به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از روزنامه جام جم؛اعدام دهها نفر از جمله ۴۱شیعه در یک روز، آن هم فقط به جرم مخالفت با ماهیت نظام سعودی، نقطه آشکار ساز بیعدالتی و طغیان در ریاض محسوب میشود. سکوت سیاستمداران و رسانههای غربی در مقابل این جنایت محرز نیز بیش از آنکه نماد حمایت غرب از توحش سعودیها باشد، مصداق کینه و عداوت ذاتی غرب، رژیم صهیونیستی و دیگر حامیان عربستان نسبت به آزادیخواهان است. عربستان سعودی، شاهد یکی از بزرگترین جنایات و اعدامهای تاریخ خود بوده است. در این اقدام از سوی دولت سعودی، ۸۱ نفر از تبعه سعودی، یمنی و سوری اعدام شدند. برخی از اعدام شدگان، جوانان شیعهای بودند که تنها اتهام آنها، مخالفت با جنایات آل سعود در یمن و منطقه بوده است. برخی دیگر از اعدام شدگان نیز یمنیهایی بودند که در دفاع از سرزمین خود، سلاح به دست گرفته و در برابر متجاوزان سعودی و اماراتی ایستادگی کردند. آنچه در عربستان رخ داده ، یک تراژدی تمام عیار محسوب میشود. عربستان بهعنوان کشوری که طی نیم قرن گذشته حتی یک گلوله مشقی به سمت اشغالگر منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده است، هزاران موشک و میلیونها عدد سلاح را در منطقه جا به جا کرده و به نسلکشی پیروان آخرین وکاملترین دین الهی روی آورده است. اعدام دهها نفر در عربستان سعودی با هدف ایجاد هراس در میان مخالفان دربار و محمد بن سلمان رخ داده است.
چهره واقعی بن سلمان
محمد بن سلمان، ولیعهد سعودیها که در انتظار مرگ پدر خود، ملک سلمان و رسیدن به تخت پادشاهی در ریاض به سر میبرد، حتی نتوانست برای مدتی کوتاه ظواهر انسانیت را حفظ کند. دولت سعودی در راستای برنامههای اصلاحاتی خود با پیشگامی محمدبن سلمان وعده داده بود اعدامها را در این کشور به حداقل ممکن محدود کند. اما اقدام اخیر سعودیها نشان میدهد بن سلمان و همراهانش اساسا با واژگانی مانند حقوق بشر بیگانه بوده و حداقل حرمتی نیز برای جان و خون انسانهای بیگناه قائل نیستند. البته از رژیمی که تا کنون میلیونها نفر را در یمن کشته، زخمی یا آواره ساخته است، بیش از این نیز انتظار نمیرود. این نخستین بار نیست که رژیم سعودی دست به چنین جنایت بزرگی میزند. در سال ۲۰۱۶ ، عربستان سعودی شاهد یکی از بزرگترین اعدامهای دستهجمعی در یک روز بود. در آن روز ۶۳نفر از جمله شهید شیخ محمد باقر النمر توسط جلادان سعودی اعدام شدند.
چرا الان؟!
سؤال اصلی این است که چرا ولیعهد سعودیها چنین جنایت گستردهای را در زمان فعلی صورت داده است؟ در این خصوص سه مؤلفه مهم وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه داشت. نخست اینکه بن سلمان و همراهانش تصمیم گرفتند از جنگ اوکراین و تمرکز خاص رسانههای بینالمللی روی این بحران، بابت عملیاتی ساختن تصمیم غیرانسانی خود بهره بگیرند. فراتر از آن بسیاری از رسانهها و سیاستمداران غربی نیز به صورت پنهان و آشکار سعودیها را تشویق کردند تصمیم خود را مبنی بر کشتار جمعی در کشور عربستان در تقارن زمانی با جنگ اوکراین عملیاتی کنند تا آنها بهانه لازم را جهت سکوت، لاپوشانی یا حتی توجیه آن داشته باشند.
نکته بعدی به مناسبات داخلی دربار سعودی برمیگردد. طی یکسال اخیر، دوبار اخبار مربوط به ترور ناموفق بن سلمان توسط برخی شاهزادگان سعودی منتشر شده است. برخی اخبار نیز حاکی از آن است که شاهزاده بندر بن سلطان و بن نایف نیز در زندان و در سختترین شرایط ممکن به سر میبرند تا فرصتی برای ربودن گوی سبقت از بن سلمان در رسیدن به مسند پادشاهی پیدا نکنند. گرچه منابع وابسته به دربار سعودی مانند همیشه دست به سانسور اخبار مربوط به ترور ناموفق اخیر بن سلمان، ولیعهد عربستان زدهاند اما بر همگان مسجل است که آشفتگیهای داخلی در دربار سعودی همچنان ادامه دارد. بازداشت صدها شاهزاده و فرد نزدیک به دربار از سال ۲۰۱۶ تا کنون، بیانگر تسویه حسابهای گسترده بن سلمان با شاهزادگان ناراضی است. شاید تا کنون دربار سعودی تا این اندازه بحران زده نبوده است. در چنین شرایطی ولیعهد سعودیها تلاش میکند با تقویت مؤلفههای وحشت و ناامنی در کشورش به نوعی مخالفان داخلی خود را نیز در دربار مهار کند.
بن سلمان، آشفته است
آخرین و مهمترین نکته به جنگ یمن و شکست تمام عیار سعودیها در این نبرد برمیگردد. محمد بن سلمان به وضوح میداند دیر یا زود باید پس از آزادسازی مارب توسط مقاومت یمن، خود را برای اعلام شکست نهایی سعودیها (آن هم پس از هشت سال تجاوز و ویرانگری) اعلام کند. در چنین شرایطی بن سلمان تلاش میکند به هر نحو ممکن از حامیان مقاومت یمن انتقام گرفته و آنها را سرکوب کند. محصول هشت سال بمباران مردم بیدفاع یمن و انهدام زیرساختهای حیاتی این کشور توسط جنگندههای سعودی و اماراتی، چیزی جز شکست و ناکامی برای ارتجاع عرب نبوده است. بنابراین بخشی از اقدامات اخیر بنسلمان منبعث از وضعیت روانی سخت ولیعهد سعودیها پس از شکست در جنگ یمن بوده است. واقعیت این است که جنگ یمن به نقطهای تعیین کننده رسیده و ترسیم مختصات این نقطه، آن هم بر مبنای اصالت و قدرت مقاومت یمن رویای دشمنان منطقه را به کابوسی سخت تبدیل کرده است.
سکوت خونین سازمان ملل
در این آوردگاه، بار دیگر شاهد سکوت آزاردهنده سازمان ملل متحد و دبیر کل آن آنتونیو گوترش هستیم. گوترش در همان لحظات آغازین جنگ اوکراین در بیانیهای از پوتین، رئیس جمهور روسیه خواست به نام انسانیت، نبرد را متوقف سازد. با این حال جان انسانهای بیگناهی که قربانی خشم و توحش سعودیها میشوند، کمترین ارزشی برای دبیر کل و دیگر مقامات سازمان ملل ندارد.بیشک دبیر کل سازمان ملل متحد، کمیته حقوق بشر و دیگر ارکان این سازمان به دلیل حمایتهای همیشگی خود از جنایات آل سعود در جنایت اخیر بن سلمان نیز سهیم هستند.
نظر شما