به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، ۷ اکتبر هنوز هم پس از یک سال، کابوس رژیم صهیونیستی به‌حساب می‌آید؛ کابوسی که به اذعان تحلیلگران غربی، زنگ خطر را در مورد راهبردهای سنتی این رژیم به صدا درآورده است. کارشناسان تأکید کرده‌اند که اسرائیل در طول زمان باتکیه‌بر سه‌پایه اصلی تلاش کرد به بقای خود ادامه دهد؛ اما حمله حماس در ۷ اکتبر و جنگ یک‌ساله پس از آن، هر سه این پایه‌ها را متزلزل کرده است. کارشناس نشریه تحلیلی نشنال اینترست اذعان کرده است که سه‌پایه اتحاد و هم‌بستگی داخلی، نبود یکپارچگی و اتحاد بین مخالفان خارجی و حمایت‌های غرب سه‌پایه‌ای بوده است که در طول سالیان به اسرائیل کمک کرده است تا موجودیت خود را حفظ کند اما ۷ اکتبر، همه نقشه‌های این رژیم را نقش‌برآب کرد.
۷ اکتبر یک حادثه معمولی نبود
«حادثه ۷ اکتبر، آسیب‌پذیری‌های عمیق در آمادگی نظامی اسرائیل و دستگاه اطلاعاتی آن را آشکار کرد» این جمله‌ای است که تحلیلگر نشنال اینترست در توصیف شرایط رژیم صهیونیستی پس از ۷ اکتبر مطرح کرده است. این کارشناس تأکید کرده است که پیش از حمله حماس هم اسرائیل با این مسائل مواجه بوده است اما ۷ اکتبر مشکلات رژیم صهیونیستی را تشدید کرده است.تحلیلگران غربی تصریح کرده‌اند که اتکای اسرائیل به قدرت ارتش، حمایت‌های غرب و عدم اتحاد و چنددستگی در بین کشورهای منطقه دیگر نمی‌تواند امنیت طولانی‌مدت این رژیم را تضمین کند. کارشناسان تأکید کرده‌اند که پایه‌های بقای اسرائیل در طول یک سال گذشته با حملات مداوم این رژیم ترک‌های عمیقی برداشته و متزلزل شده است. اسرائیل در واقع بر سر موجودیت خود می‌جنگد. حمله حماس در سال گذشته به اراضی اشغالی، هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را فروریخت و تمامی تلاش‌های این رژیم برای ارائه تصویری قدرتمند و غیرقابل‌نفوذ را نابود کرد. به اذعان بسیاری از کارشناسان، اسرائیل دارد برای موجودیت خود یعنی بودن یا نبودن خود می‌جنگد به همین دلیل هم هست که به هر جنایتی دست می‌زند و گستره جنگ را به لبنان گسترش داده است. جنایت‌های اسرائیل نه‌تنها به این رژیم کمکی نکرده است؛ بلکه به‌سرعت فروپاشی آن را افزایش داده است. شمار زیادی از کارشناسان اقتصادی تأکید کرده‌اند که اسرائیل از لحاظ اقتصادی در شرایط بغرنجی به سر می‌برد. علاوه بر این حتی کارشناس یهودی «ایلان پاپه» اذعان کرده است که علامت‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد اسرائیل در حال فروپاشی است.
اتحاد درونی اسرائیل متزلزل شده است
کارشناسان تأکید کرده‌اند که یکی از اصلی‌ترین پایه‌هایی که به بقای رژیم صهیونیستی کمک می‌کرد و مقاومت این رژیم در مقابل دشمنان خارجی را تضمین می‌کرد هم‌بستگی و اتحاد داخلی بود؛ اما هم اکنون چنددستگی سیاسی و تغییرات جمعیتی موجب شده است تا این اتحاد به خطر بیفتد. علاوه بر این افزایش تأثیرات سیاسی جامعه ارتودکس تنش‌های سیاسی و اقتصادی را در اسرائیل افزایش داده است.
ستون دومی که ترک برداشته است
اختلاف و عدم اتحاد بین مخالفان منطقه‌ای اسرائیل به‌ویژه کشورهای عربی از دیگر پایه‌هایی بود که به بقای اسرائیل کمک می‌کرد؛ اما با جنایت‌های یک‌ساله رژیم صهیونیستی این ستون هم ترک برداشته است. کارشناسان تصریح کرده‌اند که اسرائیل در طول سالیان از اختلافات بین کشورهای عربی نهایت استفاده را برده و مانع از شکل‌گیری یک جبهه یکپارچه علیه خود شده بود؛ اما پس از ۷ اکتبر این اختلافات کم‌رنگ‌تر از پیش شده است.تحلیلگران تأکید کرده‌اند که جنگ اسرائیل در غزه تلاش‌های این رژیم ذیل «پیمان ابراهیم» را متوقف و حتی معکوس کرده است. به بیانی دیگر، نقشه‌های رژیم صهیونیستی برای عادی‌سازی روابط و به رسمیت شناخته‌شدن توسط کشورهای عربی با حمله ۷ اکتبر نقش‌برآب شد. توافق ابراهیم یا پیمان ابراهیم توافق مشترک اسرائیل، امارات و آمریکا بود که در ۱۳ اوت ۲۰۲۰ منعقد شد و به صلح رژیم صهیونیستی و امارات و عادی‌سازی روابط آن‌ها اشاره دارد.تحلیلگران تأکید کرده‌اند که ایران همچنان توانسته است با تعهد خود به تسلط منطقه‌ای به همراه گروه‌های محور مقاومت، چالش‌های سهمگین‌تری را در مقایسه با کشورهای عربی برای اسرائیل ایجاد کند.
ضربه مقاومت بر سنگ بنای امنیت اسرائیل
ستون سومی که به اسرائیل برای بقایش کمک می‌کند و یکی از اصلی‌ترین پایه‌های موجودیت این رژیم نسل کش به شمار می‌رود؛ حمایت‌های غرب و به‌ویژه آمریکا از این رژیم است. تحلیلگران حمایت غرب را سنگ بنای امنیت اسرائیل توصیف کرده‌اند.به اذعان کارشناسان، غرب در طول دهه‌های متوالی، میلیاردها دلار را صرف کمک‌های نظامی و حمایت‌های دیپلماتیک قدرتمند از اسرائیل کرده است و با همین پشتیبانی‌ها به این رژیم کمک کرد تا برتری نظامی خود را حفظ کند؛ اما این وضعیت با جنگ غزه تغییر کرده است.تحلیلگران تصریح کرده‌اند جنگ غزه منجر به کاهش قابل‌توجه حمایت از اسرائیل در بخش‌های کلیدی جامعه آمریکا، به‌ویژه در میان جوانان آمریکایی شده است. تأثیر انسانی جنگ، تصاویر ویرانی در غزه و افزایش تلفات غیرنظامیان منجر به انتقادات فزاینده از جمله اعتراضات گسترده شده است.دولت بایدن نیز از درون با مخالفت‌های داخلی مواجه شده است و کارمندان این دولت خواهان تغییر در سیاست ایالات متحده هستند. همه این‌ها نشان‌دهنده تغییرات گسترده‌تر در نگرش آمریکا نسبت به اسرائیل است. نارضایتی‌های مشابه و حمایت‌های فرسایشی در کشورهای اروپایی نیز آشکار شده است. این تغییرات، قابلیت اطمینان درازمدت اسرائیل به حمایت غرب را تهدید می‌کند و یک آسیب‌پذیری حیاتی برای اسرائیل به شمار می‌رود.
بودن یا نبودن؛ مسئله این است
جنگ در غزه و لبنان برای اسرائیل به جنگی بر سر بودن یا نبودنش تبدیل شده است. این جنگ برای اسرائیل جنگ بر سر موجودیت است؛ جنگ بر سر بقا. رژیم صهیونیستی در حالی یک سال تمام است که برای بازگرداندن آبروی ازدست‌رفته‌اش در حادثه ۷ اکتبر، دست‌وپا می‌زند که نه‌تنها تابه‌حال موفق نبوده است بلکه دارد با ادامه جنگ در غزه، زخم‌های خود را عمیق‌تر از پیش کرده و فروپاشی‌اش را نزدیک‌تر می‌کند. این رژیم با اقتصادی بیمار با چشم‌اندازی تاریک، با ارتشی فرسوده و خسته و اختلافات درونی دست‌وپنجه نرم می‌کند. این در حالی است که به اذعان کارشناسان غربی هم حزب‌الله و هم حماس توانایی ادامه رویارویی طولانی‌مدت با اسرائیل را دارند و این رژیم صهیونیستی است که با ادامه جنایت‌هایش دارد گودال سقوط خود را عمیق‌تر می‌کند.
نظر شما