به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ "اضطراب" یک احساس ناخوشایند و مبهم از دلواپسی و هراس با منشأ ناشناخته است که به فرد دست میدهد و باعث عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی میشود.
این در حالی است که بیشتر والدین، دنیای کودکانشان را پر از شور و نشاط و بدون نگرانی میدانند و چون خودشان از فرزندان مراقبت و نگهداری میکنند و درصدد تأمین نیاز آنها هستند، توجهی به عوامل استرسزا ندارند و آن را زودگذر میپندارند!
اضطراب در دوران کودکی، پدیدهای گذرا نیست و در صورت بیتوجهی و اقدام نکردن برای درمان، عواقبی بسیار جدی و جبرانناپذیر در بزرگسالی دارد؛ با تشخیص بموقع و مداخلات بهنگام میتوان از طریق والدین و مربیان به کودکان یاد داد که چگونه اضطراب خود را کنترل کنند و یک زندگی طبیعی و آرام داشته باشند.
این روزها هم بهدلیل شیوع ویروس کرونا و افزایش اضطراب در کودکان، این آموزهها و توجه به این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بنیادیترین احساس در انسان خشم است؛ زمانی که خشم در انسانها به حالت عادی بروز داده نشود تبدیل به ترس، شرم، غم، گناه، نفرت و پرخاشگری میشود،
اگر به ترس و شرم تبدیل شود منجر به اضطراب، اگر به غم و گناه تبدیل شود منجر به افسردگی و اگر به نفرت و پرخاشگری تبدیل شود منجر به اختلال شخصیت ضداجتماعی میشود.
نمود اضطراب در بزرگسالی بهصورت کرختی، بیحالی و وارفتگی است در حالی که نمود اضطراب در کودکی بهصورت دلدرد، کمردرد، پادرد، سردرد و... ظاهر میشود که به آنها تظاهرات جسمانی میگویند.
این علائم میتواند بهصورت شاخصهای فیزیولوِژی مثل ضربان قلب بالا و فشار خون بالا خود را نشان دهد و در مواردی هم بهصورت هیستری ظاهر میشود و ممکن است بخشی از بدن را بیحس کند، این علائم در برخی افراد بهصورت حالتهای سایکوسوماتیک (روانتنی) است.
اضطراب در سنین پیشدبستانی و دبستان زیاد دیده میشود؛ به این دلیل که عملکردهای کودک در این سنین سنجیده میشوند و این اضطراب کودک را بالا میبرد زیرا سطح انتظار از کودک زیاد میشود.
زمانی که صحبت از اضطراب کودکان است، آنهایی که بهتازگی به مدرسه وارد شدهاند، چندان قادر به بیان احساساتشان بهصورت کامل نیستند اما کودکان بزرگتر میتوانند بیان کنند که دقیقاً چهچیزهایی آنها را ناراحت میکند و چرا، به همین دلایل دلدرد و کمردرد و از این قبیل مشکلات در این سنین در کودکان زیاد دیده میشود و پشت اکثر این مشکلات، اضطراب نهفته است و مشکل از بعد جسمانی نیست.
اضطراب رایجترین واکنشی است که افراد نسبت به فشار روانی نشان میدهند؛ اضطراب یک واکنش انطباقی برای سازگاری با محیط است و معمولاً به دو حالت دیده میشود؛ صفت و حالت، صفت یعنی بخشی از روند زندگی فرد میشود و همیشه با فرد همراه است.
اگر این اضطراب درمان نشود در بزرگسالی تبدیل به اختلال اضطراب فراگیر میشود که معمولاً فرد نمیتواند درست فکر کند، هر لحظه منتظر اتفاقی بد است و فرد احساس نگرانی مزمن میکند. هسته اصلی این اضطراب، نگرانی است و در میانسالی اوج میگیرد. اگر اضطراب بهصورت حالت باشد معمولاً موقعیتی است و با توجه به موقعیت، فرد اضطراب را از خود نشان میدهد یعنی جزیی از خصوصیات شخصیتی فرد میشود، مثلاً ممکن است نتواند در جمع صحبت کند (اضطراب اجتماعی)، ممکن است از سوسک یا مارمولک بترسد (فوبی خاص).
اگر اضطراب بهصورت حالت باشد معمولاً موقعیتی است و با توجه به موقعیت، فرد اضطراب را از خود نشان میدهد یعنی جزیی از خصوصیات شخصیتی فرد میشود، مثلاً ممکن است نتواند در جمع صحبت کند (اضطراب اجتماعی)، ممکن است از سوسک یا مارمولک بترسد (فوبی خاص).
اضطراب بیشتر در محیط شکل میگیرد همچنین بیشتر ترسها هم در محیط شکل میگیرند. استرس پاسخ به محیط است به همین خاطر اگر ما بتوانیم در کودکانمان ارتباط، استقلال و شایستگی ایجاد کنیم بسیاری از این مشکلات که میبینیم از بین خواهد رفت.
اگر والدین در دوران کودکی الگوسازی خوبی ایجاد کنند مثلاً اینکه سعی کنند کودک از چیزی نترسد یا اینکه سعی کنند کودک از همان سنین کم جلوی جمع صحبت کند، به کودکان حس جرئتورزی دهند، کودک حس توانمندی ارزشمند بودن و عزت نفس داشته باشد، بسیاری از این مشکلات گفتهشده را در بزرگسالی تجربه نخواهد کرد چرا که پایه اصلی شخصیت در حدود 6سالگی ریخته میشود و گاهی تا نوجوانی ادامه پیدا خواهد کرد.
برای کم کردن اضطراب کودکان پیشنهاد میشود والدین یک محیط سرشار از انرژی مثبت و بهدور از اضطراب ایجاد کنند، خانه برای کودکان حکم یک پناهگاه را دارد.
اگر والدین خود گرفتار نگرانی و اضطراب هستند در درجه اول نگرانی و اضطراب خود را مدیریت کنند؛ اگر میخواهید کودکی جسور، شاد و باروحیه و بهدور از اضطراب تربیت کنید، در درجه اول باید نگرانی و اضطراب خود را مدیریت و سپس کودک را تشویق به رویارویی با عوامل ترس واضطراب کنید و از حمایت بیجای کودک بپرهیزید.
هنگام بروز نگرانی و اضطراب در فرزندتان سعی نکنید ذهن او را از آنچه باعث این تشویش است منحرف کنید بلکه تلاش کنید بدون ایجاد هرگونهفشار یا تهدید، درباره آنچه او را نگران کرده است، با او صحبت کنید، با ارائه راهکارهای منطقی او را بهجای عقبنشینی، تشویق به مبارزه وچالش با آن کنید و پس از آن برای او قدرت انتخاب بگذارید و به او اجازه دهید خودش راهکاری برای مقابله با اضطراب درونی خود بیابد، باید به کودک خود یاد بدهید که درباره مشکلات خود فکرکند و توضیح یا راهحلی برای آنها پیدا کند.
"نجمه هوشیار؛ کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی"
نظر شما