به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فارس، گزارش های اداره حفاظت از محیط زیست استان اصفهان بی هیچ حاشیهنگاری از یک واقعیت ناگوار پرده بر میدارد. حدود 15 سال از آخرین باری که حقآبه زیست محیطی تالاب گاوخونی پرداخت شده گذشته است. در نیمه دوم سال 98 بود که رها سازی آب از سد رودشتین به انجام رسید و جان تالاب را خرید. در این رها سازی 41 میلیون متر مکعب آب به این تالاب وارد شد و حالا بستر آن دوباره رو به خشکی کامل میرود. دکتر حسین اکبری سرپرست معاونت نظارت و پایش حفاظت محیط زیست استان اصفهان در گفتگوی پیش رو وضعیت فعلی این تالاب را تبیین کرد و از راهکارهای برون رفت از این بحران زیست محیطی گفت.
***آقای دکتر به عنوان سرپرست نظارت و پایش حفاظت از محیط زیست استان اصفهان آخرین بازید شما از تالاب گاوخونی در چه بازه زمانی بوده است؟
با توجه به شرایط ویژهای که برای این تالاب ایجاد شده است در 6 ماه گذشته تعداد بازدیدها با فاصله کمتری از هم انجام شده و گزارشهای مربوط به آن نیز موجود است. آخرین بازدید میدانی از این تالاب در نیمه دوم آبان ماه امسال انجام شد.
***در خبرهای منابع محلی و عکسهای منتشر شده از سوی دوستداران محیط زیست در فضای مجازی وضعیت این تالاب بحرانی به نظر میرسد. خشکی بالای 90 درصد در تالاب گاو خونی را تایید میکنید؟
بله و شوربختانه این بحران پیش رونده است. یعنی در مدت زمانی اندکی میزان خشکی از 93 درصد به 96 درصد رسید. در حال حاضر سطح تالاب خشک شده و تنها در لایههای زیرین سطح آن شاهد اندکی رطوبت هستیم. البته همین میزان رطوبت نیز از نظر کارشناسی بسیار برای اقلیم این منطقه سبب خیر است و از برخی مخاطرات احتمالی پیشگیری میکند.
***یکی از مهم ترین دغدغههای کارشناسان آب و خاک مستعد بودن این منطقه برای خیزش گرد و غبار است. تشدید این معضل رابطه معناداری با کاهش رطوبت در تالاب داشته است. در حال حاضر این آسیب زیستمحیطی تا چه اندازه جدی تلقی میشود؟
ببینید، تالاب گاو خونی در اقلیمی قرار گرفته که اطراف آن ناحیه خشک و بیابانی تلقی میشود. در صورت بروز معضل ریزگرد، خیزش این گرد و غبار تنها این ناحیه را درگیر نمیکند. مطالعات علمی نشانگر این هستند که غبار خیزی در این منطقه میتواند شهرها و استانهایی که فاصلهای 500 کیلومتری تا این پهنه دارند را نیز دربر بگیرد. با وجود آلودگی هوا و بحران کرونا به نظر میرسد به یک عزم نهادهای ملی برای پیشگیری از این معضل نیاز داریم. اکنون با وجود اندک رطوبتی که در لایههای زیرین تالاب باقی مانده هنوز با شروع این معضل فاصله داریم و میتوانیم با اجرای قانون در باب حقآبه زیست محیطی تالاب که مدتی است به تعویق افتاده دوباره باعث احیای این زیستبوم شود.
طبق مصوبه شورای عالی آب 5 کاربری عمده که شامل مصارف کشاورزی، شرب، صنعتی، فضای سبز و حقآبه زیست محیطی میشوند سهمیه معینی از منابع آب دریافت میکنند. اما حقآبه تالاب سالها پرداخت نشده و کارشناسان سد سازی در حدفاصل 100 کیلومتری تالاب و همچنین پرداخت نشدن حقآبه را به عنوان دلایل اصلی خشکی و بحرانی شدن وضعیت آن مطرح میکنند. حال سوال اینجاست که چرا با وجود استمرار تخلف از قانون در این زمینه اقدام جدی در راستای اجرایی شدن تعهدات این مصوبه از سوی اداره حفاظت از محیط زیست استان انجام نشده است؟
بله، طبق همین مصوبه و در راستای طرح حفاظت و احیای تالابها بود که حق آبه تالاب گاو خونی با تفکیک از سهم حق آبه رودخانه زاینده رود تعیین شد.
***بر اساس قانون مصوب شده اکنون میزان حق آبه سالانه تالاب چه میزان است؟
سهم حق آبه زیست محیطی رودخانه زاینده رود و تالاب گاو خونی 313 میلیون متر مکعب آب در طول مدت یک سال است. از این میزان 137 میلیون متر مکعب آب سهم رودخانه زایندهرود است و 176 میلیون متر مکعب نیز متعلق به تالاب گاو خونی است. اما کسری منابع آب نسبت به میزان مصارف باعث حذف حقآبه های زیست محیطی شده است. غافل از این که با توجه به وضعیت کنونی ادامه روند این شرایط میتواند در نهایت به ضرر بخشهای صنعتی و کشاورزی باشد.
***به نظر میرسید با قوت گرفتن مصوبات طرح حفاظت و احیای تالابها تامین حق آبههای زیست محیطی گاو خونی نیز سرعت و نظم بیشتری به خود بگیرد اما به دلیل سازگاری با وضعیت کم آبی در استان تا به امروز شاهد این اتفاق نبودهایم. تاکنون در ذیل این طرح چه اقداماتی برای احیای گاوخونی انجام شده است؟
همان طور که اشاره شد حق آبه مشترکی برای زاینده رود و تالاب گاوخونی در نظر گرفته شده است. واقعیت این است که جاری بودن آب در بستر این رودخانه و تالاب گاوخونی از جمله نیازهای حیاتی فلات مرکزی ایران به حساب می آید. به همین دلیل در کنار مصوبات طرح حفاظت و احیای تالابها کارگروهی با عنوان احیای زایندهرود نیز شکل گرفت. ارگانها و کاربریهای مختلفی نیز در این عرصه دخیل و فعال هستند. در سالهای گذشته سعی ما بر این بوده تا جایی که امکان دارد این مسئله را در سطوح استانی و ملی دنبال کنیم. با پروژههای انجام شده این هدف را داشتیم تا از خشک شدن صد در صدی تالاب پیشگیری کنیم. بستر زایندهرود در سه نوبت لایروبی شد. آبرسانی به کانونهای گرد و غبار از مهمترین اهداف ما در این پروژه بوده است. چرا که همین میزان رطوبت اندک نیز میتواند از غبار خیزی در این منطقه مستعد بحران پیشگیری کند.
***پروژههای مطالعاتی سهمی در تسهیل گرفتن حقآبه زیست محیطی تالاب نداشتهاند؟
در قالب همین پروژهها بوده که در جلسات متعدد مخاطرات خشک شدن تالاب برای مسئولان تبیین شد. این پروژههای پایش و پژوهش همچنان ادامه دارند. وضعیت رسوب، غبار خیزی و آلایندگی تالاب در بازههای زمانی منظمی به ثبت میرسند؛ اما همان طور که پیش تر اشاره شد مصارف دیگر با توجه به مسئله کم آبی در استان در اولویت قرار گرفتهاند. تمام تلاش ما اکنون در این راستا قرار گرفته که به طور دورهای هم که شده این حقآبه را به تالاب برسانیم تا از وقوع بحرانهای زیست محیطی ناشی از خشک شدن آن پیشگیری کنیم.
***آقای دکتر میدانیم که تا اوایل دهه 90 تالاب گاوخونی یکی از زیستگاههای فصلی پرندگان مهاجر به حساب میآمده است. اکنون با توجه به خشکی پایدار این زیست بوم هنوز پرندگان در این نقطه توقف میکنند یا تغییر مسیر دادهاند؟
طبق آماری که داریم زمانی که تالاب در شرایط استاندارد خود به سر میبرده است سالانه میزبانی فصلی از 20 هزار پرنده را به عهده داشته است. این یعنی ما زیستبومی داشتهایم که برای سلامت سفر و نجات جان پرندگان نقشی کلیدی داشته است. تاکنون حضور هزار و 370 نوع پرنده در این تالاب به ثبت رسیده است. تصاویر بسیار چشمنوازی از آبچری بیش از 100 هزار قطعه فلامینگو در تالاب داریم که نشان دهنده روزگار خوش آن در سال هایی نه چندان دور بوده است. سد رودشتین تا تالاب 85کیلومتر فاصله دارد. با رها سازی آب از این سد زمینهای کشاورزی حدفاصل سد تا تالاب سیراب میشوند. با وجود خشکی بیسابقه در تالاب هنوز هم در قسمتهایی مانند ورزنه که پسابهای کشاورزی از آن به تالاب میریزد، شاهد حضور پرندگان و استراحت چند روزه آن ها هستیم. اما تصاویر دوربینهای آنلاین در سامانه پایش ما میگویند که تعداد این پرندگان نسبت به گذشته بسیار ناچیز است فلات مرکزی در مسیر مهاجرت پرندگان زیادی قرار گرفته است و خشک شدن تالاب به عنوان یکی از زیستگاههای فصلی این پرندگان میتواند جان آن ها را به خطر بیندازد.
***حدود 15 سال است که حق آبه تالاب به آن پرداخت نشده است. با وجود این وجود اندکی رطوبت در لایههای زیرین آن را برای نجات و احیای این تالاب در مراحل بعدی موثر ارزیابی میکنید. در حال حاضر تالاب به چند سهم از حق آبه خود نیاز دارد تا بتوانیم شاهد احیا و دور شدن آن از وضعیت بحرانی باشیم؟
در نیمه دوم سال 98 با رهاسازی آب از سد رودشتین 41 میلیون متر مکعب آب به تالاب ریخته شد و تا کنون این تالاب با همین سهم اندک از خشکی صد در صدی دور مانده است. واقعیت این است که حتی با پرداخت یک سهم از حق آبه نیز میتوان به احیای این تالاب امیدوار بود. یعنی هر لحظه با ورود آب به این تالاب شاهد بازگشت زندگی آبزیان و پرندگان مهاجر در آن خواهیم بود و از همه مهمتر با همین پرداخت دورهای سهم آب فلات مرکزی را از بحران ریزگردها و غبار خیزی دور کردهایم. این امر مهم تنها با تعامل و همکاری نهادهای مختلف امکان پذیر است. امیدواریم به احیای تالاب گاو خونی به عنوان یک پروژه ملی نگاه شود و این زیست بوم زیبا به زودی از خطر خشکی پایدار دور شود.
نظر شما