شادمانی از پناهندگی و خداحافظی دختران وزنه بردار!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ، بعد از خبر پناهندگی یکتا جمالی وزنه بردار مدال آور ایرانی همه چیز همانطور که برخی ها می خواهند پیش می رود .... ظاهرا هیچ کس از تصمیم جمالی خبر نداشته و او علیرغم اینکه هفته آینده عروسی خواهرش است این تصمیم را گرفته است. با کسی صحبت نکرده و حالا خانواده اش از شکایت خبر می دهند و نگرانی های فزاینده شان از سرنوشت دختر قهرمان شان! 
انگار قبلا همه آنهایی که پناهنده شدند موبایل شان روشن بوده که هر از گاهی خبری درز می کند " موبایل یکتا جمالی از وقتی از هتل خارج شده خاموش است" 
انگار آن کشتی گیر ایرانی که در لاس وگاس از هتل خارج شد و رفت که برنگردد موبایلش روشن بود یا مثلا دختر هندبالیست ایرانی با موبایل روشن از اسپانیا خارج شد. کسی که قصد پناهندگی دارد موبایل اولین چیزی است که خاموش می کند تا ردیابی نشود و بتواند تصمیمش را اجرایی کند. 
اما خانواده .... حالا پدر و مادر یکتا جمالی از شکایت حرف می زنند از مسئولیت فدراسیون برای نگهداری از دخترشان .... گویی علی مرادی باید زنجیر به پای یکتا جمالی می بسته تا نکند که او به جای ۹ صبح ساعت هفت برای صبحانه به رستوران برود و از همانجا رهسپار آلمان شود.... انگار علی مرادی یا دیگران باید جلوی در اتاق جمالی می خوابیدند تا نکند که او به هوای خرید برود که برود....
پدر و مادر یکتا حالا از نگرانی هایی حرف می زنند که گویی امروز به جز یکتا فرد دیگری را می توان چه به لحاظ عقلانی و چه به لحاظ قانونی در مظان اتهام قرار داد. آیا واقعا علی مرادی یا دیگر مسئولان فدراسیون وزنه برداری در پرونده پناهندگی یکتا جمالی مقصرند؟ آیا امروز دستگاه قضا می تواند مرادی را مواخذه و از او سوال و جواب کند؟ مگر کسی پیش از این از عبدالمهدی نصیرزاده سوالی پرسید که چرا این تعداد از ورزشکاران بدنسازی و پرورش اندام پناهنده شدند؟ 
آیا کسی علیرضا پاکدل رئیس فدراسیون هندبال را به دادگاه کشاند که چرا فلان دختر در اسپانیا رفت که رفت؟ 
شاید برای برخی این یک راهکار باشد که مسئول حراست تیم یا رئیس فدراسیون و یا سرپرست تیم اعزامی می بایست پاسپورت های ورزشکاران را جمع آوری می کرد اما آیا واقعا کسی که می خواهد پناهنده شود به پاسپورت نیاز دارد؟ خودتان را به خواب زده اید یا واقعا نمی دانید که ورزشکاری که تصمیم به پناهندگی دارد اتفاقا به دنیال این است که ثابت کند پاسپورتی ندارد که عودت داده شود.... 
شادمانی مخفی شده  
اگرچه ظاهرا این خبر یعنی پناهندگی دختر وزنه بردار مدال آور ایرانی برای عامه مردم تلخ و دور از تصور است اما مگر می شود خنده های پنهانی و شادی عده ای را ندید. طیف های موازی که امروز ظاهرا مقابل هم قرار گرفتند ولی هر دو گروه از پناهندگی دختر وزنه بردار ایرانی سود می برند. اول آنهایی که به شدت مخالف اعزام تیم ملی وزنه برداری ایران به مسابقات جهانی جوانان بودند. آنهایی که اردوی تیم ملی را تعطیل کردند تا تیم به مسابقات جهانی نرود. کسانی که هزینه های اماده سازی و اعزام به یونان را بهانه کردند تا جوانان جویای نام را به خانه بفرستند . همانهایی که سالهاست برای مسابقات متعدد به شرق دور و همه کشورهای آمریکای مرکزی رفته بودند ولی اسم یونان که آمد دستشان لرزید و مخالفت کردند. همان هایی که بو برده بودند عده ای تصمیم به پناهندگی دارند یا اقلا این احتمال را می دادند که در یونان به واسطه موقعیت استراتژیک برای پناهندگان ، احتمالا بازگشت اکثریت اعضای تیم پایین است و لذا تیم ملی وزنه برداری ایران با حداقل نفرات به این رقابتها اعزام شد.....
گروه دوم که امروز شادمانی شان مشهود است طیفی از مخالفین اعزام و یا منتقدین علی مرادی رئیس فدراسیون وزنه برداری است که در شورای برون مرزی وزارت ورزش با این اعزام مخالفت کردند ولی نهایتا رای به صدور مجوز دادند چون تصمیم اکثریت اعزام بود .... 
طیف سوم که حالا حرفشان درست از آب در آمده را باید در فدراسیون وزنه برداری جستجو کرد که از همان ابتدا تصمیمی برای اعزام نداشتند ولی رسانه ها و افکار عمومی نمی پذیرفت که اردوی تیم ملی جوانان تعطیل شود و اعزامی به مسابقات جهانی نداشته باشیم مخصوصا وقتی که کادر فنی تیم های مردان و زنان هر روز با مصاحبه ای تخریبی برای اعزام فشار می آوردند. 
در این میان گروهی دیگر هم از این پناهندگی شادمانند . کسانی که حالا پناهندگی و خداحافظی دختر وزنه بردار ایرانی را مستمسک تخریب علی مرادی و غرض ورزی کرده اند و با تمام توان این موضوع را همچون شمشیر برهنه ای برای بیرون کردن علی مرادی " نیمه بازنشسته" از فدراسیون به گل نشسته وزنه برداری در دست گرفته اند. 
کوته فکری است که تصور کنید در این ماجرا ، دلواپسی از طرف برخی نزدیکان ، نسبت به سرنوشت یکتا جمالی وجود دارد که عموما و اصولا تصمیم های اینچنینی با توجه به عواقب احتمالی ، از مدتها قبل برنامه ریزی شده و سناریوهای ساختگی هم نوشته شده که امروز ما در بخش مهمی از میانه این سناریو اخبار را مرور می کنیم. آنچه مسلم است امروز یکتا جمالی در آلمان حضور دارد و قطعا عده ای با برنامه قبلی مشغول ساماندهی امور او در ایران و آلمان هستند .
صد البته که شادی جریان خارج نشین از پناهندگی دختر وزنه بردار ایرانی را نمی توان مخفی کرد. 

خداحافظی دختر دوم !

ساعاتی پس از این که یکتا جمالی از آلمان تقاضای پناهندگی کرد، پریسا جهانفکریان دختر وزنه بردار نیز با انتشار پستی با ایران خداحافظی کرد. پریسا جهانفکریان دختر وزنه بردار که سهمیه حضور در المپیک توکیو را کسب کرده و به دلیل مصدومیت در المپیک شرکت نکرد، امروز از ایران خداحافظی کرده است. 
ساده لوحی است که نتوان ارتباطی بین این دو اتفاق متصور شد. اینکه بلافاصله بعد از اعلام پناهندگی یکتا جمالی ، پستی از سوی دیگر قهرمان وزنه بردار ایرانی منتشر شود با این مضمون که من هم رفتم ! 
آن هم در شرایطی که پریسا جهانفکریان به همراه تیم اعزام نشده بود ولی خداحافظی اش از ایران از سوی رسانه ها به پناهندگی تعبیر شد هرچند که تلقی پناهندگی از شرایط او غلط است ولی نهایتا از دست رفتن سرمایه ای دیگر از وزنه برداری ایران مسجل شده است. 

 پای دلال ها در میان است؟
صد البته که موضع منفعل وزارت ورزش در قبال اعزام ها در این حجم از پناهنده های ایرانی موثر است. اینکه حراست وزارت ورزش در این ماجرا چقدر مقصر است و چقدر این نهاد پر هزینه در وزارت ورزش می توانست مقابل این اتفاقات بایستد. اینکه اعزام یک نماینده در همه سفرهای ورزشی به اسم نماینده وزارت ورزش آیا دردی دوا می کند؟ آیا حضور یک نفر در کنار اعضای تیم مانع پناهندگی می شود؟  آیا حراست وزارت ورزش در شناسایی دلال هایی که کار چاق کن پناهندگی های ورزشی هستند موفق عمل کرده ؟ آیا فیلتر و مقدمه ای برای دریافت ویزا توسط ورزشکاران تعریف و تدوین شده است؟