضعیف و از هم پاشاندن روسیه است به این خاطر است که آمریکا در موضوع ارسال بمب های خوشه ای یا سلاح های ممنوعه به اوکراین به ملاحظات اخلاقی و حقوقی پایبند نیست. بمبهای خوشه ای، بمب های غیر متعارف و جزء سلاح های ممنوعه به شمار می روند که ۱۲۴ کشور جهان پیمان منع و عدم استفاده از تولید بمب های خوشه ای را به امضاء رسانده اند.
کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی تصریح نمود: اکثر کشورهای اروپایی، آمریکا و روسیه این پیمان را امضا کرده اند اما شاهد هستیم در یک سال و نیمی که از جنگ اوکراین می گذرد کشورهای امضا کننده این پیمان از سلاح های ممنوعه برای تحقق اهداف خود استفاده کرده اند، علی رغم انتشار این اخبار توسط رسانه ها و واکنش های بسیاری که نسبت به این موضوع صورت گرفت اما در نهایت واکنش ها نتوانست موجب صرف نظر آمریکایی ها از ارسال بمب های خوشه ای به اوکراین شود.
مرتضی مکی در پایان گفت و گو توضیح داد: در این موضوع شکی وجود ندارد که حمایت از اوکراین هدف غایی اروپا و آمریکا نیست، بلکه آنچه که اینک در موضوع بحران اوکراین شاهد هستیم که منجر به دخالت آمریکا شده تضعیف روسیه و تحمیل شکستی سنگین به روسیه است که سیاستمداران آمریکایی به شدت آن را دنبال می کنند.
نظر شما