به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از شرق شنبه سوم تیر جهان با یک خبر غافلگیر شد. گروه واگنر که به صورت پیمانکاری در خدمت ارتش روسیه در جنگ علیه اوکراین مشارکت دارد، ناگهان سر به شورش برداشت و به جای آن که در خدمت اهداف تعریف شده باشد به سوی روسیه حرکت کرد. شورشی که از آن به عنوان «شبه کودتا» هم یاد شد اما ۲۴ ساعت بیشتر دوام نیاورد و خاموش شد. نکته جالب درباره سرکرده این گروه این است که به عنوان تبهکار ۹ سال زندان بود و در بلبشوی پس از فروپاشی اتحاد شوروی با تاسیس فروشگاههای زنجیرهای فست فود ثروتمند شد!
ولادیمیر پوتین وقتی به قدرت رسید برای تحکیم و تثبیت، دست همکاری به سوی چنین عناصری باز کرد چرا که خود او نیز سیاستمداری به معنای کلاسیک نبود و فعالیتهایی در آلمان شرقی داشت. پوتین در ۲۰۱۴ به «پریگوژین» ماموریت داد نیروهای مزدور را در جریان پس گرفتن یا اشغال کریمه مدیریت کند و بدین ترتیب سرآشپز در شکل و شمایلی جدید در خدمت کرملین درآمد. سرآشپزی که آش را شور کرد و شورید. «شبکه شرق» درباره تمرد گروه واگنر و چرایی و تبعات آن با علی بیگدلی، استاد دانشگاه شهید بهشتی و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفتوگو کرده است. او معتقد است شورش گروه واگنر نشان داد که اگر پوتین برکنار میشد یا حتی جنگ داخلی اتفاق میافتاد، ایران هم متضرر میشد.
اساسا چرا باید ارتش روسیه بخشی از کارهای نظامی را به یک شرکت خصوصی واگذار کند؟ آیا این اقدامی معمول است؟
میان فرمانده گروه واگنر و پوتین از سال ۱۹۹۰ روابط نزدیکی وجود داشت. فرمانده واگنر رستورانداری میکرد و پوتین هم بعد از رسیدن به ریاست جمهوری، روسای جمهور و مهمانان خارجیش را به رستوران او میبرد. «پریگوژین» مرد بسیار ثروتمندی بود، در سطح جهان شهرت داشت و از نفوذ فوق العادهای برخوردار بود. در جنگهای سوریه شرکت کرد، به حمایت از رهبر ونزوئلا در جنگ ونزوئلا شرکت کرد. او در آفریقا و حتی در آمریکا با گروه قدرتمندی به نام «کوکلوس کلان» که در حد انتخاب رییس جمهور است، ارتباط نزدیک دارد. واگنرها یک گروه نظامی بسیار مشهور، قدرتمند و صاحب ثروتی هستند. فرمانده واگنر یکی از الیگارشهای قدرتمند روسی است. برای اولین بار گروه واگنر در سال ۲۰۱۴ در تسلط روسیه بر شبه جزیره کریمه، به عنوان یک گروه نظامی خودنمایی کرد. از آن زمان به بعد هم به خاطر روابط نزدیکی که با پوتین داشت فعالیتهای نظامیش را آغاز کرد. واگنر حدودا ۵۰ هزار نفر عضو دارد که ۲۵ هزار نفر از آنها نظامی هستند و ۲۵ هزار نفر دیگر کارهای اداری، امنیتی، اطلاعاتی و ارتباطات خارجی را برقرار می کنند.
در شرایطی که روسیه با کمبود نیرو مواجه شد و میخواست جریان جدیدی را وارد جبهه جنگ با اوکراین کند از واگنرها استفاده کرد. منتها در حال حاضر فرمانده واگنر معتقد است که در جریان جنگ، در نتیجهی اشتباه و خیانت هایی که رئیس ستاد ارتش و وزیر دفاع روسیه به این گروه کردند، حدود ۱۰ هزار نفر از نیروهای طرفدار واگنر کشته شدند. به همین دلیل اتفاقات اخیر در روسیه افتاد که البته به سرعت کنترل شد.
گفتید روی کار آمدن پوتین نتیجه ائتلاف با الیگارشها بوده. با شرایط کنونی سرانجام این گروه چه خواهد شد؟
شب گذشته اعلام شد که آشتیکنانی به وجود آمد و اختلافات برطرف شده است. با وساطتی که رئیسجمهوری بلاروس انجام داد گروه واگنر از حرکت به سمت مسکو خودداری کرد و روسیه از یک جنگ داخلی گذر کرد. با توجه به این که جنگ در اوکراین ادامه دارد اگر این گروه به سمت مسکو حرکت میکرد مقدمات یک جنگ خطرناک داخلی ایجاد میشد که به زیان پوتین بود. در حال حاضر هم به حیثیت و پرستیژ پوتین لطمه وارد شده اما چون به سرعت کنترلش کرد مقداری جبران شده است. ولی به هر حال این ماجرا آشکار کرد که پوتین یک گرگ را در دامان خود پرورش داده و دیگر نمیتواند از عهده کنترل این گرگ بربیاید. این گروه متخصص جنگهای چریکی است و چنانچه جنگی رخ میداد با دست زدن به یک عملیات تروریستی گسترده میتوانستند امنیت روسیه را مختل کنند و باعث پیشرفت اوکراین در جنگ مسکو شوند. وساطت رئیسجمهور بلاروس موثر بود و این جریان را متوقف کرد. البته به نظر میرسد که یک توافق پنهانی صورت گرفته است که بر اساس آن ممکن است پوتین ناگزیر شود وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش را تغییر دهد تا به این طریق به فرمانده واگنرها هم باج داده باشد.
یک تحلیل وجود دارد که امکان دارد پای غرب در میان باشد. علی الخصوص از سال ۲۰۱۴ که روسیه کریمه را تصاحب کرد و مشخص شد چه نقشهای دارد. از نظر شما این گمانه درست است؟
واگنرها از طرف آمریکا و اتحادیه اروپا تحریم شدند. منتها گروههای قدرتمند و صاحب ثروتی به نام «کوکلوس کلان» و «اپیسکو پولین» درون آمریکا ارتباط دارند که این گروهها به عنوان مثال باعث شدند هیلاری کلینتون به ریاست جمهوری نرسد و ترامپ پیروز انتخابات شود. ممکن است مقامات آمریکا و سی آی ای از طریق این گروهها بر روی واگنرها اثر گذاشته باشند. هنوز خیلی این حدس و گمانها روشن نشده اما این که گروههای خارجی تاثیر گذاشته باشند ممکن است قابل رد کردن هم نباشد. شاید به همین دلیل پوتین اعلام کرد که واگنر خنجر از پشت زده است. به هر صورت باعث نگرانی پوتین شده بودند چون واگنرها می توانستند یک موج تروریستی بزرگی ایجاد کنند و در این کار مهارت خوبی هم دارند.
این اتفاق چه تاثیری بر جنگ اوکراین با روسیه خواهد گذاشت؟
این که پوتین توانست غائله را کنترل کند نشان دهنده این است که میزان محبوبیتش هنوز در روسیه بالاست، میتواند به قدرت نظامی متکی باشد و جنگ را ادامه دهد. شب گذشته و در همان بحبوحه، روسیه توانست یک حمله موشکی گسترده به کییف انجام دهد که یک نمایش قدرت بود تا نشان دهد علیرغم بلوای واگنرها روسیه همچنان توان ادامه جنگ را دارد. اما مجموعا لطمهای به قدرت سیاسی و نظامی پوتین چه در داخل و چه در فضای بین المللی وارد شد. منتها توجه داشته باشید که پوتین توانست کمتر از دوازده ساعت از شروع ماجرا آن را کنترل کند شاید اگر به چهل و هشت ساعت میرسید کار از کار می گذشت.
آیا شورش واگنرها میتواند باعث شود که اعتراضات خیابانی علیه سیاستهای جنگ طلبانه پوتین فعال شود؟
نظر من کمی متفاوت است. من فکر می کنم که در حال حاضر بر میزان محبوبیت پوتین افزوده شده است. چون روسها به طور کلی احساسات شدید میهن پرستی دارند. روسها خیلی دلباخته تفکرات وگرایشهای میهنی هستند و به همین دلیل کمتر کشوری توانسته در خاک روسیه و در جنگ با روسیه به پیروزی برسد. وقتی صحبت از دفاع میهنی شکل میگیرد انسجام روسها نسبت به حاکمانشان بیشتر میشود.
برخی معتقدند که اگر روسیه بخواهد از سلاح اتمی استفاده کند در اوکراین نمیتواند چون اوکراین را به عنوان بخشی از خودش میداند بنابراین احتمال داده می شود که در لهستان استفاده کند.آیا این تهدید جدی است؟
لهستان یکی از حیاط خلوتهای روسیه در طول پانصد ششصد سال گذشته بوده است و همیشه چشم طمع به آن داشته است. در حال حاضر که لهستان به عضویت ناتو درآمده است می تواند یک تهدید برای روسها باشد. ناتو تا نزدیکی گوش روسیه پیشرفت کرده است که اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و اگر غربیها کمکهای سخاوتمندانهای به اوکراین داشته باشند این تهدید همیشه وجود خواهد داشت. مخصوصا این که در حال حاضر روسها موشکهای بالستیکشان که مجهز به کلاهکهای هستهای است در سکوهایشان آماده است. خیلیها نگران بودند از سلاح اتمیشان مقابل اوکراین استفاده کنند تا آن ها را مجبور به پذیرش شکست کنند. اما همانطور که شما اشاره کردید از بین کشورهای همسایه روسیه، لهستان بیش از هر کشور دیگری در خطر تهدید اتمی روسیه است. اگر کمک غرب به اوکراین گسترش پیدا کند می تواند باعث تحریک روسیه شود و روسها برای استفاده کردن از موشکهای با کلاهکهای هستهای خیلی آمادگی دارند. این خطایی است که غرب هم از آن مطلع است. نزدیکی روسیه به قاره اروپا همیشه یک تهدید برای اروپاییها محسوب میشود بنابراین ملاحظه میکنند که مبادا آمریکاییها را سر لج بیندازند تا دست به اقدامات تحریک آمیز علیه روسیه بزنند.
در ایران بعد از حمله روسیه به اوکراین عدهای معتقدند هندسه جهانی تغییر پیدا کرد. آیا بعد از حوادث روز گذشته در روسیه این تئوری تضعیف میشود؟ واکنش ایران، چین و ترکیه را چطور ارزیابی میکنید؟
گروهی که طرفدار روسیه هستند بیشتر تفکر اصولگرایی دارند و چنین اظهار نظرهایی میکنند. در ساعات اولیه شورش واگنرها، برخی در داخل دچار نوعی وحشت و دستپاچگی شده بودند. شورای عالی امنیت ملی با عجله توئیتی زد که انگار توام با نگرانی و بلاتکلیفی بود. این ماجرا نشان داد که اگر اتفاقی برای پوتین بیفتد بیشترین ضرر را در دنیا ایران خواهد کرد. در جنجال واگنرها سه کشور به طور رسمی و غیر رسمی از پوتین حمایت کردند ایران، چین و ترکیه بودند. مخصوصا اردوغان که به صورت رسمی و با تماس مستقیم حمایت کرد با این که ترکیه عضو ناتو است. ایران خیلی با احتیاط این کار را انجام داد و آقای امیرعبداللهیان با وزیر خارجه روسیه تماس گرفت در حالی که می بایست آقای رئیسی این کار را انجام میداد. چین خیلی با ملاحظه و سیاستمدارانه حمایت کرد و هیچ واکنش عجولانهای از خودش نشان نداد. این رفتارهای دیپلماتیک نشان داد که اگر پوتین برکنار می شد یا حتی جنگ داخلی اتفاق می افتاد این ایران بود که بیشترین ضرر را می کرد.
نظر شما