به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ، عصرایران با انتشار گزارشی درباره اسکندر مومنی، وزیر پیشنهادی کشور نوشت:
اسکندر مومنی را از زمانی که رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی بود می شناسم و یک دغدغه مشترک باعث شده بود چند جلسه کاری با او داشته باشم: "کاهش تصادفات و تلفات رانندگی". در این جلسات می دیدم که چقدر روی این موضوع حساس است و پیگیر مسائلی چون فرهنگ سازی در این باره و جلوگیری از شماره گذاری خودروهای ناایمن؛ این برایم بسیار ارزشمند بود. رسانه را نیز به خوبی می فهمید و با اصحاب رسانه ارتباط مبتنی بر احترام و اعتماد داشت. نگاهش به مسائل روز، روشن تر از هم لباسانش بود و همین، او را متفاوت تر می کرد.
آن گونه که شناختمتش، از نظر اخلاقی نیز به معنای واقعی کلمه بامعرفت است. دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر بود که مطلع شد یکی از اصحاب رسانه را تهدید کرده اند به جاگذاری مواد مخدر در خودرو یا خانه اش. فوراً دو مامور فرستاد تا از نزدیک اوضاع را بررسی کنند در حالی که وظیفه ای در این باره نداشت ولی معرفتش چنین ایجاب می کرد.
رویکردهای اجتماعی او از وقتی که راهور را تحویل گرفت و سپس با حکم حسن روحانی، دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر شد، بر بُعد نظامی اش غلبه کرد چون در این دو عرصه باید از کف حامعه و عموم مردم گرفته تا آموزش و پرورش و دانشگاه ها ارتباط می گرفت و گرفت.
در مباحث مالی هم به شدت معتقد به حرام و حلال است و در دوره ای که می توانست با برخی خودروسازها زد و بند کند و به ثروت آنچنانی برسد، در برابرشان ایستاد و تا انجام بسیاری از اصلاحات در ایمنی خودروها، مانع از شماره گذاری شان شد. حتی به یاد دارم در یک مورد، خودروسازی که در آن مقطع کامیونی ناایمن می ساخت، بعد از این که از مومنی و راهور ناامید شد، با دولت وقت لابی کرد تا با مصوبه آن، کامیون هایش را شماره گذاری کند.
آنچه در سطور بالا فارغ از مبالغه و مجامله نوشتم تصویری است که از اسکندر مومنی در ذهن من ترسیم شده است و آنچه در پی می آید، درباره معرفی اش به عنوان وزیر کشور آتی از سوی رئیس جمهور است: اولین نکته این است که او را پزشکیان، شخصاً برگزیده است و حتی معاون اجرایی اش - قائم پناه - تا لحظه آخر از این انتخاب خبر نداشته است. علت این انتخاب نیز به دوران دانشجویی پزشکیان و مومنی در دهه ۶۰ برمی گردد. بنابر این، برخلاف آنچه صدا و سیما تبلیغ کرده، او سهمیه قالیباف در کابینه نیست بلکه قرار است وزیر مسعود پزشکیان باشد؛ این نکته مهم و مثبتی است.
نکته دوم این است که پزشکیان با فراست دریافته که بخش مهمی از چالش های اجتماعی و سیاسی او، مستقیم یا غیر مستقیم به نیروی انتظامی مرتبط خواهد بود. احتمالاً او با خود چنین اندیشیده که بهتر است کسی را در رأس وزارت کشور بگمارد که در عین هماهنگی با رئیس جمهور، بر زیر و بم نیروی انتظامی آشنا باشد و بتواند سیاست های راهبردی دولت در این حوزه را به صورت تخصصی پیگیری کند. از این رو به مومنی رسیده که هم متخصص این عرصه است و هم معتمد ۴۰ ساله شخص رئیس جمهور. برای نیروی انتظامی نیز همسویی و هماهنگی و همکاری با کسی که سابقه انتطامی داشته، مقبول تر است و این، یعنی کاهش اصطکاک.
نکته سوم و پایانی هم این است که باید منتظر نتیجه این انتخاب و عملکرد اسکندر مؤمنی در قامت وزارت کشور باشیم. اگر او همچنان مانند ۱۵ سال گذشته، با محوریت رویکردهای اجتماعی ادامه مسیر دهد و به طور جدی پیگیر سیاست های رئیس جمهور به ویژه وعده های اجتماعی او در زمینه هایی مانند زنان باشد، هم بر دامنه توفیقات خودش افزوده می شود، هم پزشکیان در عمل به وعده هایش سربلند خواهد شد و هم رضایت مردم حاصل می شود که بُردی همگانی است.
اگر پزشکیان به این نتیجه رسیده که می تواند با انتخاب مومنی، وعده هایی مانند تعطیلی گشت ارشاد - که به تعبیر رئیس جمهور طرح تاریکی است - را می شود با کمترین تقابل و بیشترین تعامل عملی کند، چرا باید در مقابل چنین تدبیر خردمندانه ای مقاومت کرد؟ برای مردم نتیجه مهم است و این که با کمترین هزینه، هدف محقق شود.
امیدوارم که این دو دوست قدیمی ۴۰ ساله و دو همکار آتی در دولت چهاردهم بتوانند مطالبات مردم را محقق کنند و نامی ماندگار از خود بر جای بگذارند؛ فقط نباید این نکته را از یاد ببرند که پست ها و صاحبان پست ها از بین می روند و این، تاریخ است که درباره شان قضاوت خواهد کرد؛ انشاءالله کنار مردم باشند و طوری عمل کنند که نام شان در تاریخ ایران به نیکی و بزرگی بماند.
نظر شما