به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، حسن روحانی رئیس جمهور در مراسم افتتاح طرح های ملی صنعت پتروشیمی در استانهای فارس، بوشهر و مرکزی در تاریخ ۲۶ فروردین ماه امسال با تاکید بر اینکه دهه ۹۰ برای دولت یازدهم و دوازدهم است، گفت: «دهه ۹۰، دههای بود که ۲ بار در دنیای سیاست و دیپلماسی به میدان آمدیم و در ۲ بار دشمنانمان را شکاندیم، اگر بگوییم این دهه، دهه پیروزی و نجات ملی است اشتباه نگفتیم، اگر بگوییم این دهه، دهه پیشرفت در کشور بوده و جهش بوده در تولید و توسعه کشور ناصواب نگفتیم، کار بسیار عظیم و بزرگی انجام گرفت».
این اظهارات عجیب رئیس جمهور واکنش بسیاری از کارشناسان را به دنبال داشت. در ادامه یادداشت محمدهادی سبحانیان عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و مشاور مرکز پژوهشهای مجلس و معاون اقتصادی سابق این مرکز پژوهشی درباره وضعیت اقتصاد ایران در دهه ۹۰ و دلایل آن آمده است:
*دهه ۹۰ دهه از دست رفته اقتصاد ایران است
اقتصاد ایران در دهه ۹۰ فراز و فرودهایی را تجربه کرده است که در مجموع و با توجه به عمده شاخص های اقتصادی می توان دهه ۹۰ را دهه از دست رفته اقتصاد ایران نامید.
به طور متوسط، رشد اقتصادی در این دهه نزدیک به صفر درصد بوده است و در این دهه، تورم های بسیار بالایی را تجربه کرده ایم. در سال ۲۰۱۹ ایران جزو شش کشور با تورم بالای ۲۵ درصد بود، بعد از کشورهای ونزوئلا، زیمباوه، آرژانتین، سودان جنوبی و سودان، ایران ششمین کشور با بالاترین تورم در دنیا بوده و ارزش پول ملی به شدت کاهش پیدا کرده است. متاسفانه این روند صعودی تورم همچنان ادامه دارد به گونه ای که براساس آخرین گزارش بانک مرکزی تورم در فروردین ماه امسال، تورم نقطه به نقطه به نزدیک ۵۰ درصد رسیده است.
این موضوع نشاندهنده این است که با توجه به عدم رشد اقتصادی در کشور و از طرف دیگر، با توجه به افزایش سبد هزینه مصرفی مردم، سفره مردم روز به روز در حال کوچکتر شدن است به طوری که آمار و ارقامی که براساس محاسبات مرکز آمار ایران و مرکز پژوهش های مجلس وجود دارد این است که درآمد سرانه خانوار ایرانی طی دهه ۹۰ بیش از یک سوم کاهش پیدا کرده و همچنین در این دهه، متاسفانه میزان کالری دریافتی روزانه توسط افراد کاهش پیدا کرده است. همچنین متوسط مصرف تمامی دهک های درآمدی از خوراکی های اصلی مثل برنج، مرغ، گوشت و ماهی کاهش پیدا کرده و نرخ فقر و خط فقر افزایش پیدا کرده است. اینها همه و همه گواه بر این است که در دهه ۹۰، وضعیت معیشت خانوارهای ایرانی به تنگنا افتاده است.
*چرا در دهه ۹۰ وضعیت معیشتی مردم اینقدر سخت تر شد؟
دلایل بسیاری برای ایجاد این وضعیت می توان برشمرد. اینکه دلیل اصلی ایجاد تورم، نقدینگی است. اما چرا نقدینگی در کشورمان افزایش پیدا کرده است؟ دلیل اصلی این موضوع، به کسری بودجه دولت برمی گردد، این کسری بودجه در طی سالهای متمادی و بخصوص در سال های اخیر با آن مواجه بوده است. دلیل دیگر این موضوع هم خلق پول صورت گرفته توسط بانک هاست که بخاطر تسهیلات دهی نامناسبی بوده است که بخاطر نابسامانی در نظام بانکی با آن مواجه بوده ایم.
اما انتظار می رفت که این مسائل و مشکلات یعنی هم کسری بودجه با اصلاحات ساختاری در بودجه و هم مسائل نظام بانکی با اصلاحات قوانین پولی و بانکی توسط دولت انجام می گیرد، حل و فصل شود. اما متاسفانه از فرصت تاریخی که بالاجبار برای کشور و دولت بوجود آمد، دولت استفاده نکرد و عملا هیچ اصلاح ساختاری را در چند سال اخیر شاهد آن نبودیم و عملا هیچ گامی در راستای اصلاحات ساختاری بودجه و کاهش کسری بودجه برداشته نشد. همین قضیه موجب شد تا با افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی که غالبا در قالب تنخواه گردان خزانه اتفاق افتاد یا به وسیله عملیات ارزی دولت یعنی بواسطه برداشت از منابع صندوق توسعه ملی، پایه پولی و نقدینگی افزایش پیدا کرد بخاطر اینکه با توجه به عدم نقدشوندگی ارزهای صندوق توسعه، عملا امکان وصول یا فروش این ارزها وجود نداشت و خرید این ارزها موجب افزایش خالص ذخایر خارجی بانک مرکزی و نهایتا منجر به افزایش پایه پولی و تورم در کشور شد.
به علاوه، تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی هم به تورم دامن زد توضیح اینکه چون منابع ارزی حاصل از فروش نفت کفایت لازم را نداشت عملا تامین بخشی از ارز ۴۲۰۰ تومانی از ذخایر بانک مرکزی اتفاق افتاد در صورتی که بانک مرکزی مکلف به تخصیص ذخایر نقدی خود با قیمت ۴۲۰۰ نمی شد و می توانست با قیمت نیما این ارزها را بفروشد، می توانست مقدار بیشتری پایه پولی که بواسطه خرید ارزهای صندوق توسعه ملی افزایش پیدا کرده بود را کاهش دهد. عملا با تکلیفی که به بانک مرکزی برای تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی شد، این امکان از بانک مرکزی گرفته شد.
بنابراین با توجه به مسائل مشکلات نظام بودجه ریزی و میزان کسری بودجه دولت و اقدامات دولت برای تامین این کسری و همچنین مشکلات نظام بانکی و ناترازی سیستم بانکی و اضافه برداشتی که بخاطر همین موضوع بانک ها از بانک مرکزی داشتند، عملا نقدینگی رشد بسیار بالایی داشت که منجر به ایجاد تورم در اقتصاد کشور شد.
*اقتصاد شرطی جلوی سرمایه گذاری داخلی هم گرفت
از طرف دیگر، بخاطر گره زدن حیات و ممات کشور به موضوع تحریم ها و شرطی شدن اقتصاد، ما نتوانستیم بستر و فضای مناسبی اقتصادی برای فعالان اقتصادی ایجاد نکنیم و هر لحظه فعالان اقتصادی کشورمان به این بهانه که احتمالا گره گشایی خواهد شد و احتمالا تحریم ها برداشته خواهد شد، سرمایه گذاری خود را به تعویق انداخت. به همین دلیل، عملا در دهه ۹۰ هم در حوزه سرمایه گذاری و هم در حوزه تولید، نتوانستیم موفقیتی را کسب کنیم.
با توجه به آنچه گفته شد، شاخصی به عنوان شاخص فلاکت که توسط مرکز آمار ایران و نهادهای بین المللی محاسبه می شود و از مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری بدست می آید؛ این شاخص در سال های ۹۳ تا ۹۸ افزایش چشمگیری داشته و از ۲۵ درصد به ۴۵ درصد رسیده است. این شاخص به خوبی نشان می دهد که ما نتوانستیم در طول دهه ۹۰، وضعیت معیشتی مردم را به شکل شایسته ای بهبود بدهیم و در نتیجه، می توان دهه ۹۰ را دهه از دست رفته اقتصاد ایران نامید.
نظر شما