«عباس شیبانی» سیاستمدار ساده زیست و پزشک کهنه کار درگذشت + زندگینامه

«عباس شیبانی» عضو پیشین مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر تهران پنجشنبه شب درگذشت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، شب گذشته عباس شیبانی نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در سن ۹۱ سالگی بر اثر کهولت سن درگذشت.

عباس شیبانی متولد ۱۳۱۰ در تهران، پزشک و سیاستمدار، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران بود.

مراسم تشییع مرحوم شیبانی ساعت ۱۴ امروز جمعه در بهشت زهرا برگزار می‌شود.

زندگینامه و سوابق:

عباس شیبانی متولد ۱۳۱۰، تهران، پزشک و سیاستمدار ایرانی، از اعضای مؤسس نهضت آزادی ایران و عضو پیشین مجلس و شورای شهر تهران بود.

او در سال ۱۳۲۹ فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. در سال ۱۳۳۵ در تظاهرات حمایت از جمال عبدالناصر دستگیر و از دانشکده پزشکی نیز اخراج شد. او در سال ۱۳۴۷ به دانشگاه بازگشت و تحصیلات پزشکی خود را به اتمام رساند. مرحوم شیبانی سال‌ها در زندان‌های شاه به سر برد و با ۹ بار محکومیت ۱۳ سال از عمر خود را در زندان گذراند. او پس از انقلاب در هیئت دولت موقت شورای انقلاب، علی‌رغم رشته تحصیلی خود، وزیر کشاورزی شد.

Abbas_Sheybani_1393

او عضو شورای انقلاب اسلامی ایران، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، وزیر کشاورزی، مشاور آیت الله عباس لطفیان سرگزی در مؤسسه آموزش عالی و پژوهشکده صحیفه سجادیه و رساله حقوقیه، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی (۵ دوره، ۱۹ سال)، رئیس دانشگاه تهران، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری دوره دوم (یکی از رقبای محمدعلی رجایی) و دوره پنجم (تنها رقیب اکبر هاشمی رفسنجانی)، عضو شورای شهر تهران (۳ دوره، ۱۴ سال) بود.

عباسی شیبانی از دوره دوم تا چهارم عضو شورای شهر تهران بود. در دوره پنجم سالن جلسات شورای اسلامی شهر تهران به‌ نام "عباس شیبانی" نام گذاری شد. او در سال هایی که عضو شورای شهر تهران بود جزو نخستین اعضایی بود که به صحن می آمد و بارها درخصوص تاخیر در ورود به صحن شورای شهر به اعضا تذکر می داد. او یک تذکر همیشگی داشت که در تمام سال هایی که عضو شورای شهر تهران بود آن را تکرار کرد. او خواستار خروج یک دستگاه خودروی فرسوده از ناوگان پایتخت به ازای شماره‌گذاری هر خودروی جدید توسط پلیس راهنمایی و رانندگی بود.

در مراسم رونمایی از تندیس عباس شیبانی مرحوم محمود دعایی با اشاره به سابقه آشنایی خود با دکتر شیبانی در سال های اولیه دهه ۴۰ خورشیدی گفت: ایشان جزو معدود افراد غیر روحانی بود که عصر برخی روزها برای دیدن دوستانشان به حجره کرمانی ها در مدرسه فیضیه قم می آمدو آشنایی من با ایشان از آنجا آغاز شد.

عباس شیبانی درگذشت

پس از حادثه هفتم تیر و شهادت چهار تن از نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای با شیبانی به مدت پنج دوره در مجلس در کسوت نمایندگی مردم تهران همکار شدیم و در این مدت ساده زیستی و بی نیازی وی به دنیا از مهمترین ویژگی های متمایزکننده از سایرین بود. ساده زیستی و پرهیز از دنیا به حدی در شیبانی بود که حتی در طول دوران ۲۰ ساله نمایندگی مجلس شخصی به یاد ندارد که وی حتی از امکانات اولیه مانند غذاخوری نمایندگان هم استفاده کرده باشد .

سید رضا صالحی امیری هم در آن مراسم شیبانی را نماد اخلاق نامید و گفت: ریشه مشکلات امروز جامعه ما گم شدن اخلاق در روزگار ماست .

او درگفت و گویی که با هفته نامه سپید انجام داده بود درباره جزییات زندگی اش گفته بود که در زیر مشروح این گفت و گو را می خوانید :

● آقای دکتر، خودتان را چطور معرفی می‌کنید؟
▪ من اصولا آدم پرحرفی نیستم. ترجیح می‌دهم سوال‌تان را مطرح کنید تا جواب دهم.
● از محل و زمان تولد و خانواده‌تان بگویید.
▪ متولد سال ۱۳۱۰ در تهران هستم. پدرم هدایت‌اله و مادرم فاطمه شیبانی بودند. تمام مدت تحصیل را نیز در تهران بوده‌ام.
● کی وارد دانشگاه شدید؟
▪ سال ۱۳۳۲ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه تهران شدم، البته چون به تناوب به دلیل فعالیت سیاسی به زندان می‌افتادم، سال ۱۳۵۰ فارغ ‌التحصیل شدم. البته سال ۱۳۴۰ درسم تمام شده بود ولی پایان‌نامه را در سال ۱۳۵۰ به اتمام رساندم.
● چه زمانی ازدواج کردید؟
▪ سال ۱۳۴۸ ازدواج کردم.
● حاصل آن؟
▪ یک دختر و دو نوه است.
● همسرتان از شیوه زندگی شما گله‌ای نداشتند؟
▪ نه، ایشان کاملا همراه من بودند. مرتب در زندان برای ملاقات می‌آمدند. او همیشه حامی و در کنار من بود.
● دخترتان چطور؟
▪ مادرش او را به خوبی پروراند. او هم با من همراهی می‌کرد و شکایتی نداشت. حالا هم دبیر دبیرستان است و زندگی خوبی دارد. خدا را شکر، میان من و همسرم هیچ مساله‌ای نبود.
● انگیزه شما در آن سال‌ها چه بود؟
▪ در اساس، حکومت را صالح نمی‌دانستیم و مبارزه با سلطه آنان را تکلیف می‌دانستیم.
● هیچ‌گاه مشکلات، نامرادی‌ها و نارفیقی‌ها شما را خسته نکرد؟
▪ این طور نبود که مشکلات نباشد ولی اصلا من توقعی نداشتم که نداشتن یا نرسیدن به آنها ناراحتم کند. مبارزان اسلامی کمتر می‌بریدند. هیچ‌وقت مایوس نشدم چون دنبال منافعی نبودم.
● در فواصل زندان‌ها چه کار می‌کردید؟
▪ من دانشجوی پزشکی بودم و در این فاصله دوباره به سر کلاس و دانشکده برمی‌گشتم. رییس دانشکده پزشکی مرحوم دکتر حفیظی از من به خوبی حمایت می‌کرد، اکثر استادان بطور عمومی مبارز بودند و کمک می‌کردند. حکومت بیشتر دلش می‌خواست که ما زودتر از دانشگاه خارج شویم.
● چرا اخراجتان نکردند؟
▪ بهانه‌ای برای اخراج نداشتند، مگر اینکه فعالیت‌های سیاسی را بهانه می‌کردند که این موضوع به صلاح خودشان نبود.
● با این حال مسوولیت‌هایی‌هم داشتید؟
▪ بله، پیش از پیروزی انقلاب در شورای انقلاب بودم. مدتی وزیر کشاورزی، پنج دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و حال هم که به عنوان نماینده مردم در شورای شهر تهران هستم.
● در این مسوولیت‌ها زمانی که کارها آن طور که می‌خواستید پیش نمی‌رفت، چه می‌کردید؟
▪ به واسطه آنچه تصمیم می‌گرفتم و انجام نمی‌شد، به خدا پناه می‌بردم. به هر حال با آموزه‌هایی که از بزرگان دین آموخته بودم، با دستورات امام علی(ع) ناامید و مایوس نشدم.
● واقعیات موجود برای جوانان پزشک را از نزدیک لمس کرده‌اید؟
▪ واقعیت این است که حرفه پزشکی، حرفه مقدسی است و کسانی که به این راه می‌روند، بایدبه این نکته توجه کنند. اغلب پزشکان باید بپذیرند که درآمد بالایی ندارند. به طور معمول در رشته‌های داخلی درآمدهای آن‌چنانی وجود ندارد و تعداد اندکی از پزشکان هستند که درآمدهای بالا دارند. بسیاری از پزشکان نمی‌توانند زندگی مرفهی داشته باشند و در یک سطح معمولی زندگی می‌کنند. البته من زیاد کار پزشکی نمی‌کردم و با حقوق خودم و همسرم زندگی ساده‌ای داشتیم. در اصل ایشان بودند که خرج تراشی نمی‌کردند و قانع بودند.
● به نظرتان جوانان این حرف را می‌پذیرند؟
▪ جوانان باید در انتخاب همسر دقت کنند تا مساله و اختلافی ایجاد نشود. آنها باید توقعات خود را از زندگی پایین بیاورند و ابتدا فکر کرده و بعد ازدواج کنند.
● دختر خودتان چطور، همین کار را کرد؟
▪ بله. دامادم دکتر داروساز است و در زندگی همین شیوه را ادامه دادند.
● دشوارترین مساله برایتان چیست؟
▪ ما نتوانستیم آن اسلامی را که می‌خواستیم پیاده کنیم. ما دلمان می‌خواست الگویی پیاده کنیم که همه راه بگیرند. البته من خودم کسی نبودم، بزرگانی که پیروشان بودیم، این هدف را داشتند. در مجموع جمهوری اسلامی توانسته تا حدی کارهایی انجام بدهد ولی به هر حال ما به خیلی از اهداف خود نرسیدیم.
● در سال‌های پس از انقلاب دوران متفاوتی مانند جنگ، سازندگی و اصلاحات راتجربه کرده‌اید. آیا در حال حاضر مشکلات تفاوتی کرده است؟
▪ البته مشکلات امروز تفاوت‌هایی جزیی با آن زمان دارد. ولی به هر حال مشکلات همیشه هست و روال کار تقریبا یکی است و همیشه کمبودهایی بوده که از دستمان کاری برنمی‌آمده است. برای درخواست‌ها و مطالبات مردم تلاش می‌کردیم. اما هنوز فقر عمومی و مشکلات بسیاری در درمان مردم باقی مانده است.
● سرگرمی شما چیست؟
▪ مطالعه کتاب.
● چه کتاب‌هایی؟
▪ کتاب‌های سیاسی- اعتقادی. از زمانی که زندان بودم، علاقه‌مند به مطالعه تفسیر قرآن شدم که هنوز هم ادامه دارد. اغلب تفاسیر را مطالعه کرده و می‌کنم.
● فوتبال دوست دارید؟ طرفدار تیمی هستید؟
▪ دنبال فوتبال نیستم. دوست ندارم و فرصت هم ندارم. در جوانی بسکتبال بازی می‌کردم. به هر حال در ورزش مهارتی ندارم.
● موسیقی چطور؟
▪ از موسیقی چیز زیادی نمی‌دانم ولی موسیقی سنتی را قبول دارم.
● شعر، سینما، تئاتر را دوست دارید؟
▪ جد مادری من هر هفته جلسات شعرخوانی و بحث ادبی داشتند و من در آن جلسات پذیرایی می‌کردم و مطالبی به گوشم می‌خورد.
● این جلسات سبب ایجاد علاقه به پیگیری شعر در شما نشد؟
▪ راستش مبارزه و بعد مسوولیت‌های اجرایی فرصت باقی نگذاشتند ولی سعدی و حافظ را دوست دارم. سینما هم اوایل می‌رفتم ولی الان هیچ فرصتی ندارم. برادرم هم در تئاتر فعالیت‌هایی داشت و گاهی دعوت می‌کرد و گه‌گاه می‌رفتیم.
● و حرف آخر؟
▪ واقعیت این است که پزشکان باید به وضع موجود اقتصادی خود راضی باشند. دنبال مسایل علمی بوده و مطالعه کنند. دنبال درآمدهای خیلی بالا نباشند، به سرنوشت خود راضی بوده و بدانند که خدا برایشان بهترین را می‌خواهد. شاید ثروت برایشان خیری به همراه ندارد که خدا به آنها نداده است.

مراسم تشییع مرحوم شیبانی روزجمعه ۲ دی ساعت ۲ بعد ازظهر قطعه ۷۰ردیف ۷۰ شماره ۸ برگزار می شود .

۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۸
کد خبر: 37083

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha