گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری -تحلیلی رادار اقتصاد; عرفان سعادتیفر: بعد از کِشوقوسهای فراوان برای تصویب FATF و نداشتن پاسخهای منطقی برای برخی از ابهامات مجمع تشخیص مصلحت نظام، بر اساس ماده الحاقی – ۲۵ مکرر آییننامه داخلی مجمع تشخیص مصلحت نظام که طبق اصل ۱۱۲ قانون اساسی به تأیید مقام معظم رهبری رسیده است، در تاریخ ۱۸ مهرماه ۹۸، فرصت یکساله مجمع برای بررسی لایحه پالرمو به پایان رسید و متعاقباً نظر شورای نگهبان مبنی بر رد لایحه CFT و پالرمو، به دلیل تعارض با بند ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی قطعی شد. سرانجام در تاریخ ۲ اسفندماه ۹۸، نام ایران در فهرست اقدام مقابلهای FATF قرار گرفت؛ با این حال برخلاف فضاسازیهای رسانهای، این اتفاق اثر مخربی بر بازار ارز و بورس نگذاشت. این اتفاقات در کنار اظهارات بعدیِ دولتمردان و مسئولین بانک مرکزی نشان داد ادعاهای حامیان FATF و بزرگنمایی آنان از لیست سیاه، هیچ پشتوانه فنی نداشته و صرفاً با هدف اثرگذاری بر تصمیمات کارشناسی مجمع تشخیص مصلحت نظام صورت گرفته است.
به نظر میرسید با بسته شدن پرونده لوایح مرتبط با FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، حامیان FATF دست از طرح ادعاهای غیر فنی خود برداشته و از تحریف واقعیتها بپرهیزند اما این جریان رسانهای همچنان به دنبال تحریف واقعیت است. اخیراً و در پی انتشار دستورالعمل واحد اطلاعات مالی کانادا به بانکها و مؤسسات مالی این کشور جهت اعمال فرایند شناسایی پیشرفته بر روی تراکنشهای مالی مربوط به ایران، جریان رسانهای حامی FATF با پیشگامی خبرگزاریای دولتی، به بزرگنمایی و تحریف واقعیت میپردازد. این خبرگزاری در مصاحبه با افرادی که در حوزهی بازرگانی فعال هستند، FATF را علت مشکلات اقتصادی نشان داده است .
سؤال اینجاست که با چه نیتی این فضاسازی رسانهای در سطح جامعه مطرح میشود، در صورتیکه حتی طبق اظهارات غربیها همکاری با FATF نه تنها موجب بهبود وضعیت مبادلات مالی ایران با کشورهای دیگر نمیشود بلکه در شرایط تحریمی، فشار اقتصادی از سمت تحریمکنندگان بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال استیون منوچین وزیر خزانهداری آمریکا میگوید: «آمریکا از طریق FATF به دنبال کشف راههای دور زدن تحریمها توسط ایران است». همینطور خوان زاراته، معاون اسبق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا، سالهای پیش برای تبیین بهتر جایگاه FATF جهت فشار بر ایران گفته بود: «برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور به حضور کامل FATF نیاز است». از این اظهارات میتوان فهمید که اجرای استانداردهای FATF توسط ایران، تنها کانالهای دور زدن تحریمها را آشکار میکند و عایدی خاصی برای اقتصاد کشور ندارد. همچنین اگرچه ایران از سالهای ۸۸ تا ۹۵ در لیست اقدام مقابلهای FATF قرار داشته است اما مراودات بانکی ما با بانکهای خارجی انجام میگرفت و پس از تحریمهای آمریکا در سال ۹۱ بود که مراودات مالی ما با مشکل مواجه شد. این موضوع نشان میدهد مشکلات ایران در مبادلات مالی و بانکی، ریشه در تحریمهای آمریکا دارد نه لیست سیاه FATF؛ بنابراین همکاری ایران با FATF با وجود تحریمهای بانکی آمریکا تأثیری در بهبود مبادلات مالی و بانکی ما با سایر کشورها ندارد.
تحریف رد قطعنامه آمریکا، دستاویزی برای اجرایی شدن FATF
با مطرح شدن قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل، انگلیس، فرانسه، آلمان و هشت کشور دیگر شورای امنیت سازمان ملل به این قطعنامه رأی ممتنع داده و روسیه و چین نیز با این قطعنامه مخالفت کردند و تنها دو کشور آمریکا و جمهوری دومینیکن به این قطعنامه رأی مثبت دادند در همین راستا عدهای با گره زدن این موضوع به FATF نشان دادند برای بزرگنمایی FATF حاضرند هرکاری انجام دهند. عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در این باره در حساب توئیتری خود نوشته است: «رد قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل نشان داد مخالفان داخلی تصویب FATF اشتباه کردهاند. لطفاً به خاطر مصالح ملی لجبازی نکنند و آن را تصویب کنند» این در حالی است که تحریم تسلیحاتی ایران مربوط به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بوده است که با بسته شدن پروندهی هستهای باید خاتمه مییافت. در همین راستا سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه پس از انعقاد برجام در تاریخ ۲۵ تیرماه ۹۴ گفت: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد». این اظهارات شاهد این مدعاست که تحریمهای تسلیحاتی ۵ سال پیش میتوانست لغو شود ولی تیم مذاکرهکننده علیرغم مخالفت روسیه و چین این قطعنامه را قبول میکند. بنابراین نمیتوان به این اقدام افتخار کرده و با تحریف واقعیت، همکاری با FATF را منطقی جلوه داد.
مذاکره با غرب با چاشنی تحریف FATF
علیرغم نکات کارشناسی که دربارهی FATF وجود دارد، عدهای از غربگرایان و رسانههای حامی این جریان همچنان به دنبال اجرایی شدن آن هستند. از طرفی با توجه به نزدیکی انتخابات ۲۰۲۰ ریاستجمهوری آمریکا و احتمال پیروزی دموکراتها در انتخابات و مطرح شدن بازگشت برجام، این عده سعی دارند با اجرایی شدن کامل FATF اعتماد آمریکا را برای مذاکرات آتی جلب کنند. این در حالی است که اندیشکدههای غربی نیز اذعان دارند همکاری ایران با FATF، بهانهای برای تعامل با غرب است؛ اندیشکده RUSI به وضعیت ایران در FATF اشاره کرده و گفته است: «علیرغم پیشرفت کند ایران در اجرای برنامه اقدام، تعامل در رابطه با مسائل FATF نمایانگر عرصهای است که امکان گفتگوی سازنده بین اروپا و بازیگران کلیدی درون ایران وجود دارد در زمانی که چنین گفتگویی نادر و کمیاب است».در این میان نیز رسانههای حامی جریان FATF، با تحریف واقعیت قصد دارند کاتالیزور مذاکرات با غرب باشند.
نظر شما