به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد علی ضیا مدت زیادی است با تلویزیون همکاری ندارد و فعالیت خود را در فضای وب پی میگیرد. او سال پیش در قالب پادکست تصویری «با ضیا» سراغ زنان موفق رفت و نتیجه برنامه هم قابل قبول بود. مدتی است اما مهمانان مرد در برنامه حاضر میشوند؛ هرچند بخشی از گپ و گفت به نسبت مهمانان با مادران، همسران، دختران و زنان جامعه برمیگردد. این روزها نام علی ضیا زیاد در رسانهها دیده میشود که دلیل آن، مصاحبه او با سیدجواد هاشمی است.
مورد اول| جنجال با سید
«مهمان برنامه، خود مسئول گفتههایش است.» این جملهای است که علی ضیا زمانی قبل گفته بود. (نقل به مضمون). حالا اما رسانههای اصولگرا دیدگاه مهمان «با ضیا» یعنی سیدجواد هاشمی درباره برهنه شدن گلشیفته فراهانی را برنمیتابند و میگویند مقصر مجری است که به موضوعاتی اینچنین دم داد. حتی خبرگزاری تسنیم تیتر زد: « آیا علی ضیا در مسیر عادیسازی ابتذال قرار گرفته است؟» این خبرگزاری در یادداشتی جداگانه نیز تناقضات گفتههای هاشمی را برشمرد و حالا درباره علی ضیا نوشته است:
« او خودش محرک اصلی مهمانانش است تا حرفهایی خارج از عرف بزنند، چون او بهعنوان تهیهکننده در دعوت میهمان و تنظیم سوژه، سؤالات و محورهای گفتوگو مؤثر است و بهعنوان مجری هم هدایتکننده بحث! بنابراین بهنظر میرسد «علی ضیا» تعمداً دست به حرکتها و رفتارهایی میزند و اصطلاحاً سعی میکند در مسیر عادیسازی ابتذال قدم بردارد.» با دیدن انتقاداتی از این دست در رسانهها و فضای مجازی به وضوح میتوان پی برد که عدهای خواهان ممنوعالکاری ضیا هستند. آیا خودش از اینکه تبدیل به ع-ض شود، خوشحال میشود؟!
مورد دوم| اتهام ترویج همجنسگرایی
هنوز زمان زیادی از مصاحبه علی ضیا با اردشیر رستمی نگذشته. مجری از مهمان درباره نقشی که در سریال خانگی «دفتر یادداشت» ایفا کرده بود، پرسید. رستمی حرفهایی زد که به مذاق خیلیها خوش نیامد و رسانههای رسمی او و مجری «با ضیا» را متهم به ترویج همجنسگرایی کردند. ابتدا خبرگزاری میزان نوشت: «پس از انتشار یک مصاحبه در بستر فضای مجازی که حاوی مطالبی خلاف عفت عمومی بود، دادستانی تهران علیه مجری و مهمان برنامه اعلام جرم کرد.»
اگر نسخه کامل گفتوگو را دیده باشید، میتوان پی برد که اینجا نیز علی ضیا تلاشی برای تبیین درست منظور مهمان ندارد. احتمالا او با استناد به تفاوت اساسی برنامهسازی در فضای وب با تلویزیون، چنین شیوههایی پیش میگیرد. در نهایت اما رسانههای اصولگرا گیرشان به مجری است و توقع هدایت بحث به سبک مصاحبههای تلویزیونی دارند. شاید رفتار عادل فردوسیپور مثال خوبی باشد. او اجازه طرح نظرات خاص و حرفهای متفاوت به مهمانان میدهد اما رندانه مواظب است که در دام نیفتد. حتما فضای حاکم بر گفتوگوهای او در «فوتبال 360» متفاوت از «نود» است اما به روشنی میتوان پی به نوعی محافظهکاری مجری برد که خود هنری است البته.
مورد سوم| حاشیه بدون متن
علی ضیا متهم است که برنامه جدید او یعنی «با ضیا» به جای برجسته ساختن حرفهای جدی، دنبال حاشیه است. بر اساس ویدئوهای کوتاه برنامه میتوان به این نظر اصالت داد اما دور از انصاف است اگر بگوییم کل پادکست تصویری او فاقد هرگونه حرف مهم و اصولی است. مشکل از جایی شروع میشود که ضیا فکر میکند بامزه است و وسط یک بحث مهم، شوخی میکند. خودش میخندد و صدای خنده عوامل همه به گوش میرسد!
متاسفانه او بعد از سالها اجرا هنوز از بدیهیات لطمه میبیند و از خود شمایل یک مجری لوس و بینمک میسازد. اجازه دهید بخشی از نقد اخیر مجله بیلبورد را مرور کنیم:« در حالی که سینا ساعی میتواست حرفهای مهمی درباره رپفارسی، هنر و فرهنگ این روزهای کشور به زبان بیاورد، بخش عمده این گفتوگوی دو ساعته با طرح مباحث زرد، عامیانه و شوخیهای بیمزه سپری شد.» در این مصاحبه مقصر اصلی خود ضیا بود که نتوانست یک مصاحبه فنی و پرمحتوا انجام دهد.
مورد چهارم| جنجال تلویزیونی
مرور حواشی تلویزیونی علی ضیا نیازمند مجالی بهتر است و در چند سطر نمیتوان همه آنها را یادآوری کرد. او در تلویزیون چهره شد و حتی در برههای گمان میرفت به جایگاه امثال علیخانی و رشیدپور تکیه خواهد زد. نمودار مسیر ضیا اما مثل بازی مار و پله است که تا به قله نزدیک میشد، سقوط میکرد. مثلا با برنامه «امشب» یا «فرمول یک» چهره یک مجری مسلط به خود میگرفت اما در میانه راه با یک حرف، اسیر حاشیهها میشد.
آن زمان نوشتیم که ضیا تعمدا چنین میکند تا نامش با ویدئوهای کوتاه اینستاگرامی سر زبانها باشد. درکارنامه ضیا یک اتفاق عجیب هم دیده میشود و آن ممنوعالتصویری رسمی در سال 94 است. ماجرا مربوط است به انتشار فیلم خوشحالی ضیا بعد از دربی که شعاری دور از ادب علیه سرمربی وقت آبیها یعنی پرویز مظلومی سر داد. به نظر میرسد آن اتفاق برای علی ضیا درس عبرت باشد اما ظاهرا اینگونه نیست.
نظر شما