به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از قرن نو؛ درپی افزایش لحظه ای قیمت کالاهای اساسی و گرانی های اخیر، عملکرد اقتصادی دولت رئیسی بیش از پیش زیر تیغ تیز انتقادات رفته و صدای اعتراضات از اردوگاه چپ و راست بلند شده است.
بر همین اساس، علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با قرن نو، انتقادات تندی را علیه دولت مطرح می کند و می گوید: دولت هر روز ناکارآمدتر نشان داده می شود، اوضاع اقتصادی هر روز بدتر می شود. نه تحریمها برطرف شده و نه معیشت مردم بدون رفع تحریمها قابل حل است.
صوفی تاکید می کند که« من هیچ زمانی را مثل این دوران ندیدم که بازار اقتصاد انقدر آشفته و بی صاحب باشد، شما بروید و بازار خودرو را نگاه کنید، یک امیدی در ابتدای کار آقای رئیسی ایجاد شده بود که ایشان در عرصه اقتصادی یک بالانسی خواهد کرد تا قیمتها بی جهت بالا نرود و همین امید باعث پایین آمدن نرخ ارز و نرخ خودرو شده بود. اما، هنوز یک سال از کار دولت نگذشته ببینید که نرخ خودرو چقدر است، قیمت کالاها چقدر است، قیمت خدمات چقدر است و آیا اصلا ثباتی وجود دارد؟ متاسفانه هیچ چیز با ثباتی وجود ندارد و همه چیز در ابهام قرار دارد و هر روز بازار به سمتی می رود و دولت از کنترل آن ناتوان مانده است.»
در ادامه مشروح گفتوگوی علی صوفی را در قرن نو می خوانید.
*************
- آقای صوفی! در طول چندماهی که دولت آقای رئیسی روی کار آمده، همواره عملکرد اقتصادی دولت و عملکرد وزرای اقتصادی مورد انتقاد قرار گرفته است. به نظر شما این موضوع چقدر به ناکارآمدی وزرا برمی گردد یا می توان این تحلیل را داشت که دولت برنامه ندارد؟
معمولا پس از 4 ماه که از آغاز دولت ها می گذرد، می توان آیندهشان را پیش بینی کرد. زمانی که دولت ها روی کارمی آیند باید برنامه داشته باشند و تیم اقتصادی خود را در ارتباط با آن برنامه بچینند. بنابراین، بعد از حدود 4 ماه رویکرد و سیاست های اقتصادی دولت خودش را نشان می دهد که در رابطه با شاخصهای اقتصادی میخواهد چه تدابیری بیاندیشد و تیم اقتصادی آنها آیا در این رابطه هماهنگ هستند یا خیر.
این موضوع در دنیا معمول است و در دولت آقای روحانی هم همینطور بود. وضعیت دولت ها بعد از حدود 100 روز مشخص می شود که به چه سمت و سویی می رود.
کابینه رئیسی سهمیهبندی شده است
دولت آقای رئیسی از ابتدا مشخص شد که هدفمند نبوده و افراد کابینه براساس سهمیه بندی تعیین شدند. آقای رئیسی هم نسبت به این کار حساسیتی نداشت و هیچ برنامهای را هم در زمان انتخابات ریاست جمهوری و در مناظرهها ارائه نکرد.
البته، ایشان شعارهای خیلی زیادی دادند و ضمن انتقاد از دولت آقای روحانی گفتند که ما بدون اینکه به تحریمها و به برجام نگاه کنیم معیشت مردم را حل خواهیم کرد، چرا ارز باید انقدر گران باشد؟ ما قیمت ارز را به ۱۰ هزار تومان خواهیم رساند. اما این حرف ها فقط شعار بود نه برنامه.
انتخابات زمان شعار است و آقای رئیسی هم مانند همه شعار دادند. پس از آن که دولت ایشان هم روی کار آمدند همه نگاه ها متوجه این بود که کل حاکمیت پشتیبان ایشان است و همه منابعی که در اختیار حاکمیت و نهادهای زیر نظر رهبری مانند بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان ۸ مادهای حضرت امام و ... یکپارچه شده و در اختیار دولت قرار می گیرند تا بتواند اعتماد عمومی را برگرداند.
اعتماد مردم به حاکمیت به پایینترین سطح رسیده است
رهبر انقلاب در اولین دیدارشان با دولت فرمودند که باید باید اعتماد مردم را برگردانید. مشارکت پایین مردم در انتخابات حاکی از این بود که اعتماد عمومی ملت نسبت به حاکمیت نسبت به همه دورانهای گذشته، به پایینترین سطح خودش رسیده است. این یک هشدار و خطر است.
برگشت اعتماد عمومی ساز و کار، برنامه، هدف گذاری و خط مشی گذاری می خواهد و همه دولت به ویژه تیم اقتصادی باید در جهت برنامه حرکت کنند.
کسی که سابقه اجرایی ندارد، چطور سکاندار اقتصاد کشور میشود؟
- به نظر شما می توان گفت که وزرای دولت ناکارآمد هستند؟
وزیر اقتصاد اساسا سابقه اجرایی نداشت و کسی که اصلا سابقه اجرایی ندارد چگونه می تواند در راس یک وزارت خانه اقتصادی حساس قرار گرفته و سکان دار اقتصاد کشورهم باشد؟
درست است که رهبر انقلاب یک اعتبار سیاسی ویژه ای به دولت آقای رئیسی دادند و آن اعتماد کامل به این دولت است. ایشان هیچ نگرانی و دغدغه از مذاکره تیم مذاکره کننده دولت با 1+5 ندارند درحالی که این نگرانی در دولت قبل وجود داشت. بنابراین، یک اعتبار سیاسی به دولت دادند اما این اعتبار اجرایی نیست. به تدریج مشخص شد که اساسا این دولت نه توان اجرایی خوبی را از خودش بروز داده و نه توان مذاکره موفقی داشته است.
درحال حاضر یک سال و نیم از روی کارآمدن دولت بایدن می گذرد و این فرصت خوبی برای شروع مذاکرات وین بود اما، از این همه فرصت هیچ استفادهای نشد و هنوز سرنوشت برجام در محاق فرو رفته و معلوم نیست که به کجا بیانجامد.
جناح حامی رئیسی هم از دولت مایوس شده است
از سوی دیکر یکی از شعارهایی که دولت ارائه کرد این بود که بود ما معیشت مردم را با سیاست خارجی گره نخواهیم زد اما، ما میبینیم که مشتاقانه منتظرند پولهایی که بلوکه شده را آزاد کنند و برگردانند. به طور مرتب نیز به مردم بشارت می دهند که ما عن قریب مطالباتمان را وصول خواهیم کرد تا مردم احساس کنند از قِبَل وصول این مطالبات فرجی حاصل خواهد شد. اما، ما بعضا دیدیم که جناح همسو با دولت هم خودشان به تدریج از دولت مایوس شدند و دیدند که دولت کارایی ندارد.
کلیپی از آقای حدادیان منتشر می شود که بین مردم صحبت کرده و می گوید آقای رئیسی شما که این همه پول وصول کردید چرا آثار آن در قیمت گوشت و مرغ و تخم مرغ و .. دیده نمی شود؟ یا آقای سید احمد خاتمی، امام جمعه تهران به دولت هشدار داد که مردم صبح که از خواب بلند می شوند تکلیفشان را نمی دانند و این سخنرانی از تلویزیون پخش شد.
رهبر انقلاب هم در دیدار با مسئولان نظام چند نکته اساسی را مطرح کردند که یکی از آن نکات، منفی بودن شاخص اقتصادی بود. همچنین برنامه هفتم که قرار بود سال قبل تهیه شده و امسال اجرایی شود هم تهیه نشده است. ما نه برنامه ششم داریم نه برنامه هفتم. دولت هیچ برنامه ای ندارد و مجلس هم پیگیر آن نیست.
رئیسی جایگاه خودش را به عنوان رئیس جمهور نشناخته
نکته سوم مربوط به سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی است که اجرا نشده و روی زمین مانده است. نکته چهارم این بود که آقای رئیسی فکر می کند به عنوان رئیس جمهور باید بین مردم حضور اشته و تماس نزدیک با مردم داشته باشد. بنابراین، مرتب به استان ها سفر می کند اما، غافل از آن که ایشان رئیس دولت است و این دولت باید کارها را پیش ببرد. این دولت احتیاج به حضور و هماهنگی ایشان دارد ولی مشخص است که آقای رئیسی اساسا به این قضایا توجهی ندارد. ایشان هنوز جایگاه خودش را به عنوان رئیس جمهور نشناخته و نمی داند که رئیس جمهور باید چکاری انجام دهد. آقای رئیسی هنوز متوجه نشده ارتباط وزرا و مجلس با ایشان چگونه است.
متاسفانه، هر روزی که می گذرد یاس و نا امیدی بیشتر، شاخصهای اقتصادی منفیتر، سرعت افزایش قیمتها بیشتر، تورم بیشتر، نرخ بیکاری بیشتر می شوند.
ایشان با شدت شعارهایی مانند حمایت از تولید را عنوان می کنند اما ساز و کاری برای آن تعریف نشده است. بالاخره این حمایت از تولید یک الزاماتی دارد، یک منابع و سیاستهایی را می خواهد؛ نمی شود چون ایشان رئیس جمهور است و از تولید حمایت می کند؛ معنای حمایت از تولید این باشد که اگر مثلا این تولید کنندهها به دستگاههای اجرایی مراجعه کردند کارشان زودتر انجام شود. تولید با قاچاق نسبت عکس دارد و ایشان باید پدیده قاچاق را حل کند.
متاسفانه، دولت هر روز ناکارآمدتر نشان داده می شود، اوضاع اقتصادی هر روز بدتر می شود. نه تحریمها برطرف شده و نه معیشت مردم بدون رفع تحریمها قابل حل است.
با دستور و فرمان نمیتوان مشکلات کشور را حل کرد
- این موضوع چقدر میتواند باعث شود که اعتراضات مردمی بیشتر شود یا ماجرای بنزین آبان ۹۸ دوباره تکرار شود؟ سیاستهای یارانهای که از سوی دولت کلید زده شده، می تواند از اعتراضات مردم جلوگیری کند؟
خیر، با توجه به فشاری که روی مردم است آنان در شهرهای مختلف و صنوف مختلف تا به الآن اعتراضات خود را نشان داده و نشان می دهند. دولت سعی می کند که منفعلانه دنبال این قضایا را بگیرد ولی چون بلد نبوده و تز ندارد؛ نمی تواند پاسخگوی نیازهای مردم باشد. به طور مثال، آقای رئیسی یک روز دست روی سواحل دریا و رودخانه ها می گذارد که معضل هستند، فرمان صادر می کنند و یکسری اقداماتی انجام می شود. ایشان فکر می کند همه چیز با فرمان و دستور حل می شود در حالی که چنین نیست. آن چیزی که بسیار حائز اهمیت است ساز، کار و مکانیزم است.
دولت باید بداند که با چه مکانیزمی می تواند قیمتها را کنترل کند. ابزار آن و بازار سرمایه چیست. ما علم اقتصاد و اقتصاد کلان داریم. علم اقتصاد دولتی است و وظایف دولت در اقتصاد کلان مانند مهار تورم، کنترل قیمتها، رشد سرمایه گذاری، رشد درآمد ملی و نحوه توزیع این درآمد و بحث توسعه مشخص شده است.
دولت رئیسی شانسهای بزرگی دارد اما...
دولت اخیرا متوجه شده که یارانههایی که برای کالاها پرداخت میکند به هدف نمیخورد و این کالاها از کشورهای همسایه سر در آورده است؛ به دلیل اینکه توازن قیمتها در منطقه بهم خورده است و دولت باید کل این مجموعه اقتصاد بین المللی را زیرنظر داشته باشد و رصد کند. این کاری است که همه کشورها میکنند و به صورت میلیمتری سعی می کنند تصمیماتی بگیرند که به هر حال خودشان را از خطر دور کنند.
دولت ناگهان متوجه پدیده قاچاق آرد می شود و برای اینکه جلوی این کار را بگیرند همه هوش و حواس خودشان را می گذارند در حالی که این یک بخشی از این مسئلهای است که وجود دارد. فرض کنیم که دولت ۶ ماه تمام توانش را در این رابطه بگذارد و بخواهد این را کنترل کند، بعد از ۶ ماه چه می شود؟
وقتی دستش را بردارد این موضوع مانند فنر می شود، به بالا می جهد و هیچ اتفاقی نمی افتد. این نگران کننده است وگرنه دولت آقای رئیسی شانسهای بزرگی دارد که نمی تواند از آن استفاده کند.
اصلاحطلبان هم خواهان موفقیت رئیسی هستند
یکی از شانسهای دولت یک دست بودن آن است و هیچ معارضی در حاکمیت ندارد. شانس بعدیاش این است که رقیبای او هم خواهان موفقیتش هستند چون موفقیت این دولت موفقیت مردم است. البته، ما در انتخابات رقیب نداشتیم ولی در حال حاضر اصلاح طلبان هم خواهان موفقیت آقای رئیسی هستند. اساسا سعی می کنند کارشکنی صورت نگیرد و به ایشان اجازه دهند که کار کند.
به رئیسی هشدار دادم که با پدیده قاچاق چه خواهید کرد؟
به خاطر دارم که همان اوایل به آقای رئیسی هشدار دادم که شما می خواهید از تولید حمایت کنید با پدیده قاچاق چه خواهید کرد؟ ضمن اینکه عوامل این پدیده حاکمیتی هستند، شما چطور می توانید در حاکمیت این پدیده را خنثی کنید؟ شما توان این کار را نخواهید داشت. سپس یک دوست اصلاح طلب به من گفت شما که این طور انتقاد می کنید به هر حال این دولت دیگر آخرین امید نظام است. به او پاسخ دادم من هم مثل شما دلم می سوزد و می خواهم دولت موفق شود ولی وقتی همه واقعیتهایی که می بینم را در کنار هم گذاشته و رصد می کنم؛ می بینم که این تیم، ناهماهنگ و آقای رئیسی بی برنامه است. سرانجام آن مشخص است و من نمی توانم بگویم انشاءلله بادمجان است. این ره که تو می روی به ترکستان است و این راه به نتیجه نخواهد رسید.
قالیباف میگوید باید حساب خود را از دولت جدا کنیم
آن زمان واقعیتها برای من اصلاح طلب مشخص بود و آن را بیان کردم. واقعیت هایی که بعد برای خودشان هم مشخص شد. آقای قالیباف هم می گوید از گرانی نمی شود دفاع کرد و ما باید حسابمان را از دولت جدا کنیم، مردم بین دولت و مجلس تفکیک نمی کنند و باید این مسئله حل کنیم. انتقادات آقای خاتمی امام جمعه تهران، آقای حدادیان، بعضی از نمایندگان مجلس یا بحث استیضاح برخی از وزرا که خیلی به جد مطرح است، نشان دهنده این است که دولت آقای رئیسی نتوانسته از عهده کار برآید و این باعث هرج و مرج در کشور شده است.
من هیچ زمانی را مثل این دوران ندیدم که بازار اقتصاد انقدر آشفته و بی صاحب باشد، شما بروید و بازار خودرو را نگاه کنید، یک امیدی در ابتدای کار آقای رئیسی ایجاد شده بود که ایشان در عرصه اقتصادی یک بالانسی خواهد کرد تا قیمتها بی جهت بالا نرود و همین امید باعث پایین آمدن نرخ ارز و نرخ خودرو شده بود. اما، هنوز یک سال از کار دولت نگذشته ببینید که نرخ خودرو چقدر است، قیمت کالاها چقدر است، قیمت خدمات چقدر است و آیا اصلا ثباتی وجود دارد؟ متاسفانه هیچ چیز با ثباتی وجود ندارد و همه چیز در ابهام قرار دارد و هر روز بازار به سمتی می رود و دولت از کنترل آن ناتوان مانده است.
حامیان رئیسی میخواهند حساب خود را از دولت جدا کنند
- آقای صوفی، شما به انتقادات آقایان خاتمی، حدادیان و برخی از نمایندگان مجلس اشاره کردید. با توجه به انتقادات اصولگرایان از دولت می توان گفت که حامیان آقای رئیسی می خواهند از ایشان جدا شوند و از دولت عبور کنند؟
دقیقا. همه این اعتراضاتی که از طرف حامیان آقای رئیسی شنیده می شود حاکی از این است که آن ها می خواهند حساب خودشان را از دولت جدا کنند. اساسا قابل پیش بینی نبود که به این سرعت بخواهند از دولت عبور کنند و از آن تبری بجویند و این اتفاق به سرعت اتفاق افتاد. آن ها می خواهند در مقابل اعتراضات مردم این سیگنال را به مردم بدهند که ما هم معترض هستیم و حرفهای شما را می زنیم، این دولت ناکارآمد است و ما اعتماد خودمان را نسبت به این دولت از دست دادیم و این دولت دیگر از ما نیست.
نظر شما