به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ بورس مرثیهای برای سهامداران خرد شده است. فعالان و کارشناسان بازار هم دل خوشی از این وضعیت ندارند. بهبود و بازگشت امید گره خورده است به زنجیرهای از اتفاقهای پیدرپی. برای امروز و دیروز هم نیست. بحث ماهها خبر و اتفاقات متعدد است که همه روی هم تلنبار شده و وضعیت امروز بورس را رقم زده است. از یک طرف هنوز هستند سهامدارانی که انتظار بازدهیهای بالا مثل سال۹۸ را دارند و رویای بازگشت به آن دوره را در سر میپرورانند.
سهامدارانی که گوششان هم بدهکار صحبتهای کارشناسان نیست که آن دوره گذشته و دیگر بازگشت به آن بعید است؛ که همیشه باید به سرمایهگذاری در بورس نگاه بلندمدت داشت. همین موضوعات و البته وعدههای رئیس دولت سیزدهم و دیگر کاندیداهایی که در انتخابات ریاستجمهوری حضور داشتند و امروز در دولت پست و مقامی دارند و درباره بهبود بورس و حمایت از سهامداران خرد وعدهها دادند، باعثشده است که بیاعتمادی چون موج بزرگی بر سر بازار سایه بیندازد، چراکه دیدهاند وعدهها پوچ از آب درآمده است و البته شنیدهاند و خواندهاند که کارشناسان هم از آن وعدههای نقشبرآب شده، قطع امید کردهاند و مدام ذکر دخالت نکنید، سر میدهند.
حالا دخالتهای سیاستگذاران در امور بورس، تصمیماتی که به اعتقاد کارشناسان خلقالساعه و یکشبه است، از دیگر عواملی هستند که در اوضاع و احوال کنونی بورس و نگاه سهامداران به این بازار تاثیرگذار بودهاند. در کنار اینها قیمتگذاری دستوری، فاصله نرخ دلار نیما و آزاد، عدماحیای برجام، جلوگیری از رشد بورس همپا با تورم، قطعیها برق، نرخ بهره بینبانکی و... از دیگر عواملی هستند که کارشناسان آنها را جزو عوامل تاثیرگذار در خروج سرمایه از بورس و رکود این بازار معرفی میکنند، اما سوالی که خیلی از سهامداران خرد دارند این است که وضعیت بورس در مردادماه چگونه خواهد بود؟ کارشناسان پیشبینی خود را از روند بورس در ماه جاری مطرح کردهاند.
اثرپذیری بورس از ریسکهای سیستماتیک
سلمان نصیرزاده کارشناس بازار سرمایه: جهتدار شدن روند بورس کاملا وابسته به ارزش معاملات و روند جریان ورودی پول است. این موضوع هم نشات گرفته از ابهاماتی است که در بازار میتواند زیاد یا کم شود و همچنین روی عدمقطعیتها و اعتمادی است که میتواند به بازار جلب یا از بازار سلب شود. در حالحاضر، تقریبا میانگین خالص ارزش معاملات روزانه در بورس، به حدود ۳۵۰۰ میلیاردتومان رسیده است، یعنی عددی که تقریبا در کمترین سطح خود از نیمه دوم سال۱۳۹۸ است. این مساله نشان میدهد که سطح اعتماد به بازار به حداقل خودش طی این دوره زمانی کاهش پیدا کرده است. در این میان روند این موضوع هم کاملا همخوان و همگام با ارزش بازار و روند شاخصکل است. در بورس مدتها است که ابهاماتی اثرگذار بودهاند.
ابهاماتی که بیشتر سرکوبی است و روی صنایع اعمال میشود. بخشی از این سرکوب با محوریت نرخ ارز آزاد و نیمایی است. در این مساله شاهد شکاف حدودا ۲۲ تا ۲۳درصدی هستیم، درحالیکه سالگذشته میانگین این شکاف ۱۳درصد بود، اما امسال چه شده است؟ حتی تا بیش از ۳۰درصد هم افزایش داشته و حالا هم تا میانگین سال۱۴۰۰ خود که در محدوده ۲۱درصد بوده، رسیده است. این موضوع باعثشده، شرکتهایی که صادراتمحور هستند با نرخ ارزانتری محصولاتشان را به فروش برسانند. مسالهای که روی سودآوری آنها اثرگذار بوده است، چراکه به نوعی بازار دلالی و واسطهگری را در این میان تقویت کرده است.
نمونه این مساله را در بورسکالا شاهد هستیم. از جمله ابهامات دیگر که در بورس وجود دارد و این ماهها با آن روبهرو است، مساله برجام و سایه سنگین ریسک سیستماتیک روی بازار است. بارها در این یک سالاخیر رفت و برگشتهایی را برای احیای برجام داشتهایم و سهامداران دیده و شنیدهاند که تمام این رفتوبرگشتها، تلاشهای ناموقفی بودهاند. حال همین موضوع باعثشده که کلیت فضای بازار با یک اختلالی از نظر تحلیلی مواجهه شود.
این اتفاق در شرایطی است که ما همچنان در حال تجربه فضای تورمی در کشور هستیم و یک تورم ۴۰ تا ۵۰درصدی را داریم. از دیگر ابهاماتی که بازار در ماههای گذشته با آنها مواجه بوده و به احتمال زیاد در اینماه هم با آنها مواجه خواهد شد، میتوان به عدمقطعیتها، دخالتهای دولت، قیمتگذاری دستوری سرکوب نرخ ارز نیمایی که در بازار سهام موثر است و تصمیمات خلقالساعه اشاره کرد؛ برای مثال در همین مورد آخر یعنی تصمیمات خلقالساعه، در موضوع عوارض صادراتی که روی زنجیره فولاد در پیک قیمتی تقاضا انجام شد، شاهد بودیم که قیمت فولاد در بازار جهانی در فروردینماه و اردیبهشتماه لغو شد و در نتیجه قیمتها از سطح خودشان ۳۰درصد کاهش پیدا کردند و عدمالنفع حداقل یک تا دو میلیارد دلاری را برای صنعت در پیش داشت که البته برای سهامداران هم ضرر و زیان ایجاد کرد. مجموع این موارد را که در نظر بگیریم میبینیم که بهعلاوه اینکه جذاب شدن بازارهای موازی مثل بازار ملک که همگام با تورم و رشد نقدینگی حرکت میکند و رگولاتور و سازوکاری برای سرکوب آن مانند آنچه که در بورس وجود دارد، وجود ندارد، متوجه میشویم که این بازار در دوماه اخیر، نزدیک به ۱۵تا ۱۶درصد حداقل رشد کرده و به تعداد معاملات آنها هم اضافه شده است.
این اتفاقات باعثشده که سلباعتمادی بین سهامداران خرد بهوجود بیاید. قطعا هرقدر که این ابهامات که از آنها نام برده شد، در فضای بازار کمتر شود، هم اعتماد به بازار بازمیگردد و هم اوضاع بهبود پیدا میکند. باید توجه داشته باشیم که بازار سرمایه، بازاری است که طی دو سالاخیر نسبت به فاکتورهایی مثل نقدینگی، پایه پولی، بازده بازارهای موازی و... و. عقبتر بوده است، اما قطعا بازار حرکت خواهد کرد اما نکتهای که وجود دارد، این است که در فضای فعلی، این عدمقطعیتها و ابهامات است که باعث میشود ارزش معاملات به حداقل خود کاهش پیدا کند و با یک رکودی در بازار مواجه باشیم.
این فرآیندی است که بارها طی سنوات مختلف متاسفانه آن را در بورس تجربه کردهایم، اما امروز برخلاف دورههای گذشته بهنظر میرسد که یک عدماجماع باعثشده که ارزش معاملات محدودی را در بازار شاهد باشیم، اما معتقدم که در اینماه و ماه آینده، هرچه جلوتر برویم، ابهامات موجود هم کمتر میشوند و همچنین از نظر سودآوری شرکتها خودشان را به بازار تحمیل میکنند.
مثل بازه زمانی اسفندماه ۱۴۰۰ تا اردیبهشتماه ۱۴۰۱ که بازار هم از نظر قیمتی و هم از نظر عایدی سودآوری، ارزنده و موردتوجه بود. همچنین به مرور در این فضا فاکتور ریسکهای سیستماتیک به حداقل خود کاهش پیدا میکند که مجموع این عوامل میتواند به بازار کمک کند و آن را به حرکت وادارد. در نهایت، قطعا بازار سرمایه در تاریخ خود به ما نشان داده که ممکن است دیر حرکت کند که آنهم به خاطر مداخلات و رگولاتورهایی که بازار را تحتفشار قرار میدادهاند بوده است، اما دیر حرکتکردن جبران خواهد شد و به بهترین شکل ممکن و با بازدهی بالا هم جبران میشود.
احتمالا وضعیت بورس بهتر از تیرماه خواهد بود
احسان رضاپور کارشناس بازار سرمایه: با توجه به گزارش سهماهه خیلی از شرکتها که روانه کدال شد و مجامع شرکتهای مهم بازار سرمایه هم اکثرا در هفته پایانی تیرماه برگزار شد، مشاهده کردیم که اغلب حاوی نکات مثبتی بودند. همچنین وضعیت شرکتها بهخصوص در عملکرد فصل بهار خودشان، موید همین موضوع بوده است.
با در نظر گرفتن اینکه بازار سرمایه در تیرماه سالجاری دوره پر فشار و پرعرضهای را ناشی از علل مختلف تجربه کرد و خیلی از سهام شرکتها روزهای قبل از مجمع خود را با افت قیمت مواجهه بودند و تا سطوح حمایتی خودشان افت قیمت را تجربه کردند، میتوان نتیجه گرفت که همه این عوامل میتواند باعث شود که در بورس، مردادماه بهتری نسبت به تیرماه سالجاری داشته باشیم، بهخصوص که بازگشایی قیمت سهام شرکتها با کسر سودهای تقسیمشده در مجمع و در واقع در مورد شرکتهایی که سودآوری سال۱۴۰۱ خوبی هم میتوانستند داشته باشند و عملکرد فصل بهارشان هم عملکرد خوبی بوده است و با ریسکهای زیادی مواجهه نیستند و از طرف دیگر از بحث افزایش نرخ دلار نیما و آزاد هم میتوانند تاثیر بپذیرند.
نکته دیگر این است که این کاهش قیمت ناشی از تقسیم سود میتواند به جذابشدن قیمت سهام شرکتها منجر شود و طبیعتا تقاضا را روی آنها هم افزایش دهد. مجموع این موارد میتواند باعث شود که انتظار مردادماه بهتری را از تیرماه داشته باشیم. مردادماه سالجاری، شاید در واقع ماهی باشد که فزونی تقاضا نسبت به عرضهها در بازار بیشتر خودنمایی کند، هرچند که همچنان نگرش منفی و فرار گروهی از سرمایهگذاران از بازار سرمایه که در هفتههای پایانی تیرماه آن را تجربه کردیم، احتمالا در بازار و میان گروهی از سرمایهگذاران وجود داشته باشد، اما بهنظر میرسد که در مردادماه شاهد چیرگی سمت خریداران نسبت به عرضهکنندهها باشیم. طبیعتا اگر بازار بتواند از این کفها، مقداری فاصله بگیرد و ما شاهد افزایش ارزش معاملات در بازار باشیم، این موضوع میتواند به گرایش گروهی از سرمایهگذاران مردد به بازار منجر شود و البته ورود تقاضاهای آنها را هم به بازار شاهد باشیم.
مسالهای که میتواند در افزایش کف قیمت و تثبیت بازار کمک کند. اما در کنار طرح این مسائل، باید به دیگر مسائلی هم در رابطه با وضعیت بازار پرداخت؛ هنوز خیلی از آن ابهامات و مسائلی که بازار سرمایه در تیرماه و ماههای گذشته در سالجاری با آنها درگیر بوده، حل نشده است. از جمله این مسائل هم میتوان به عدماحیای برجام، افت قیمتهای جهانی، تصمیمات ناگهانی، سیاستهای نرخ بهره بانکی، ممنوعیت صادرات و واردات، بحران انژری و... اشاره کرد. مجموع این عوامل و موارد دیگر، باعثشده است که تمام اینها سودآوری شرکتها را تحتتاثیر قرار دهند. در کنار اینها همچنین سایه مسائل سیاسی، احیای برجام، تعاملات با سایر کشورهای منطقه و... همچنان بالای سر بازار و سهامداران است و باعث ایجاد نگرانی شده است.
در نهایت، طبیعتا بورس را اگر بخواهیم با بازارهای رقیب خود مثل مسکن، خودرو، ارز و... مقایسه کنیم، به این نتیجه میرسیم که این بازارها رشدهای خیلی قابلتوجهی را تجربه کردهاند و از آنجایی که شرکتهای ما هم متشکل از همین داراییها هستند، این موضوع پتانسیل را در بازار افزایش داده است که انتظار داشته باشیم در مقطع پیشرو به واسطه شرایط تورمی که تجربه کردهایم، سهام شرکتها هم در کنار وضعیت سودآوری آنها، مورد اقبال قرار بگیرند که خود این موضوع میتواند یک پتانسیلی برای بهبود وضعیت بازار در ماههای آینده باشد.
سهامداران چه استراتژی را برای مردادماه در پیش بگیرند؟
احسان رضاپور: با توجه به تمام این توضیحات و دلایل، طبیعتا بهتر است که سرمایهگذاران فعلا خیلی به بازدهیهای بالا در بورس دل نبندند. هرچند که بازار استعداد یک رشد مقطعی را دارد و میتواند تا اولین سطوح مقاومت پیشروی خیلی از نمادها، انتظار افزایش قیمتها را در مردادماه داشته باشیم اما عبور با قدرت از آنها نیازمند اخبار تکمیلی است که البته این اتفاق هم خیلی سخت و دور از دسترس نیست، چراکه اگر هرکدام از این مولفهها حل و فصل شود یا خبرهای محکم و اعتمادسازی به بازار مخابره شود، میتواند باعث شود که سطوح مقاومتی اول و پیشروی نمادها که بعد از رشد ابتدایی میتوانند با آن مواجهه بشوند، پشتسر گذاشته شود.
در این صورت شاید خیلی بتوان امیدوارانهتر بازار را دنبال کرد و به روزهای بهتر امید داشت. حالا که خیلی از مسائلی که همه چشمانتظار اتفاق افتادن آنها هستند، حل و فصل نشده است، توصیهام به سهامداران خرد این است که بهصورت مقطعی نسبت به بهروزرسانی اطلاعاتشان یا اتخاذ سیاست برای اینکه در کدام گروهها یا نمادها بخش بزرگتری از پرتفویشان را اختصاص بدهند و جابهجاییهای بموقعی انجام بدهند، اقدام کنند. این اقدام میتواند استراتژی مناسبی برای مردادماه و حضور در بورس باشد.
سلمان نصیرزاده: در رابطه با اینکه چه گروهها و صنایعی میتوانند در این فضای رکود و عمق کم بازار موردتوجه قرار بگیرند و بازار به آنها اقبال نشان میدهد، بیشتر میتوان به گروهها و صنایعی اشاره کرد که از نظر فاکتورهای فاندامنتال و بنیادی ابهامات منفی کمتری دارند. بهنظر میرسد که صنعت پالایشگاهیها جزو گروههای خوب باشند که هم قیمت نفت و فرآوردههای نفتی بالا است و هم از نرخ ارز نیمایی تاثیرپذیر هستند و البته در سطوح ارزندهای هم قرار دارند و بهعنوان یک گروه لیدر محسوب میشوند، یا صنایعی مثل سیمان که در بورسکالا عرضه میشود و هرچند که مداخلات دارد ولی نسبت به صنایع داخلی که در بورسکالا عرضه نمیشوند، کمتر است. همچنین گروههای کوچک و متوسطی که نیاز به جریان وجوه بالایی برای حرکتدادنشان ندارند و بهصورت گلخانهای و تکنمادی در گروههای با بازده انتظاری محدود، میتوانند موردتوجه قرار بگیرند.
نظر شما