به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، دادههای تازهی مرکز آمار از وضعیت هزینه خانوارهای روستایی در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که در کل سبد هزینه این خانوارها، بالاترین سهم مربوط به هزینههای «خوراکی و دخانی» بوده در حالی که در مناطق شهری، بالاترین سهم هزینه در کل سبد مربوط به مسکن، سوخت و روشنایی است. در بطن سبد خوراکی نیز همانند مناطق شهری، «گوشت» بیشترین سهم از هزینههای خوراکی را به خود اختصاص داده است. این مسئله نشان میدهد که در کل سبد هزینهای، مسکن دغدغه اول شهرنشینها است در حالی که در روستاها تهیه اقلام خوراکی بیشتر از سایر کالاها هزینهبر است.
سبد هزینه روستاییان در یک نگاه
به طور کلی، یک خانوار روستانشین ایرانی در سال ۱۴۰۲ به طور خالص در طول یک سال ۱۱۰ میلیون و ۶۵۹ هزار تومان هزینه کرده است. از این رقم، حدود ۴۳ میلیون تومان مربوط به هزینههای خوراکی و حدود ۶۶ میلیون تومان مربوط به هزینههای غیرخوراکی بوده است.
توجه به سبد هزینه این خانوارها نشان میدهد که در سال گذشته، «هزینههای خوراکی و دخانی» ۴۰ درصد از کل هزینه سالانه خانوار را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، اگر کل هزینه خانوار روستانشین در سال گذشته را به یک دایره ۱۰۰ قسمتی تشبیه کنیم، ۴۰ قسمت از آن را خوراکیها و دخانیات اشغال میکند.
اجزای باقیمانده از این دایره، به سایر نیازهای خانوار روستایی تخصیص یافته است. برای مثال، «مسکن، سوخت و روشنایی» دومین نیازی است که بالاترین سهم را از کل هزینههای یک خانوار روستانشین دارد و ۲۱.۶ درصد از کل هزینهها را به خود اختصاص داده است. برخی از کالاها و خدمات مثل «تفریح، فرهنگ و سرگرمی» نیز تنها ۱.۳ درصد از هزینههای سالانه روستانشینان را اشغال کردهاند. ۴.۸ درصد از هزینهها نیز صرف تامین «پوشاک و کفش» میشود. به عبارت دیگر، در یک نگاه کلی میتوان گفت که بیشتر از ۶۰ درصد از هزینههای سالانه خانوار روستایی را مسکن و خوراک تشکیل داده و تنها ۴۰ درصد از هزینهها صرف تمام هزینههای دیگر من جمله پوشاک، تفریح، اثاثیه و بهداشت میشود.
سبد خوراکی روستانشینان و صدرنشینی گوشت
حال اگر سهم ۴۰ درصدی سبد خوراکی به صورت مجزا بررسی شود نتایج جالبی به دست میآید. دادههای مرکز آمار نشان میدهد که در «سبد هزینه خوراکی» خانوارهای روستایی، «گوشت» سهمی ۲۴ درصدی داشته است. یعنی اگر کل هزینه خوراکی این خانوار به ۱۰۰ قسمت تفکیک شود، نزدیک به یکچهارم از آن به «گوشت» اختصاص مییابد. «آرد، رشته غلات، نان و فرآوردههای آن» نیز با سهم ۱۹ درصدی در رتبه دوم ایستاده است. همچنین، «میوه و سبزی» با سهم ۱۶ درصدی در رتبه سوم قرار گرفته است. بنابراین، تقریبا ۶۰ درصد از هزینههای خوراکی روستانشینان صرف تهیه «گوشت»، «نان و برنج» و «میوه و سبزی» شده و ۴۰ درصد از هزینهها بین نیازهای خوراکی دیگر تقسیم میشود.
به عنوان مثال، تنها ۵.۷ درصد از هزینههای خوراکی خانوار روستایی به خرید «خشکبار و حبوبات» اختصاص یافته است. «ادویهها و افزودنیها» نیز سهم ۳.۴ درصدی از کل هزینههای خوراکی را به نام خود رقم زدهاند.
توجه به این نکته ضروری است که پایینبودن سهم یک کالای خوراکی از هزینههای خوراکی الزاما به معنای ارزانتر بودن این اقلام نیست و ممکن است این سهم پایین به دلیل وزن کمتر و استفاده کمتر خانوارها از آن محصول در طول سال باشد.
نکته جالب توجه دیگر این است که در سبد هزینه سالانه یک خانوار شهرنشین، «مسکن» بالاترین سهم را دارد در حالی که در سبد هزینه یک خانوار روستایی نیازهای خوراکی در رتبه اول ایستادهاند. با این حال، زمانی که نوبت به بررسی مجزای سبد خوراکی میرسد مشخص میشود که «گوشت» هم در شهرها و هم در روستاها بیشترین سهم از هزینههای خوراکی را به خود اختصاص داده است.
نظر شما