به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، شورش گروه واگنر به رهبری پریگوژین؛ همانی که از او تحت آشپز پوتین هم یاد می شود، گمانه زنی ها درباره چرایی خیزش یک باره این چهره مزدور و عقب نشینی ناگهانی اش در مسیر تصرف مسکو را افزایش داده است. در همین راستا، توماس فریدمن، ستون نویس مشهور نیویورکتایمز، با انتشار یادداشتی با عنوان « اکنون برای پوتین چه اتفاقی میافتد» در این باره مدعی شد که این کودتا یا شبه کودتا سناریویی آمریکایی بود که هدف از طراحی آن عریان کردن ضعف و آشفتگی پوتین است:
جیمز باند در کمین مسکو!
پریگوژین شخصیتی است که انگار مستقیماً از فیلم جیمز باندی «دکتر نو!،» بیرون آمد و با کاروانی از محکومان سابق و سربازان مزدور سعی داشت تا پایتخت روسیه را تصرف کند. او چند هلیکوپتر نظامی روسی را در مسیر سرنگون کرد. آنها به قدری با مقاومت اندکی روبرو می شوند که اینترنت پر از تصاویر مزدوران او است که صبورانه در صف خرید قهوه ایستاده اند و خطاب به فروشنده می گویند: ببخشید! می توانی روی لیوان قهوه ام درپوش بگذاری؟
اما پس از آن، به طور کاملا ناگهانی، هنگامی که افراداش در مسیر بزرگراه به ۱۲۰ مایلی مسکو رسیدند، او خط عوض کرد و کاروانش چنان خونسرد وسط بزرگراه توقف کردند که به راحتی می توانستند هدف حمله هوایی باشند. پس از آن، پریگوژین تن به توافقنامهای داد که رئیس جمهور بلاروس ترتیب داده بود و در پی آن فرمان انقلاب (یا کودتای) خود را لغو کرد- و از ادعاهای چند ساعت پیش خود عقب نشست: متأسفم، منظورم این نبود، سعی می کردم به برخی مشکلات با ارتش روسیه اشاره کنم- و همه دیر یا زود آن را مطالبه می کردند!
تهدید یا قربانی
هنوز مشخص نیست که پوتین تهدیدی مستقیم علیه دوست قدیمی خود پریگوژین خواهد بود یا خیر، اما پریگوژین قطعا شانس بالایی برای مورد ترحم پوتین قرار گرفتن، ندارد. دلیلش روشن است: رئیس جمهور بلاروس، جایی که طبق گزارش ها پریگوژین روز سه شنبه به آنجا پناهنده شده، گفت که رئیس جمهور روسیه به او گفت که میخواهد فرمانده خائن گروه واگنر را بکشد تا او درس عبرتی شود برای سایرین.
پوتین، مانند ارنست استاورو بلوفلد شرور، شخصیت منفی فیلم های جیمز باند که سندیکای جنایتکار بینالمللی اسپکتر را رهبری میکرد و اغلب در حال نوازش گربه سفیدش در حالی که نقشه میکشید، ترسیم میشود، غالبا پشت میز سفید ۲۰ فوتیاش دیده میشود و بازدیدکنندگان معمولاً در دوردست مینشینند. در انتهای میز دریچه ای است که ملاقات کنندگان فکر می کنند قرار است در آن فرو بروند و برای همیشه نیست و نابود شوند.
آینده مبهم پوتین
اولین واکنش من به این سناریو این بود که آیا کل این ماجرا واقعی بود؟ من طرفدار نظریه توطئه نیستم، اما فیلمنامه فیلم جیمزباندی «زندگی کن و بگذار بمیرد» جایی در این شورش در سناریوی روسها نداشت. چرا که اگر پوتین می خواست می توانست به راحتی از شر پریگوژین خلاص شود و جنگ اوکراین را هم به دست تقدیر رها کند.
در پاسخ به این سوال که بسیاری از خوانندگان از من پرسیده اند - اکنون برای پوتین چه اتفاقی می افتد؟ - پیش بینی غیرممکن است. با این حال، در مورد حذف پوتین به این سرعت باید کمی محتاط بود. به یاد داشته باشید: بلوفلد قبل از اینکه مامور ۰۰۷ سرانجام او را حذف کند، در شش فیلم جیمز باند ظاهر شد!
تنها کاری که در حال حاضر میتوان انجام داد، به اعتقاد من، این است که سعی کنیم توازنهای مختلف قدرت را که این داستان را شکل میدهند، محاسبه کنیم و تحلیل کنیم که چه کسی میتواند در ماههای آینده چه کاری انجام دهد.
سناریویی با بازی پریگوژین
اجازه دهید با بزرگترین توازن قوا شروع کنم که هرگز نباید فراموش شود. رئیس جمهور بایدن، باید روی صحنه بیاید و جایزه بهترین کارگردانی را بگیرید! چرا که این ائتلاف گسترده و پایداری بود که او برای مقابله با پوتین در اوکراین گرد هم آورد و توانست ضعف پوتین را نشانه رود.
بایدن از همان ابتدا فهمید که پوتین مرکز یک صورت فلکی ضد آمریکایی، ضد دمکراتیک و فاشیستی است که باید شکست بخورد و مذاکره با او راهی به جایی نمی برد. شورش پریگوژین اساس همان کاری را انجام داد که بایدن در ۱۸ ماه گذشته می شد: افشای نقاط ضعف پوتین، سوراخ کردن روکش نبوغ استراتژیک فرضی اش، و هاله شکست ناپذیری که قبلاً به نیز تا حدودی آشکار شده بود.
اهرمهای پوتین خنثی شد؟
پوتین مدتهاست با دو ابزار حکومت میکند: ترس و پول که با ردای ناسیونالیسم پوشیده شده است. او کسانی را که می توانست بخرد، خرید، و کسانی را که نمی توانست به زندان انداخت یا کشت. با این حال، برخی ناظران روسیه استدلال می کنند که ترس اکنون مسکو را رها کرده است، ولی هاله شکست ناپذیری پوتین دست کم ضربه خورده است و دیگران نیز به زودی می توانند او را به چالش بکشند. پوتین کار بسیار مؤثری در حذف منتقدان خود انجام داده است و هرگز نباید ترس عمیق روس ها را در مورد بازگشت به هرج و مرج اوایل دهه ۱۹۹۰ پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دست کم گرفت و بسیاری از مردم هنوز برای نظمی که پوتین برقرار کرد سپاسگزار هستند.
این توازن قدرت پوتین با بقیه جهان است که همه چیز را پیچیده کرده است، زیرا ما در غرب به همان اندازه که از ضعف پوتین می ترسیم، از قدرت او نیز می ترسیم. هنوز هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه شورش پریگوژین، یا ضد حمله اوکراین، منجر به فروپاشی قابل توجه نیروهای روسیه در اوکراین شده است، وجود ندارد، اما برای نتیجه گیری نهایی نیز خیلی زود است.
مقامات آمریکایی استدلال میکنند که استراتژی پوتین این است که ارتش اوکراین را با گلولههای توپخانه ۱۵۵ میلیمتری هویتزر، پایگاه نیروهای زمینی، و همچنین رهگیرهای ضدهواییاش سردرگم و خسته کند تا نیروهای زمینی اوکراین در برابر نیروی هوایی روسیه بی دفاع شوند و کمی به عقب بروند. سپس صبر کند تا زمانی که متحدان غربی اوکراین ناامید شوند یا دونالد ترامپ دوباره انتخاب شود و پوتین بتواند با او معامله کند و بتواند وجهه خود را هم حفظ کند. این یک راهبرد اصلا هم احمقانه نیست. اوکراین آنقدر گلوله ۱۵۵ شلیک میکند (به میزان ۸۰۰۰ گلوله در روز) که تیم بایدن اکنون در تلاش است تا برای ساخت کارخانه های تولید این مهمات سهامدار بیابد.
لجستیک مهم است. چه در حال دفاع و چه در حمله. روسها در حال حاضر واقعاً مواضع خود را تثبیت کرده اند و در سراسر خطوط دفاعی خود مینگذاری کردهاند، به همین دلیل است که ضد حمله اوکراینی شروع کندی دارد.
همچنین می توانید بی نظمی یا جنگ داخلی و شکست روسیه را هم تصور کنید. کشوری متلاشی شده با سلاح های هسته ای و جمهوری هایی که هر یک می تواند خطری برای امنیت منطقه و جهان باشد. به همان اندازه که از پوتین متنفرم، چند برابر از بی نظمی متنفرم، زیرا وقتی یک دولت بزرگ فرو می پاشد، پیامدهای آن از فروپاشی اش فاجعه آمیز تر است. تسلیحات هسته ای و جنایتی که می تواند از روسیه متلاشی شده به جهان سرایت کند می توان آینده جهان را رقم بزند. این دفاع از شخص پوتین نیست بلکه این بیانگر خشم از کاری است که او با کشورش کرد و آن را به یک بمب ساعتی پراکنده در ۱۱ منطقه زمانی تبدیل کرد. پوتین تمام دنیا را گروگان گرفته است. اگر او پیروز شود، مردم روسیه بازنده خواهند شد. اما اگر ببازد و جانشینش بی نظمی باشد، همه دنیا ضرر می کنند.
نظر شما