به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از "ورزش سه"، علیرضا حقیقی، گلر با تجربه تیم فوتبال هوادار، سالهای پس از معرفی در فوتبال ایران به عنوان یک دروازهبان آیندهدار فصل خود را با تیم فوتبال هوادار در تهران به پایان برده و به اعتقاد خودش یکی از بهترین سالهای ورزشیاش را پشت سر گذاشته است.
او با تجربه حضور در جام جهانی و جام ملتهای آسیا و در دوره دوم فوتبالش در ایران همچنان برای موفقیت و پیشروی در پست خود انگیزه دارد و از رقابت با هیچکس پا پس نمیکشد. البته یکی از گلرهای آیندهدار فوتبال ایران در طول فصل کنارش بوده تا عرصه را بر وی تنگ کند.
حقیقی با لقب پسر پرسپولیس در سالهای دور در این گفتوگو آشکارا خود را شایسته حضور در بالاترین سطح رقابتی فوتبال ایران میداند و به تواناییهای خود در چارچوب دروازه باور دارد. او با تجربهای گران بها و طولانی در فوتبال ایران، صندوقچه خاطراتی است که شاید آن را در گفتوگو با ورزش سه در آینده باز کند. حالا گفتوگوی کوتاه ما با او درباره فصلی که گذشت:
*گلر صددرصد در دنیا هم نداریم.
*وقتی به ایران برگشتم و در ذهن خودم از صفر شروع کردم.
*در فوتبال ما دروازهبان حق اشتباه و گل خوردن ندارد.
*به نظرم حداقل میتوانستم در چند اردو باشم و عملکردم را ببینند.
*پارسال ۱۱۰ تا سیو داشتم.
*شاید برای خیلیها فوتبال تفریح باشد ولی برای من اینجوری نیست.
*هوادار اگر تقویت میشد تک رقمی میشدیم.
*زندگی سالم و مراقبت را باید پیش برد و ریاضت کشید.
*بازی پرسپولیس مصدوم شدی و با خروجت از اسکواد هوادار در بازیهای آخر شکستهای سنگینی را متحمل شدید.
روز قبل از رسپولیس عضله پشت پایم آسیب دید و از تمرین بیرون آمدم. وقتی با دکترها صحبت کردیم، قرار شد بازی نکنم ولی چون باید به تیم کمک میکردم تصمیم گرفتیم بازی کنم. متاسفانه دقیقه ۴۰ دوقلوی پایم پاره شد و از بازی بیرون آمدم. این باختها هم جزء فوتبال است و ما چند مصدوم دیگر غیر از من هم داشتیم و باعث شد این شکستها را بخوریم.
*مسعود شجاعی میگفت خودت اصرار داشتی که مقابل پرسپولیس بازی کنی.
بله چون برای خودم هم بازی مهمی بود. باید خودم را به بازی میرساندم چون هم منافع تیم وسط بود و هم برای خودم مهم بود.
*سال گذشته در تیم پرطرفدار نساجی بازی کردی و امسال در یک تیم جمع و جور و کم سر و صدا مثل هوادار. در مورد تفاوت این دو شرایط صحبت کن.
تیمی که هوادار دارد و وقتی میروی استادیوم و با تماشاچی زندگی میکنی خیلی شرایطش با تیمی که طرفدار ندارد فرق میکند. امسال برای من سال آرامی بود ولی روی دیده شدن عملکردم تاثیر گذاشت. من امسال ۲۸ هفته بازی کردم و خیلی هم خوب بود و در جام حذفی هم تا جایی که بودم بالا آمدیم ولی به بازی گل گهر نرسیدم. شرایط هوادار اینطوری است و در استادیوم دستگردی اجازه ورود تماشاگر را نمیدهند. در تیم پرهوادار در طول فصل اتفاقات و دلخوریها و خوشیهای زیادی پیش میآید و شرایط فرق دارد. نساجی هواداران زیادی دارد و باریشه است، پرسپولیس هم قضیهاش فرق میکند و هوادار میلیونی دارد ولی از این بابت در هوادار سال آرامی داشتم.
*امسال به نظر یکی از فصلهای خوبت بود. این موضوع چقدر به تو انگیزه ادامه دادن میدهد؟
یک بخشی انگیزههای شخصی است و من ادامه خواهم داد. امسال تیم ما با بودجه کم بسته شد و ممکن بود از تیمهای سقوط کننده باشیم ولی جا دارد به اعضای تیم خسته نباشید بگویم چراکه کمک کردیم تیممان بماند. شاید اگر یکی، دو بازی مانده بود شرایط هوادار پیچیده میشد. مسعود شجاعی هم به کادرفنی اضافه شد و عملکرد خوبی داشت و بازیهای آخر دستش خالی بود و از بابتی وقتی ماندن تیمی قطعی میشود انگیزهها کم میشود. کار بزرگی انجام دادیم که هوادار را نگه داشتیم. یک خسته نباشید هم باید به محمود فکری بگویم که اول فصل تیم خوبی را جمع کرد و خیلی از بازیکنان باتجربه را با جوانها میکس کرد، اما در طول مسیر تفکراتش در تیم ننشست و از یک جا به بعد نشد.
*چقدر از آرزوهایی که در فوتبال داشتی محقق شده و فکر میکنی که هنوز چقدر جا داری برای اینکه بتوانی در فوتبال ایران به دستاورد بیشتری برسی؟
به نظر خودم فوتبالم به دو بخش تبدیل میشود. قبل از سی سالگی در اروپا به هر آنچه میخواستم رسیدم. در جام جهانی، جام ملتها بودم و در تیم پرطرفداری مثل پرسپولیس هم بازی کردم. بخش دیگر زندگی فوتبالیام وقتی بود که به ایران برگشتم و در ذهن خودم از صفر شروع کردم و خیلی اهداف دیگری دارم و به نظرم آدم نباید از اهدافش صحبت کند.
*همیشه در این فصل از تو در مورد بازگشت به تیم ملی سوال میشد و یک جا واکنش نشان دادی که چقدر این سوال را میپرسید! حالا من میخواهم این سوال کلیشهای را بپرسم که آیا هنوز به تیم ملی فکر میکنی؟
مگر میشود فکر نکنم. شما از کل بازیکنان لیگ بپرسی شاید ۹۰ درصد خود را مستحق دعوت بدانند، اما طرز تفکر و سلیقه من یک چیز است و سلیقه کادرفنی تیم ملی چیز دیگری است. به قول خودت کلیشهای میشود ولی همیشه آماده کمک به تیم ملی هستم و برای تیم ملی هم آرزوی موفقیت میکنم. به نظرم حداقل میتوانستم در چند اردو باشم و عملکردم را ببینند و محک بخورند اما چارهای جز قبول نظرشان ندارم.
*خودت را آدم خوش اخلاقی میدانی یا یک آدم بد اخلاق؟ چون از دور این حس را میدهی که باید یک ذره با تو با احتیاط بیشتری رفتار کرد!
یک اخلاق حرفهای و کاری هست و یک اخلاق شخصی است. کسی که با من بیرون از فوتبال بنشیند چنین چیزی نمیگوید، اما من در کارم آدم جدی هستم چون دارم وقت میگذارم و تلاش میکنم. از موقعی که به ایران برگشتم بیشترین تعداد بازی را داشتم. به جز امسال مصدومیتی نداشتم و این هم مصدومیت جدیای نبود و الان خوب شدم. کار برای من شوخی بردار نیست چون آبرویم وسط است و سر تمرین صد در صدم را میگذارم. شاید همین بازی پرسپولیس هرکسی بود سلامت خودش را به خطر نمیاندازد. من برای تیمم چه پرسپولیس باشد و چه نساجی، گل گهر و هوادار من از صد هزارم را میگذارم. من در نساجی هم با کتف خراب و پای پاره بازی میکردم. من اینطوری در فوتبال بزرگ شدم. شاید برای خیلیها فوتبال تفریح باشد ولی برای من اینجوری نیست. تمرین برای من مسابقه است، مسابقه برایم جنگ است! اگر میگویند اخلاقم طوری است کاری با این قضیه ندارم و مهم این است آخر فصل به نتیجه مدنظرمان برسیم. من تا آخرین روز فوتبالم همین روند را دارم.
*آیا دوست داری درباره اینکه الان چه کسی بهترین گلر ایران است صحبت کنی؟ اگر ایرانیها را نمیخواهی بگویی درباره بهترین گلرهای جهان بگو.
این یک چیز فوق العاده سلیقهای است، من نه اسم گلر ایرانی میآورم و نه خارجی. الان انقدر علم گلری پیشرفت کرده که یک گلر صد در صد نداریم. مانوئل نویر شاید جزء پنج گلر برتر جهان است ولی اشتباهاتش را نگاه کنید. یکی کار با پای فوق العاده دارد، یکی خروج و یکی شوتگیری. من نمیتوانم یک نفر را بگویم. فقط نگاه میکنم و الگوبرداری میکنم.
*امسال جنگ قهرمانی شدیدی بین استقلال و پرسپولیس برقرار بود تو تجربه کار و رفاقت با جواد نکونام را داری و در عین حال یکی از بازیکنان سابق پرسپولیس هستی. صادقانه بگو دوست داشتی پرسپولیس قهرمان شود یا برایت تفاوتی نداشت؟
اول از همه جا دارد قهرمانی پرسپولیس را به این تیم و هواداران خوبش تبریک بگویم چون وقتی پرسپولیس قهرمان شد من تبریک نگفتم چون تحت قرارداد هوادار بودم. الان که تبریک میگویم، قراردادم تمام شده است. من به عنوان یک پرسپولیسی و هوادار تیم پرسپولیس معلوم است که با قهرمانی تیمم خوشحال میشوم ولی حساسیت خاصی برایم نداشت و از طرفی برای هواداران خوشحالم. همچنین استقلال خوب کار کرد با توجه به مشکلاتش. در کل لیگ پویایی داشتیم. جا دارد به جواد نکونام و استقلالیها هم خسته نباشید بگویم.
*خودت فکر میکردی با توجه به عقب بودن پرسپولیس طی هفتههای زیاد از استقلال قهرمان شود؟
به نظرم پرسپولیس زمانی قهرمان شد که بازی با استقلال خوزستان را سه هیچ عقب بود و چهار بر سه برد. البته در آن زمان فکر و ذکرم خودم و تیمم بود.
*در مورد سبک بازی استقلال جواد نکونام خیلی صحبت میشود. تو با این سرمربی هم تیمی بودی و همچنین خودتان جلویشان بازی سختی داشتید و بعد از خوردن گل در دقیقه یک نتوانستید به گل برسید.
من نمیتوانم راجع به این مسئله صحبت کنم چون به سرمربی و بازیکنانی که در اختیار دارد برمیگردد. من در جایگاهی نیستم که در مورد استقلال و فلسفه سرمربیگری جواد نکونام اظهار نظر کنم.
*در مورد سالهای طولانیای که پشت سر گذاشتی بگو. آیا زندگی فوتبالی برایت راضی کننده بود؟
زمانی عیار بازیکن مشخص میشود که ثبات داشته باشد. من در این چند سالی که به ایران برگشتم ثبات داشتم و لازمهاش این است که از خودت و بدنت و فکرت مراقبت کنی. زندگی سالم و مراقبت را باید پیش برد و ریاضت کشید. من از این بابت راضیام و چیزهایی که در اروپا یاد گرفتم را به کار میبرم.
*به عنوان یک گلر فشارهای زیادی به شما وارد میشود و ممکن است یک روز گل بدی بخورید. چطور خودت را ریکاوری میکنی؟
در اروپا به ما میگفتند اگر گل اول را خوردی و اصلن مقصر هستی یک نباید دو شود. تگر گل دوم را خوردی نباید سه بشود. دروازهبان هم انسان است و خطا میکند. باید بلافاصله ریکاوری ذهنی کنی که اشتباه نکنی. بعد از بازی هم با مربی در مورد ایرادات صحبت میکنم و تمام میشود. اگر در آن اشتباه بمانی بازی هفته بعد را از دست میدهی و اینها روی هم جمع میشود. باید بلد باشی که با خودت چطور رفتار کنی که از بحران خارج شوی.
*بعضی وقتها اشتباهات گلرها بیشتر عملکرد خوبش به چشم میآید.
در ایران اینجوری است. مثلا نویر این چند وقت اشتباهاتی داشته، اما هیچ اتفاقی نمیافتد. ممکن است از او انتقاد شود ولی همه چیز را سر دروازهبان خراب نمیکنند. در ایران نقطه آغاز اشتباهات را نمیبینند. در فوتبال ما دروازهبان حق اشتباه و گل خوردن ندارد. گلر هم ماشین نیست. در زندگی شخصی هم نمیتوانی هر روز خوشحال باشی. این موضوع هم مثل کلینشیت کم کم باید بگذاریم کنار.
*در چند مصاحبه گفته بودی معیار کلینشیت را قبول نداری.
بله قبول ندارم. خدا را شکر به حرف ما رسیدند. خیلیها رسیدند ولی شاید نخواهند قبول کنند. کلینشیت ربطی به گلر ندارد و زمانی معنا پیدا میکند که در یک بازی سه، چهارتا موقعیت صددرصد را بگیری. ولی اینکه با لباس گلری به زمین بروی و تر و تمیز بیرون بیایی و کلینشیت ثبت کنند و آخر فصل هم دستکش و کلاه طلایی جایزه دهند قبول نیست. سیو دروازهبان مهم است. این هم صحبت من نیست و در همه جای دنیا معیار جایزهها عوض میشود. اصلا کلین شیت برایم مهم نیست و اول از همه موفقیت تیم مهم است و شخصی تعداد سیوهایم مهم است، من پارسال ۱۱۰ تا سیو داشتم.
*مسعود شجاعی تفکر و روندتان را دگرگون کرد.
با طرز تفکری که مسعود شجاعی آورد میتوانستیم تک رقمی شویم اما به جایی رسیدیم که باید حداقل را مدنظر قرار میدادیم. نیم فصل استقلال خوزستان هزینه کرد و بازیکن گرفت اما ما نیم فصل بازیکنان اصلیمان را فروختیم. ما یک ورودی امین پورعلی را داشتیم. به نظرم تیممان اگر تقویت میشد تک رقمی میشدیم. ما نشان دادیم فلسفه داریم و این را جلوی استقلال و پرسپولیس هم نشان دادیم و جلوی دو تیم خیلی موقعیت داشتیم.
*در قائمشهر هم طرفداران زیادی داری و امسال نساجی در لیگ ماند.
به نساجی تبریک میگویم کار بزرگی کردند و هفتههای زیادی پایین جدول بودند و بالا آمدن از ته جدول خیلی کار سختی است و اینطور نیست با یکی دو برد بالا بیایی. عزم بزرگی از سوی مالکیت، آقای حدادیان و تیم صورت گرفت و در طول فصل سه مربی عوض کردند ولی خداراشکر که ماندند. امیدوارم بهترینها برای تیم خوب و پرطرفدار نساجی رقم بخورد.
نظر شما