به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرآنلاین، جامعه ایران شاد نیست یا حداقل رنگ و بوی شادی در جامعه ایرانی کمرنگ شده است، شاید بشود این مسئله را در شواهد میدانی هم دید، جاییکه در شهر خبری از نشاط جمعی میان آدمها نیست و حتی برعکس نشانههای غمبار بیشتر دیده میشود. مطالعههای جهانی هم این وضعیت را تایید میکنند، گزارشهای اخیر سازمان ملل نشان میدهد رتبه ایران در جمع خوشبختترین مردمان جهان جایگاه خوبی ندارد.
شبکه راهکارهای توسعه پایدار، نهاد زیر مجموعه سازمان ملل متحد هرسال گزارشی باعنوان خوشبختترین مردمان جهان منتشر میکند، لیستی که در آن اسامی کشورها با بیشترین میزان رضایت از زندگی رتبهبندی میشوند، این گزارش از سال ۲۰۱۲ تاکنون به صورت منظم هر سال منتشر شده است، نتایج آخرین گزارش این موسسه در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد کشور فنلاند در جایگاه نخست قرار دارد، همچنین کشورهای دانمارک، ایسلند، سوئیس و هلند، در صدر رده بندی گزارش رضایت جهانی قرار دارند، در این رتبهبندی لبنان و افغانستان دو جایگاه پایانی را به خود اختصاص دادهاند، اما ایران پس از کشور مالی و بالاتر از اوگاندا و لیبریا در رده ۱۱۶ قرار دارد، رتبهای که با جایگاه ایران در سال قبلتر چندان فرقی نکرده است.
به گزارش یورونیوز بررسیهای موسسه توسعه پایدار در سال ۲۰۲۱ درباره خوشبختترین کشورهای جهان رتبه ۱۱۸ را برای ایران درنظر گرفته است، ایران در این لیست پایینتر از مالی، نیجریه و موزامبیک و بالاتر از اوگاندا، لیبریا و کنیا قرار گرفت. در این گزارش فنلاند در صدر و افغانستان در قعر جدول قرار دارند. همچنین گزارش دو سال قبل این موسسه (۲۰۲۰) نشان میدهد ایران از حیث خوشبتترین کشورهای جهان در رتبه ۱۱۷ قرار گرفته بود.
گفتنیست برای تهیه این گزارش پارامترهای متفاوتی وجود دارد و در آن نتایج نظرسنجیهای موسسه گالوپ از شهروندان درباره میزان شادی و خوشبختی آنها با نرخ تولید ناخالص داخلی و نیز ارزیابی سطح همبستگی، آزادیهای فردی و میزان فساد حاکم بر کشورها مقایسه میشود تا در جمعبندی و معدل گیری نهایی به یک امتیاز کلی منتهی شود، به گزارش یورونیوز سخاوت، صداقت، اعتماد بین افراد و دولت و همچنین میزان نابرابریهای اجتماعی از دیگر فاکتورهای این بررسی هستند. حالا با توجه به این شاخصها باید پرسید چرا مردم ایران شاد نیستند؟
در این باره امانالله قراییمقدم، جامعهشناس در گفتوگو با فرارو سهم دلایل اقتصادی در میزان عدم رضایت از زندگی را کمتر میداند و بیشتر به سویههای فرهنگی و اخلاقی اشاره میکند: «اگر بخواهیم ملاک اقتصادی و معیشتی را در نظر بگیریم، مردم هند با توجه به اینکه با فقر و تنگدستی دستوپنجه نرم میکنند، اما اصولاً مردم شادی هستند، زیرا آنها آیینها و جشنهای مذهبی و سنتی بسیار زیادی دارند که به نوعی شادی در بطن جامعه هندیها وجود دارد.»
او ادامه میدهد: «شادی و نشاط باید از درون جامعه و خانواده به وجود آید، اما متاسفانه در کشورمان با توجه به مشکلات اجتماعی بسیار زیادی که وجود دارد، تعاملات اجتماعی به پایینترین سطح خود رسیده و افراد حتی با اعضای درجه یک خانواده خود نیز هیچگونه معاشرتی ندارند، خودمحوری و منفعتطلبی حرف اول و آخر را در جامعه امروز ایران میزند و شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که در چنین شرایطی با جامعه شادی روبرو باشید.»
درهمینباره تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس معتقد است در جامعه ایرانی زمینههایی مانند آسیبهای اجتماعی و فردگرایی وجود دارد که سبب میشود به جای شادی، خشونت در جامعه و خانواده ظهور و بروز کند. اما باید پرسید دلیل افزایش مشکلات اجتماعی چیست و چرا منفعت طلبی فردی افزایش پیدا کرده است؟
آزاد ارمکی در گفتوگوی خود با خبرآنلاین معتقد است: «بحران ناکارآمدی نظام سیاسی منشا تولید نابهسامانی و آسیب اجتماعی است، اگر جامعهای نظام سیاسی متعهد به وظایف خودش در چارچوب قانون داشت این مسائل کمتر میشد، چون نظام سیاسی ما در این اشلها جا نمیگیرد دارد منشا نابهسامانی میشود.»
وی بیان کرد: «کشور ایران سراپا آسیب اجتماعی است، جامعهی ایرانی پر از جسارت و بد اخلاقی است و مردمان ایرانی از آنچه دارند و ندارند ناراحت و عصبانی هستند، وقتی ظرفیت ناراحتی و عصبانی بودن پر شود میتواند منشا خشونت شود، خشونت علیه خود یا دیگری، الان نظام فرهنگی و اخلاقی ما نمیتواند نتیجه بخش باشد، دیگر خلقیات اجتماعی توسط روحانیت و روشنفکران ترویج نمیشود، بنابراین آدمها احساس استیصال و درماندگی میکنند، احساس میکنند بیچاره هستند، این مسئله سبب میشود عصیانی در افراد شکل بگیرد، در این وضعیت قواعد هم که حاکم نیست، یعنی جامعه، یک جامعهی بهسامانی نیست که کاری انجام دهد.»
نظر شما