به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد مشرق، محمد ایمانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
وزیر خارجه آمریکا می گوید: "به ترکیه و چین و عربستان گفتیم که به ایران بگویند تشدید تنش ها به نفع هیچکس نیست و این کشورها باید از پس از تهدیدهای تهران علیه اسرائیل، از ایران بخواهند که درگیریها را در خاورمیانه تشدید نکند». این اظهار نظر، از چند جهت قابل تامل است.
- نخست این که بر خلاف فضا سازی شبکه عمایات روانی غرب، طبق ارزیابی آمریکا، ایران در مجازات پشیمان کننده اسرائیل جدی است.
- دوم؛ آمریکا (دایه اسرائیل) از اثرگذاری تهدید مستقیم و یا پیام برخی مقامات اروپایی، ناامید، و دست به دامن شرکای ایران شده است.
- سوم؛ نوبت قبلی که آمریکا دست به دامن چین شد، سه ماه قبل بود؛ هنگامی که مقاومت یمن، هدف گیری کشتی ها از مبدا یا به مقصد رژیم صهیونیستی (به علاوه کشتی های آمریکا و انگلیس) را آغاز کرد.
شمار کشتی های هدف گیری شده در این مدت، بالای هفتاد فروند بوده و بخش مهمی از تجارت اسرائیل و حامیانش از مسیر دریای سرخ و کانال سوئز را به تعطیلی کشانده است.
کشتی های مذکور ناچارند قاره آفریقا را دور بزنند و همین، موجب افزایش چند ده روزه سفر و افزایش نرخ بیمه شده است. اینها غیر از هزینه هنگفت تعطیلی بندر ایلات برای رژیم صهیونیستی است.
رسانه های غربی سه ماه قبل، ادعا کردند رایزنی آمریکا با چین برای فشار بر ایران و توقف حملات مقاومت یمن در دریای سرخ، موثر بوده (!) اما دروغ بودن این ادعا به سرعت آشکار شد و رسانه هایی غربی اذعان کردند که اتفاقا چین، از کاهش تردد کشتی های غرب استقبال می کند. در این باره رادیو فردا نوشت:
"گزارشهای مختلفی در مورد درخواست آمریکا از چین منتشر شده بود. رویترز به نقل از منابعی در حکومت ایران خبر داده بود که چینی ها از آنها خواستهاند به مهار حملات حوثیها کمک کنند. اما تغییری ایجاد نشده؛
آیا چین از تنش ها در دریای سرخ سود میبرد؟ سیانان استدلال کرده که چین علاقهای به ائتلاف نظامی آمریکا ندارد. فایننشال تایمز هم خبر داده که چین، چندین خط کشتیرانی جدید را برای فعالیت در دریای سرخ مستقر کرده تا از مصونیت اعطا شده از سوی یمن بهرهمند شود. چین در دوران کرونا هم تلاش کرد با استفاده غیبت دیگران، به سود قابلتوجهی دست یابد.
در شرایطی که تنشهای چین و آمریکا روند صعودی داشته، چینی ها ترجیح نمیدهند در ابتکار نظامی آمریکا شرکت کنند. چین میتواند خرسند باشد که رقیبش در یک بحران دیگر که مسیر خروج چندان روشنی ندارد، درگیر شده. برخی هم می گویند ظرفیتهای محدود چین آن قدر نیست که بتواند به ایران فشار بیاورد".
- نکته چهارم در تحلیل سخن بلینکن، اعتراف به درماندگی آمریکا در مقابل اقتدار فزاینده ایران است. آمریکا اگر قادر به مهار یا تغییر محاسبات و برنامه های ایران از جمله درباره مجازات پشیمان کننده اسرائیل بود، از موضع ضعف، دست به دامن دیگران نمی شد.
اقتدار ایران و ضعف آمریکا، در تحلیل روزانه محافل و رسانه های غربی قابل رصد است؛ از جمله:
- هیل: ایران و متحدانش بسیار قدرتمند شدهاند. ایران در حال انجام بازی طولانی در منطقه است، در حالی که دولت بایدن یکی از کوتاهترین بازیها را انجام میدهد. ایران به جای درگیر شدن در استراتژی های کوتاه مدت، رویکرد صبورانهای را اتخاذ کرده و بر اهداف چند دهه دورتر تمرکز میکند.
- دنی سیتیرینوویچ، مقام سابق اطلاعات دفاعی اسرائیل، شورای آتلانتیک: توانمندی نظامی ایران، رشد چشمگیری یافته و این کشور به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات در دنیا تبدیل شده است.
- زویهاوسر، رئیس سابق کمیته نظامی کنست: ضربات اسرائیل، تاکتیکی است؛ اما ایران به شکل راهبردی ضربه میزند. اسرائیل در حلقه محاصره ایران افتاده و این حلقه، هر سال تنگتر شده است.
- روزنامه گاردین: The US isn’t the biggest power in the Middle East any more. Iran is.
آمریکا دیگر، بزرگترین قدرت در خاورمیانه نیست، ایران است. جایگاه قدرت برتر در منطقه، اکنون در اختیار ایران است. نظم جهانی مبتنی بر قوانین آمریکا نیز، برای فروپاشی و جایگزینی آماده است.
نظر شما