به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از رکنا، امروز محمود شایان، مدیر عامل بانک مسکن از افزایش سقف وام مسکن جوانان از ۴۰۰ میلیون تومان به یک میلیارد تومان در تهران و ۸۵۰ میلیون تومان در شهرهای بزرگ و ۷۰۰ میلیون تومان در سایر شهرها و زمان ثبت نام از تاریخ ۱۷ شهریور ماه سال ۱۴۰۰ خبر داد. بر اساس جزئیات منتشر شده از سوی بانک مسکن، سود تسهیلات مسکن جوانان مطابق سود مصوب شورای پول و اعتبار در سال دریافت تسهیلات است. بر همین اساس در شرایطی که متقاضی در سال ۱۴۰۰ به شرایط دریافت وام رسیده باشد، باید سود ۹ درصدی را برای تسهیلات مسکن جوانان پرداخت کند. همچنین دوره بازپرداخت تسهیلات مسکن جوانان پس از دریافت ۲۰ ساله در نظر گرفته شده است.
اگر متقاضی همین امروز نسبت به افتتاح حساب مسکن جوانان اقدام کرده و ماهانه ۲۰۰ هزار تومان تا سال ۱۴۱۵ واریز کند، پس از دریافت تسهیلات ۱ میلیارد تومانی ۲۰ ساله با نرخ ۹ درصد، باید ماهانه ۸ میلیون و ۹۷۳ هزار تومان قسط به منظور بازپرداخت به حساب بانک مسکن واریز کند. بر این اساس، مجموع اقساط پرداختی در پایان ۲۰ سال معادل ۲ میلیارد و ۱۵۹ میلیون ۳۴۲ هزار تومان خواهد بود که در مجموع ۵۳ درصد از بازپرداخت، در قالب سود دریافت خواهد شد.
در این جا این سوال پیش می آید که ؛ آیا این طرح میتواند یک پشتوانه مالی برای فرزندان به خصوص جوانان و نوجوانان در آینده باشد؟ آیا این طرح می تواند راهی برای خانه دار شدن مردم در ۱۵ سال آینده باشد؟ آیا این طرح با واقعیت های تورمی و شرایط اقتصادی کشور همخوانی دارد یا یک طرح متوهمانه است که همچنان مردم را صاحبخانه نخواهد کرد؟ در این خصوص گفتگو رکنا با وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد دانشگاه را بخوانید:
این گونه طرح ها در یک اقتصاد تورم زا نتیجه نخواهد داد
شقاقی شهری درخصوص وام یک میلیارد تومانی مسکن جوانان که امروز از سوی بانک مسکن اعلام شد، گفت: مساله این است که در یک اقتصادی که تورم زا است این گونه طرح هایی که موکول به آینده می شود، نتیجه نخواهد داد. اقتصاد ایران یک اقتصاد تورم زا است. به ویژه این که بازار دارایی ها به شدت بازار تورمی است و ما چشم انداز روشنی از وضعیت تورمی کشور نداریم. لذا در اقتصادهایی که تورم های بالایی دارند این گونه سپرده گذاری های بلند مدت که افراد را موکول به آینده می کند نتیجه بخش نخواهد بود و استقبال هم نخواهد شد. وقتی ما نمی توانیم تورم را مهار کنیم ۱۵ سال آینده یک میلیارد تومان به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان کنونی می شود. در حال حاضر می توان با یک میلیارد تومان در اطراف تهران یک واحد ۶۰ متری خریداری کرد. اما ۱۵ سال آینده با این وضعیت تورمی و این وضعیتی که در اقتصاد ایران تصویر می شود یک میلیارد تومان بعد از ۱۵ سال حتی با یک تورم ۱۵ درصد هم اگر حساب شود، چقدر خواهد شد؟ لذا از لحاظ هزینه و فایده به صرفه نیست و نتیجه بخش نخواهد بود.
تبعات و هزینه های این طرح ها بر مردم تحمیل می شود
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که مسئولین چرا به جای طرح های واقع بینانه از طرح های متوهمانه سخن می گویند، گفت: این به دلیل ضعف نظام کارشناسی است که در حال حاضر وجود دارد . اگر نظام کارشناسی بتواند به خوبی مسائل را تحلیل کند، ما طبیعتا خود را درگیر طرح های غیرکارشناسی نمی کنیم. در حال حاضر می توانیم تبعات این طرح های غیرکارشناسی را در کرونا هم ببینیم. مردم این نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی را کاملا در بحث کرونا مشاهده کردند. مردم خطای تشخیص، خطای برآورد و خطای تصمیم گیری را مشاهده کردند. در مسائل اقتصادی نیز باید یک تحلیلگر هایی داشته باشیم که آینده را بتوانند خوب تحلیل کنند. تحلیل آینده هم بسیار کار دشواری است و نیاز به قوه کارشناسی بسیار توانمندی دارد که بتواند از اکنون تصمیمات درستی را اخذ کند. در غیر این صورت تبعات و هزینه های آن بر مردم تحمیل می شود.
در اقتصادی پیش بینی ناپذیر زندگی می کنیم
این اقتصاددان در ادامه افزود: لذا ما اکنون در این حوزه ها ضعف نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی داریم و این موجب شده است که وام یک میلیارد تومانی برای ۱۵ سال آینده با این وضعیت تورمی و شرایط اقتصادی کشور مطرح شود. ما در اقتصادی زندگی می کنیم که کاملا پیش بینی ناپذیر است و در اقتصادهایی که پیش بینی ناپذیر هستند، ریسک سپرده گذاری برای آینده بالا و موکول کردن خرید برای آینده امکان پذیر نیست. ما یک زمانی در اقتصادی مثل ژاپن، سوئد و فنلاند زندگی می کنیم که توانسته اند ۱۰ تا ۲۰ سال تورم خود را کنترل کنند. در چنین اقتصادهایی، هم سرمایه گذار و هم فعال اقتصادی و هم مردم می توانند برای آینده خود برنامه ریزی کنند. ولی در اقتصادهای پیش بینی ناپذیری مثل ایران موکول کردن خرید برای آینده امکان ناپذیر است. چون ما تصویر روشنی از وضعیت تورمی اقتصاد ایران برای ماه آینده هم نداریم، چه رسد به سال آینده یا ۱۵ سال آینده!
با وام یک میلیارد تومانی مسکن فقط می توان ۳ متر خانه خرید!
وی تاکید کرد: قیمت خانه ظرف ۱۰ سال اخیر به طور میانگین در کلانشهری مثل تهران بین ۱۵ تا ۲۰ برابر شده است. میانگین قیمت یک مترمربع خانه در تهران در اوایل دهه ۹۰ حدود یک و نیم میلیون تومان بوده است. در حال حاضر طبق گزارش مرکز آمار میانگین قمیت هر مترمربع خانه در تهران حدود ۳۰ میلیون تومان است. یعنی قیمت خانه ۱۵ تا ۲۰ برابر افزایش یافته است. طبیعتا این تصویری می سازد از آینده که اگر بخواهیم این ۲۰ برابر شدن را به فرض کنترل تورم و رفع تحریم ها، ۱۰ برابر حساب کنیم، ۱۰ سال آینده قیمت یک مترمربع خانه در تهران ۳۰۰ میلیون تومان می شود. اگر اخذ وام یک میلیارد تومانی را هم در بازه ۱۰ ساله و نه ۱۵ ساله در نظر بگیریم، می توانیم با این وام فقط ۳ متر خانه بخریم.
مردم قدرت پرداخت اقساط ماهیانه حدود ۹ میلیون تومانی را دارند؟
شقاقی شهری با تاکید بر لزوم سناریوسازی در طرح های اقتصادی، گفت: ما باید واقع نگری را در تحلیل های خود در نظر بگیریم. ما باید سناریوسازی را برای نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری در نظر بگیریم. مثلا بگوییم در سناریوی خوشبینانه خانه در ۱۵ سال آینده ۵ برابر می شود و در یک سناریو ۱۵ برابر و در سناریوی بدبینانه هم ۲۰ تا ۲۵ برابر می شود. این اعداد و آمار را در نظام تصمیم سازی خود بیاوریم تا ما را به یک تحلیل درست از واقعیت ها برساند. حتی اگر این وام یک میلیارد تومانی را همین امروز به متقاضیان پرداخت کنند هم دارای ایراد است. زیرا نمی توان اقساطی که نزدیک به ۹ میلیون تومان است را به راحتی پرداخت کرد. در حال حاضر قشر متوسط جامعه ما هم به سختی می تواند ۹ میلیون تومان درآمد داشته باشد. حتی اگر بتواند درآمد ۹ میلیون تومانی هم داشته باشد، باید کل درآمد خود را بدهند برای اقساط ماهانه وام یک میلیارد تومانی مسکن، که امکان ناپذیر است.
این طرح ها با واقعیت سازگار نیست / مردم دل نگران و ناراحت می شوند
این استاد دانشگاه در آخر گفت: مساله ما این است که تا زمانی که نتوانیم ریشه تورم را ازبین ببریم در یک نظام و اقتصاد تورمی تمام این گونه تصمیم گیری ها انحرافی و مساله دار خواهد بود. اقتصاد ما تورمی ، پیش بینی ناپذیر و بی ثبات است و ما هیچ تصویری از وضعیت تورم نداریم. کف تورم در اقتصاد ایران در شرایط ایده آل ۱۰ درصد است. یعنی هسته سخت تورم در شرایط ایده آل ۱۰ درصد است. اگر در بهترین حالت تحریم ها لغو شود و درآمدهای سرشار نفتی به کشور سرازیر شود، تورم ۱۰ درصد است که شکاندن آن ۱۰ درصد هم خیلی سخت است. لذا کف تورم ۱۰ درصد است و سقف آن هم در دهه هفتاد در سال هفتادو چهار ۴۹.۲ درصد بود. الان وضعیت به شکلی است که اگر نتوانیم انتظارات تورمی را مهار کنیم و نتوانیم برجام را به نتیجه برسانیم، احتمالا تورم های بالاتری هم در پیش رو خواهیم داشت. هرگونه طرح موکول به آینده در چنین اقتصاد پیش بینی ناپذیر و تورمی، با شکست مواجه می شود و مردم هم استقبال نمی کنند و مطرح کردن این گونه طرح ها صحیح نیست. زیرا مردم با شنیدن این طرح ها ناراحت، دل نگران و مایوس می شوند. چون با واقعیت ها سازگار نیست.
نظر شما