گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، یکی از مهمترین دغدغه های همه ی خانوارها داشتن شغل و درآمدی مناسب برای گذران زندگی است. سال های گذشته بیشتر مردم به دنبال حقوق بگیری و کارمند دولت بودن، بودند! اما این سالها کارمند دولت شدن چندان خوشایند نیست و دولت هم قادر به جذب نیرو نیست چرا که بزرگ کردن دولت به ضرر اقتصاد و در نهایت عموم جامعه است. بخش خصوصی راهکار مناسبی برای ایجاد اشتغال در کشور است اما بخش خصوصی مجالی برای ایجاد اشتغال نمی بیند چون دولت با قدرت خود فرصت ها را از بخش خصوصی و به تبع آن مردم و جوانان جویای کار می گیرد. ابوالقاسم حکیمیان کارشناس اقتصادی و مدیریت بانکی دراین گفت و گو موضوع بودجه عمرانی را با ما در میان گذاشته ویکی از دلایل افزایش آمار بیکاران کشور را به این مساله نسبت داده است که در ادامه می خوانیم.
نرخ بیکاری دائما در حال افزایش است، این آمار در وضعیت کرونایی تغییراتی کرده ، کدام یک از بخش های از شیوع کرونا خسارت اقتصادی بیشتری دیده اند؟
بیکاری مقوله ای است که اقتصاد کشور را به شدت تحت فشار قرار داده وبه این دولت یا آن دولت ربط چندانی ندارد هر چند سیاست گذاری دولت ها در کاهش یا افزایش نرخ بیکاری بسیار موثر است. بیکاری مقوله ای است که هر دولتی به زعم خود برای حل آن به دنبال راهکاری بوده اما هیچ دولتی تا کنون نتوانسته راهکار موثری برای این موضوع ارائه کند. در حال حاضر یعنی اگر بخواهیم از بیکاری در سال ٩٩ صحبت کنیم بیکاری را باید به دو قسمت تقسیم کرد. بیکاری قبل و بعد از کرونا. در حال حاضر هم در ایران و هم در بسیاری از کشورهای دنیا به دلیل شیوع بیماری کرونا مشکل اشتغال به یک مشکل اصلی تبدیل شده است. به واسطه مسائلی که کرونا در به خطر انداختن سلامتی افراد و مرگ و میر آنها ایجاد می کند، بسیاری از مشاغل یا تعطیل شده یا با کمترین ظرفیت خود کار می کنند، لذا بخشی از کسب و کارهای بزرگ و کوچک تعطیل شدند، این موضوع در قسمت هوایی از جمله حمل و نقل، بخش گردشگری به شدت تحت تاثیر قرار گرفته است، هر چند که بخشی از مشاغل بعد از غلبه بر بیماری کرونا از بین می رود، اما خسارت های فراوانی بر زندگی و معیشت مردم در جوامع مختلف از این منظر ایجاد شده است.
بعد از غلبه بر کرونا، باز هم به همان بحث همیشگی و قدیمی برمی گردیم همان موضوع آمارهای بیکاری و افزایش بیکاران جدید به این پروسه، چرا در تمام این سالها بخشی از مشکلات مربوط به عدم ایجاد اشتغال کشور حل نشده است؟
هر دولتی که روی کار می آید با آب و تاب فراوانی موضوع اشتغالزایی را جزء یکی از برنامه های خود قرار می دهد. دولت ها برای افزایش نرخ اشتغال هدفگذاری می کنند اما هیچ گاه به هدف نمی رسند، به این دلیل که دولت های ما آنقدر به بودجه آب بسته اند و بودجه جاری را به این سازمان و آن سازمان و این نهاد و آن نهاد داده اند که رقمی از آن برای بودجه عمرانی باقی نمی ماند، بنحوی که می توان گفت تقریبا صددرصد بودجه عمرانی کشور افت کرده است. وقتی بخش ساخت و ساز مسکن یا ساخت و ساز راه های کشور بسته می شود مشخص است که بخش زیادی از اشتغال کشور از بین می رود، بنابراین اهداف تعیین شده دولت برای ایجاد اشتغال محقق نمی شود. با توجه به اینکه بخش اعظم اشتغال در کشوری مثل ایران وابسته به بخش ساخت و ساز است، وقتی بودجه جاری دولت به بخش عمرانی کمترین توجه کرده و اصولا به بودجههای عمرانی بهایی داده نمی شود، هنگامی که ساخت آزاد راهی مثل شمال_ تهران سی سال طول می کشد، هنگامی که دولت پولی برای ساخت آزاد راه یا یک پروژه عمرانی نمی گذارد یا در زمان مشخص شده عملیاتی نمی شود، نمی توان توقع داشت که کشور با بحث افزایش بیکاری و عدم ایجاد اشتغال مواجه نشود. نمونه واضح این موضوع مصلای تهران است با اینکه مرکزی برای عبادت است با بودجه های معلوم و مشخص، از چهل سال گذشته تا کنون هنوز تکمیل نشده،! بنابراین چون بودجههای عمرانی به صورت دقیق اختصاص داده نمی شود، به تبع آن هم اشتغال ایجاد نمیشود. مورد بعدی هم سوء استفاده های بدهکاران بانکی است و مشاغل بزرگی مثل کارخانه داران و خودروسازان که از بانک ها وام های کلان دریافت کردهاند و چون به موقع اقساط را پرداخت نمی کنند نظام بانکی هم علاقهای به حمایت از تولید ندارد و تسهیلات لازم برای تولید و اشتغالزایی را به تولید نمی دهد.
برخی از پارتی بازی برای اشتغالزایی هنوز گلایه دارند درحالی که همه دائما بر موضوع شایسته گزینی تاکید کرده اند، نگاه های غیر تخصصی برای ایجاد شغل و استفاده از نیروی متخصص چقدر به اقتصاد آسیب می زند؟
بنده در یک تحقیق نزدیک به صد شرکت را رصد کردم، آمار کارکنان تولیدی این شرکت ها مثلاً ۹۰۰ نفر بود در حالی که آمار کارکنان اداری ۱۸۰۰ نفر بود! اینجا مشخص می شود آنقدر رانت و پارتی بازی و سیاسی کاری زیاد است که به اصل تولید که عامل اشتغالزایی است اهمیت چندانی داده نمی شود، سیاسیون باعث استخدام کسانی می شود که شایستگی های لازم برای رشد اقتصادی را ندارند، موضوعی که به اشتغال در سطح کشور لطمه میزند. مهندسان و متخصصان فارغ التحصیل در این فضا شغل پیدا نمیکنند و بیکار می مانند اما بقیه افراد با یک رانت و توصیه در خط تولید ایران خودرو و سایپا مدیر می شوند! در این رویه نمی توان زمان و برنامه خاصی برای ایجاد اشتغال یا افزایش اشتغال ارائه داد یا به وعده های اشتغال زایی دولت اعتماد کرد. وقتی همه چیز دستوری است و برنامه مشخصی برای اشتغال نداریم هر چند از اهداف اشتغال بگوییم اما اشتغال به هدف مورد نظر خود نمی رسد و مشخص است اقتصاد از چند جهت با مشکلات عدیده ای رو به رو می شود.
راهکاری برای هدف گذاری رساندن نرخ اشتغال به میزانی که کمی راضی کننده باشد وجود دارد؟
بهترین راهکار کاهش هزینههای جاری دولت و افزودن آن به هزینههای عمرانی است، وقتی ساخت و ساز داشته باشیم برای ساخت و ساز، نیازمند استخدام نیروی کار هستیم. در ساخت و ساز و طرح های عمرانی از مهندس و کارگر استخدام می شوند، اگر توسعه ظرفیت پالایشگاه ها تا ۵۰ درصد مد نظر قرار بگیرد، تمام این مسائل به نیروی انسانی نیازمند است و عامل ایجاد اشتغال است.
اما اصولا بودجه های کشور با کسری بسته می شود چنین امکانی برای بودجه عمرانی باقی نمی ماند، اینجا وضعیت اشتغال به چه سمتی می رود ؟
وقتی بودجه با کسری کلانی بسته می شود، معلوم است که به بودجه عمرانی نمی رسد. اگر دولت در این شرایط بودجه را به بخش عمرانی اختصاص دهد، دیگر نمیتواند حقوق کارمندان و کارکنان خود را بپردازد، اگر دولت حقوق کارگران و کارمندان را نپردازد مثل کارگران هفت تپه به کف خیابان میآیند، کارگران و کارمندانی که چند ماه حقوق نمی گیرند آدم های سیاسی نیستند، به عدم دریافت حقوق خود اعتراض می کنند، کارگرانی که نباید با آنها برخورد سیاسی یا امنیتی شود چرا که هم حقوق نگرفتند، و هم نگران از دست دادن شغل خود هستند، این افراد به دنبال احقاق حقوق خود هستند، تا عدم مدیریت و سوء مدیریتی که زندگی آنها را به گوش سایر مسوولین برسانند. در حالی که با مدیریت درست می بایست طرحهای توسعه ای کارخانجات دنبال می شد و کارگران سهامداران این شرکت ها می شدند اما این روزها برای گرفتن لقمه ای حق خود در کف خیابان ها فریاد حق خواهی سر می دهند. اگر مجلس شورای اسلامی امسال بتواند ۴٠ درصد بودجه سال ۱۴۰۰ را به بخش بودجه عمرانی اختصاص دهد قطعا با روند کاهش بیکاری و افزایش اشتغالزایی مواجه می شویم، اما اگر در همین ١٠ تا ۱۵ درصد نگه داشته شود، با افزایش تورمی که هر ساله به جامعه تحمیل می شود قطعا نمی توان انتظار داشت که سال آینده روند خوبی پیش روی مساله اشتغال کشور باشد.
چرا در ساخت و سازها در کمبود بودجه و فشارهایی که از نبود درامد به بودجه تحمیل شده از بخش خصوصی برای ساخت و سازها و کمک به بخش عمرانی استفاده نمی شود؟
در خوزستان، در یزد ورزشگاه هایی هستندکه بیست سال است نصفه نیمه رها شده اند، اگر دولت برخی از طرح های عمرانی را با مناقصه به بخش خصوصی واگذار کند، روند خوبی برای کاهش آمار بیکاری متصور می شود اما متاسفانه دولت هنوز موفق به این کار نشده، لذا مجلس باید این موضوع را مصوب کند. اگر مجلس چنین قانونی را مصوب کند حتما کمک بزرگی به مساله اشتغال خواهد بود، چرا که برخی از طرحها از حالت رها شدگی خارج می شوند وحتما قابلیت درآمد زایی و کارکرد اقتصادی خواهند داشت. مثلا ساخت و ساز مسکن توجیه اقتصادی بسیار بالایی دارد، مطمئن باشیم اگر این طرح ها توجیه نداشته باشد، بخش خصوصی وارد نمی شود، بنابراین توجیه اقتصادی دارد که بخش خصوصی وارد آن می شود. اگر دولت از بخش خصوصی حمایت کند می توانیم شرکت های داروسازی کشور را گسترش دهیم تا بر فرض مثال وزارت بهداشت در فصل پاییز با کمبود واکسن آنفولانزا مواجه نشود. می توانیم به جای برخی کارخانه های تعطیل شده در هر استانی یک کارخانه واکسن سازی بزنیم، ضمن اینکه ایجاد اشتغال شده نیاز کشور به برخی از واکسن ها کم و ارز بری آن هم به شدت پایین می آید. دیگر برای دریافت واکسن آنفولانزا نیازی نیست مردم به سختی بیفتند یا واکسن با قیمت های غیر متعارف در مسیر دلالی و سوداگری به دست مردم برسد. مگر ما از کشور هند کمتر هستیم با این همه ادعای علمی بودن کشور که نمی توانیم در داخل واکسن بسازیم؟ به هر حال برای کاهش نرخ بیکاری و افزایش نرخ اشتغال راه های زیادی هست اما اینکه چقدر این راه ها را ببینیم و برای آن برنامه ریزی و هدف گذاری کنیم موضوع مهمی است که دولت و حاکمیت باید بیشتر بدان توجه کند
نظر شما