به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرگزاری مهر، پروفسور ریچارد فالک، استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون ایالات متحده است. او آثار متعددی را در قالب مقاله، کتاب و گزارش منتشر کرده است. «استراتژی نظم جهانی» و «نظم حقوقی در جهانی خشونتآمیز» از جمله آثار او است. او تاکنون بیش از کتاب ۲۰ نوشته و تدوین و ویراستاری بیش از ۲۰ کتاب دیگر را هم بر عهده داشته است. در سال ۲۰۰۸ کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل فالک را به مدت شش سال به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد «وضعیت حقوق بشر در سرزمینهای فلسطین» منصوب کرد.
به منظور بررسی ابعاد انتخابات ایالاتمتحده با ریچارد فالک به گفتگو نشستیم. بررسی مشارکت پایین مردم آمریکا در انتخابات، پرداختن به ماهیت حقیقی انتخابات در این کشور و بررسی انتخابات نوامبر از جمله محورهای اصلی گفتگو با این استاد برجسته بود. در ادامه متن گفتگو میآید:
*به نظر شما، چرا میزان مشارکت مردم در انتخاباتی که تاکنون در آمریکا برگزار شده پایین است؟
در سالهای اخیر میزان مشارکت در انتخابات کم بوده است زیرا احساس زندگی در یک دموکراسی «بدون انتخاب» برای بسیاری از شهروندان ایالات متحده این تصور را ایجاد کرده که مهم نیست چه کسی پیروز میشود زیرا در هر صورت مشکلات زندگی آنها حل نخواهد شد. شاید بیش از دموکراسی «بدون انتخاب»، توضیح بهتر این بیارزش بودن حق رأی، همان چیزی باشد که من آن را «دموکراسی نامرتبط» مینامم. این بدان معناست که نتایج سیاسی انتخابات با شرایط فقر، تبعیض یا بیعدالتی اقتصادی، بیارتباط است.
تعبیری که مطرح میشود این است که این «بازندگان» جامعه آمریکا هستند که جای آن دسته از کسانی را که رأی نمیدهند، پر میکنند. این نشاندهنده ازخودبیگانگی عمیق در طبقه متوسط و طبقه فقیر آمریکا است که در این زمان به دلیل ترس از انتخاب مجدد ترامپ که میتواند آمریکای فاشیستی را ایجاد کند تا حدودی کاهش یافته است. این ترس بدون شک میزان مشارکت رأیدهندگان در ماه نوامبر را افزایش میدهد، اما نه لزوماً در آینده پس از ترامپ.
هر چند این افراد محروم هستند که از رأی دادن خودداری میکنند (و بخشی نیز به دلایل مرتبط با سرکوب رأیدهندگان که در سوال قبل به آن پرداخته شد)، اما شهروندان پیچیدهای وجود دارند که از مشارکت بر اساس اصول امتناع میورزند و یا برای «شرارت کمتر» رأی میدهند. ضد ترامپیست ها در انتخابات آینده با این معضل روبرو هستند.
*آیا میتوان انتخابات ایالاتمتحده را یک انتخابات کاملاً دموکراتیک عنوان کرد؟
خیر، انتخابات آمریکا به نحوی که در حال حاضر در سطح ملی برگزار میشود به سه دلیل اساسی نمیتواند کاملاً دموکراتیک باشد. اولین و بدیهیترین دلیل آن، اشکال مختلف سرکوب رأیدهندگان و تعدی به حقوق مشارکتکنندگان بهویژه جوامع رنگینپوست و فقیران است. در نتیجه قوانین دشوار ثبتنام، ایجاد جو خصومتآمیز در مکانهای رأیگیری و ایجاد صفهای طولانی در محلههایی که اقلیتها و فقرا زندگی میکنند، بسیاری از این افراد از رأی دادن منصرف میشوند. دومین دلیل این است که با مخالفت رئیسجمهور با رأیگیری از طریق پُستی و ادعای تقلب و فریب بدون ارائه دلیل اثباتکننده و عدم تمایل او برای انتقال قدرت سیاسی در صورت شکست، اطمینان به صحت انتخابات تضعیف شده و تشویق مردم را به دنبال داشته است. در نهایت، عدم شناسایی و چالش «نژادپرستی نظاممند» موجود در جامعه آمریکا که موجب تبعیض علیه آفریقایی-آمریکاییها، مسلمانان و سایر اقلیتها شده، دلیل سوم غیر دموکراتیک بودن انتخابات آمریکا است.
*چه تفاوتی میان ترامپ و بایدن وجود دارد؟ آیا میتوان بایدن را صلحطلب نامید؟
سوابق بایدن، بهویژه در مورد مسائل بینالمللی و خاورمیانه، حاکی از شخصیت جنگطلب او است که حمایت از اشغال فاجعهبار عراق در سال ۲۰۰۳ و بیتفاوتی نسبت به جنایات اسرائیل نسبت به حقوق فلسطینیان در کارنامه وی قرار دارد. بایدن برای جنگ سرد جدید آمادهتر از ترامپ است. نسخه وی از اجماع فراحزبی در عرصه سیاست خارجی، نسبت به نظرات نخبگان سیاسی و بوروکراسی نظامی شده آمریکایی منسجمتر و باملاحظهتر است. این در حالی است که ترامپ یک رهبر لحظهای است که فکر میکند میتواند با قلدری، سر و صدا راه انداختن و بلوف، احیای برجستگی آمریکا را مهندسی کند.
حمایت اکراه آمیز من از بایدن ریشه در نگرانی بیشتر درباره ترامپ دارد و این همچنین بیانگر این موضوع است که چرا من در سال ۲۰۱۶ وقتی هیلاری کلینتون مخالف ترامپ بود، با همان اکراه از او حمایت کردم. من شیوه عوامفریبانه، وابستگیهای نژادپرستانه، ملیگرایی افراطی، انکار چالشهای زیستمحیطی وی را حرکت بهسوی آینده فاشیستی ایالاتمتحده میدانم که به معنای کنار گذاشتن کامل رویههای دموکراتیک حاکمیت است که با سیاستهای سرکوبگرانه و عملگرایانه همراه است.
نتیجه این کنار گذاشتنها، یقیناً به ایجاد خصومت شدیدی در برابر مهاجرت (بهاستثنای کشورهای سفیدپوست)، مجازات فعالیتهای اعتراضی و برهم زدن نظم اقتصادی و سیاسی میانجامد که در جهت منافع ثروتمندان جامعه است.
بیزاری من از انتخاب بایدن یا ترامپ از عدم اطمینان نسبت به آیندهای مبهم ناشی میشود. من همچنین از آیندهای جنگطلبانه میترسم که در آن رویکرد بایدن نهایتاً به مداخلههای گسترده و حتی جنگ منجر شود، درحالیکه این احتمال را میدهم که انتخاب مجدد ترامپ، میتواند رویکرد انزواطلبی را به دنبال داشته که در نهایت منجر به اعتدال بیشتری در خاورمیانه و جاهای دیگر شود.
نظر شما