به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛شمس تبریزی در داستانی به مواجهه خوارزمشاه با قحطی و گرانی نان اشاره کرده و می گوید:
خوارزمشاه را گفتند که:
خلق فریاد می کنند از قحط که نان گران است، گفت: چونست چونست؟
گفتند که یک من نان به جوی (۱) بُود به دو دانگ (۲) آمد، گفت هی دوُ دانگ زر خود چه باشد؟
گفتند دو دانگ چندین پول (۳) باشد.
گفت: تُف تُف، این چه خسیسی است، شرمتان نیست؟
پیش او ارزان بود، پیش او آنگاه گران بودی که گفتندی که یک شکم سیری به همه ملک تو می دهند!
آنگاه بترسیدی، بگفتی یک بار شکم سیر کنم، دیگر چندی ملک از کجا آرم؟
عمری بایست تا این به دست آمد. (مقالات شمس، صفحه۲۹۰)
(۱)از اعشار پول معادل ۱۶/۱ دانگ.
(۲)دانگ، یک ششم درهم است.
(۳)یعنی مبلغ زیادی است.
نظر شما