به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، اکتبر سال گذشته، پیتر پروگل سفیر آلمان در تونس در مراسم افتتاح یک دبیرستان جدید در حومه شهر تونس جنجال آفرید. پس از آن که وزیر آموزشوپرورش تونس در این مراسم با غزه اعلام همبستگی کرد، پروگل اسرائیلیها را قربانی خواند.
به نوشته فارن پالیسی، وزیر آموزشوپرورش تونس با عصبانیت اعتراض کرد و گفت که سخنان سفیر مغایر با موضع تونس در قبال جنگ غزه بوده و پروگل مراسم را ترک کرد. سپس، برخی از تونسیها در فضای مجازی گفتند که پروگل کشتار غیرنظامیان در غزه توسط اسرائیل را توجیه کرده است. سفارتخانه آلمان اصرار داشت که پروگل با تمام قربانیان ابراز همدردی کرده است، اما مدعی شد: «نمیتوانیم این را نادیده بگیریم که جنگ غزه ناشی از حمله ۷ اکتبر حماس است».
چند روز بعد، معترضان در مقابل سفارت آلمان تجمع کردند و خواستار استعفای پروگل شدند. پیش از آن، اعتراضات علیه جنگ اسرائیل در غزه، سفارتخانههای آمریکا و فرانسه در تونس را هدف قرار داده بود، اما این اولینبار بود که خشم خود را به سمت آلمان معطوف میکردند. روزنامه آلمانی بیلد انتقادات از پروگل را «نفرتآمیز» توصیف کرد و به خوانندگان خود یادآوری کرد که مدرسه جدید که بخشی از آن توسط بانک توسعه آلمان تأمین مالی شده، تنها به لطف سخاوت این کشور افتتاح شده است.
برای چندین دهه، آلمان به دنبال آشتیدادن احساس مسئولیت تاریخی خود در قبال اسرائیل با روابط صمیمانه با دنیای عرب بوده است. برلین توانسته بود نفوذ نرم قابلتوجهی در منطقه به دست آورد و مدتها به عنوان یک میانجی صادق در روابط تجاری و اقتصادی شناخته میشد. سازمانهایی که عمدتاً توسط دولت آلمان تأمین مالی میشوند، مانند مؤسسه گوته، آژانس توسعهای GIZ و بنیادهای مرتبط با احزاب اصلی سیاسی این کشور تأمینکنندگان اصلی بودجه برنامههای مختلف در سراسر خاورمیانه هستند.
از هفتم اکتبر، این تلاش برای حفظ تعادل با مشکل مواجه شده است. در سراسر خاورمیانه، حمایت از مقاومت فلسطین در حال افزایش بوده و بسیاری از عربها حملات اسرائیل به غزه را «جنگ نسلکشی» دانسته و آن را محکوم میکنند. اما آلمان که شبح هولوکاست در ضمیرش نقش بسته، در ابتدا و به طور کلی از حمله اسرائیل به غزه حمایت کرد، هرچند برخی از مقامات طی هفتههای اخیر موضع انتقادیتری برگزیدهاند.
با این حال، حتی با وجود بیش از هفت ماه بمباران اسرائیل و کشتهشدن بیش از ۳۵ هزار فلسطینی در غزه و وقوع قحطی گسترده در این منطقه، برلین همچنان خود را به عنوان یکی از نزدیکترین متحدان سیاسی و نظامی اسرائیل معرفی میکند. واکنش قاطعانه آلمان به این جنگ سریعاً اعتبار این کشور در سراسر خاورمیانه را مخدوش ساخته است.
رویگردانی جهان عرب از آلمان
بر اساس نظرسنجی مرکز عربی واشنگتن در سال ۲۰۲۰، اکثریت مردم عرب دیدگاه مثبتی نسبت به سیاست خارجی آلمان داشتند. اما بر اساس نظرسنجی دیگری که در ژانویه ۲۰۲۳ توسط مؤسسه دوحه منتشر شد، ۷۵ درصد از پاسخدهندگان در ۱۶ کشور عربی نگاهی منفی نسبت به موضع آلمان در بحبوحه جنگ غزه داشتند.
عمرو علی، جامعهشناس ساکن مراکش که روابط آلمان و جهان عرب را مطالعه میکند، این تغییر را یک چرخش ۱۸۰ درجهای در افکار عمومی توصیف کرد.
برای مدتها، برداشت مثبت نسبت به آلمان در خاورمیانه غالب بود. آلمان با خودروهای سریع، محصولات با فناوری بالا و گردشگران خوشبرخورد شناخته میشد. دولت آلمان از شرکت در جنگ عراق خودداری کرد و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ بیش از ۱ میلیون پناهجوی سوری را پذیرفت. برلین که بزرگترین جامعه فلسطینی ساکن اروپا را در خود جای داده، به قطبی برای فرهنگ و زندگی فکری عرب تبدیل شده است. همچنین برخلاف کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس، آلمان سابقه استعماری مستقیمی در خاورمیانه ندارد که هنوز زمینهساز بیاعتمادی منطقهای به این قدرتهاست.
پنج روز پس از هفتم اکتبر، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان در یک سخنرانی که لحن کشورش در قبال جنگ جدید غزه را تعیین کرد، در پارلمان گفت: «در این لحظه، تنها یک جایگاه برای آلمان وجود دارد: در کنار اسرائیل». تا نوامبر ۲۰۲۳، آلمان مجوز صادرات سلاح به اسرائیل را نزدیک به ده برابر افزایش داد و پس از ایالات متحده، به دومین تأمینکننده بزرگ سلاح به اسرائیل از زمان آغاز جنگ تبدیل شد.
در حالی که چهرههای سرشناس در آلمان با اسرائیل اعلام همبستگی میکردند، پلیس آلمان به طور خشونتآمیزی تظاهرات طرفداران فلسطین را سرکوب یا به بهانه یهودیستیزی، آنها را ممنوع کرد. هنرمندان و روشنفکران منتقد اسرائیل، از جمله یهودیان و عربها، نسبت به موجی از سرکوب آزادی بیان در جامعه آلمان هشدار دادهاند. بسیاری از آنها شاهد لغو جوایز و تأمین بودجه یا لغو رویدادها بودهاند. از جمله این افراد میتوان به آدنیا شیبلی، نویسنده فلسطینی اشاره کرد که مراسم اهدای جایزه او در اکتبر توسط نمایشگاه کتاب فرانکفورت لغو گردید. غسان حَج، انسانشناس لبنانی-مصری نیز در فوریه توسط مؤسسه معتبر ماکس پلانک اخراج شد. این مؤسسه اعلام کرد دیدگاههایی که حَج در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته بود، «با ارزشهای ما سازگار نیست».
علی در شبکههای اجتماعی متوجه چیزی شد که قبلاً هرگز ندیده بود. جوانان در سراسر جهان عرب هر روز در مورد آلمان پست میگذاشتند و هیچکدام از آنها مثبت نبود. او تغییر نگرشها نسبت به آلمان را به بازتوجه سیاست جهانی مرتبط میداند که در آن، حمایت غرب از اسرائیل برای بسیاری در جنوبجهانی به نشانهای از ریاکاری غیرقابلتحمل تبدیل شده است. علی گفت: «ما واقعاً شاهد تغییرات بزرگی هستیم و یکی از بازیگران کلیدی که در این امر نقش دارد، آلمان است».
بعید است این تغییر در افکار عمومی بر روابط سیاسی یا اقتصادی آلمان با کشورهای عربی تأثیر بگذارد. اما این پتانسیل را دارد که قدرت نرم برلین را در منطقه تضعیف کند.
«فارین پالیسی» با نه نفر از کارکنان فعلی و سابق شش مؤسسه آلمانی که در پنج کشور خاورمیانه فعالیت میکنند، مصاحبه کرد. آنها گفتند که موضع سختگیرانه آلمان در جنگ غزه کار آنها با شرکا و جوامع محلی را در خطر انداخته و اعتمادی که ایجاد آن سالها یا دههها طول کشیده بود، آسیب دیده است.
اسرائیل و آلمان پسا هیتلر
برای اولینبار، دولت آلمان غربی به دنبال برقراری روابط با اسرائیل بود و در سال ۱۹۵۲، با پرداخت غرامت بابت هولوکاست به آن موافقت کرد. کنراد آدناور، صدراعظم وقت آلمان غرامت را راهی برای احیای وجهه آلمان و ادغام مجدد آن با قدرتهای غربی میدید. اتحادیه عرب با طرح آدناور مخالف بود و استدلال کرد که آلمان نباید از نظر مالی از اسرائیلی حمایت کند که درگیر جنگ با همسایگان عرب خود بوده و از پذیرش مسئولیت اخراج صدها هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸ سر باز زده است.
دانیل ماروتسکی، مورخ روابط آلمان با اسرائیل و مدرس دانشگاه هنگ کنگ گفت: «اتحادیه عرب اعلام کرد که آلمان نباید مشکل خود را بر دوش اعراب یا فلسطینیان بیاندازد. از آن زمان، این مسئله به موضوعی مهم تبدیل شده است».
راهحل به اصطلاح دو کشوری که در توافقنامه ۱۹۹۴ اسلو تعیین شد، به برلین فرصتی برای پاککردن گذشته داد. آلمان به حامی کلیدی مذاکرات بین اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین تبدیل شد. در سال ۲۰۲۳، آلمان مستقیماً و از طریق اتحادیه اروپا، دومین اهداکننده ملی بزرگ به سرزمینهای فلسطینی و آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) بود.
ماروتسکی گفت: «ایده این بود که اگر فقط پول به این روند تزریق کنید، مشکلات حل میشود. ایالات متحده رهبری سیاسی را بر عهده خواهد گرفت و ما فقط دیپلماسی پولپاشی را دنبال میکنیم».
در دهه ۲۰۰۰ و با شکست روند اسلو، آلمان در مسائل امنیتی به اسرائیل نزدیکتر شد. سیاست خارجی برلین به طور فزایندهای به نگرانیهای داخلی در مورد یهودیستیزی و احساسات ضداسرائیلی در میان مسلمانان آلمان گره خورده بود که برخی از سیاستمداران میگفتند این امر تلاشهای کشور برای غلبه بر گذشتهاش را مختل میسازد. آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان در سخنرانی سال ۲۰۰۸ خود در پارلمان اسرائیل، اذعان کرد که امنیت اسرائیل دلیل وجودی آلمان است؛ سخنی که توسط شولتز و دیگران پس از هفتم اکتبر تکرار شد.
زمانی که مرکل جنگ ۲۰۰۶ لبنان و جنگ ۲۰۰۸ غزه را کاملاً بر گردن حزبالله و حماس انداخت، هنوز هم مخالفتهای گاهوبیگاه مقامات آلمانی درون دولت با عملیات نظامی اسرائیل وجود داشت. در سال ۲۰۰۸، یک سیاستمدار برجسته سوسیالدموکرات صدراعظم وقت را متهم کرد که «طرف بمباران دائمی اسرائیل را گرفته است».
اما رفتار نظامی اسرائیل در جنگهای سال ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱ غزه با انتقاد نسبتاً کمی از سوی سیاستمداران آلمانی، صرفنظر از حزب آنها، مواجه شد. اگرچه آلمان همچنان با ساخت شهرکهای غیرقانونی اسرائیل در کرانه اشغالی غرب مخالف بود و از گرایشهای ضددموکراتیک کابینه راستگرای افراطی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل ابراز نگرانی میکرد، اما این اختلافات سیاسی به طور ماهوی رابطه آلمان و اسرائیل را تغییر نداد.
واکنش به هفتم اکتبر
در ماههای پس از هفتم اکتبر، رهبران آلمان بر روی کشتهشدگان حمله حماس، سرنوشت اسرا در غزه، افزایش یهودستیزی و آنچه آنها به عنوان تهدید وجودی حماس برای امنیت اسرائیل میدانستند، تمرکز کردند. اما حتی در میانه کشتار و تخریب بیسابقه در غزه، وضعیت و کیفیت زندگی غیرنظامیان فلسطینی به طور قابل توجهی کمتر مورد توجه قرار گرفت.
در اکتبر سال گذشته، آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان مدعی شد که حماس کل غزه را گروگان گرفته و ادعاهای اسرائیل مبنی بر استفاده این گروه از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی را تکرار کرد. آلمان همچنان به رد درخواستهای آتشبس که به گفته شولتز به حماس اجازه میدهد تا دوباره مسلح شود، ادامه داد و از رأیگیری سازمان ملل متحد در دسامبر ۲۰۲۳ برای درخواست آتشبس فوری در غزه خودداری کرد.
در حالی که تعداد کشتهشدگان فلسطینی در ژانویه به بیش از ۲۰ هزار نفر رسید، روبرت هابک، معاون صدراعظم آلمان هدف قرار دادن غیرنظامیان توسط اسرائیل را تکذیب کرد. او گفت در حالی که برخی ممکن است با «اقدامات سخت» ارتش اسرائیل مخالف باشند، اتهامات نسلکشی علیه اسرائیل نادرست است. آلمان پرونده نسلکشی آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری را «ابزاریسازی سیاسی» خواند و پس از ادعای اسرائیل مبنی بر مشارکت برخی از کارکنان آنروا در حمله هفتم اکتبر، بودجه خود به این آژانس را مسدود ساخت. بعدها و پس از یک بازبینی مستقل که نشان داد اسرائیل شواهد کافی برای ادعاهای خود ارائه نکرده، آلمان بودجه آژانس را دوباره وصل کرد.
دیدگاههای دولت آلمان در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین با کارمندان نهادهای آلمانی در خاورمیانه همخوانی ندارد.
بر اساس گفتههای منابع، مدتهاست که کارمندان باسابقه نهادهای آلمانی در خاورمیانه به طور خصوصی به آنچه که در آلمان علناً قابل گفتن نیست، اعتراف کردهاند: راهحل دو کشوری مرده، اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل مصداق آپارتاید بوده و سیاست خارجی آلمان از واقعیتهای مناقشه اسرائیل و فلسطین فاصله دارد.
بایکوت آلمان
شکاف میان ستاد مرکزی سازمانهای آلمانی و دفاتر آنها در خاورمیانه از هفتم اکتبر عمیقتر شده است. کارکنان این نهادها در چندین کشور میگویند که استفاده از اصطلاحاتی مانند «آپارتاید» و «نسلکشی» در اشاره به رفتار اسرائیل با فلسطینیان (اصطلاحاتی که دولت آلمان رد کرده و آنها را یهودیستیزانه میداند) در میان همکاران نزدیکشان رایج است. آنها میگویند حمایت آلمان از این درگیری، سکوت یا حمایت سازمانهای کشور از اسرائیل و سرکوب صدای حامیان فلسطین در آلمان، کار آنها را مختل ساخته است.
چند هفته پس از اعتراضات علیه پروگل در تونس، یک صلیب شکسته (نماد نازی) روی دیوارهای شعبه محلی مؤسسه گوته در این شهر کشیده شد. مؤسسه گوته که مهمترین نهاد فرهنگی بینالمللی دولت آلمان است، مجموعهای از بازدیدهای دانشآموزی و نمایش فیلم در پایتخت تونس را لغو کرد و یک نمایشگاه عمومی را به رویدادی با دعوتنامه محدود تبدیل کرد. این مؤسسه همچنین به دلیل نگرانیهای امنیتی، رویدادهایی را در بیروت و رامالله لغو کرده است. در ماه مارس، محمد ابوالعلا، هنرمند مصری برای اعتراض به حمایت آلمان از اسرائیل، جایزهای را از این مؤسسه پس داد. در سال ۲۰۲۲ نیز این سازمان به دلیل لغو سخنرانی محمد الکرد، نویسنده فلسطینی با واکنش منفی روبرو شد.
سه کارمند و کارمند سابق در GIZ (آژانس همکاریهای بینالمللی آلمان) به فارین پالیسی گفتند که همراهی آلمان در این جنگ باعث خشم و انزجار در داخل این نهاد توسعهای شده است. GIZ حتی پس از بازداشت اداری (بدون محاکمه یا اتهام) یکی از کارمندان فلسطینی خود توسط اسرائیل در ماه مارس، موضع علنی در قبال این درگیری نگرفته است. (این رویکردی متفاوت از موضع قاطع GIZ علیه جنگ روسیه در اوکراین است.) منابع همچنین گفتند که حداقل دو سازمان غیردولتی فلسطینی که GIZ با آنها همکاری میکرد، اکنون این آژانس را تحریم کردهاند.
یکی از منابع جو حاکم را «اقتدارگرایانه» توصیف کرد که باعث شده برخی از کارکنان از صحبتکردن علنی بترسند و برخی دیگر استعفا دهند. او با اشاره به اقدامات آلمان گفت: «شما از یک طرف بمباران را تأمین مالی میکنید و از سوی دیگر، یک ذره کمک میکنید تا نشان دهید که سازمانی بشردوستانه هستید».
برای حفظ هویت و محافظت از کارکنان محلی و شرکای خود در خاورمیانه، بسیاری از سازمانهای آلمانی که در این منطقه کار میکنند، به طور پنهانی رویدادهای عمومی را لغو کرده، انتشار گزارشها را به تعویق انداختهاند یا لوگوی خود را از پروژههایی که حمایت میکنند، حذف کردهاند. چندین منبع ابراز نگرانی کردهاند که اگر هر کسی که به آنها وابسته است از جنبش بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل حمایت کرده یا آن را در رسانههای اجتماعی مورد انتقاد قرار دهد، ممکن است رسانهها یا دولت آلمان سازمانهای آنها یا شرکای محلیشان را به یهودیستیزی متهم کنند.
وزارت همکاری اقتصادی و توسعه فدرال آلمان که از کار GIZ و بنیادهای حزبی در خارج از کشور حمایت مالی میکند، گفته با سازمانهای همکار تحت «نظارت دقیق» قرار میگیرند و هرگونه بیانیهای که ضدیهودی، انکار حق موجودیت اسرائیل یا حمایت از تحریم اسرائیل باشد، برخورد میشود. در حال حاضر، این وزارتخانه و وزارت امور خارجه در حال اجرای کاهش بودجه به میزان تقریباً ۱.۵ میلیارد یورو هستند، زیرا آلمان بودجه کمکهای بینالمللی و توسعه را کاهش میدهد.
دسامبر سال گذشته و پس از امضای نامهای توسط رهبر مرکز کمکهای حقوقی زنان مصر که حاوی محکومکردن جنگ غزه و حمایت از بایکوت اسرائیل بود، آلمان بودجه اختصاصیافته به پروژهای برای حمایت از قربانیان قاچاق زنان را لغو کرد. در جریان بررسی بعد از هفتم اکتبر، آلمان بودجه سه سازمان حقوق بشری فلسطینی که اسرائیل در سال ۲۰۲۱ آنها را به عنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرده بود را لغو کرد. (این نامگذاریها توسط سازمان ملل متحد محکوم شده بود.) این وزارتخانه در ماه فوریه نیز گفت که مرتباً این موضوع را با اسرائیل در میان میگذارد.
برخی از شرکای منطقهای برلین آن را بایکوت کردهاند. در ژانویه، گروه لبنانی «پناهگاه هنرمندان» کمک مالی ۳۵ هزار دلاری از بنیاد «رزا لوکزامبورگ» وابسته به حزب چپ سوسیالیست را رد کرد. دلیل این امر انتقاد یکی از اعضای هیئتمدیره بنیاد مذبور از مصر به خاطر عدم پذیرش فلسطینیهای فراری از غزه بود. گروه لبنانی این اقدام را به منزله حمایت از پاکسازی قومی میداند.
کارمند یک سازمان آلمانی در لبنان گفت: «در حال حاضر، افراد حاضر در صحنه فرهنگی نمیخواهند با بنیادهای آلمانی مرتبط باشند». این منبع همچنین بر این باور است که در صورت توانایی مالی، هنرمندان بیشتری به بایکوت خواهند پیوست. او افزود بسیاری از کسانی که زمانی برلین را مرکز فرهنگ عرب میدانستند، دیگر نسبت به آن دلسرد شدهاند.
صبر برلین لبریز شد
طی هفتههای اخیر، آلمان مانند ایالات متحده لحنی تندتر نسبت به اسرائیل در پیش گرفته است. شولتز و بربوک اکنون بارها خواستار آتشبس دائمیتر و افزایش ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه برای کاهش خطر قحطی شدهاند. آنها همچنین به نتانیاهو در مورد توقف حمله تمامعیار برنامهریزیشده اسرائیل به رفح هشدار دادهاند. در جریان سفر اواسط مارس شولتز به اسرائیل، او از رنج فلسطینیان و غیرممکنبودن مبارزه با اسلامگرایی تنها از طریق ابزار نظامی سخن گفت.
با این حال، در صحنهای که تا چند ماه پیش تصور آن نمیشد، در اواخر آوریل، نماینده ارشد آلمان در سرزمینهای فلسطینی از دانشگاه بیرزیت رامالله بیرون رانده شد. فیلمها نشان میدهند که دانشجویان فلسطینی با فریاد و لگدزدن به ماشین او و پرتاب سنگ، او را هدف قرار دادند. کارمند مذکور در لبنان گفت که «لفاظی و اقدامات آلمان از ۷ اکتبر، تصویری که از آلمان وجود داشت را نابود ساخت.»
آلمان به عنوان یکی از بزرگترین تأمینکنندگان مالی غرب برای جامعه مدنی در جهان عرب، همچنان تأثیر قابل توجهی در منطقه خواهد داشت. کارهای کمتر سیاسی آن، مانند حمایت از برنامههای زیرساختی و ارائه دورههای زبان، تا حد زیادی تحت تأثیر جنگ غزه قرار نگرفته است.
اما احتمالاً احیای جایگاه اخلاقی برلین و تصویر آلمان به عنوان یک جامعه لیبرال و پذیرا، در بسیاری از مسائل دشوار باشد.
نظر شما