به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛شکست این طرح در حالی است که زنان خانهدار با جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون نفر، حدود ۶۲درصد از جمعیت زنان بالاتر از ۱۰ ساله و حدود ۸۰درصد از جمعیت زنان متاهل کشور را تشکیل میدهند. با این حال، در این گزارش که فروردین ماه امسال و توسط دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهشهای مجلس تهیه شده، تاکید میشود طرح بیمه زنان خانهدار که از سال ۱۳۷۸ به اجرا در آمد، تاکنون با توفیق چندانی روبه رو نبوده، چراکه زنان خانهدار، تنها در قالب بیمه حِرف و مشاغل آزاد با حداقل حمایت دولت میتوانند از خدمات بیمهای برخوردار شوند. این پژوهش تاکید دارد مهمترین علت ناموفق بودن این طرح طی ۲۳سال گذشته، محدودیت منابع دولتها به دلیل کاهش تولید سرانه کشور در سالهای دهه ۱۳۹۰، افزایش نرخ تورم، وضعیت نامناسب نرخ بیکاری و سایر مولفههای اساسی مرتبط با معیشت و رفاه مردم، وضعیت نابسامان صندوقهای بازنشستگی، هم از بابت مالی و هم از بابت تعداد بالای مستمریبگیران، فقدان اختصاص بودجه و اعتبارات پایدار، تاکید صرف بر مدل بیمهای در حمایت از این قشر، اولویتدهی حمایتهای دولت به بیمه سرپرستان خانوار و مهمتر از همه، فاقد درآمد بودن زنان خانهدار و به خصوص، ممکن نبودن تدوین اساسنامه صندوق بیمه اجتماعی زنان خانهدار به دلیل ممنوعیت ایجاد صندوق جدید و بار مالی برای دولت بوده است.
بیمه زنان خانهدار چگونه شکل گرفت
طبق نتایج این پژوهش، بیمه زنان خانهدار از سال ۱۳۷۸ مورد توجه دولت قرار گرفت. هیات دولت در مصوبه سوم بهمن ۱۳۷۸ سازمان تامین اجتماعی را موظف کرد تا نسبت به تهیه و تدوین طرح بیمه زنان خانهدار اقدام کند. پس از آن هم در سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ پیگیریهایی از سوی دولت در این باره انجام شد و برای اولینبار در قانون بودجه ۱۳۸۱ مبلغ دو میلیون ریال اعتبار برای اجرای بیمه اجتماعی زنان خانهدار اختصاص یافت. بنا بر بخشنامه ۲۳ آذر ۱۳۸۷ سازمان تامین اجتماعی، زنان خانهدار با رعایت شرایط مقرر در بیمه صاحبان حرف و مشاغل آزاد در زمره مشمولان تامین اجتماعی قرار گرفتند و تا مرداد سال ۱۳۹۹، بیش از ۳۲۴ هزار زن خانهدار بیمهپرداز تامین اجتماعی شدند که میتوانستند از خدمات درمان و بازنشستگی و از کار افتادگی این سازمان بهطور مستقل -و نه تحت تکفل سرپرست خانوار- استفاده کنند. در حال حاضر زنان خانهدار با کمتر از ۵۰ سال سن، واجد شرایط این نوع بیمهگذاری هستند اما نظرسنجی انجام شده در مورد بیمه اجتماعی زنان خانهدار در سال ۱۳۹۴ نشان داد که ۹۲درصد از پاسخگویان، از این نوع بیمه اطلاع بسیار کمی داشتند و ۶۴درصد نیز اعلام کردند که از پرداخت حق بیمه ناتوان هستند، چراکه طبق ضوابط مقرر، در این نوع بیمهگذاری، سهم دولت ۲ درصد بوده و بیمه زنانخانهدار ذیل بیمه حرف و مشاغل آزاد تعریف میشود.
زنان خانهدار، طالب فرزندآوری میشوند و زنان شاغل، طالب استقلال
در تحقیق مرکز پژوهشهای مجلس، به استناد تعاریف مرکز آمار ایران قید شده که «خانهدار عبارت است از فردی که شاغل، بیکار (جویای کار) و محصل به حساب نمیآید و بنا بر اظهار پاسخگو در ۷ روز پیش از مراجعه مامور آمارگیری به خانهداری مشغول بوده است.»
طبق تحلیل آماری این پژوهش، در نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵، از جمع ۳۲ میلیون و ۸۵۹ هزار و ۳۷۷ نفری زنان بالاتر از ۱۰ ساله کشور ۱۰.۲۲درصد زنان، شاغل، ۲.۹۸درصد بیکار، ۱۸.۰۸درصد محصل، ۶۲.۱۶ درصد خانهدار و ۲.۵۴درصد دارای درآمد بدون کار بودهاند که بنابراین، زنان خانهدار با جمعیت ۲۰ میلیون و ۴۲۷ هزار و ۹۷۸ نفر، بزرگترین جمعیت زیر گروه زنان کشور را شامل میشدهاند. در جدول دیگری در این پژوهش به استناد گزارش سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، از جمعیت زنان خانهدار کشور، ۸۴.۵۴ درصد، متاهل، ۷.۶۷درصد بدون همسر به دلیل فوت همسر، ۱.۶۶درصد بدون همسر به دلیل طلاق و ۶.۱۱ درصد مجرد بودهاند که باز هم تعداد زنان خانهدار متاهل و دارای همسر با جمعیت ۱۷ میلیون و ۲۷۰ هزار و ۳۸۳ نفر، در اولین ردیف وضعیت تاهل زنان خانهدار کشور قرار میگرفته است. هشدار این پژوهش این است که از دهه ۸۰ تاکنون با سیر صعودی تعداد زنان خانهدار در کشور مواجهیم چنانکه تعداد زنان خانهدار کشور از ۵۷درصد در سال ۱۳۸۰ به حدود ۶۲درصد در سال ۱۳۹۷ افزایش یافته و البته طبق تاکید این پژوهش، در این بازه ۱۷ساله، در سال ۱۳۹۴، با بیشترین تعداد زنان خانهدار مواجه بودهایم که علت آن هم، تحولات ناشی از افزایش جمعیت و بنابراین، افزایش تعداد زنان خانهدار بوده است. آمار دیگری که در این پژوهش مهم به نظر میرسد، تفکیک گروه سنی زنان خانهدار به استناد نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران است. طبق این نتایج، از مجموع ۲۰ میلیون و ۴۲۷ هزار و ۹۷۸ زن خانهدار در سال ۱۳۹۵، بیش از سه میلیون نفر در گروه سنی ۳۰ الی ۳۴ سال، بیش از دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال و بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در گروه سنی ۳۵ تا ۳۹ سال بودهاند. طبق این پژوهش، ۴ سال بعد و در سال ۱۳۹۹، از تعداد زنان خانهدار کشور حدود دو میلیون نفر کاسته شده و در این سال تعداد زنان خانهدار کشور به ۱۸ میلیون و ۶۲۸ هزار و ۳۳۴ نفر کاهش یافته که یکی از دلایل این کاهش با توجه به تعریفی که مرکز آمار از «زن خانهدار» ارایه داده، میتواند افزایش مشکلات اقتصادی خانوار باشد که زن خانهنشین را هم واداشته به گونهای درآمدزایی کرده و هم از سرباری خود و هم از مشکلات معیشتی خانوار بکاهد چنانکه در سال ۱۳۹۹ تعداد زنان خانهدار شهرنشین که درآمد خانوار آنها در سال کمتر از ۴۰ میلیون تومان در سال بوده، با تعداد ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر، بیشترین سهم را دارد و پس از این گروه، تعداد زنانی که درآمد سالانه خانوارشان کمتر از ۵۰ میلیون تومان بوده قرار میگیرند که حدود ۲ میلیون و ۳۴۷ هزار نفر هستند. آمار دیگری که در این پژوهش قابل اعتناست، بیشترین و کمترین تعداد زنان خانهدار به تفکیک استانهاست که میتواند تابعی از فرهنگ بومی و وضعیت اقتصادی و معیشتی خانوار یا حتی میزان برخورداری استانها از اعتبارات و امکانات استانی باشد. سال ۱۳۹۵، در ۸ استان کشور (همدان، مرکزی، آذربایجان شرقی، کرمانشاه، مازندران، آذربایجان غربی، قزوین و کردستان) بیش از ۵۵درصد زنان به نسبت زنان کل استان خانهدار بودهاند و در همین سال استانهای کهگیلویه و بویر احمد، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با ۴۴درصد زن خانهدار به نسبت تعداد کل زنان استان در پایینترین ردیفهای این جدول قرار گرفتهاند. تابع مهم دیگری در این پژوهش باز هم نشانه تاثیر مشکلات معیشتی، نقش تحصیل و ارتقای فرهنگ نسبت به اشتغال زنان طی یک بازه ۱۵ساله است. سال ۱۳۸۳ نتایج یک پیمایش ملی نشان داد که ۶۸.۶درصد افراد مخالف اشتغال زنان هستند اما سال ۱۳۹۸ به استناد پیمایش ملی خانواده تعداد مخالفان اشتغال زنان به ۲۵درصد کاهش یافته بود. مقایسه تمایل به فرزندآوری در زنان شاغل و زنان خانهدار هم به عنوان تابع دیگری از تنزل وضعیت اقتصادی خانوار، نشان میدهد که زنان شاغل به عنوان نانآور خانواده یا سرپرست خانوار، در مقایسه با زنان خانهدار تمایل کمتری به فرزندآوری داشتهاند چنانکه طبق نتایج یک پژوهش که در سال ۱۳۹۵ انجام شده ۳۹.۲درصد زنان خانهدار و ۱۹.۵درصد زنان شاغل برای فرزندآوری ابراز تمایل کردهاند.
نظر شما