نسل دهه های ۷۰ و ۸۰ از منطقی ترین طیف های جامعه هستند/ آنها در مقابل گفتمان های اجباری مقاومت می کنند

نسل جوان متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ از منطقی ترین طیف های سنی جامعه ما هستند. اگر با زبان خود آنها و زبان منطق و دانش روز با آنها گفت و گو کنیم، این گفتمان نتایج مناسبی هم برای آنان و هم برای دولت و جامعه به ارمغان خواهد آورد. نسل های یاد شده از زورگویی و هرگونه قدرت طلبی بسیار جدا بوده و فراری هستند؛ و در مقابل گفتمان های نامناسب و اجباری مقاومت می کنند. اما اطمینان داریم که آنها زبان منطق را پذیرفته و بیگانگان و فرصت طلبان را از میان خود خارج و دفع خواهند نمود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از پایگاه خبری جماران: یک آسیب شناس و رفتار شناس اجتماعی با تأکید بر اینکه هیجان طلبی نسل دهه ۸۰ باعث کشیده شدن آنها به خیابان شده است، گفت: نسل جوان متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ از منطقی ترین طیف های سنی جامعه ما هستند. اگر با زبان خود آنها و زبان منطق و دانش روز با آنها گفت و گو کنیم، این گفت و گو نتایج مناسبی هم برای آنان و هم برای دولت و جامعه به ارمغان خواهد آورد. نسل های یاد شده از زورگویی و هرگونه قدرت طلبی بسیار جدا بوده و فراری هستند؛ و در مقابل گفتمان های نامناسب و اجباری مقاومت می کنند. اما اطمینان داریم که آنها زبان منطق را پذیرفته و بیگانگان و فرصت طلبان را از میان خود خارج و دفع خواهند نمود.

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با مجید ابهری را در ادامه می خوانید:

تحلیل شما از علت اعتراضات اخیر که در واکنش به فوت مهسا امینی رخ داده چیست و از نظر شما مسئولین چه پاسخ متناسبی می توانند به این اعتراضات بدهند؟

نسل های جوان و نوجوان در دوران حاضر دارای سلیقه اجتماعی و سبک زندگی خاصی هستند که با نسل های قبلی بسیار متفاوت می باشد. نسل متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ که دارای سرگرمی های ویژه ای بوده و گوشی های هوشمند و فضای مجازی به عنوان ابزار پر کردن اوقات فراغت آنها است، نگاه های ویژه ای به زندگی و زندگی فردی و اجتماعی دارند. با توجه به این فرآیند رفتاری و اینکه هیجان طلبی و هیجان خواهی یکی از عناصر اصلی رفتار نوجوانان و جوانان بوده و اگر والدین و خانواده و نهادهای متولی عرصه های مناسب برای تخلیه انرژی طیف های یاد شده فراهم نکنند، آنها برای تخلیه انرژی خود زمینه هایی پیدا می کنند.

«هیجان طلبی» و «شوق دیده شدن» دو ویژگی از نسل دهه ۸۰ است. اینستاگرام، واتس آپ و پلتفرم های مجازی دیگر عرصه مناسبی برای دیده شدن نوجوانان و جوانان بوده و در حال حاضر متوجه هستیم که بیشترین حضور افراد در خیابان ها از این نسل ها بوده و هیجان طلبی آنها باعث کشیده شدن آنها به اینگونه مسائل شده است.

مرگ خانم مهسا امینی حادثه بسیار غم انگیزی بود که جامعه را متأثر کرد اما در این میان عده ای فرصت را غنیمت شمرده و نگاه تجزیه طلبی و آشوب طلبی از احساسات فرزندان ما سوء استفاده نموده اند. اینجانب در سفری که به یکی دو شهر غربی کشور داشته ام با چشم خود مشاهده کردم که پرچم برخی از کشورهای همسایه به خیابان ها آورده شده؛ در حالی که این موضوع یک موضوع صد درصد داخلی و مرتبط با ملت و دولت ایران است و کشورهای همسایه و مردم آن حق هیچ گونه دخالتی در این موارد ندارند.

متأسفانه از آن جایی که ما برای فرزندان خود زمینه های مناسب تخلیه انرژی فراهم نکرده ایم، ملاحظه می کنیم که ورزش هایی مثل پارکور و یا ورزش های دیگر، که هیجان در آنها موج می زند، به عنوان سرگرمی نوجوانان و جوانان دهه ۸۰ انتخاب شده و دارای طرفداران فراوانی هست. به همین جهت است که به عنوان یک رفتارشناس اجتماعی عرض می کنم، مقصر اصلی خانواده ها و نهادهای متولی بوده اند که به فکر تخلیه انرژی نوجوانان و جوانان نبوده اند و امیدواریم از این بعد ابزار این موضوع فراهم گردد؛ چرا که اگر ما امکانات و عرصه تخلیه انرژی مناسب به فرزندان خود ندهیم، خود آنها به دنبالش خواهند رفت.

متأسفانه در موضوع اخیر احساسات پاک و روان فرزندان ما دستخوش هیجان های رفتاری شد و مورد سوء استفاده برخی از افراد فرصت طلب قرار گرفت. به همین جهت است که مجلس شورای اسلامی باید از وزارت ورزش و جوانان سؤال کند که علی رغم بودجه های کلانی که این وزارت و سازمان های مشابه برای اوقات فراغت جوانان مملکت، که بیش از ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، از بیت المال مردم دریافت کرده اند؛ چه برنامه هایی تدوین و اجرا کرده اند؟!

در دوره های متوسطه اول و دوم نوجوانان و جوانان اگر خود برنامه ورزشی ویژه ای نداشته باشند، معلوم نیست که چگونه باید ساعات بیکاری و فراغت خود را پر کنند. بنابر این، برای جلوگیری از تکرار این گونه وقایع و میدان داری بیگانگان و فرصت طلبان باید مدیران مرتبط با این گونه مسائل به مردم و مجلس شورای اسلامی و سازمان های مرتبط پاسخگو باشند که چرا تا امروز کاری مؤثر انجام نداده اند؟! و امید است که فرزندان عزیز ما با تشخیص حق از باطل و سره از ناسره اجازه ندهند احساسات پاک آنها بازیچه دست دیگران قرار گیرد.

علت بروز شعارها و رفتارهای خشونت آمیز در اعتراضات چیست؟ به همان «هیجان زدگی» جوانان مربوط است یا علت دیگری دارد؟

متأسفانه چون اسباب بازی نسل متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ شمشیر و انواع تفنگ ها و بازی های یارانه ای بوده که مملو از صحنه های کشتار و خشونت هستند، فرزندان ما با خشونت عادت کرده و کم کم با این وضعیت رفتاری وارد جامعه می شوند. «هیجان طلبی» یکی از زمینه های مناسب رشد پرخاشگری و خشونت است. یعنی این رفتار اگر در مجرای منطقی و عقلی خود قرار نگیرد، از مسیر اصلی و عقلانی خارج شده و به خشونت های غیر قابل انتظار منجر می شود.

وقتی که ما کانال های هدایت درست و عقلانی در جامعه ایجاد نکنیم، خشونت یکی از زائده های اصلی هیجان خواهی است. البته در میان این افراد بعضی اقشاری که به طور هدف مند به دنبال کشیدن جامعه به اغتشاش و ناآرامی و گرفتن ماهی از آب گل آلود هستند، دست به اقداماتی می زنند که به نفع هیچ کس نیست. مهم ترین عامل در جامعه امروز ما «حفظ امنیت ملی» است که منجر به «امنیت روانی» جامعه می شود. با اغتشاش و آشوب طلبی این عامل اصلی جامعه به خطر خواهد افتاد.

نقش گروه های واسط و میانجی در بیان منطقی مطالبات مردم چیست و چرا امروز کشور ما تقریبا فاقد چنین گروه هایی است؟

متأسفانه کشورما، چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، فکری به حال آموزش های سیاسی برای جوانان نشده است. اگر احزاب مورد قبول و تأیید نظام جمهوری اسلامی در جامعه وجود داشت، با آموزش های سیاسی مناسب سنین مختلف فرزندان ما می توانست تربیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آنها را در مجرای درست و قانونی قرار دهد. حال که این مهم اتفاق نیفتاده، گروه های واسط سیاسی که بعضی از آنها حرکت های مغرضانه داشته و تحت تأثیر اخبار و تحریکات شبکه های ماهواره ای وابسته ای هستند که دریافت دستمزدشان از بیگانگان برای همه روشن و قطعی می باشد، هدایت فکری جامعه ما را به عهده خواهند گرفت.

این قضیه چه خطراتی می تواند برای جامعه داشته باشد؟

در غیبت گروه های واسط مناسب و مورد قبول که دارای آرمان های منطقی، معنوی و فرهنگی باشند، گروه های خود را به میدان خواهند انداخت که هیچ گونه مناسبتی با اهداف و آرمان های دولت و ملت نداشته و نخواهند داشت. بنابر این، باید نظام از این به بعد گروه های واسط، سمن ها و تشکل های غیر دولتی برای انتقال آموزه های سیاسی و فرهنگی به نوجوانان و جوانان ایجاد نموده و اجازه ندهد از این مزرعه مناسب و مساعد دیگران بهره برداری نمایند.

با توجه به اینکه یکی از نکات دیگر وقایع اخیر «نقش زنان» است، نقش زنان در جامعه امروز ایران را در چه سطحی می بینید؟

خوشبختانه با رشد فکری، علمی و فرهنگی زنان جامعه ما که نیمی از این جامعه را تشکیل می دهند، در اکثر فعالیت های فرهنگی، علمی، ورزشی، اجتماعی و سیاسی حضور زنان را بسیار پر رنگ و فعالانه می توانیم مشاهده کنیم. این فاکتورها به ما یاد می دهد که باید جایگاه و طبقه مناسبی برای زنان جامعه در نظر بگیریم و آنها را در ردیف افراد فعال و مثبت سیاسی و فرهنگی جامعه به حساب بیاوریم.

در بخش اول گفت و گو به ویژگی های اخلاقی جوانان متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ و تفاوت آنها با نسل قبلشان اشاره کردید. چه طور می شود با این نسل به گفت و گو نشست و دغدغه های آنها را پرسید و رفع کرد؟

به نظر اینجانب که حدود ۴۰ سال از عمر و جوانی خود را در دانشگاه ها کنار جوانان گذرانده ام، نسل جوان متولد دهه های ۷۰ و ۸۰ از منطقی ترین طیف های سنی جامعه ما هستند. اگر با زبان خود آنها و زبان منطق و دانش روز با آنها گفت و گو کنیم، این گفت و گو نتایج مناسبی هم برای آنان و هم برای دولت و جامعه به ارمغان خواهد آورد. نسل های یاد شده از زورگویی و هرگونه قدرت طلبی بسیار جدا بوده و فراری هستند؛ و در مقابل گفتمان های نامناسب و اجباری مقاومت می کنند. اما اطمینان داریم که آنها زبان منطق را پذیرفته و بیگانگان و فرصت طلبان را از میان خود خارج و دفع خواهند نمود.

۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۵
کد خبر: 33546

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha