به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد لایحه کاهش ساعات کاری در آذرماه ۱۴۰۱ توسط دولت تنظیم و تحویل مجلس شد، اما بهدلیل مشخص نبودن روز تعطیل، تصویب آن بهتعویقافتاد تا اینکه روز گذشته مجلسنشینان با تعطیلی روز شنبه موافقت کردند و این لایحه پس از دوسال تصویب شد. این تصمیم بخشهای مختلف کشور اعم از دستگاههای اداری، اجرایی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد. از این رو بسیاری از فعالان این حوزهها نسبت به اضافهشدن یک روز به تعطیلات آخر هفته واکنشهای مثبت و منفی نشان دادهاند. موافقان تعطیلی شنبه اظهار میکنند با توجه به تعطیلی روزهای شنبه و یکشنبه در بیشتر کشورهای دنیا، تعطیلی پنجشنبه، یک روز دیگر فعالیتهای بینالمللی مثل تجارت و بازرگانی را از بازیگری بینالملل دور میکند و اقتصاد کشور را تحتتاثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر برخی مخالف تعطیلی روز شنبه بهعنوان دومین روز تعطیل آخر هفته هستند. مخالفان تعطیلی شنبه، ریشه مخالفت خود را در زمینههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی میدانند. آنها معتقدند این کار لطمه بزرگی به گاهشماری کهن ایرانی- اسلامی وارد خواهد کرد. همچنین مخالفان تعطیلی شنبه با بیان اینکه در تاریخ ایران همیشه روز شنبه بهعنوان اولین روز هفته بهحساب میآمده معتقدند باید پنجشنبه برای دومین روز تعطیل انتخاب شود. واکنشها به تصویب این لایحه به این دو گروه خلاصه نمیشود. بخشی از حقوقدانان با اصل اضافهشدن تعطیلی روزهای آخر هفته مخالفند. آنها معتقدند با این مصوبه بهرهوری کار در کشور نهتنها اصلاح نخواهد شد، بلکه با توجه به نیمهتعطیل بودن روز پنجشنبه، تعطیلات هفته تلویحا به سه روز خواهد رسید. در نهایت این طرح به شورای نگهبان ارسال شده تا درصورت عدم مغایرت با موازین شرع و قانون اساسی، تایید نهایی شود. پیرو همین مساله با سیدمهدی ناظمی استاد دانشگاه و عضو هیاتعلمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی، رضا امیدوار تجریشی رئیس خانه صنعت معدن تجارت جوانان تهران، محمدعلی فراهانی پژوهشگر حقوق عمومی،
جلال رشیدی کوچی نماینده مجلس، کمیل قیدرلو مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه، سیدحسین شهرستانی مدیر گروه حکمت هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و محمد بهادری جهرمی عضو پژوهشکده شورای نگهبان گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
حداکثر ۷۰ نماینده مخالف تعطیلی شنبهها هستند
لایحه اصلاح ماده «۸۷» قانون مدیریت خدمات کشوری بهمنظور کاهش ساعات کاری اداری به پیشنهاد سازمان اداری و استخدامی کشور در جلسه ۱۸/۸/۱۴۰۱ توسط هیاتوزیران تصویب و در تاریخ ۵/۹/۱۴۰۱ به مجلس شورای اسلامی ارسال شد. در مقدمه این لایحه اشاره شده است که این طرح در راستای اجرای بندهای ۱، ۹، ۱۲ و ۱۷ سیاستهای کلی نظام اداری مبنیبر «نهادینهسازی فرهنگ سازمانی مبتنیبر ارزشهای اسلامی و کرامت انسانی، ارج نهادن به سرمایههای انسانی و اجتماعی، توجه به استحکام خانواده، ایجاد تعادل بین کار و زندگی افراد در نظام اداری، توجه به اثربخشی و کارایی در فرآیندها و روشهای اداری بهمنظور تسریع و تسهیل در ارائه خدمات کشور و خدماترسانی برتر، نوین و کیفی بهمنظور ارتقای سطح رضایتمندی و اعتماد مردم» تنظیم شده است. این در حالی است که پیش از این نیز طرحهای مشابهی در دستورکار مجلس قرار گرفته است. در سال ۱۳۹۰ طرح حذف تبصره «۳» ماده «۸۷» قانون مدیریت خدمات کشوری مطرح شد که درنهایت مسکوت (متوقف) شد. در ادامه و در راستای اصلاح ساعت و روزهای کاری کارکنان، طرح «تعطیلی روز پنجشنبه کلیه مراکز اداری و آموزشی و قضایی در کلیه استانها و شهرستانها همانند تهران» در سال ۱۳۹۸ نیز مسکوت و متوقف شد. اما لایحه اصلاح ماده «۸۷» قانون مدیریت خدمات کشوری که در سال ۱۴۰۱ تنظیم شده بود، روز گذشته (چهارشنبه) در مجلس به تصویب رسید.
ولی اسماعیلی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس پیش از تصویب این طرح در مجلس گفته بود: «ما در کمیسیون اجتماعی با قاطعیت مصوب کردیم که شنبه تعطیل شود. این مصوبه کمیسیون در صحن نیز تصویب خواهد شد، چون حداکثر ۷۰ نفر مخالف در مجلس دارد. ما مستندات و دلایل متعددی داریم که تعطیلی شنبهها مزایای متعددی برای تجارت و رشد تولید خواهد داشت.» البته پیش از این نیز بحث و بررسیهایی درخصوص کاهش روزهای هفته مطرح بود اما در روزهای اخیر این موضوع صورت جدیتری به خود گرفت. با این حال و پس از تصویب این لایحه در کمیسیون اجتماعی و صحن مجلس، اختلافنظرهایی در خصوص این طرح وجود دارد.
ایران در جمع کشورهای با کمترین تعطیلات
برخلاف تصور برخی، کشور ایران با ۷۸ روز تعطیل از لحاظ روزهای تعطیل آخر هفته و تعطیلات رسمی دیگر، در میان کشورهای با کمترین روز تعطیل قرار دارد. همچنین کشورهای مسلمان دیگر ازجمله کویت، قطر، مصر، عراق، اردن، افغانستان، عربستان، بحرین، عمان، لیبی و الجزایر سالها پیش روز شنبه را تعطیل کردند و تعداد روزهای تعطیل آخر هفتهشان به دو روز رسید. در روزهای اخیر ویدئویی کوتاه از صحبتهای روحالله متفکرآزاد، عضو هیاترئیسه مجلس منتشر شد که در آن گفته بود: «درحالیکه رژیمصهیونیستی درحال قتل و غارت است، تعطیلی شنبه پیام خوبی ندارد.» این ویدئو با واکنشهای زیادی در فضای مجازی روبهرو شد تا جایی که متفکرآزاد را وادار به انتشار ویدئوی کامل کرد. او ضمن اشاره به تقطیع شده بودن ویدئوی منتشرشده، گفت: «روز یکشنبه بررسی جزئیات لایحه آغاز شد. نمایندگان پیشنهادهایی داشتند که رای نیاورد و بررسی سایر پیشنهادها همچنان ادامه دارد.» وی همچنین توضیح داد دولت در لایحهای که برای مجلس ارسال کرده، اشاره داشته که تعطیلات پایان هفته به دو روز افزایش پیدا کند اما در مورد اینکه این روز تعطیل، پنجشنبه باشد یا شنبه چیزی نگفته است. متفکرآزاد اظهار کرد این شأن دولت است که در فضای کارشناسی به بررسی این مساله بپردازد و خودش تصمیمگیرنده باشد. وی همچنین هشدار داد این طرح بهتر است پیش از اینکه تبدیل به قانون شود، موقتا به اجرای آزمایشی در یکی از روزهای پنجشنبه یا شنبه در بیاید تا آثار و تبعات آن سنجیده شود؛ چراکه اگر تبدیل به قانون شود، تغییر دادن آن نسبتا دشوار خواهد بود.
رشیدیکوچی: چرا از تغییر میترسیم
جلال رشیدیکوچی نماینده مجلس ازجمله موافقان تعطیلی روز شنبه است. او با تاکید بر استدلالهای اقتصادی تعطیلی شنبه گفت: «اینکه در حوزه اقتصادی، استدلالهای قوی به میان میآید؛ من موافق هستم. ما باید این را بپذیریم و قبول کنیم. این مشکل که درحالحاضر سه روز از اقتصاد دنیا عقب هستیم در مبادلات اقتصادی ما اثر مهمی دارد. عدهای نمیخواهند این مساله را بپذیرند. اگر پنجشنبه تعطیل شود، این سه روز عقببودن از اقتصاد دنیا تبدیل به ۴ روز میشود یعنی از ۷ روز هفته بیشتر از سه روز فرصت نداریم. این نکته بسیار مهمی است. اما اگر شنبه تعطیل شود، فرصت ما برای مبادلات اقتصادی در دنیا تبدیل به ۴ روز خواهد شد. بعضیها اشاره میکنند ما قرنهاست شنبهها سرکار میرویم. من سوالی دارم. چرا ما از تغییر میترسیم؟ چرا نسبت به تغییر مثبت، این همه نگران هستیم؟ چه اشکالی دارد؟ بالاخره سالها شنبهها سر کار بودیم، حالا پنجشنبهها را برویم سر کار. بهنظر من خیلی چیز عجیب و غریبی نیست. اما اگر در کنار مساله متداول در عرف جامعه باید محاسن اقتصادی موضوع را در نظر بگیریم. در همین مجلس وقتی میخواستیم ثابتکاری را ثابت اعلام کنیم، باز هم استدلالهایی از این دست مطرح میشد. اینکه مثلا اگر ساعت ثابت بماند، اذان صبح مشهد ۳ صبح خواهد بود و مدام به اموری از این دست متوسل میشدند. اما عملا این اتفاقات رخ نداد و بعد از یک مدت دیدیم مردم راضیتر بودند. بنابراین به نظر من این استدلالها، استدلالهای قوی نیست؛ هرچند بعضیها متاسفانه برای رسیدن به اهدافشان دین را بهانه میکنند. بسیاری مساله را به تعطیلی شنبه در قوم یهود متصل کرده بودند. بهنظر من این استدلالات درست نیست؛ چراکه ما اساسا کاری با تعطیلی جمعه نداریم و جمعه سرجای خود باقی میماند. ما بهدنبال این بودیم که بهجای پنجشنبه، شنبه تعطیل شود. بهنظر میآید مزایا و محاسن اقتصادی تعطیلی شنبه بیشتر باشد.»
ناظمی: روحیه تغییر در مسئولان وجود ندارد
سیدمهدی ناظمی، استاد دانشگاه و عضو هیاتعلمی پژوهشکده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی ازجمله افرادی است که معتقد است این لایحه به مرحله اجرا نخواهد نرسید. وی در گفتوگو با «فرهیختگان» در این رابطه گفت: «به احتمال ۹۹ درصد روحیه تغییر بهصورت جدی در مسئولان وجود ندارد. بنابراین من احتمال تغییر رویه را نزدیک به صفر میدانم. فکر میکنم این نوع از اتفاقات، تمهیدات مقدماتی نیاز دارد که هنوز انجام نشده. درخصوص موانع فرهنگی که مطرح میشود، این سوال بهوجود میآید که کدامیک از تصمیمات تاثیر فرهنگی ندارد؟ تصمیمات بسیار بزرگتری در کشور گرفته شد و همراهی خوبی هم از طرف مردم صورت گرفته است، پس مساله این است که جامعه به یک «زمینهسازی مقدماتی» نیاز دارد که هنوز انجام نشده است. دولت هم اساسا تمایلی به این روش حل مساله ندارد و صرفا میخواهد از روشهای آماده استفاده کند و کار را پیش ببرد. بههرحال باید از ماهها قبل زمینهسازیهایی صورت بگیرد و مردم را اقناع کنند اما آنها نه اعتقادی به این کارها دارند و نه تواناییاش را. به همین دلیل عملا اتفاقی نمیافتد و دولت هم ریسکپذیر نیست و نمیخواهد هزینه دهد و نارضایتی ایجاد کند. نکته آخر هم این است که اگر قرار باشد چنین تصمیمی گرفته شود، باید برنامههای مختلف آخر هفته اعم از آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و... مورد توجه و بازنگری جدی قرار گیرند.»
بهادریجهرمی: بگوییم نمیخواهیم کار کنیم
محمد بهادری جهرمی عضو پژوهشکده شورای نگهبان با اشاره به اینکه به طور کل تعطیلات دو روز آخر هفته در دنیا به صورت رسمی، در کشورهایی متداول است که تعطیلات غیررسمی آخر هفته آنها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد گفت: «بهطور کل تعطیلات دو روز آخر هفته در دنیا به صورت رسمی، در کشورهایی متداول است که تعطیلات غیررسمی آخر هفته آنها به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد. یعنی مثلا ما کشورهایی داریم که به جز تعطیلات آخر هفتهشان یا همان ویکند، کلا۳، ۴ یا ۵ روز تعطیل دارند. میانگین آن بهطور کل همین عددهاست. البته کشورهای عربی و اسلامی، تعطیلی زیادی دارند و به ۱۷ یا ۱۸ روز هم میرسد. اما آن کشورها بسیار شاذ هستند. ولی کشورهایی که ۲ الی ۳ روز تعطیلی غیررسمی دارند، آخرهفته را آمدهاند، دو روز تعطیل کردهاند. این موضوع را از لحاظ حقوقی و اقتصادی میگویم؛ کشوری که ۲۶ روز تعطیلی رسمی دارد و در دنیا در صدر است، ویکند دو روز تعطیلی آن برای چیست؟ خب بگوییم نمیخواهیم کار کنیم دیگر! در سال اقتصاد و مشارکت مردم، این اتفاق عجیبی است و این نکتهای است که کمتر به آن توجه شده است.»
شهرستانی: تعطیلی شنبه یک جراحی عمیق در ریتم زندگی ایرانیان است
سیدحسین شهرستانی، مدیرگروه حکمت هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی ازجمله مخالفان تعطیلی شنبه، معتقد است برای حل مسالهای مثل معادلات تجاری و تعطیلات ایران، نباید دست به تغییری به این شکل زد که همه وجوه زندگی اجتماعی مردم را تحتتاثیر قرار میدهد و توضیح داد: «مثالی برای این موضوع میزنم. وقتی یک نفر به پزشک مراجعه میکند، میگوید من سردرد دارم. پزشک هزار راه مختلف دارد که ببیند علت آن چیست. مثل این مشکلی که ما در اقتصاد داریم که نمیدانیم چقدر بزرگ است و خیلی هم بزرگنمایی میشود. اینکه پزشک همان اول مریض را بخواباند، مغزش را با اره باز کند و دربیاورد، این ساده سازانه ترین راهحل ممکن است. این اتفاق دارد میافتد. چون به هرحال در حوزههای مختلف ما اوج این ساده سازی را در بخش های مختلف می بینیم. در حوزههای مختلف، مداخلات مختلف در زندگی اجتماعی مردم اتفاق میافتد که یکی از آنها هم اینجاست. این یک مداخله رادیکال در نظم زندگی کل جامعه ایران؛ مدارس و ادارات و دانشگاهها و کاسبان ایجاد میکند. اندک درک اجتماعی و فرهنگی کافی است که بفهمیم این «جراحی عمیق» و این مداخله عمیق در ریتم زندگی ایرانیان، مقداری دلهرهآور است.»
برای سردرد که مغز را جراحی نمیکنند
شهرستانی معتقد است تغییر در تعطیلی روزهای هفته منجر به تغییر ریتم زندگی مردم میشود و توضیح داد: «این یک تصور کاملا تکنیکال از سیاست و اداره کشور است که ما دستور دهیم، مثلا به جای فردا، امروز نیاییم. فکر میکنیم که این اتفاق میافتد، متوجه نیستیم که زندگی یک ریتمی دارد. این ریتم پایدار است و تبدیل به فرهنگ میشود. برای سردرد قرص مسکن میخورند، جراحی مغز نمیکنند. جدا از جنبههای فرهنگی آن که تعطیلی شنبه اصلا نسبتی با هویت فرهنگی ما دارد یا خیر و اینکه اساسا آخر هفته بودن جمعه معنی خود را از دست میدهد؛ چراکه جمعه در نظم فرهنگی ما در دین و اخلاق و تمدن ما، آخر هفته است و دیگر آخر هفته نخواهد بود و این نظم زمانی، بخشی از فرهنگ و نظم فرهنگی ماست، جدای از همه این موارد، اصلا در کارآمدی این طرح بحث است و بعید است بتواند پنجشنبه را به یک روز کاری جدی تبدیل کند. مشکلی وجود دارد و آن این است که اصلا در حوزه اقتصادی، چند درصد از جامعه ما این ارتباطات اقتصادی را دارد و آیا راهحل آن این است؟ مگر الان جمعهها بیمارستانها تعطیلند؟ مثلا شرکتهای خصوصی که با کشورهای دیگر در ارتباطند جمعه نیز سر کار حاضر شوند. یک سازوکار اقتصادی وجود داشته باشد که مراودات مالی که به نظر نمیرسد در شرایط تحریمی زیاد باشد، در این فرم صورت گیرد. البته بیشتر ارتباطات هم با کشورهای منطقه است که اختلاف تعطیلی ما یک روز است. اختلاف تعطیلی دو روز با کشورهای اروپایی و آمریکایی است. برای یک مساله کوچک که راهحلهای دمدستی دارد و میشود با یک قرص مسکن حلش کرد، کل زندگی و متن جامعه ایرانی را بههم میریزیم و معلوم هم نیست که آن مشکلات هم حل شود.»
درک «مهندسی دستوری» از مسائل اجتماعی و فرهنگی اشتباه است
شهرستانی در ادامه به این موضوع اشاره کرد اینکه فکر میکنیم مسائل اجتماعی با دستور قابل حل است، اشتباه است و ادامه داد: «ظاهرا دولت مخالف تعطیلی شنبه بوده. اگر مخالف بوده، چطور پذیرفته که این طرح به صحن برود که جدای از تبعات دینی آن، تبعات فرهنگی مخرب دارد. تعجب میکنم چنین طرحی در این کشور تصویب شود، چون ناظر به این طرح و دیگر طرحها مثل حجاب، اساسا درک اجتماعی وجود ندارد. درک مهندسی دستوری است و تصور میشود که میتوان با دستور، تعطیلات و سبک زندگی را جابهجا کرد. تصور میشود این مساله را مثل حجاب میتوان با بخشنامه و دستور حل کرد. درحالیکه روال و ریتم فرهنگ امری دیرپا و قطعی است و باید ببینیم چقدر بهصرفه است که این اتفاق بیفتد، لذا به نظر من توجیه اقتصادی هم ندارد.
این مساله راهحلهای خودش را دارد. بخشهایی از کشور که مراودات اقتصادی با غرب و اروپا دارند، میبایست سازوکارها را به نحوی تدارک ببینند که در این ایام این ارتباط برقرار باشد. حتما این لایحه نتایج بد و ناخواستهای برای فضای فرهنگی و اجتماعی کشور دارد. ما در جامعهشناسی بحثی با عنوان نتایج ناخواسته و پیامدهای ناخواسته تصمیمات اجتماعی داریم. نمیدانیم که این مداخله میتواند چه نتایج ناخواستهای را در فرهنگ عمومی داشته باشد. سیاستگذار باید در این مداخلات محتاط باشد؛ چراکه اشاره کردم آخرین تصمیمی که یک پزشک میگیرد، جراحی است.
جراحی در هر شرایطی ریسک بالایی دارد. پزشک سعی میکند با راهحلهایی غیر از جراحی بیمار را مداوا کند و اگر مجبور شد، جراحی کند. چون ولو جراحی مطمئنی هم باشد، شکافتن بدن انسان میتواند صدماتی بزند که نتایج ناخواسته کنش پزشک باشد و بهتر است به آن سمت نرود. این عقلانیت است که تا آنجا که میشود، مداخلات رادیکال در زندگی اجتماعی و فضای عمومی فرهنگ نکنیم. اما چون سیاستگذاریها مبتنیبر شعور فرهنگی نیست، این هم خروجی است که از آن دیده میشود.»
شهرستانی درباره این اظهارنظر که تعطیلی شنبه تغییر چندانی در سبک زندگی ما ایجاد نمیکند و همچنان تعطیلی جمعه به قوت خود باقی است، نیز گفت: «هفته از رمق میافتد. شنبه یک روز کاری شش دانگ است و با این تعطیلی، هفته از رمق میافتد و معلوم نیست که بعد از تعطیلی جدید تبدیل به یک هفته شش دانگ شود. همین الان یک مجموعه پژوهشی را در نظر بگیرید. روزهای سرحال هفته تعطیل میشود و تازه یکشنبه تبدیل به روز اول هفته میشود و بقیه هفته بیرمق میشود. اصلا به نظر من، این چرخه زمانی هفته در ایران حداقل مشخص است که از شنبه تا چهارشنبه روز کاری است. این صدمه میبیند. الان مدارس و دانشگاهها با این روال پیش میروند و مشکلی هم ندارند. با این تعطیلیها و تنها بهخاطر چند معامله تجاری به این فرآیند آسیب میزنیم. میشود اصلا جای روزها را عوض کنیم. فکر میکنیم همهچیز قراردادی است، این یک نگاه مهندسی به فرهنگ است. سیاستگذاری فرهنگی اینطور نیست تصور کنیم که فرهنگ تابع تصمیمات دستوری ماست و هرچیزی را میشود جابهجا کرد. اینطور نیست، همهچیز تابع مصوبات نیست. فرهنگ یک وجه درونی ماندگار و خودبنیادی دارد که با دستور مقامات رسمی تغییر نمیکند.»
امیدوار تجریشی: استدلال ندارند، دین را بهانه میکنند
رضا امیدوار تجریشی، رئیس خانه صنعت معدن تجارت جوانان تهران اما بهعنوان یکی از مخالفان تعطیلی روز پنجشنبه ارتباط دادن مسائل فرهنگی و اجتماعی به این موضوع را بیهوده خواند و گفت: «اولا نباید از ابزار مسائل دینی و اجتماعی تفکرات افرادی که به نظر من تندرو هستند استفاده شود. ما با صهیونیسم مشکل داریم و نه با دین آسمانی یهود. تمام روزها روزهای خداوند است و ما در روز جمعه مناسکی انجام میدهیم و کسی منکر آن نیست. با توجه به بهرهوری کم کاری ما تعطیل شدن یک روز در کل خودش آسیب است اما اگر بخواهیم راندمان کار بالا برود و یک اتفاق خوبی برای کارمند رخ دهد پنجشنبه گزینه مناسبی است.
ما با دنیا تبادلات مالی و بانکی داریم، شرکتهای صادرکننده ما باید قیمت اعلام کنند و از بورس کالا قیمت بگیرند. وقتی جمعه و شنبه یا شنبه و یکشنبه تعطیل باشد تعداد روزهای ما درخصوص تبادل تجاری بیشتر است. موضوع بعدی این است که میگویند بانکها در این روز باز باشند. اگر نظام بانکی تعطیل نباشد عملا این تعطیلی فایده ندارد. اگر پنجشنبه یا شنبه تعطیل باشد و نظام بانکی تعطیل نباشد بخش خصوصی و سرمایه هم باید باز باشد، پس این چه تعطیلی میشود؟ خیلی سال است که خیلی از ارگانها و شرکتها و حتی شرکتهای دولتی به دلیل اینکه صادرات دارند روز شنبه را تعطیل میکنند؛ چراکه در روز پنجشنبه کار میکنند. گرهزدن این مساله با مسائل اجتماعی، مذهبی، و فرزندآوری عمل بیربطی است. برخی استدلالی ندارند و میخواهند از ابزار دین برای عقیده خودشان استفاده کنند. روز جمعه روز تعطیلی ماست و خیلی از کشورهای اسلامی هم روز جمعه و شنبه تعطیلند. آیا آنها مسلمان نیستند؟»
بخش خصوصی موافق تعطیلی شنبه
تجریشی در واکنش به پیشنهاد اجرای آزمایشی و موقت این لایحه گفت: «قاعدتا طرح آزمایشی پایلوت بد نیست اما در کل من با تعطیل شدن پنجشنبه مخالفم. به هرحال هر تعطیلی اثرات و تبعاتی دارد. دادگستری در تهران پنجشنبهها تعطیل است. اما در شهرستانها روز پنجشنبه هم کار میکنند. من خیلی از دانشگاهها را هم دیدهام که در مقطع ارشد و دکترا در روزهای پنجشنبه و جمعه باز هستند و شنبه تعطیلند. بنابراین اجرای پایلوت خوب است و اگر شنبه هم باشد مورد قبول است.
نکته بعدی اینکه دنیای امروز، دنیای تغییر است و استدلال دوستان ضعیف است. زمانی میگفتند مردم حتما باید در بانک اسکناس دریافت کنند. الان همه پولها مجازی شده و جابهجا میشوند. همیشه یکسری هستند که با تغییر مخالفند. در طول تاریخ هم ثابت شده است که برخی نمیتوانند مقابل تغییر مقاومت کنند. پس وقتی ما در این دهکده جهانی در حال تبادل هستیم و سفر و تجارت میکنیم بهتر است که برای ما روز شنبه تعطیل باشد. عملا پنجشنبه تعطیل نیست چراکه نظام بانکی ما باز است و تا وقتی که تعطیلی نظام بانکی هم قطعی نشود این تعطیل تاثیر بسزایی نخواهد داشت. مساله دیگر این است که آیا پرسنل بانک انسان نیستند که بخواهند از این تعطیلی استفاده کنند؟ آنها هم کارمند و افراد همین جامعه هستند. در کل پیشنهاد اجرای آزمایشی و پایلوت بد نیست. دولت و بخش خصوصی با تعطیلی شنبه موافق است.»
مجلس اگر عجله ندارد تصمیمگیری را به نمایندگان جدید واگذار کند
رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت جوانان تهران با بیان اینکه این تعطیلی اصلا به دین و مذهب ارتباطی ندارد گفت: «کسی که میخواهد عبادت کند برایش تفاوتی ندارد مگر وقتی که سر کار هستیم عبادت نمیکنیم و روزه نمیگیریم؟ حتی زیارت اهل قبور هم در روز جمعه انجام میشود. دولت باید شجاعت تصمیمگیری داشته باشد و این را به مجلس محول نکند. دوستان مجلسی هم میتوانند الان تصمیمگیری نکنند و این را به منتخبان جدید ملت محول کنند. بودجه کشور از راه صادرات نفتی تامین میشود. ما صادرات نفتی و غیرنفتی زیادی داریم به عراق، افغانستان، عمان، عربستان، اروپا و ترکیه صادرات انجام میدهیم. نمیشود بگوییم میلیون کارمندی که در کشور کار میکنند نسبتی در این ۸۰ میلیون نفر ندارند، بلکه همین ۷ میلیون نفر هستند که کار مردم را راه میاندازند. درآمد، ارزش افزوده، سرمایه و ارزآوری کشور از چه راهی صورت میگیرد؟ همه نباید کارخانهدار و بازرگان باشند اما یک کارخانهدار ۱۰۰۰ نفر را شاغل کرده است.
آیا این کسانی که کسبوکار ایجاد کردهاند و بهوسیله صادرات ارزآوری میکنند را باید نادیده گرفت؟ فرهنگ به مرور زمان در حال تغییر است و خود را آپدیت میکند. باید ببینیم منافع مردم کجاست. دین اسلام دین بهروزیست و تصمیماتش هم بهروز است پس ما هم باید بهروز تصمیم بگیریم. اگر ما بخواهیم ادارهکنندگان را نادیده بگیریم پس بگوییم از فردا مالیات ندهند، اتفاقی برای کشور رخ نمیدهد! بنابراین نمیشود و این مسائل را نباید به هم ارتباط داد. درنهایت باید ببینیم که منافع مردم کجاست و آنها چه میخواهند و به نظرم دولت باید تصمیم بگیرد و تصمیم شجاعانهای هم بگیرد. بخش خصوصی هم حمایت خواهد کرد؛ اگر میخواهد تعطیلی صورت بگیرد این تعطیلی باید روز شنبه باشد.»
فراهانی: افزایش تعطیلات به راندمان پایین کاری دامن میزند
محمدعلی فراهانی، پژوهشگر حقوق عمومی با تاکید بر اینکه تعداد روزهای تعطیل در کشور ما نسبت به دیگر کشورها کمتر است، گفت: «شاید تصور ما این باشد تعطیلاتمان نسبت به کشورهای دیگر بیشتر است اما من در یک پژوهش که دوستانم در وزارت میراث فرهنگی انجام داده بودند دیدم که اینگونه نیست و تعطیلات کشورهای دیگر به نسبت کشور ما اگر خیلی بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست. بنابراین من خیلی با این موافق نیستم که تعطیلات ما نسبت به دیگر کشورها بیشتر است. نکته دیگری که وجود دارد این است که ما از حیث راندمان کاری و کار مفید دچار مشکل هستیم و تا وقتی که فکری به حال این مشکل نکنیم و درمانی برای آن نداشته باشیم، افزایش تعطیلات میتواند به راندمان پایین کاری ما دامن بزند. بنابراین به لحاظ قواعد و مقررات اداری نیاز است تدبیری درباره شیوههای ارزیابی محیطهای کاری روشهای استخدامی و پاداش حقوق و مزایا اندیشیده شود.
بخش عمدهای از مشکلات بهرهوری کاری ما ریشه فرهنگی دارد. اما از حیث حقوقی، آن چیزی که در قانون اساسی بهعنوان تعطیل رسمی هفتگی اعلام شده صرفا روز جمعه است. براساس برخی از نظرات حقوقدانان ما دیگر نمیتوانیم روز دیگری را بهعنوان روز تعطیل هفته انتخاب کنیم. روزی که در نظام حقوقی ما بهعنوان تعطیل رسمی هفتگی اعلام شده روز جمعه است. بنابراین تعطیل کردن رسمی روز دیگر خلاف قانون اساسی قلمداد میشود. اما برخی از حقوقدانان هم معتقدند این روز جمعهای که در قانون اساسی بهعنوان روز تعطیل عنوان شده «اطلاق حصر» ندارد و قانونگذار میتواند در کنار روز جمعه روز دیگری را نیز تعطیل کند، مهم این است که قانونگذار نمیتواند تعطیلی روز جمعه را لغو کند. من تخصصی در موضوعات فقهی و شرعی ندارم اما نکتهای که به نظرم میرسد و از این جهت موضوع را مورد تامل میکند، بحث اسناد بینالمللی است و نزدیک شدن تدریجی نظام اداری و حقوق کشور به آن چیزی که در جامعه جهانی به دنبالش هستند.»
تعطیلی روز پنجشنبه متناسب با ذائقه جامعه است
فراهانی با اشاره به تعطیلات ۱۳روزه نوروز گفت: «این حجم{پایین} از تعطیلیها باعث میشود که آن ۱۳روز اوج فشار سفرها باشد، درحالیکه فرض کنید تقویم به صورتی شود تعطیلات قمری در روزهای جمعه یا پنجشنبه قرار گیرد و مثلا ما یک فصل را بدون تعطیلی سپری کنیم. با ایجاد این حجم از نیاز به تعطیلی، فشار مردم برای مسافرت افزایش پیدا میکند، از این جهت باید نسبت به فراوانی تعطیلی و تقسیم و توزیع تعطیلات در طول سال تدبیرهایی صورت گیرد. اما با توجه به این وضعیت کاری بدون اینکه نسبت به زایش بهرهوری در محیط کاری و افزایش ساعات کاری مفید فکر کنیم، بیندیشیم و برایش چارهای پیدا کنیم. اگر صرفا بخواهیم نسبت به تعطیلات و افزایش آن اقدام کنیم ممکن است نتایج ناقصی صورت گیرد و نتیجهای که میخواهیم حاصل نشود. البته من هم موافق هستم اگر ما ساعات کاری مفید و بهرهوری بالایی داشته باشیم تعطیلی پنجشنبه به فرهنگ و ذائقه جامعه ما بیشتر تناسب دارد تا تعطیلی روز شنبه یا یکشنبه. تعطیلی روز شنبه از جهت تناسب با کشورهای اروپایی است که شاید به لحاظ فرهنگی هم تناسب و تقارنی با فرهنگ ایرانی- اسلامی ما نداشته باشد. روز پنجشنبه بهعنوان روز مقدم بر جمعه که بهنوعی تعطیلی مذهبی ماست و آدابی دارد و از این جهت که در فرهنگ دینی و ایرانی ما پنجشنبهها روزی است که در آن مردم یاد اموات کرده و در آرامستانها حضور پیدا میکنند. این مناسبات نشان میدهد تعطیلی روز پنجشنبه با ذائقه فرهنگی- اجتماعی جامعه ما تناسب بیشتری دارد. در تهران که پایتخت کشور است و عمده مناسبات تجاری و اداری کشور در آن صورت میگیرد روزهای پنجشنبه بخش عمدهای از ادارات تعطیل هستند و بهنظر من روز پنجشنبه تناسب و سیاق بیشتری را با ذائقه فرهنگی و اجتماعی جامعه ما دارد.»
ابتدا فرهنگسازی کنید
این پژوهشگر حقوق عمومی با اشاره به نقش مهم فرهنگسازی در قانونگذاری توضیح داد: «ما بدون اینکه بخواهیم مقدمهسازی و حرکتی فرهنگی انجام دهیم، میخواهیم از طریق قانون ذائقه جامعه را تغییر دهیم که این شاید مقداری سخت و نشدنی باشد، بالاخره روز شنبه روز کاری برای ماست و همیشه هم شوخی با این روز انجام میدهیم که اگر بخواهیم کاری را شروع کنیم، میگوییم «از شنبه آغاز میکنیم». یعنی فرهنگ ما با این قضیه اخت شده و شروع فعالیت از صبح شنبه در ذهنمان شکل گرفته است. حالا با توجه به این وضعیت ساعت کاری و بهرهوری اگر بخواهیم روز آغاز کارمان را تعطیل اعلام کنیم چهبسا بهرهوری کاری را پایین آورده و وضعیتش را بغرنجتر خواهد کرد. اما به هر حال بدون این پیوستهای فرهنگی، نظام قانونگذاری ما پیش میرود.»
قیدرلو: هزینهسازی در تعطیلی شنبه احساس شکست هویتی ایجاد میکند
قیدرلو، مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ در توضیح این امر که در تعطیلی شنبه یا پنجشنبه چه نکاتی مورد توجه قرار دارد، توضیح داد: «سرفصلهایی مطرح است و برای اینکه ملاحظات درباره پرداختن به این تصمیمگیری را مورد توجه قرار دهیم که اگر شنبه را که مبدا هفته بوده و بهجای آن یکشنبه مبدا هفته قرار گیرد و پنجشنبه آخر هفته ما باشد، چه نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه اگر به این موضوع توجه نکنیم، ممکن است آثار سوئی داشته باشد. یک نکته این است که عملا نه پنجشنبه و نه شنبه فی حد ذاته برای ما قداستی ندارند، درواقع روز جمعه است که برای ما ارزش و قداست دارد و عملا جمعه مبنای عیدی است که در مذهب اسلام مذکور است. اینکه جمعه برای ما روز ویژهای است، خودش یک حکم است. نکته دیگر این است که زندگی اجتماعی ما نزدیک به ۱۴۰۰ سال است که حول یک نظم تقویمی شکل گرفته که در این نظم جمعه روز تعطیل بوده و روز ملحق به آن روز پنجشنبه بوده و شنبه روز شروع کار بوده است. نمیگویم جمعه لزوما روز تعطیلی بوده؛ چراکه تعطیلی جمعه خودش یک فرهنگ به ظاهر جدید است. در تاریخ فرهنگی ما بعد از ۱۴۰۰ سال عملا جمعه مبدا روز مقدس هفته ما شده و روز پنجشنبه ملحق به روز تعطیل بوده و شنبه روز اول هفته بوده است. توجه به این مهم است و ما باید به نوع نگاه تاریخیمان توجه داشته باشیم، مثلا زیارت اهل قبور را پنجشنبهشبها انجام میدهیم و یکسری آیینها و سنتها را در این روز انجام میدهیم. این میبایست لحاظ شود. باید روی این موضوع مطالعه انجام شود تا ببینیم درمورد پنجشنبهها؛ قوارههای تاریخی، سنتهای حسنه خاص و عملا نظم اجتماعی را شکل دادیم یا خیر.»
تمایزی ایجاد کردیم که اگر تعطیلی پنجشنبه را جابهجا کنیم، نماد عقبنشینی فرهنگی ماست
قیدرلو در ادامه بررسی تعطیلی شنبه، به این موضوع اشاره کرد که با توجه به تغییرات دنیای جدید ما ناگزیر به ارتباط با جهان جدید هستیم و گفت: «نکته دیگر این است که ما در دنیایی قرار داریم که ارتباطات موضوعیت پیدا کرده، یعنی نظم تاریخی ما در برابر نظم دنیای جدید قرار گرفته است. این نظم نمیتواند خود را در حصار قرار دهد و ربط پیدا میکند و ارتباطات به نوعی تعدیلشدگی میرسند. برای مثال آنچه که الان مساله است، این است که ایام اداری ما ناظر به این باشد که جمعه، شنبه و یکشنبه روزهای تعطیل ما در مراودات باشد و ما عملا مراودات رسمی و تقویمی در این روزها نداشته باشیم یا ۴ روز تعامل را به ۵ روز تبدیل کنیم و دو روز جمعه، یکشنبه روزهایی باشند که در تقویم ما عملا امکان مراوده وجود ندارد. این یک انتخاب ناشی از تحمیل شرایط جهانی است که بالاخره من تصمیم بگیرم که این تصمیم چقدر برای من هزینه دارد. بخشی از آن هزینه اقتصادی است، بخشی هزینه فرهنگی، اجتماعی است. بخشی از هزینه فرهنگی اجتماعی این است که من روز پنجشنبه را به نماد تمایز خودم تبدیل میکنم که پنجشنبهها را ما تعطیل میکنیم، شما شنبه و یکشنبه را تعطیل میکنید. اینکه چقدر به آن بها دهیم، تصمیمی است که ما میگیریم. الان به تقویم نگاه کنید، پنجشنبهها روز تعطیل نیست، روز نیمهتعطیل است. از نظر فرهنگی منطقا و قانونا پنجشنبهها برای ما روز تعطیل حساب نمیشود اما وقتی شروع میکنیم به مواجهه با جهان غیرخودمان که صرفا جهان غرب هم نیست، یک حس تقابل را گسترش میدهیم که آنها از شنبه روز تعطیل را شروع میکنند و ما از پنجشنبه. اگر ما روز پنجشنبه را جابهجا کنیم، این نماد عقبنشینی فرهنگی ماست و نباید این کار را بکنیم.»
جماعتی این حس را ایجاد کردند که این تعطیلی ارزشی تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی است
قیدرلو به اظهاراتی که تعطیلی شنبه را همسان با تعطیلی یهودیت عنوان میکنند، نیز پاسخ داد: «اینکه ولن ترضی عنک الیهود ولن نصری علی تتبع ملتهم و چیزهایی از این دست بخوانیم، اینها ملاحظاتی است که خارج از موضوع تصمیمگیری است و تحمیل تصمیم است، چون روز تعطیل شما جمعه است و نهایتا شنبه روز یهود و یکشنبه روز مسیحیت است. اینکه تبعیت از ملت دیگر نیست، تبعیت از یک نظم است که قبل از آن هم برای شما تمایز خاصی نداشته و پنجشنبههای شما خالی بوده است. این احساس تقابل میتواند، هزینه جدید ایجاد کند و جماعتی در ایران این حس را ایجاد کردند که این تعطیلی ارزش تاریخی، اجتماعی و فرهنگی و مذهبی است و این میتواند هزینههای تصمیمگیری را افزایش دهد. یعنی اگر از این به بعد تعطیلی شنبه را به جای پنجشنبه داشته باشید، حس شکست هویتی برای شما خواهد داشت، بهجای اینکه فکر کنید پنجشنبه روزی قبل از جمعه است که قبلا تعطیل بود و حالا یک روز بعد از جمعه تعطیل است. باید اینطور نگاه کنید، بهجای اینکه بگویید این نماد مقاومت تاریخی ما در برابر تاریخ هویتی یهود در تعطیلی روز شنبه است که اسم آنها «اصحاب شنبه» است و این تقابل فرهنگی سنگین ایجاد میکند. لذا اینکه چه تصمیمی بگیریم و این هزینهها در عرصه فرهنگی اجتماعی و سیاسی، مورد توجه قرار گیرد، شاخصهایی است که توجه به آنها مهم است. میشود اینطور گفت که تنها هزینههای اقتصادی صرف نباید در محاسبات ما لحاظ شود، بلکه هزینهها و هزینهسازیهایی که این تصمیمگیری از منظر مختلف به کشور تحمیل میکند باید لحاظ شود که همه اینها ممکن است خود را در ساختار تصمیمگیری حکمرانی ما نشان دهد که ما اصلا چه طور مساله را فهم و در ساخت حکومت برای آن برنامهریزی میکنیم.»
مردم انتظار دارند در برابر کارهای مشابه از امتیازات مشابه هم برخوردار باشند
قیدرلو درباره اینکه برخی میزان تعطیلی در غرب را با توجه به بهرهوری کاری آنها در مقایسه با ایران تحلیل میکنند، نیز گفت: «این مساله بهقدری مولفههای متعددی دارد که جوابها هم بله و هم نه است. یعنی از یک جهاتی بله است، از یک جهاتی هم نه است. هرکشوری بوم خودش و شرایط زیستی و فرهنگ خودش را دارد و عملا آن نگاه و فرهنگ و زمینههای فرهنگی و شرایط اجتماعی و سیاسی در اینکه چه تصمیمی گرفته شود، خودش را تحمیل میکنند. اما یک طرف دیگر ماجرا این است که ما کاهش ساعت کار روتینی را در ادارات و سازوکارهای کارخانهها و کارگاهیمان انجام میدهیم و تقریبا از دل فرم کار نه میزان، دقت، کیفیت و نه حجم کاری را انجام میدهیم که فرم مشابهی با آنچه آدمهای دیگر در دنیا انجام میدهند دارد و کارها وارد مقایسه شده است. پس میشود در کارهای مقایسهپذیر انتظار داشت که مردم ما هم با آن قوارههای مشابه فرم کار را مقایسه کنند. این مقایسهها معنادار خواهند بود و عملا گریزناپذیر است و مردم انتظار دارند در برابر کارهای مشابه از امتیازات مشابه هم برخوردار باشند.»
تعطیلی شنبه بهضرر فعالیتهای کشور است
سجاد صفارهرندی، عضو پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با تعطیلی شنبه مخالف است. وی در توضیح مخالفت خود با تعطیلی این روز نوشت: «دیدم که برخی دوستان روشن و خوشفکر ما مخالفتهایی با تعطیلی روز شنبه را به حساب جمود فکری و تحجر گذاشتهاند. البته موافقم که خطر جریان مهاجم و مخرب تحجر امروز از هر زمان دیگری جدیتر و بالفعلتر است، اما در این مورد مشخص با دوستانم همراه نیستم. توضیح خواهم داد تعطیلی شنبه که از سوی برخی کارشناسان و رسانهها اقدام اصلاحی جزئی و سادهای برای بهبود تعاملات مالی و تجاری بینالمللی تصویر میشود، درواقع نوعی جراحی فرهنگی رادیکال با پیامدهای مهم است و از قضا بهضرر جریانهای فعالیتهای کشور اقتصادی اداری آموزشی خواهد بود. یکی از بنیادیترین شئون فرهنگ ساماندهی نظمبخشی و معنابخشی به زمان است. شیوه شمارش روز و هفته و ماه و سال امری حاشیهای و کماهمیت نیست، بلکه یکی از ساختارهای پایه است که فرهنگ از خلال آن ما را میسازد: روال و ریتم زندگی ما، درک ما از اهمیت و معنای چیزها و رویدادها، درک ما از هویت و تلقی ما از مبدأ و مقصد و مسیر زندگی ازجمله مواردی است که نظم گاهشمارانه را در شکل دادن به آن تاثیر قطعی دارد. به همین دلیل است که گاهشماری در سطوح مختلفش همواره میدان منازعههای هویتی و تمدنی بوده است. تلاش ناکام پهلوی برای تبدیل سالشمار هجری به تاریخ مجعول شاهنشاهی و تلاش شکستخورده ژاکوبنهای فرانسوی بر جایگزینی تقویم انقلابی (که در آن روزهای هفته به جای هفت، ۱۰ روز بود) نمونههایی آشنا از این منازعات است. در هر دو مورد تلاش برای تغییر نظم زمانی هدفی جز قطع پیوند از سنت دینی (اسلامی و مسیحی) نداشت.»
در اسلام هفته با شنبه آغاز و به جمعه ختم میشود
صفارهرندی با تاکید بر انطباق روزهای هفته با سنتهای اسلامی نوشت: «اساسا هفته تا حد زیادی درونمایهای دینی و الهیاتی دارد و این تبار دینی، نهتنها در آیینهای اساطیری، بابلی و مصری و رومی که در آموزه ادیان ابراهیمی بارز و واضح است. نظم ۱+۶ روزهای هفته کنایتی از مضمون رمزآلود خلق در ۶ روز یا (نشئه یا مرحله) و استوای بر عرش در روز هفتم است که در عهدین و قرآن به آن اشاره شده است. روزهای معمولی هفته (که البته هریک معانی دلالتها و سنن مستحبات خاص خود را دارند) درنهایت به روز مقدس(Holiday) ختم میشوند که نقطه غایی نظم مناسکی هفته است و با فرایض و حتی مقررات و منهیات خاص دینی نشانهگذاری شده است. این منهیات در شریعت موسوی حاد و شدید است و نهایتا به ابتلای قوم بدل میشود ولی در شریعت سمحه و سهله مصطفوی به نهی از بیع و تجارت در زمان برگزاری نمازجمعه محدود شده اما باز هم وجود دارد. در سنت اسلامی هفته با شنبه آغاز و به جمعه ختم میشود. هر روز آداب و اعمال خاص خود را دارد و نهایتا جمعه روز مشخص عبادی و مدنی اجتماع اسلامی است. این مساله جدا از وجود نفسالامری و تکوینی جنبه هویتی پررنگی نیز در تمایز ملت اسلام از سایر ادیان و ملل دارد. دستکاری در این تنظیم زمانی خواهناخواه با تبعات و دلالتهای مهم فرهنگی و تمدنی همراه است. به نظر من اهمیت چنین کاری شاید یکی، دو پله از تغییر خط و زبان در دگرگون کردن فرهنگ عمومی کمتر باشد و تبعات و نتایج آن خصوصا در بلندمدت خود را نشان خواهد داد. اما چه ضرورتی این جراحی فرهنگی را در ذهن بخشی از تصمیمگیران موجه ساخته است.»
چرا برای تسهیل عملکرد یکمیلیون نفر فرهنگ ۲۴ میلیون نفر شاغل را جراحی کنیم؟
این عضو پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در ادامه به توضیح مفهوم «جراحی فرهنگی» پرداخت و نوشت: «از جمعیت ۲۴ میلیونی شاغلان در کشور ما چه تعدادی از افراد بهطور مستقیم درگیر تعاملات تجاری مالی و بانکی بینالمللی هستند؟ ۱۰۰ هزار نفر؟ ۲۰۰ هزار نفر؟ ۵۰۰ هزار نفر؟ من به این آمار دسترسی ندارم و نمیدانم اساسا تخمینی از آن وجود دارد یا نه. اما حتی اگر عدد نامحتمل یکمیلیون نفر از شاغلان را در نظر بگیریم سهمی کمتر از ۵ درصد از نیروی کار ایران را به خود اختصاص میدهد. تازه ما در اینجا مخرج کسر را فقط شاغلان قرار دادیم و با افزودن دانشآموزان و دانشجویان که فعالیتشان هیچ ربطی به تعاملات بینالمللی ندارد، سهم این بخش کمتر هم میشود. چرا باید برای تسهیل و توسعه عملکرد چنین کسر کوچکی از نیروی انسانی کشور دست به جراحی فرهنگی مهمی بزنیم؟ آیا راهکار دیگری برای تدارک مشکل آنها وجود دارد؟ اساسا شرکتهای خصوصی چه مانعی در تعریف روزها و ساعات کاری خود به اقتضای فعالیتشان دارند؟ بخش عمومی را نمیتوان با ایجاد شعب و کارکنان کشیک در روزهای تعطیل در خدمت فعالان اقتصادی قرار داد؟ و... اما پیامدهای فرهنگی که گذشت همه مساله نیست تعطیلی شنبه (که در فرهنگ عمومی ما با آغاز کردن کار و فعالیت و ارادهها و تصمیمهای جدید قرینه است) تبعاتی ضدکار و فعالیت خواهد داشت، حتی اگر این جراحی نابهنگام در تغییر تصویر و تصور شنبه توفیق یابد، تغییر تلقی عمومی از پنجشنبه (بهعنوان روز نیمهتعطیل یا تقولق) ساده نخواهد بود. همچنان که تلاش مرحوم شهید رجایی در کاستن تعطیلات نوروزی از ۱۴ روز به چهار روز موفق نبوده، این ترتیب در عمل روزهای فعال و سرپای هفته از پنج روز به چهار روز (یکشنبه تا چهارشنبه) کاهش مییابد. این در شرایط امروزی ما ضربه مهمی به کل روال
نظر شما