گروه ورزش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، همگام با اعتراضات و اغتشاشات پس از درگذشت مهسا امینی در سطح کشور و هم صدایی برخی از چهره های مردمی اعم از ستارگان ورزش و هنر با جامعه و مطالبات مدنی که در قالب پست های مجازی جریان داشت، واکنش اهالی ورزش به واسطه عمق نفوذ در بطن جامعه بیشتر شنیده شد. موضع گیری برخی از مشاهیر ورزشی و واکنش نامطلوب به آنها همچون موضوع ضبط پاسپورت علی دایی هنوز جای بحث و موشکافی داشت که دختران صخره نورد و اسکیت سوار ایرانی هم در دو اقدام مشابه " روسری از سرشان افتاد" و با انتشار پست هایی تلاش کردند تا این اتفاق را فارغ از اعتراضات اخیر صرفا یک رخداد طبیعی جلوه دهند.
همراهی بعضا مسالمت آمیر چهره های ورزشی با بدنه مردمی اگرچه از سوی بخشی از حاکمیت تاب آورده نشد اما ظرفیت این بخش از جامعه مدنی را بیش از پیش نشان داد و در قیاس با نمونه های دیگر در سراسر دنیا، موضوعی طبیعی به نظر می رسید تا جایی که هفته گذشته تیم های ملی کشتی فرنگی ایران در جام جهانی باکو و تیم ملی فوتبال ساحلی در جام بین قاره ای امارات در یک شب روی سکوی نخست رفتند. قهرمانی دلچسب و شیرین به نام مردم ایران که بخشی از تلخی کام ملت را گرفت و شیرین کرد اما درست جایی که بر اساس قوانین بین المللی انتظار داشتیم قهرمانان تیم نخست روی سکوی اول دست بر سینه بگذارند و هم صدا و هم نوا با سرود ملی کشور، اهتزاز پرچم را تماشا کنند این اتفاق نیافتاد. هرچند این موضوع در کشتی و روی سکوی اول جام جهانی به جز در یکی دو مورد ( با توجه به تصاویر موجود) به وضوح دیده نشد اما در دوبی ، ساحلی بازان فوتبالیست ، به دوربین های تلویزیونی زل دند و در حالیکه لباس تیم ملی را به تن و لقب بازیکن ملی را یدک می کشیدند از همخوانی سرود ملی سرباز زدند تا در فضای مجازی این اقدام یک نافرمانی مدنی همگام با اعتراضات مردمی یاد شود.
چند روز بعد اعضای تیم ملی واترپلو در مسابقات قهرمانی آسیا همین سیاست را در ورزش خود در پیش گرفتند و نامشان به لیست بالا افزوده شد. این پایان کار نبود و اعضای تیم ملی فوتبال به جز دو نفر در آخرین بازی قبل از جام جهانی قطر، درست موقع پخش سرود ملی کشور سکوت اختیار کردند تا صدای این مدل از همبستگی با اعتراضات مردمی تا نیکاراگوئه هم برسد. همانطور که دیروز جمعه ، اعضای تیم ملی بسکتبال در ورزشگاه آزادی برابر چین همان مسیری را رفتند که روز قبل فوتبالیست ها رفته بودند و آنها هم قبل از مصاف در پنجره پنجم جام جهانی ، ترجیح دادند با لباس ملی که بر تن داشتند سرود ملی را نخوانند.
اما عجیب ترین قسمت ماجرا شب گذشته اتفاق افتاد جایی که در فینال مسابقات جهانی والیبال نشسته در سارایوو، قهرمانان ایرانی پس از برتری در دوئل تاریخی با بوسنی، سرود ملی را زمزمه نکردند . تیمی که شاید حالا از حضور جانبازان معدودی در زمین بهره می برد اما تیمی است برآمده از تفکرات، مدیریت و ساختار مدیرانی که سالها داعیه عضویت در رسته جانبازی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی را دارد. اعضای تیم ملی والیبال نشسته اعم از جانباز و معلول ، سالهاست که دست پرورده مدیران جانبازی چون محمود خسروی وفا ، هادی رضایی ، امیر ماندگار فرد و علیرضا حسینی و شروین اسبقیان هاست. شاید همین دلیل سخت باوری اتفاق شب گذشته در سارایوو باشد که مسیر پرورش اعضای تیم ملی والیبال نشسته کاملا متفاوت و ایزوله نسبت به اعضای تیم ملی فوتبال و بسکتبال و واترپلو بود و همراهی آنها با حرکت تازه اعتراضی جامعه ورزش، غیر قابل پیش بینی بود.
صرف نظر از بازخورد این اقدام در بین مردم، تنها واکنش حاکمیت را سانسورچی های صدا و سیما به دوش کشیده اند و سردبیران بخش های مختلف خبری رسانه ملی و البته ناظران پخش که کار سختی داشته اند اما انفعال اصلی را وزارت ورزش به معنای واقعی کلمه معنا کرده است. انفعالی که دیروز در خانه بسکتبال آزادی در چهره وزیر مبهوت ورزش در برابر اعضای تیم ملی بسکتبال موج می زد . وزیری که حتی موضع گیری را از یاد برده، تدبیر و سیاست پیشکش!!
امروز ارگان رسمی دولت در حوزه جوانان، نه تنها از ارائه راهکار برون رفت اجتماعی برای نسل جوان عاجز است و وحید یامین پور مشغول " زدن مشت آخر" است بلکه قافیه سمت دیگر وزارت یعنی "ورزش" را هم باخته بد هم باخته اند!
سجادی امروز فقط یک تماشاچی است مثل من و شما .... او امروز در برابر این شیوه اعتراضی اهالی ورزش راهکاری ندارد و در آستانه جام جهانی قطر ، به جز سفر دسته جمعی وزارت ورزشی ها به دوحه ، نه راهکاری دارد نه تدبیری و نه قدرت اعمال تصمیمی! حمید سجادی حالا وصله ناجوری برای یکدستی دولت رئیسی است که بی حرمتی به سرود ملی با لباس ملی و به نام تیم ملی یا آزارش نمی دهد یا چاره ای برای حل و فصل آن ندارد.
بی شک تیم های مختلف ورزشی بخشی از بدنه جامعه و شاید هم معترض هستند و در حالیکه از بودجه ملی برایشان هزینه شده و می شود و لباس ملی بر تن دارند از همسرایی سرود ملی سرباز می زنند اما در این بین سجادی و یامین پور و پولادگر و کلهر و حتی محمود خسروی وفا با آن سابقه عریض و طویل انقلابی ، کدخدامنشی و ریش سفیدی را هم مثل تدبیر از یاد برده اند. آنها امروز تماشاگر توهین و بی احترامی به سرود ملی هستند و به جز لب گزیدن انگار راهکار دیگری بلد نیستند.
بدون تعارف حمید سجادی یکی از وزیران ناکارامد دولت سید ابراهیم رئیسی که با ناپلئونی ترین رای ممکن در بین اعضای هیات دولت به پاستور و سئول رسید هفته پیش شایعه استعفایش و ماههاست که شایعه استیضاحش را می شنود و کم نیست نام جانشینانی که برای او پیشنهاد می شود.
اوحالا حتی مثل الناز رکابی و نیلوفر مردانی که قبول کردند روسری از سرشان افتاده هم اشتباهش ، ناتوانی اش و ناکارآمدی اش را قبول ندارد. سجادی به اندازه دختران صخره نورد و اسکیت باز عذرخواهی از بابت آنچه توهین به سرود ملی است بلد نیست و همین او را به درب خروج سئول نزدیک خواهد کرد.فراموش نکنیم بی حرمتی به نشان و نماد ملی در هیچ جای جهان پسندیده نیست و همه کشورهای جهان سخت ترین تنبیهات را برای این بی حرمتی ها در نظر می گیرند.منتظر می مانیم ببینیم آیا وزارت ورزش و وزیر پرحاشیه اش چاره ای می اندیشد؟
نظر شما