به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد دکتر عباس حاتمی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایبِنا در پاسخ به این پرسش که بهترین حمایت های شبکه بانکی از کسب و کارهای آسیب دیده از شیوع ویروس کرونا چه می تواند باشد؟ اظهار داشت: بالطبع تمدید باز پرداخت اقساط یک گام اساسی و ضروری است. اما تنها نمی توان به این حد اکتفا کرد. دلیل آن است که در بحث تمدید باز پرداخت اقساط، کمک دولت تنها به بخشی از کسب و کارهای آسیب دیده محدود باقی خواهد ماند. یعنی آن دسته از کسب و کارهایی که قبلا وامی دریافت کرده باشند.
این کارشناس اقتصادی افزود: پیشنهاد این است که بسته حمایتی دولت گسترده تر تعریف شود. برای نمونه پرداخت وام های بلاعوض یا پرداخت وام با بهره بسیار پایین به آن دسته از کسب و کارهایی که مشمول تمدید باز پرداخت اقساط نیستند، یک نمونه از این اقدامات است. در اینجا مجری طرح می تواند در خصوص کمک های بلاعوض دولت یا در مورد وام های کم بهره بانک ها باشند. به نظر می رسد اینها موضوعات چندان مهمی نباشند. اصل مسئله در جایی دیگری است. اصل مسئله شیوه تامین منابع مالی این برنامه ها است.
ابتدا می خواهم مروری بر یک حقیقت ساده داشته باشیم. حقیقت این است که دولت باید به هر طریقی پاندمی اخیر را کنترل کند و طبیعتاً بخش عمده ای از شیوه کنترل این پاندمی، تعطیلی کسب و کار ها است که در پروسه زمانی حداقل یک ماه باید تداوم داشته باشد. نهایتا تعطیلی کسب و کارها نیز نمی تواند بدون حمایت دولت از کسب و کارها محقق شود. بنابراین اصل مسئله روشن است. دولت به عنوان یک وظیفه اولیه موظف به حفظ جان مردم از طریق کنترل پاندمی کرونا است و حفظ جان مردم نیز در گرو حفظ مال و تامین معاش آنهاست.این حقایق اما با یک واقعیت روبرو است؛ اینکه دولت باید به طریقی سیاست های حمایتی خود را تامین مالی کند. بنابراین شیوه تامین مالی برنامه های دولت، موضوعی کانونی است و احتمالا همین مسئله نیز باعث تاخیر دولت در اجرای سیاست حمایتی فوق شده است.
حاتمی در ادامه اظهار داشت: اگر بخواهیم در خصوص شیوه تامین مالی بسته های حمایتی دولت صحبت کنیم، در اینجا می توان راه ها و شیوه های زیادی را پیشنهاد داد. اما چیزی که در این میان مهم است این است که دولت ضرورتا باید این تامین مالی را به هر شیوه ای انجام دهد، حتی اگر انجام این مهم با بدترین پیامدهای اقتصادی همراه باشد. نمونه مشخص آن چاپ پول است. چنانکه می دانیم عموماً بدیهی ترین تاثیر چاپ پول، تورم است. بالطبع در کشوری مانند ایران که اقتصادی با تورمی بالا است این موضوع مسئله برانگیز تر می شود. اما در اینجا تورم تحت الشعاع دو اصل یعنی اضطرار و اولویت قرار می گیرد و حتی تامین مالی بسته های حمایتی دولت از طریق چاپ پول را نیز توجیه می کند.
مشخص است که در شرایط عادی هیچگاه نمی توان به دلیل تاثیرات تورمی، چاپ پول را توصیه کرد. بالطبع چاپ پول برای یک اقتصاد دارای تورم بالا در ایران را حتی می توان بدترین سیاست دید. ولی زمانی که ما در شرایط اضطرار قرار داریم بحث متفاوت می شود و موضوع اولویت ها مطرح می شود. همگی می دانیم که اولاً دولت در ایران با بحران مالی شدید روبروست به گونه ای که کسری بودجه دولت در سال جاری به رقمی کم سابقه در تاریخ ایران پس از انقلاب رسیده است. ثانیاً تحریم ها اقتصاد ایران را با رکودی سخت مواجه ساخته است و حداقل در شش ماهه چشم اندازی برای گشایش چه در حوزه اقتصادی و چه در مورد واکسن کرونا دیده نمی شود. در آنسو مرگ و میرهای ناشی از کرونا به شدت افزایش یافته و انجام اقدامات عاجل از سوی دولت را ضرورت بخشیده است. این اضطرارها ما را وا می دارد تا به دولت پیشنهاد کنیم در این شرایط اضطراری حتی برای کنترل پاندمی کرونا شیوه تامین منابع از طریق چاپ پول را در پیش گیرد. زمانی که دولت آلترناتیوهای چندانی ندارد یا قدرت مانور آن به شدت در حوزه اقتصادی کاهش یافته، بدترین سیاست اقتصادی نیز ممکن است علاج واقعه باشد.
دلیل اصلی این مدعا این است که میان تورم اقتصادی و جان جامعه انسانی، اولویت با دومی است. شاید بتوان بعدها با سیاست های انقباضی تورم ناشی از چاپ محدود پول را جبران کرد، ولی نمی توان جان انسانها را برگرداند. دولت باید متوجه این موضوع باشد که اصلی ترین و بدیهی ترین کار یک دولت حفاظت از جان انسان های آن جامعه است.
بنابراین برای حفظ جان انسان ها حتی اگر قرار است کشور بهای تورمی مقطعی را بپردازد، منطقی است که این بها پرداخت شود. سیاست های عادی متعلق به زمان های عادی هستند. در زمان های اضطراری، اولویت های اقتصادی نمی توانند مانند اولویت های اقتصادی در زمان های عادی باشند. شرایط دولت تا حدی قابل درک است. نمی توان در این شرایط از بهترین سیاست های اقتصادی صحبت کرد، در این شرایط باید از هر سیاست ممکنی بحث کرد.
حاتمی در پایان گفت: میان تورم مقطعی و مرگ ابدی، انتخاب چندان دشوار نیست. درست است که چاپ پول آسان ترین و در عین حال بدترین سیاست برای تامین مالی است، ولی زمانی که پای جان در میان باشد، بدترین سیاست نیز رنگ زندگی به خود می گیرد. باید این پیام شفاف را به دولت مخابره کرد که به هر بهای کوتاه مدت یا میان مدت اقتصادی مثلاً مانند تورم، حفاظت از جان هموطنانمان نباید قربانی شود. درصد مرگ انسانها و درصد تورم هر دو یک عدد نیستند. فاصله آنها مرگ و زندگی است. درست است که برای اقتصاد ایران کمتر دشمنی مانند تورم وجود دارد، اما برای جان انسان ها نیز اکنون دشمنی بدتر از پاندمی کرونا وجود ندارد. در قتلگاه کرونا اگر قرار بر قربانی کردن است دولت باید به جای انسان ها، پول ملی را قربانی کند.
نظر شما