به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد آمار مشارکت انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در دور اول ۴۰ درصد بود. مسعود پزشکیان ۴۲.۵ درصد رای آورد، سعید جلیلی ۳۸.۶ درصد آرا را از آن خود کرد و محمدباقر قالیباف نیز در جایگاه سوم ۱۳.۸ درصد آرا را به دست آورد. اما کدام پیشبینیها نزدیکتر به نتیجه انتخابات بودند؟
رتبه اول: در نظرسنجی ایسپا وابسته به جهاد دانشگاهی که ۶ تیر یعنی ۲ روز مانده به انتخابات برگزار شد، مشارکت قطعی ۴۶ درصد برآورد شده بود. رای مسعود پزشکیان ۳۳.۱ درصد و رای سعید جلیلی نیز ۲۸.۸ درصد اعلام شده بود. برای قالیباف نیز ۱۹.۱ درصد رای پیشبینی شده بود.
نتیجه انتخابات نشان داد این نظرسنجی اختلاف زیادی با واقعیت داشت. همه ارقام پیشبینی شده ایسپا بالاتر از نتیجه واقعی بودند و برخی ارقام تا حدود ۱۰ واحد درصد با یکدیگر فاصله داشتند.
رتبه دوم: در نظرسنجی متا وابسته به دانشگاه امام صادق(ع) مشارکت در انتخابات ۵۲.۴ درصد پیشبینی شده بود و تاکید شده بود این پیشبینی در بازه ۵۰ تا ۵۶ درصد معتبر است. این نظرسنجی پیشبینی میکرد مسعود پزشکیان ۳۰.۵ درصد، سعید جلیلی ۲۸.۳ درصد و محمدباقر قالیباف ۲۱.۳ درصد رای داشته باشند. پیشبینی مشارکت متا بیشترین اختلاف را با سایر نظرسنجیها داشت. با این حال آرای نامزدها را کمی بهتر از مرکز پژوهشهای مجلس تخمین زد.
رتبه سوم: مرکز پژوهشهای مجلس نیز در آخرین دور نظرسنجیهای خود قبل از انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری اعلام کرده بود که مشارکت قطعی با احتساب حاشیه خطای ۳ درصد، ۴۸.۶ درصد برآورد میشود. برای مسعود پزشکیان ۲۹.۹ درصد، سعید جلیلی ۱۸.۸ درصد و محمدباقر قالیباف نیز سبد رای ۱۶.۸ درصدی پیشبینی شده بود.
نتیجه انتخابات نشان داد نظرسنجی مرکز پژوهشهای مجلس نیز حاشیه خطای بیشتر از ۳ درصد داشت. این نظرسنجی در مقایسه با ایسپا نادقیقتر بود و در برخی پارامترها تا ۲۰ درصد نیز اختلاف پیشبینی داشت.
رتبه چهارم: مرکز افکارسنجی شناخت وابسته به دانشگاه فردوسی مشهد نیز مشارکت ۵۴ درصدی با دامنه خطای ۳ درصدی برآورد کرده بود. میزان آرای پزشکیان، جلیلی و قالیباف را به ترتیب ۳۰ درصد، ۲۱ درصد و ۲۰ درصد پیشبینی کرده بود. این مرکز بدترین پیشبینیها را در میان نظرسنجیها ارائه کرد و اختلاف فاحش آماری با نتیجه به دست آمده داشت.
چرا نظرسنجیها در انتخابات چهاردهم کار نکرد؟
فرهیختگان: انتخابات ریاستجمهوری تیرماه هم نتوانست دومینوی مشارکت ۴۰ درصدی را متوقف کند. بعد از مشارکت ۴۸ درصدی ۱۴۰۰، مشارکت ۴۲ درصدی انتخابات ۹۸ و مشارکت ۴۰ درصدی انتخابات اسفند، مرحله اول انتخابات تیرماه هم با مشارکت ۴۰درصدی برگزار شد تا نگرانی درباره میزان مشارکت تبدیل به چالشی جدی شود که اگر برای جبران آن کنشی صورت نگیرد، ممکن است همین سیر نزولی ادامه پیدا کند و حتی مشارکت به کمتر از ۴۰ درصد هم برسد.
نکته عجیب درباره انتخابات این دوره، آماری است که مراکز نظرسنجی از میزان مشارکت منتشر کردند. در این دوره حتی مراکز نظرسنجی معتبر که تقریبا میزان و نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ را درست پیشبینی کرده بودند هم نتوانستند برآورد درستی از میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری داشته باشند و بعضی از آنها خطای ۱۴ درصدی در پیشبینی میزان مشارکت داشتند.
این خطای مشترک درست زمانی اتفاق افتاد که به خاطر زمان کم و ویژه برگزاری انتخابات، تمرکز و توجه بیشتری به آماری که نظرسنجیها منتشر میکردند معطوف شده بود.
مرکز افکارسنجی ایسپا در آخرین افکارسنجی میزان مشارکت را ۵۱ درصد، و میزان رای پزشکیان را ۳۳ درصد، سعید جلیلی را ۲۸ درصد و محمدباقر قالیباف را ۱۹درصد پیشبینی کرده بود. مرکز افکارسنجی شناخت هم در آخرین پیمایش در تاریخ ۵و۶ تیرماه میزان قطعی مشارکت را ۵۴ درصد اعلام کرده بود.
این مرکز افکارسنجی میزان رای مسعود پزشکیان را ۳۰ درصد، مسعود جلیلی را ۲۱ درصد و محمدباقر قالیباف را ۲۰ درصد تخمین زده بود.
درواقع با نگاه به نتیجه مراکز نظرسنجی به ترتیب مرکز ایسپا خطای ۱۱ درصدی در تخمین میزان مشارکت، مرکز شناخت خطای ۱۴ درصدی، مرکز متا خطای ۱۲ درصد و مرکز پژوهشها خطای ۸ درصدی در تخمین میزان مشارکت داشتند.
انتخابات تیرماه به خاطر تعدد حوادث و فاصله زمانی کوتاه وقوع اتفاقها، آنقدر دچار پیچیدگی شده بود که پیشبینی قطعی اینکه چه کسی پیروز این رقابتها خواهد بود را با چالش مواجه کرد. از این جهت شاید بتوان سرعت اتفاقات را بهعنوان عاملی که درصد خطای مراکز افکارسنجی را بالا میبرد مورد توجه قرار داد.
در کنار این موارد، تنها موضوعی که مراکز افکارسنجی درست آن را پیشبینی کرده بودند، دومرحلهای بودن انتخابات و رقابت مسعود پزشکیان و سعید جلیلی در دور دوم بود. علت خطای فاحش این مراکز افکارسنجی را میبایست در چند موضوع جستوجو کرد.
تقریبا تمام مراکز افکارسنجی که نتایج آن در اختیار مخاطب قرار میگیرد به یک سازمان یا نهاد وابستگی داشتند. در این میان اگرچه منطقی نیست که گرایشات آنها در افکارسنجیها منعکس شود اما میشود بخشی از علل انتشار نتایج باب میل برخی نامزدها را در جامعه هدف آنها جستوجو کرد.
یکی از علل فاصله این میزان نظرسنجیها با آمار واقعی را میبایست در متن اتفاقاتی که در یکی دوشب منتهی به انتخابات رخ داد، جستوجو کرد.
برای مثال در جناح اصولگرایی هنوز مشخص نبود که اجماع صورت خواهد گرفت یا خیر، در حالی که تا نزدیکترین زمان برگزاری انتخابات، برداشتها این بود که ائتلاف در جبهه اصولگرایی رخ خواهد داد و تلقی برخی از مردم از اینکه نامزد مورد حمایت آنها رای نخواهد آورد، انگیزه مشارکت را در بخشی که برای حضور مردد بودند، از میان برد.
نظر شما