تعطیلی «مخچه»؛ باگ دیجیتال مارکتینگ/درباره اقدام غیرحرفه‌ای بعضی کسب‌وکارهای دیجیتال

در بررسی واکنش‌ها و جریان‌هایی که آتش‌بیار معرکه بودند، حواس‌مان به زمان وقوع همه هست. مثلا اینکه طاقچه درباره بی‌حجابی کارکنانش پس از ۴ روز توضیح داده، خودش محل بحث است و البته سوال که چه نفعی از این تاخیر در پاسخگویی می‌برده است که اگر این فقره تاخیر در پاسخگویی مدیران طاقچه رخ نمی‌داد شاید خیلی از دعواها سمت و سوی دیگری می‌گرفت.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد روزنامه فرهیختگان در گزارشی نوشت:بارها در اخبار آمده که بعضی از زنان -عمدتا متعلق به گروه‌های آنارشیست- برای بیان اعتراض‌شان در محل عبور یکی از دولتمردان اروپایی برهنه شده‌اند. فارغ از اینکه آنچه چنین افرادی به آن اعتراض می‌کنند مورد بر حقی است یا نه، آنچه مشخص به نظر می‌رسد این است که چنین رفتاری اوج تلاشگری یک نفر یا یک گروه برای دیده شدن و شنیده شدن است. آنها اگر کوچک‌ترین مسیر دیگری برای دیده یا شنیده شدن را داشتند، مثلا رسانه‌ای موثر یا نمایندگانی که از مردم رأی گرفته باشند و در بخشی از سیستم‌های رسمی مستقر باشند، محال بود برای مطرح شدن حرف‌شان برهنه شوند. آن دولتمرد غربی که به محض برهنه شدن آن زن آنارشیست، طوری که انگار هیچی ندیده و چیزی نشنیده، سرش را به‌آرامی می‌چرخاند و به مسیرش ادامه می‌داد تا همراهانش فرد معترض را از صحنه خارج کنند، اگر می‌دانست که چنین پرفورمنسی قرار است سر راهش اجرا شود حتی از آنجا رد نمی‌شد. برای اینکه آن معترض برهنه دیده و شنیده نشود و محتوای اعتراض او چه بر حق و چه ناعاقلانه، چندان به چشم نیاید، جدی‌اش نمی‌گیرند و از کنارش می‌گذرند. این اصولا روش درست و به‌صرفه‌ای برای برخورد با چنین مواردی است. یعنی با افراد یا گروه‌هایی که دست و پا می‌زنند تا دیده شوند یا حتی بعضا آرزو دارند که دستگیر و دادگاهی و زندانی شوند تا به مقام قهرمانی برسند. ما امروز با چنین پدیده‌ای در داخل کشور مواجه هستیم که عده‌ای کشف حجاب می‌کنند تا اعتراض‌شان را علنی کنند. البته همه را نمی‌توان یک‌جور ارزیابی کرد. بعضی از این رفتارها واقعا متوجه خود مساله حجاب است، بعضی‌شان دلخوری‌های جورواجور از مسائل دیگر مثل اقتصاد را به بهانه موضوع حجاب برون‌ریز کرده‌اند و بعضی‌شان پروژه عده‌ای آدم وابسته هستند. از آنجا که اعتراض به حجاب با هر نیت و از جانب هر کسی، عمدتا با کشف حجاب در مرآی عموم انجام می‌شود و عملا یک حرکت نمایشی است، نه اعتراضی مخفی، زیرزمینی و در پستو، نادیده گرفتن آن باعث نابودی‌اش می‌شود. اگر این اعتراض طوری و در جایی و توسط کسانی انجام شد که امکان نادیده گرفتن آن وجود نداشت، می‌شود در مورد نوع واکنشی که باید به آن نشان داد، نشست و بحث کرد؛ اما درمورد اینکه نباید به چنین افرادی برای دیده شدن کمک کرد بحثی وجود ندارد. حداقل کسانی که خودشان را مدافع نظام می‌دانند و از روشن ماندن شعله چنین اعتراضاتی نباید خرسند باشند به این نکته هم باید توجه کنند اما در عمل عکس آن را می‌بینیم. عده‌ای می‌روند و می‌گردند و از آن گوشه و کنار یک اعتراض دیده نشده و یک پروژه شکست‌خورده کشف حجاب را پیدا می‌کنند و برای روکم‌کنی هم که شده، علیه آن داد و قال راه می‌اندازند و خودشان را هم حامی نظام اسم می‌دهند. علنا باید گفت عقده‌گشایی و انتقام‌جویی چیزی نیست جز پیروی افراد از هوای نفس و تمایلات شخصی و نمی‌توان روی چنین کاری اسم دفاع جانانه از نظام و انقلاب را گذاشت.

فرض کنیم آن دولتمرد غربی به‌جای اینکه سرش را برگرداند و از کنار زنی که برای اعتراض جلویش برهنه شده به آرامی بگذرد، با او که جیغ می‌کشد، بنای کل‌کل بگذارد و بحث کند. به‌ عبارتی خودش را به آن راه نزند. آنگاه آن زن و گروه متبوعش را هزار پله به هدف‌شان که دیده شدن بود، نزدیک‌تر کرده است. از این بدتر آن است که آن دولتمرد غربی به‌جای بی‌محلی، حتی خودش برود و بگردد و ببیند که کجا زنی ممکن است برای اعتراض جلویش برهنه شود تا از همانجا عبور کند. این عین بلاهت است، نه رزمندگی و نترسی. عده‌ای آدم خودسر که بعضی‌شان ممکن است به برخی نهادها هم متصل باشند، دقیقا چنین رفتاری انجام می‌دهند. بخشی از سر عقده‌گشایی و هوای نفس و بخشی دیگر، ریاکارانه و برای جا انداختن موقعیت‌شان. اخیرا دامنه این رفتارهای هنجارشکنانه برای دیده شدن، از افراد مشهور به شرکت‌ها و کسب‌وکارهای کلان رسیده است. ظاهرا دیگر خبر کشف حجاب فلان بازیگر پیر یا جوان، هیجانی ایجاد نمی‌کند و نوبت شرکت‌ها و سازمان‌های خصوصی است که چندگاهی بخت خودشان را برای دیده شدن بیازمایند. در ادامه چند ماجرای اینچنینی که با چند شرکت و سازمان مختلف مرتبط بود، ماجرای پلتفرم «طاقچه» پیش آمد که در توزیع آنلاین کتاب فعالیت می‌کند. قصه این پلتفرم هم از هزارتوی کل‌کل‌های این روزها گذشت و به آنجا رسید که موضع‌گیری رسمی مدیران آن را می‌طلبید.

اینجا باید معلوم می‌شد که یک‌سری تصاویر منتشر شده از کارکنان طاقچه، تلاش خود آنها برای دیده شدن در یک پارادایم اعتراضی است یا تلاش کلیت این شرکت برای دیده شدن و به چشم آمدن. به هر حال تعدادی از کارکنان طاقچه، نه به‌عنوان شهروندان معمولی با هر شغلی، بلکه به‌عنوان کارمندان شاغل در طاقچه دست به انتشار چنین تصاویری زده‌اند و طبیعتا قبل از اینکه هرکدام از نهادهای حقوقی کشور به‌ آنها واکنش نشان بدهند، درون خود این شرکت باید به چنین مسائلی رسیدگی می‌شد. آیا کارمندان جزء و معمولی طاقچه، مدیران آن را در مورد چگونگی موضع‌گیری‌شان درخصوص مسائلی به این مهمی مدیریت می‌کنند؟ قرار نبود مدیران طاقچه برای خودشیرینی، کارمندان‌شان را اخراج کنند. اما طبیعتا این هم حتی برای معقول‌ترین افراد در طرف‌های مقابل‌شان پذیرفتنی نیست که ببینند مدیران طاقچه، خارج از عرف قانونی موضع می‌گیرند و لابد توقع دارند که وقتی کار به اینجا رسیده، حاکمیت با سکوت خودش در برابر آن رفتار و سپس این موضع‌گیری، اقتدارش و اقتدار قانون را متزلزل کند. به‌طور کل با این دست‌فرمان و چنین رفتاری که از بعضی طرف‌های متفاوت نزاع می‌بینیم، نه تا ابد می‌توان جنبه نمادین ضدیت با نظام را کور و بی‌اثر کرد و نه می‌شود صحیح و سالم به هیچ کسب‌وکاری پرداخت. قصه حواشی پلتفرم طاقچه که به‌دلیل تصاویری از کارکنانش پرحاشیه شد و برخوردهایی که با آن صورت گرفت را در ادامه می‌خوانید.

واضح است که اگر ما از اطلاعات پنهانی که پیرامون حواشی اخیر طاقچه رخ داده خبردار هم باشیم، نمی‌تواند محل تحلیل و بررسی ما باشد. ضمن اینکه آنقدر فضا غبارآلود و پر از سوءتفاهم شده که در بررسی واقعه فقط به سراغ آن اخباری رفتیم که از دو سمت ماجرا رقم خورده است. در بررسی واکنش‌ها و جریان‌هایی که آتش‌بیار معرکه بودند، حواس‌مان به زمان وقوع همه هست. مثلا اینکه طاقچه درباره بی‌حجابی کارکنانش پس از ۴ روز توضیح داده، خودش محل بحث است و البته سوال که چه نفعی از این تاخیر در پاسخگویی می‌برده است که اگر این فقره تاخیر در پاسخگویی مدیران طاقچه رخ نمی‌داد شاید خیلی از دعواها سمت و سوی دیگری می‌گرفت.

عکسی روی طاقچه
دوم مرداد ماه عکس دسته‌جمعی از کارمندان طاقچه در فضای مجازی منتشر شد، که در این عکس تعدادی از کارمندان این پلتفرم بدون حجاب بودند. فضای جنجالی که حول و حوش این تصویر به وجود آمده بود، یک مطالبه جمعی برای پاسخگویی ‌از سوی مدیران این پلتفرم را ایجاد کرد. خبری از پاسخ رسمی نبود و به جای آن مدیرعامل این پلتفرم در فضای مجازی و در واکنش به کسانی که این ماجرا را توییت یا استوری کرده بودند، توضیح می‌داد که این عکس به صورت رسمی منتشر نشده و در فضای مجازی و شخصی یکی از کارمندان این پلتفرم که خداحافظی کرده، منتشر شده است. جواب‌های لطیفی، مدیرعامل طاقچه دست به دست می‌چرخید اما باز هم از جوابیه رسمی خبری نبود. انتشارات «به‌نشر» از اولین ناشرانی بود که به این موضوع واکنش نشان داد و با انتشار نامه‌ای برای این پلتفرم، خواستار حذف کتاب‌های به‌نشر و قطع همکاری شد. بعد از این ناشر، انتشارات خط مقدم، سوره مهر، امیرکبیر، راه یار و... هم همکاری خود را با این پلتفرم قطع کردند و در عین حال به دنبال جوابی برای این موضوع بودند. انتشارات کتابستان معرفت اما رویه دیگری برای اعتراض به طاقچه پیدا کرد. این انتشارات یک بسته‌ رمان با محتوای حجاب و فرهنگ ایرانی را آماده و به اعضای طاقچه هدیه کرد و همراه با آن نامه‌ای منتشر کرد. در متن نامه این ناشر آمده بود: «همه ما اهالی کتاب و نشر در تلاشیم تا کتاب در ایران عزیز در دسترس‌تر، راحت‌تر و خواندنی‌تر شود. همه ما اهالی کتاب و نشر تلاش می‌کنیم با همه فرزندان ایران گفت‌وگو کنیم و اجازه ندهیم فرهنگ و هنر در ایران عزیز تکه‌تکه و دوقطبی شود. چیزی که فقط موردپسند دشمنان ایران عزیز و قوی است. انتشارات کتابستان برای کمک به توسعه فرهنگ کشور و مردم عزیزمان یک بسته‌ رمان با محتوای حجاب و فرهنگ ایرانی را آماده کرده است تا آن را به همکاران‌مان در سامانه کتابخوان الکترونیکی طاقچه تقدیم کند. این هدیه کوچک برای تشکر از این مجموعه است که برای توسعه کتاب و کتابخوانی در این سال‌ها با ما همراه بوده‌اند. در کنار این موضوع اما به انتظار شفاف کردن فضا توسط همکاران‌مان در طاقچه هم می‌مانیم. درصورتی‌که پاسخ قانع‌کننده‌ای دریافت نکردیم، ترجیح‌مان آن است که در ادامه این مسیر با دوستان دیگری همراه شویم و تجربیات شیرین دیگری رقم بزنیم.» صدای اعتراض‌ها بیشتر می‌شد و همه می‌خواستند بدانند بالاخره واکنش این پلتفرم چه خواهد بود و طاقچه بعد از ۵ روز به این موضوع واکنش نشان داد که البته خودش محل ابهامات تازه و اعتراضات بیشتر شد. در این بیانیه آمده بود: «این روزها در فضای مجازی، انتساب عکسی به طاقچه حاشیه‌هایی ایجاد کرده است. برای روشن‌شدن افکار عمومی، توضیحات زیر به اطلاع می‌رسد: ۱. این عکس بیش از یک ماه پیش گرفته شده و در همان زمان در حسابی شخصی منتشر شده است. تصویر یادشده پس از خداحافظی یکی از همکاران، مقابل دیوار بیرونی و خارج از فضای کاری طاقچه گرفته شده و در هیچ‌یک از حساب‌های رسمی طاقچه انتشار نیافته است. ۲. طاقچه پلتفرمی برای دسترسی به انواع کتاب‌های صوتی، الکترونیکی و چاپی است که مانند تمام کسب‌وکارها در چهارچوب قوانین کشور فعالیت می‌کند. این شرکت در حدود یک دهه فعالیت خود در زمینه کتاب کوشیده است متناسب با تمام سلیقه‌ها، انواع کتاب‌ها را در دسترس مخاطبان بگذارد. اینکه طاقچه توانسته است سهم مهمی در افزایش سرانه مطالعه کشور داشته باشد، به‌خاطر تلاش‌های بی‌وقفه همکاران توانمند خود بوده است. ۳. در پی حاشیه‌های ایجادشده، بعضی ناشران، خارج از چهارچوب قراردادی که با طاقچه دارند، خواستار فسخ آن شده‌اند. طاقچه ضمن پذیرش این درخواست، فرآیند فسخ را در دستورکار قرار داده است.» روز گذشته بعد از اطلاعیه طاقچه، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد هم اطلاعیه‌ای صادر و اعلام کرد که این پلتفرم، مجوز قانونی ندارد. در این اطلاعیه آمده است: «پیرو ماده ۲ قانون نحوه مجازات اشخاص که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز دارند، همه سکوهای ارائه‌دهنده محتواهای فرهنگی مکلف به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. بنا بر این گزارش با توجه به اینکه سکوی ارائه‌دهنده کتاب‌های دیجیتال «طاقچه» تاکنون اقدام به دریافت مجوزهای قانونی از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی این وزارتخانه نکرده است، وفق ماده ۲ آیین‌نامه «ساماندهی و توسعه رسانه‌ها و فعالیت‌های فرهنگی دیجیتال» این سکوی ارائه‌دهنده کتاب‌های دیجیتال مکلف است نسبت به دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام کند. همچنین ماده ۲ «قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت‌های غیرمجاز می‌نمایند» بر دریافت مجوزهای لازم فعالیت از بخش‌های مرتبط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط کلیه سکوهای ارائه‌دهنده محتوای فرهنگی تاکید دارد.» در پایان این اطلاعیه هم آمده است که مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی «ممانعت از فعالیت سکوهای انتشار محتوای فرهنگی بدون مجوز از وزارت فرهنگ» را در دستور کار خود قرار داده است.

نان دوقطبی‌سازی در دعوای طاقچه
این ماجرایی که شرح دادیم را با کم‌وبیش وقایعش حتما خوانده‌اید. واضح است که مجموعه طاقچه باید نسبت به رفتار خارج از چهارچوب قانونی که رخ داده بود، عذرخواهی می‌کرد و این نقد همواره به هر کدام از جریان‌هایی وارد است که به دنبال تبدیل کردن یک موضوع به یک بحران بزرگ اجتماعی هستند تا از این فضا سواستفاده کنند. صف‌بندی و طراحی مواضع به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که نه‌تنها به حل مساله کمک می‌کند که باعث می‌شود یک سیستم فرهنگی به بن‌بست در حل مسالمت‌آمیز مسائل برسد. تعامل‌ها سریع جایشان را به تنازع می‌دهد و آدم‌ها و مجموعه‌هایی که قرار است در موضوع فرهنگ تولید محتوا کنند مبتنی‌بر همان پیش‌فرض‌های دشمنی، شدیدترین لحن و مواجهه را انتخاب می‌کنند. به نظر می‌رسد در دو طرف ماجرا کسانی هستند که از تشدید شکاف‌های اجتماعی بهره‌کشی می‌کنند. به دو سوی دعوا یا به هر دو سر قطب‌های ایجادشده، افراد و جریان‌هایی چسبیده‌اند که حتی سر آن مشترکات هم با باقی جامعه همدل نیستند و تنها در همین فضای درگیر و شکاف‌خورده است که می‌توانند همصدا پیدا کنند. این جماعت بهره‌کش نمی‌خواهند فضا از این دوگانگی حاد بیرون بیاید و به قول معروف نان‌شان در دعواست. انتشار یک تصویر جنجالی بهترین خوراک برای دمیدن در آتش اختلافات است.

کسب‌وکارهای دیجیتال را قربانی نکنید
برخورد کسب‌وکارهای دیجیتال همچون دیجی‌کالا، طاقچه و ازکی با امر غیرمرتبط با کسب‌وکارشان، ناشی از یک رفتار غیرحرفه‌ای است. این احتمال بعیدی نیست که مدیران کسب‌وکارهای دیجیتال نتوانند نسبت به مسائل اجتماعی فهم دقیقی داشته باشند اما واقعا جای تأمل است که نتوانند خط و مرز واضحی بین حرفه و کنش‌های اجتماعی قائل شوند. ورود به امر اجتماعی در چهارچوب قواعد حاکمیتی تعریف می‌شود و درحقیقت مشکلاتی همچون حواشی طاقچه، از خروج صاحبان کسب‌وکار دیجیتال از رفتار حرفه‌ای شروع می‌شود نه از ورود حاکمیت در امر اجتماعی!
اینکه در چنین وضعیتی راه‌حل چیست باید به نمونه‌های مشابه نگاه کرد. مثلا در دانشگاه یک قاعده داریم به نام کمیته انضباطی که از داخل حوزه دانشگاهی به مسائل می‌پردازد یا در مواردی که رسانه‌ها تخلف می‌کنند هم بررسی و رسیدگی به دادگاه رسانه محول شده است. به نظر می‌رسد پیش از اینکه چالش‌های جدی در این حوزه شکل بگیرد باید یک کمیته تخلفات کسب‌وکارهای دیجیتال راه‌اندازی شود که با رویکرد انضباطی نسبت به خروج از کسب‌وکارهای دیجیتال از چهارچوب حرفه‌ای، به مسائل ورود کند وگرنه این قصه سر دراز دارد.

چرا سکوت را گذاشتند لب طاقچه
مشکلات و مسائل بزرگ، همان قصورهای کوچکی هستند که به‌موقع به آنها رسیدگی نشده است. بیایید یک‌بار دیگر همه چیزی را که درحال رخ دادن است، مرور کنیم. این اتفاقات به نقطه بحران نمی‌رسید اگر مدیران طاقچه به‌موقع و بدون شیطنت پاسخگوی آن اتفاق جنجالی می‌بودند. اینکه مجموعه‌ای فرهنگی مثل طاقچه در فهم تعامل سازنده با محیط پیرامونی خودش ناتوان باشد و نتواند مبتنی‌بر قوه عاقله شرایط اجتماعی امروز ایران را رصد کند، واقعا اعجاب‌انگیز است. آن هم مجموعه‌ای که بیش از ۱۰ سال سابقه فعالیت فرهنگی دارد و تعاملی مستمر با مردم و دستگاه‌های فرهنگی داشته است. مدیران طاقچه در پاسخگویی و عذرخواهی نسبت به مطالبه عمومی، نه‌تنها دیر عمل کرده‌اند، بلکه تدبیر لازم و درستی برای رفع اتهامات وارده نداشته‌اند و با اتخاذ موضعی طلبکارانه فقط بر آتش اختلافات دمیده‌اند. ادامه چنین رویه‌ای نه‌تنها هیچ آورده‌ای برای این مجموعه نخواهد داشت، بلکه منجر خواهد شد که تصمیم مدیران فرهنگی واکنشی به همین رویه غیرمنطقی باشد که درپیش گرفته‌اند.

۹ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۶
کد خبر: 45487

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha