به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از اکوایران، مجله اکونومیست مطابق معمول در آستانه سال جدید میلادی، پیشبینی تحلیلگران خود را درباره چشمانداز جهان پیشرو در سال ۲۰۲۲ منتشر کرده است.
نیک پلهام، تحلیلگر خاورمیانه اکونومیست در مطلبی از مجموعه پیشبینیهای این نشریه برای سال میلادی آینده، به احتمال «تشدید تقابل ایران و غرب در ۲۰۲۲» پرداخته و با ادعای اینکه «بسیاری از غربی ها فکر میکنند توافق هستهای ارزش این تلاش را نداشته باشد»، چشماندازی نه چندان خوشبینانه برای تعامل ایران و غرب در سال پیش رو ترسیم کرده است.
تحلیلگر اکونومیست نوشته است: علیرغم گفتگو در سال ۲۰۲۱، به نظر می رسد ایران و آمریکا به احیای توافق هستهای چندجانبه موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (jcpoa)، که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ آمریکا را از آن خارج کرد، نزدیک نیستند. هر دو طرف گفته اند که مایل به انجام تعهدات خود و بازگشت به شرایط توافق اصلی هستند، اگر و تنها اگر طرف مقابل اول این کار را انجام دهد.
احتمال «مرگ برجام» بیش از احیای آن است؟
اکونومیست در ادمه آورده است: اما جهان از آن زمان تغییر کرده است و چشم انداز ادامه بنبست در مسیر احیای برجام در سال ۲۰۲۲ -و به تبع آن مرگ برجام- به این معنی است که احتمال افزایش تنش وجود دارد.
یک تغییر بزرگ این است که اگرچه دموکراتها دوباره کنترل قدرت را در آمریکا به دست گرفتهاند، محافظهکاران اکنون تمام اهرمهای قدرت در ایران را در دست دارند. رئیس جمهور جدید، ابراهیم رئیسی، برای چندماه تلاشهای دیپلماتیک برای احیای برجام را [به دلیل اقتضائات انتقال دولت] معلق گذاشت.
پلهام در ادامه بدون اشاره به خروج غیرقانونی دولت دونالد ترامپ از توافق با وجود پایبندی کامل ایران به مفاد برجام (حتی تا یک سال پس از عهدشکنی آمریکا) مدعی شده است که حالا «پس از ماهها توقف مذاکرات، قدرتهای جهانی ممکن است به زعم خود به این نتیجه برسند که تهران دیگر علاقهای به یک توافق هستهای کامل ندارد».
به نوشته اکونومیست، محافظهکاران ایران نگران هستند که غرب از برجام به عنوان اولین گام برای محدود کردن نفوذ منطقهای، برنامه موشکی ایران و دیگر مسائل مورد اختلاف استفاده کند. روابط بهتر با غرب همچنین اصلاح طلبان ایران را در رقابت با جناح حاکم احیا می کند و امید آنها را برای تعدیل و اصلاح سیاستهای ایران افزایش می دهد.
نویسنده بر مبنای این گزارهها مدعی شده است: «بنابراین محافظهکاران ایران ممکن است به این تصمیم برسند که بهتر است از توافق پرهیز شود».
و این در حالی است که به ادعای اکونومیست برخی در غرب نیز فکر میکنند احیای برجام ارزش چندانی ندارد. پلهام میافزاید: در حالی که صدای تیک تاک ساعت به گوش میرسد، قدرت های غربی نیز ممکن است از برجام خسته شوند. توافق ۲۰۱۵ مملو از بندهای «غروب آفتاب» بود که مدت زمان محدودیتهای هستهای را محدود میکرد. ممنوعیت فروش تسلیحات به ایران (تحریم تسلیحاتی) قبلاً منقضی شده است. اولین محدودیت ها بر برنامه هسته ای ایران در سال ۲۰۲۴ از بین می رود و تا سال ۲۰۳۱ به طور کامل این محدودیتها به پایان میرسند. به همین دلیل برخی از دیپلمات های غربی آشکارا نگران هستند که این توافق ارزش تلاش را نداشته .
سناریوهای دیپلماتیک برای جایگزینی احیای برجام
به باور تحلیلگر اکونومیست، در نتیجه این نواقص و گلایههایی که دو طرف درباره برجام مطرح میکنند، دیپلماتها غربی اوایل سال ۲۰۲۲ را صرف تلاش برای ابداع جایگزینهای خلاقانه خواهند کرد.
«بیشتر برای بیشتر» ایران را از تحریمهای بیشتر از توافق اولیه در ازای تعلیق طولانیتر برنامه هستهایاش رها میکند. «کمتر برای کمتر» حدود ۱۰۰ میلیارد دلار از دارایی های مسدود شده ایران در خارج از کشور را در ازای بازگرداندن سطوحی از غنی سازی اورانیوم آزاد می کند.
ایران از آمریکا خواهد خواست که همه تحریم های اعمال شده توسط آقای ترامپ را لغو کند و قول دهد که دیگر هرگز توافق را زیر پا نگذارد. آمریکا اصرار خواهد کرد که ایران ابتدا عملیات هستهای خود را معکوس کند.
پلهام ادعا کرده است: این بن بست احتمالی ممکن است حتی باعث تقویت محافظهکاران در ایران شود، چراکه به زعم نویسنده، این گروه استدلال خواهند کرد که تحریم های آمریکا بر روی بانک ها و نفت، مقاومت ایران را تقویت کرده و تنوع اقتصاد کشور را از سوخت های فسیلی تسریع می بخشد.
همچنین آقای رئیسی سیاست نزدیک شدن به چین و بهبود روابط تجاری با سازمان همکاری شانگهای -باشگاهی که ایران در سال ۲۰۲۱ به آن ملحق شد و شامل چین، هند و روسیه است- را دنبال میکند. فروش نفت ایران به چین در سال ۲۰۲۱ دو برابر شد و به رشد خود ادامه خواهد داد. افکار عمومی ایران نسبت به آمریکا ممکن است بیشتر سرد شود.
سناریوهای تشدید تنش در بنبست دیپلماتیک
تحلیلگر اکونومیست میافزاید: در چنین بنبستی احتمال تشدید تنش وجود دارد.
اولین سناریو برای رویارویی، توسعه هسته ای ایران خواهد بود. تا سپتامبر ۲۰۲۱، ایران ۵ تن اورانیوم غنی شده تا ۳.۶۷ درصد خلوص شکافت پذیر داشت که از ۲۰۰ کیلوگرم توافق شده در چارچوب توافق هسته ای بیشتر است. همچنین ۸۵ کیلوگرم تا ۲۰ درصد و ۱۰ کیلوگرم دیگر تا ۶۰ درصد غنی شده بود. پارلمان نسل جدیدی از سانتریفیوژها را تعیین کرده است که اهداف غنیسازی را تا درجه خلوص ۹۰ درصد یا بیشتر گسترش میدهند.
سناریوی دوم منطقه ای خواهد بود. ایران ممکن است در مرز خود با آذربایجان که روابط نظامی نزدیکی با اسرائیل دارد، دچار تنش نظامی شود. اسرائیل به نوبه خود ممکن است عملیات خرابکارانه علیه تاسیسات هسته ای ایران را پی بگیرد و همپیمانان منطقهای ایران نیز ممکن است در پاسخ حملات پهپادی علیه منافع و متحدان آمریکا در منطقهای را افزایش دهد. این خطر یک جنگ منطقه ای را برجسته میکند.
به ادعای پلهام، همچنین احتمال همکاری ایران با نیروی دریایی چین در خلیج فارس وجود دارد و برخی ناظران بر این باورند که اولین رویارویی نظامی بین چین و غرب می تواند در دریای عمان باشد نه دریای چین جنوبی.
نویسنده در پایان آورده است: ترس از چنین سناریوهایی ممکن است دشمنان را از لبه پرتگاه عقب بکشد. هیچ کس جنگ نمی خواهد. غرب ممکن است شرایط بهتری ارائه دهد و به محافظهکاران ایران اجازه دهد چهره خود را حفظ کنند.
از آن سو با وجود همه دشمنیها، جناح حاکم خواهان اقتصاد قویتری است. آقای رئیسی فاقد ۶۰۰ میلیارد دلار ذخایری است که دولت روحانی با رفع تحریمهای یک دهه پیش و آزادسازی جزئی داراییهای مسدود شده ایران، از آن بهره مند شد. ریال از سال ۲۰۱۵ حدود ۹۰ درصد ارزش خود را در برابر دلار از دست داده است. حقوق و پس انداز جامعه ضربه خورده است. قیمتهای کالاهای اساسی مانند برنج افزایش یافته است و قطع برق و آب، شهروندان را دچار نگرانی کرده است.
اما به زعم تحلیلگر اکونومیست رهبران ایران ممکن است در نهایت محاسبه کنند که کشورشان بدون دخالت غرب امنتر است.
نظر شما