به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از راهبرد معاصر؛ اصغر بالسینی کارشناس اقتصادی در یادداشتی نوشت:نام گذاری سال ۱۴۰۰ به نام سال تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها از طرف مقام معظم رهبری مجددا بحث مهم تولید را که یکی از مهمترین ضروریات اقتصاد است، در کانون توجهات قرار داد تا نگاه ها به این سمت معطوف شود، چرا که تولید و تولید محوری رمز موفقیت جدی کشور در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به شمار می رود.
ت فوق العاده زیاد تولید در رشد و توسعه اقتصاد به گونه ای است که اساسا بدون تولید محوری در اقتصاد و صرفا با تکیه بر بخش های غیر تولیدی مثل بازرگانی و غیره نمی توان چشم انداز مثبت قابل توجهی را نه در اقتصاد ایران بلکه در هیچ جای دیگه به منصه ظهور رساند.
تجربه کشورهای موفق دنیا نشان داده که زیر ساخت تمام پیشرفت ها، تکیه بر توان و انگیزه بالای تولید در داخل و استفاده از ظرفیت بالایی است که در اقتصاد ها وجود دارد. اگر در کشورهای صنعتی شاهد پیشرفت و گسترش بخش هایی چون، بازرگانی و خدمات هستیم که نقش بیشتری در اقتصاد کشورهای خود ایفا می کنند، صرفا از مرحله توسعه تولید به چنین وضعیتی رسیده اند، به این معنا که در مراحل اولیه توسعه، بخش های تولید گسترش یافته و مورد توجه قرار گرفته است، لذا به تبع این مسئله بخش های دیگری مثل خدمات و بازرگانی و بانکداری هم توسعه پیدا کردند.
اقتصاد ایران این روزها شرایط بسیار سختی را تجربه می کند، نرخ های متوالی رشد منفی اقتصادی توان بسیار زیادی را از اقتصاد ایران گرفته است. تولید ناخالصی داخلی در ایران در سه سال اخیر براساس آمارها حدود ۱۳ درصد کوچک تر شده، که کوچک تر شدن های اشاره شده به معنای کوچک تر شدن سفره مردم و البته افزایش مشکلات اقتصادی است. در چنین شرایطی اقتصاد ایران چاره ای جز آنکه از مسئله تولید به نحو احسن برای غلبه بر مشکلات استفاده کند، ندارد.
مساله مهم یا پرسش ضروری که چرا بخش تولید به رغم تمام تلاش های که صورت میگیرد، به جایگاه واقعی خود نرسیده را می توان متاثراز عوامل مختلفی عنوان کرد که یکی از آنها این است که اساسا در اقتصاد ایران، بستر تولید و زیرساخت های مورد نیاز تولید به معنای اولویت دادن به بخش تولید در مقابل سایر بخش ها دچار چالش جدی است. فعالیت شدید بخش های نامولد در اقتصاد ایران، انگیزه لازم را از بخش تولید می گیرد بنابراین اگر قرار است دولت از بخش تولید پشتیبانی های لازم را به عمل بیاورد، چاره ای جز محدود سازی رقبای بخش تولید نیست. در شرایطی که بخش های نامولد سودآوری چند ده برابری بخش تولید دارند، قطعا انگیزه ای برای تولید باقی نمی ماند، نکته دوم اینکه تولید در هر اقتصادی نیازمند چشم انداز بلند مدتی است. اگر تولید کننده دارای چشم انداز بلند مدت باشد، سرمایه گذار سرمایه های مادی خود را به عرصه تولید می آورد، در حالی که اگر چشم انداز بلند مدت و انتظارات بلند مدت مثبت نباشد لاجرم تولیدکنندگان انگیزه کافی برای ورود به عرصه تولید را از دست می دهند، بنابراین این دو موضوع کلیدی و حائز اهمیت است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد.
در حوزه مانع زدایی ها هم باید به این موضوع مهم توجه داشته باشیم که خود دولت با بزرگی خود که موجب بلعیده شدن بودجه سالیانه می شود، به بزرگترین مانع در مسیر توسعه و رشد بخش تولید تبدیل شده است، لذا اگر قراری بر مانع زدایی داریم، خود دولت می بایست دست از دست اندازی در حوزه های اقتصادی بردارد. در صورت تحقق موارد عنوان شده می توان منتظر غلبه بر مشکلات ریز و درشت دیگری هم در عرصه تولید ملی بود. تولید هم اکنون در چنبره مشکلات ریز ودرشت از وجود دولت بزرگ وکم اثر گرفته تا مشکلات تامین مالی و ساختارهای معیوب گرفتار است که شرط رهایی از این امر دخالت دادن واقعی مردم در فرایندهای اقتصادی است.
نظر شما