به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از ایسکانیوز، پس از ماهها مذاکرات طولاتی و فشرده و کش و قوسهای فراوان به منظور احیای برجام، به نظر میرسد که امیدها جای خود را به یاس داده و از نظر بسیاری از تحلیلگران بین المللی احتمال دستیابی به توافق تقریبا از بین رفته است. البته با توجه به سابقه طولانی آمریکا در یکجانبهگرایی و بدعهدیهای این کشور، چنین سناریویی از ابتدا هم خیلی دور از ذهن نبود. بدون تردید شکست مذاکرات وین تاثیرات ملموسی بر شرایط جهانی خواهد گذاشت و با توجه به قطببندیهای شکل گرفته بر سر جنگ اوکراین، چالشهای جهانی را افزایش خواهد داد.
خانم دکتر «جیانوی هن» استاد روابط بینالملل دانشگاه شانگهای و کارشناس مسائل ایران توضیحاتی در این زمینه داده است:
شواهد امر حاکی از آن است که دیگر امیدی به احیای توافق وجود ندارد و مذاکرات احیای برجام به بن بست رسیده است. نظر شما در این مورد چیست؟
بله، اکنون بسیار بعید به نظر میرسد که مذاکرات هستهای ایران به توافق برسد. از این بابت بسیار متاسفم. زمانی فکر میکردم که جنگ بین روسیه و اوکراین فرصتی را فراهم میکند تا توافق هستهای ایران زودتر به نتیجه برسد. به نظر من، شکست مذاکرات توافق هستهای ایران را نمیتوان به هیچ عاملی غیر از تحول بسیار سریع در چشم انداز جهان نسبت داد. جنگ بین روسیه و اوکراین بیشتر جهان را به سه گروه ضدروسیه، بیطرف و طرفدار روسیه تقسیم کرده است. با این حال، به نظر میرسد از دیدگاه ایالات متحده تفاوت کمی بین بیطرف بودن یا حمایت مستقیم از روسیه وجود دارد. ایران روابط نزدیکی با روسیه داشته است و ایالات متحده با نگاهی خطرناک به آن مینگرد که با لغو تحریمها ایران فرصتی برای توسعه اقتصاد خود به دست خواهد آورد. از دیدگاه آمریکا، ایران تنها از لغو تحریمها برای قویتر شدن و ایجاد تهدید بزرگتر برای آمریکا استفاده میکند. در نتیجه، ایالات متحده ترجیح میدهد به جای اینکه به ایران فرصت توسعه بدهد، با خطر افزایش قیمت جهانی انرژی مواجه شود.
فکر میکنید شکست توافق چه پیامدهایی برای منطقه و جهان خواهد داشت؟
اول اینکه ایران از توهمات غیرواقعی خود در مورد آمریکا و حتی اروپا دست میکشد، ارتباطات خارجی خود را به سمت شرق، شمال و جنوب سرعت میبخشد و همکاری با چین، روسیه، کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی را بیشتر تقویت میکند. اوراسیا به سمت نظم منطقهای مستقلتر و عاری از نفوذ غرب تکامل خواهد یافت. دوم، ایران با روسیه همکاری خواهد کرد تا کارهای بیشتری در زمینه ضدتحریم انجام دهد. مقابله با وابستگی به دلار و ادامه گسترش صادرات انرژی از محتوای مهم همکاری دو کشور خواهد بود و هژمونی مالی و اقتصادی غرب با چالش بیشتری مواجه خواهد شد.
به نظر میرسد که سیاست زورگویی و باج خواهی ایالات متحده آمریکا برای همگان آشکار شده و مقامات چینی نیز اخیرا به این موضوع اذعان کردهاند. آیا این موضوع میتواند موجب تشدید تنش بین چین و آمریکا شود؟
ایالات متحده از درگیری روسیه و اوکراین برای سرکوب چین نهایت استفاده را برده است و چین را مجبور به جانبداری کرد که این امر تضاد بین چین و ایالات متحده را افزایش داد. تضادهای بین چین و آمریکا ساختاری است و برای مدت طولانی کاهش نخواهد یافت. با این حال، هنوز اختلافاتی بین چین و روسیه وجود دارد. چین و ایالات متحده همچنان مکانیسم ارتباطی خود را حفظ خواهند کرد تا بتوانند بحران را در برخی مسائل مدیریت کنند. سیاست چین در قبال ایالات متحده پایدار و منسجم است. چین مشکلی ایجاد نخواهد کرد و بر اساس اولویت مواضع، اصول خود را اتخاذ و به آمریکا اجازه نخواهد داد خودسرانه به چین فشار بیاورد و به این کشور اتهام بزند.
نظر شما